
آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۰, پنجشنبه
۱۳۹۴ اردیبهشت ۹, چهارشنبه
* چندی پیش سئوالی تمام ذهنم را پر کرده بود که خداوندا تقصیر مردمی که نجات تو را نمیشنوند و میمیرند چیست که باید به هلاکت ابدی گرفتار شوند ؟ چرا برای آنها چاره ایی نمی اندیشی ؟ و خداوند در دعا با قلبم صحبت نموده فرمود ؛ بهتر است این سئوال را از خودت و از ایمانداران کنی نه از من ! زیرا من راه نجات او را همچون نجات تو و سایر ایمانداران مهیا نموده ام و همانطور که دیگران به گوش تو و شما رساندند و نجات یافتید ، حال نوبت تو و شماست که این پیغام را به گوش سایرین که در مسیر هلاکت می باشند برسانید ... آمین

۱۳۹۴ اردیبهشت ۷, دوشنبه
۱۳۹۴ اردیبهشت ۶, یکشنبه
۱۳۹۴ اردیبهشت ۵, شنبه
* همیشه واقعیت از نشانه ها، حقیقی تر می باشند ؛ مثلا اگر ما ازدواج نکرده باشیم اما حلقه به انگشت نمائیم ، بسیاری فکر خواهند کرد که ما متأهل هستیم در صورتی که این حقیقت ندارد . و بر عکس اگر همسر داشته باشیم اما حلقه در دست نداشته باشیم ، هیچ چیزی از اینکه ما متأهل هستیم نخواهد کاهید !!! در تعمید شدن هم اینگونه است ، باید عمل ما نشان بدهد که در مسیح تعمید یافته هستیم ، نه صرفا نمایش به زیر آب رفتن ما ... آمین

هشدار مقامات زندان به کشیش سعيد عابدينی: اسلام يا زندان ابد !
مقامات زندان رجائی شهر كرج ضمن تهديد این کشیش مسیحی زندانی ، از وی خواسته اند ميان اسلام يا زندان ابد يكی را برگزيند.
به گزارش «محبت نيوز»، سعيد عابدينی كشيش دربند ايرانی-آمريكايی که مشغول گذراندنمحکومیت هشت ساله به جرم بشارت و تبلیغ مسیحیت و تشکیل کلیساهای خانگیمی باشد، از سوی مسئولان زندان محل اسارت خود تهديد شده است تا ميان بازگشت به دين اسلام يا زندان ابد يكی را انتخاب كند.
به گفته تيفانی بارز از اعضای ارشد مرکز آمریکائی برای آزادی و عدالت (ACLJ) با انتقاد از برخورد خشن مسئولان و نگهبانان زندان با کشیش سعيد عابدينی گفت اين نوع تهديدات بارها در زندان های ايران به واقعيت رسيده است. تيفانی بارز در ادامه افزود شوربختانه اين روش های غيرانسانی برای افزايش فشار به زندانيان در زندان های ايران اعمال می شود. فشاری كه برای سعيد عابدينی چند برابر است.
نغمه عابدينی همسر سعيد عابدينی با تأييد خبر افزايش فشار بر سعيد عابدينی برای انكار مسيح می گويد:" نگهبانان زندان ضمن اذيت و آزار جسمی سعيد عابدينی همواره به وی يادآوری می كنند كه راهی جز انكار مسيح برای آزادی او باقی نمانده است."
نغمه عابدينی در ادامه افزوده که با وجود فشارهای فراوان، سعيد در ايمان خود به مسيح راسخ و استوار است و هرگز خداوند را برای رهائی از زندان انکار نخواهد کرد.
سعید عابدینی کشیش مسیحی ایرانی – آمریکائی اوایل مهر ۱۳۹۱ در منزل پدریاش بازداشت شد. وی قبل از سال ۱۳۸۵ کلیسای خانگی داشت و در این راستا فعالیت میکرد. پس از آن به آمریکا مهاجرت کرد. دادگاه انقلاب اسلامی تهران در بهمن ماه ۱۳۹۱ عابدینی را به هشت سال حبس محکوم کرد. این حکم در دادگاه تجدید نظر تائید شد و او اکنون در زندان رجائی شهر کرج محبوس است.
مقامات رسمی آمریکا و باراک اوباما رئیس جمهور آن کشور بارها خواستار آزادی سعید عابدینی از زندان و بازگشت او به آمریکا شده اند.
چندی پیش نیز بار باراک اوباما با همسر و فرزندان سعید عابدینی دیدار کرد. اما به باور برخی مسیحیان ایران، همین تلاشهای دولتمردان آمریکا باعث شده تا دادگاه انقلاب و مسئولان زندان محل نگهداری عابدینی بیشتر به او سختگیری کنند.

۱۳۹۴ اردیبهشت ۴, جمعه
اگر خدا جاودانی و فناناپذیر است، چرا نتوانست بر مرگ غلبه کند و بر روی صلیب مرد؟ چرا خدا به شباهت انسان درآمد؟ اگر قرار بود که خدا به صورت انسان وارد تاریخ شود، انتظار داشتیم که چه نشانه هایی از او ببینیم؟
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
در ابتدا باید در نظر داشت که خدا دنیا را خلق نکرد تا آن را رها کند، خدا دنیا را آفرید تا با آن ارتباط برقرار کند. خدا می خواهد به گونه ای موثرتر با انسان ارتباط برقرار کند. اگر عالم هستی مانند قطره ای آب در برابر اقیانوس بیکران خداوند است، پس محبت او محدودیت ندارد. چگونه خدا می تواند به انسان درس فروتنی دهد، در حالی که خودش نمی خواهد فروتن شود؟ چگونه خدا می خواهد درس ایثار و فداکاری دهد، در حالی که حاضر نیست به میان انسان ها بیاید؟ خدا با عملکرد خودش نیز نشان می دهد که فقط سخنگو نیست.
مخالفان معتقدند که غیرممکن است که خدا بتواند انسان شود. این جمله یعنی خدا قادرمطلق نیست و نمی تواند معجزه تجسم را انجام دهد. از طرفی، تجسم، محبت و فروتنی خدا را به انسان نشان داد و نه غرور و تکبر را. تجسم نشان داد که خدا می خواهد با انسان ارتباط دوستانه و صمیمانه برقرار کند. خدا می خواهد بهترین دوست انسان باشد. او نمی خواهد که انسان فقط به او اعتقاد داشته باشد. یک دزد هم به خدا اعتقاد دارد. اما همان دزد، اگر با خدا دوست و صمیمی شود، آیا به دزدی ادامه خواهد داد؟
اگر خدا جاودانی و فناناپذیر است، چرا نتوانست بر مرگ غلبه کند و بر روی صلیب مرد؟
یک. هنگامی که مسیح بر روی صلیب جان داد، خدای پدر و خدای روح القدس زنده بودند.
دو. مرگ به معنای نیستی و نبود قدرت نیست. وقتی یک پیامبر فوت می کند یا شهید می شود، آیا روح او نیز می میرد؟ یا این که وقتی پیامبری فوت می کند، روح او زنده است و به بهشت می رود؟
سه. روح مسیح با مرگ نابود نشد، بلکه فقط جسم او مرد.
چهار. مسیح روز جمعه مرد و کم تر از چهل و هشت ساعت بعد زنده شد. قبر او خالی است و امروزه محل بازدید جهانگردان می باشد.
یک. هنگامی که مسیح بر روی صلیب جان داد، خدای پدر و خدای روح القدس زنده بودند.
دو. مرگ به معنای نیستی و نبود قدرت نیست. وقتی یک پیامبر فوت می کند یا شهید می شود، آیا روح او نیز می میرد؟ یا این که وقتی پیامبری فوت می کند، روح او زنده است و به بهشت می رود؟
سه. روح مسیح با مرگ نابود نشد، بلکه فقط جسم او مرد.
چهار. مسیح روز جمعه مرد و کم تر از چهل و هشت ساعت بعد زنده شد. قبر او خالی است و امروزه محل بازدید جهانگردان می باشد.
چرا خدا به شباهت انسان درآمد؟
یک. خدا از گناه بیزار است (گناه معنایی فراتر از نااطاعتی از دستورات الهی را دارد: بر هم خوردن رابطه انسان و خدا)، بنابراین بهاء آزادی از اسارت گناه، فقط قربانی می باشد.
دو. فقط یک انسان می تواند بها را بپردازد، این در حالی است که انسان ها به علت نافرمانی از دستورات الهی همگی گناهکار هستند و این لیاقت و شایستگی را برای قربانی شدن ندارند.
سه. فقط خدا مقدس است، بنابراین او این لیاقت دارد تا برای نجات انسان از قلمرو گناه، بها را بپردازد.
چهار. خدا به شباهت انسان درآمد، تا بهای آزادی از گناه را پرداخت نماید. مردم در زیر تسلط گناه بودند و در اسارت گناه به سر می بردند. درست مثل شخصی که قیمت یک برده را بپردازد و او را آزاد سازد. عیسی هم آنچه لازم بود برای خلاصی ما از گناه پرداخت کرد. انسان به قدری گرفتار گناه است که نمی تواند توسط کارهای نیکو، زیارت، روزه و انجام امور مذهبی، خود را خلاص کند. ما برای آزادی از گناه احتیاج به قدرت مافوق طبیعی مسیح داریم.
پنج. قربانی عیسی از روی عقل بود. حیوانی که قربانی می شد، نمی دانست چه اتفاقی برایش می افتد و منظور از این کار چیست. حیوان دارای عقل و منطق انسانی نبود. ولی عیسی می دانست چه می کند. او مانند یک قربانی بی خبر نبود که بر اثر شرایط غیر قابل پیش بینی کشته شد، بلکه کاملا با خبر بود چه می کند.
شش. اگر خدا در قالب انسان مجسم نمی شد و مثلا مانند روح ظاهر می گردید، نمی توانست به خاطر گناهان انسان جان خود را فدا کند و جریمه گناهان انسان ها را بپردازد، زیرا خون از بدنش جاری نمی شد.
با ایمان آوردن به عیسی مسیح، ما نه فقط از قلمرو گناه رهایی یافته ایم، بلکه به فرزندان خدا مبدل شده ایم.
با ایمان آوردن به عیسی مسیح، ما نه فقط از قلمرو گناه رهایی یافته ایم، بلکه به فرزندان خدا مبدل شده ایم.
مسیح داوطلبانه جانش را برای نجات بشر قربانی کرد و انبیاء نیز در عهد عتیق، مرگ عیسی را پیشگویی کرده بودند.
اگر قرار بود که خدا به صورت انسان وارد تاریخ شود، انتظار داشتیم که چه نشانه هایی از او ببینیم؟
اگر قرار بود که خدا به صورت انسان وارد تاریخ شود، انتظار داشتیم که چه نشانه هایی از او ببینیم؟
یک. به گونه ای منحصر به فرد وارد این جهان شود (تولد از دختر باکره)
دو. بی گناه باشد.
دو. بی گناه باشد.
سه. حضور خارق العاده خود را با نشانه ها یعنی با معجزات ظاهر کند.
چهار. زندگی اش کامل تر از هر انسان دیگری باشد.
پنج. سخنانش برتر از هر انسان دیگر باشد.
شش. تاثیر همیشگی و جهانی بر جای بگذارد.
هفت. عطش روحانی انسان را رفع کند.
هشت. بزرگ ترین و مخوف ترین دشمن انسان، یعنی مرگ را شکست دهد.
این انتظارات فقط در شخص عیسی مسیح برآورده شد. او جای هیچ گونه شکی باقی نگذارد که او خدایی است که انسان شده است. او تمام این هشت انتظار در مورد حضور الهی در تاریخ بشر را برآورده ساخت.
چهار. زندگی اش کامل تر از هر انسان دیگری باشد.
پنج. سخنانش برتر از هر انسان دیگر باشد.
شش. تاثیر همیشگی و جهانی بر جای بگذارد.
هفت. عطش روحانی انسان را رفع کند.
هشت. بزرگ ترین و مخوف ترین دشمن انسان، یعنی مرگ را شکست دهد.
این انتظارات فقط در شخص عیسی مسیح برآورده شد. او جای هیچ گونه شکی باقی نگذارد که او خدایی است که انسان شده است. او تمام این هشت انتظار در مورد حضور الهی در تاریخ بشر را برآورده ساخت.

۱۳۹۴ اردیبهشت ۳, پنجشنبه
* چرا انسانها از برداشتهای زندگی خود رضایت خاطر ندارند ؟ بخاطر اینکه درست نکاشته اند که اینک درست برداشت نمایند ! البته همیشه اینگونه نیست و در بسیاری از موارد ما در زمان خوشنودسازی خداوند و در راستی که گام بر میداریم، دچار مشکلات و سختیها نیز میگردیم ؛ که در آنصورت مسئله تست ایمان ما پیش می آید که نشان میدهد عیار ایمان ما چقدر است ... آمین

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲, چهارشنبه
اگر انسان قادر است بر قدرت گناه غلبه کند: یک. نیاز به توکل و اتکا به خداوند معنا و مفهوم خود را از دست می دهد. دو. در این صورت انسان بایستی تمام اوامر و دستورات الهی را، بدون کم و کاست، کاملا اجرا کند. شکستن حتی یکی از احکام، شخص را زیر محکومیت می برد. از آن جا که همه احکام خدا را نقض کرده اند، همه محکوم هستند. اما واقعیت این است که انسان قادر به نجات خود از قلمرو گناه نیست. این کار را خدا انجام می دهد. عامل نجات، تلاش و کوشش انسانی نیست. اگر شما با یک حیوان درنده روبرو شوید، آیا می توانید غیر مسلح و با اراده آزاد با آن بجنگید؟ شیطان از قدرت های مافوق طبیعی برخوردار است و به مراتب قوی تر از حیوانات درنده می باشد. ریچارد داوکینز (ملحد انگلیسی) در کتاب توهم خدا (پندار خدا) ادعا کرده که انسان از توانایی فوق العاده ای برخوردار است به طوری که می تواند تا عالی ترین مراحل فضایل اخلاقی رشد کند. بنابراین نیازی به اعتقاد و توکل به خدا نیست. اما نگرش مسیحیت این است که هر گاه احساس ضعف می کنیم، خدا دارد به ما یادآوری می کند که به او متکی باشیم و توکل نماییم.
۱۳۹۴ اردیبهشت ۱, سهشنبه
۱۳۹۴ فروردین ۳۱, دوشنبه
سئوال مخالفان: اگر خدا وجود دارد، چرا به دعاهایی با مضمون برقراری صلح در جهان پاسخ نمی دهد؟
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
گزارش رسانه ها از جنگ ها و فعالیت های گسترده تروریستی، جهان را در وحشت و اضطراب فرو برده است. عده ای از مردم هر روز برای برقراری صلح و امنیت به راز و نیاز با خداوند می پردازند، اما اتفاق مثبتی رخ نمی دهد. ملحدها می پرسند:"اگر خدا وجود دارد، چرا به دعاهای پیروانش پاسخ نمی دهد و صلح و امنیت را در جهان برقرار نمی کند؟"
پاسخ این سئوال، مخالفان وجود خدا را شگفت زده خواهد کرد:"واقعیت آن است که خدا نمی خواهد در این جهان سقوط کرده و آغشته به گناه، صلح و امنیت برقرار کند. مسیح فرمود:"آیا تصور می کنید که آمدن من باعث صلح و آشتی مردم با یکدیگر می شود؟ نه! بلکه به خاطر من، مردم با یکدیگر اختلاف پیدا خواهند کرد" (لوقا فصل 12 آیه 51). وفاداری به مسیح منجر به ایجاد مشکلاتی خواهد شد.
هدف اصلی خدا از خلق عالم هستی آن نبود که سبب بروز جنگ و ناامنی شود. او دنیای امن و زیبایی را آفرید. اما انسان ها با اراده آزاد خویش بر علیه خدا و جامعه طغیان کردند و سبب بروز مشکلات متعدد شدند. خواست و اراده خداوند این است که شما زندگی اخلاقی را انتخاب کنید و رابطه تان با خدا دوستانه و صمیمانه تر شود. او از ایمانداران مسیحی درخواست کرده تا مژده نجات بخش انجیل و آزادی از قلمرو گناه را با مردم درمیان بگذارند (لوقا فصل 14 آیه 23، اعمال رسولان فصل 1 آیه 8). ما به همین دلیل در این جهان هستیم. مردم با دو انتخاب روبرو هستند: محبت ورزیدن یا مخالفت با خدا.
مسیح پیشگویی کرد که پیروی از او به تنفر مخالفان و آزار و اذیت مسیحیان منجر خواهد شد:"شما را شکنجه داده، خواهند کشت و تمام دنیا از شما متنفر خواهند شد، زیرا شما پیرو من هستید" (متی فصل 24 آیه 9).
بنابراین درمی یابیم که در دنیای کنونی صلح و امنیت برقرار نخواهد شد. مسیح فرمود:"در آن روزها مردم به چنان مصیبتی دچار خواهند شد که دنیا آن را تا به حال ندیده است. در واقع اگر خدا آن روزهای سخت را کوتاه نکند، هیچ انسانی جان سالم بدر نخواهد برد، ولی خدا محض خاطر برگزیدگان خود، آن روزها را کوتاه خواهد کرد" (متی فصل 24 آیات 21- 22).
با این توصیف، مسیح و شاگردانش هرگز فرمان نداند که مسیحیان به انتقام و جنگ و شورش متوسل شوند و دشمنان خود را به قتل برسانند، بلکه آنان باید محبت الهی را به مردم جهان معرفی کنند. محبت خدا آنقدر عمیق و تاثیرگذار است که سنگدل ترین انسان را به شخص مثبت متحول می کند. بنابراین برای توسعه و گسترش مسیحیت نیازی به کاربرد خشونت و اسلحه نیست، زیرا محبت خدا ضعیف و ناتوان نیست.
زمان داوری خدا نیز فرا خواهد رسید و بدکاران مجازات خواهند شد. اگر خدا بخواهد در اراده آزاد انسان دخالت کند، همین مخالفان وجود خدا اعتراض خواهند کرد که چرا خدا در امور روزمره مداخله می کند. اگر خدا شخص متخلف را به هنگام ارتکاب جرم مجازات کند، مخالفان باز هم اعتراض می کنند که چرا خدا به او فرصت نداد. شاید به مرور زمان، اصلاح می شد. اگر خدا همین امروز دست به اصلاحات مفید بزند و عدل و انصاف در دنیا حاکم شود، از آن جا که درون انسان ها به علت سوء استفاده از اراده آزاد و نافرمانی از خدا، شریر و منفی شده است، ساعاتی بعد از برقراری عدالت و انصاف، اشخاصی مرتکب جرم و جنایت می شوند و دوباره اوضاع بی ثبات می شود. ابتدا باید درون انسان تغییر یابد. تغییر وضع ظاهر، کمکی به حل مسئله نمی کند.
خدا هر کاری لازم را برای ما انجام داده است تا بخشیده شویم، فدیه بیابیم، طاهر شویم و برای آسمان مناسب گردیم. تنها چیزی را که باقی می ماند این است که هدیه نجات را از خدا دریافت کنیم. حتی خدا ما را با مشکلات و بحران ها مواجه می سازد تا به خود آییم، از خودخواهی و ارتکاب گناه دست برداریم و به سوی خدا بازگشت نماییم. اگر آن را رد کنیم، خدا راه دیگری نخواهد داشت جز این که انتخاب خودمان را به ما دهد.
مردم به مسیح ایمان نمی آورند که به انسان های خشن و بی رحم تبدیل شوند. کسانی که به نام مسیح به خشونت و اسلحه متوسل شده اند، به تعالیم او خیانت کرده اند.
اگر مسیح را دوست دارید، باید وفاداری خودتان را با تحمل مشکلات و سختی ها اثبات کنید.
مردم به مسیح ایمان نمی آورند که به انسان های خشن و بی رحم تبدیل شوند. کسانی که به نام مسیح به خشونت و اسلحه متوسل شده اند، به تعالیم او خیانت کرده اند.
اگر مسیح را دوست دارید، باید وفاداری خودتان را با تحمل مشکلات و سختی ها اثبات کنید.
۱۳۹۴ فروردین ۳۰, یکشنبه
۱۳۹۴ فروردین ۲۹, شنبه
شیطان به حوا گفت که مانند خدا خواهید شد. کلام خدا نیز می فرماید که شبیه خدا خواهید شد. چرا ادعای شیطان نادرست بود؟(پیدایش فصل 3 آیه 5)
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
مار به حوا گفت:"مطمئن باش، نخواهید مرد! بلکه خدا خوب می داند زمانی که از میوه آن درخت بخورید، چشمان شما باز می شود و مانند خدا می شوید و می توانید خوب را از بد تشخیص دهید" (پیدایش فصل 3 آیات 4-5)
آخرین مرحله وسوسه شیطان، بسیار نیرومند و فریبنده بود. این مرحله متعلق به دورانی است که شیطان سقوط کرد، زیرا می خواست هم ردیف خدا شود. حوا هم می خواست با سرپیچی از خدا، خدای خودش باشد.
کلام خدا می فرماید که شیطان بسیار مشتاق بود که به خدا تبدیل شود:"ای ستاره درخشان صبح، چگونه از آسمان افتادی! در دل خود می گفتی:"تا به آسمان بالا خواهم رفت و مانند خدای متعال خواهم شد" (اشعیاء فصل 14 آیات 13-14)، در حالی که مسیح به زمین نیامد تا مردم به او خدمت کنند. او آمد تا به مردم خدمت کند و جانش را در راه نجات بسیاری فدا سازد (متی فصل 20 آیه 28).
شیطان به حوا گفت:"مانند خدا می شوید". به عبارت دقیق تر شیطان چنین گفت:"اگر از خدا اطاعت نکنی و زندگی خودت را در دست بگیری و خود را جای خدا بگذاری، بیشتر شبیه خدا می شوی". شیطان در واقع حوا را تشویق کرد که "خدای" خودش بشود.
اما کتاب مقدس بیان می کند که شبیه خدا شدن، به معنی "خدا شدن" نیست. شبیه خدا شدن یعنی منعکس کردن خصوصیات خدا و قبول حاکمیت او بر زندگی ما است. از طریق نادرست، نمی توان شبیه خدا شد.
نقشه شیطان عبارت است از:
یک. با ایجاد شک و تردید، کاری می کند که کلام خدا و نیکویی او را زیر سئوال ببرید.
دو. با ایجاد تضعیف روحیه، می کوشد که به جای نگاه کردن به خدا، به مشکلات نگاه کنید.
سه. با انحراف از مسیر حقیقی، کاری می کند که چیزهای نادرست در نظرتان جذاب جلوه کنند.
چهار. وقتی شکست خوردید، شیطان کاری می کند که احساس شکست کنید و حتی زحمت سعی کردن نیز به خود ندهید.
پنج. شیطان شما را تشویق می کند تا کارها را تاخیر بیندازید، تا هیچگاه انجام نشوند.
پنج. شیطان شما را تشویق می کند تا کارها را تاخیر بیندازید، تا هیچگاه انجام نشوند.
شش. شیطان ما را وسوسه می کند تا بدی را تجربه کنیم و از این طریق چیزهای بیشتری درباره زندگی بیاموزیم. اما ما نباید تسلیم این وسوسه شویم.

۱۳۹۴ فروردین ۲۸, جمعه
۱۳۹۴ فروردین ۲۷, پنجشنبه
چرا مسیح خود را "پسر انسان" نامید؟ (مرقس فصل 14 آیه 62)
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
چگونه ممکن است "یک انسان" دیگران را بر آن دارد که او را خدا بپندارند؟ به خصوص وقتی پی می بریم که علت اعدام فجیع او دقیقا همین ادعا بود. تنها اتهام عیسی که منتهی به اعدامش شد، کفرگویی بود. عیسی مدعی مافوق طبیعی بود که برای انسان کفر محسوب می شد. او خود را خدا ساخته بود.
کاهن اعظم پرسید:"آیا تو مسیح، فرزند خدای متبارک هستی؟" عیسی گفت:"هستم. و یک روز پسر انسان را خواهی دید که در دست راست خدا نشسته ام و در ابرهای آسمان به زمین باز می گردم". کاهن اعظم لباس خود را پاره کرد و گفت:"دیگر چه می خواهید ؟ هنوز هم شاهد لازم دارید؟ خودتان شنیدید که کفر گفت. چه رای می دهید؟" پس به اتفاق آراء او را به مرگ محکوم کردند (مرقس فصل چهاردهم آیات شصت و یکم تا شصت و چهارم).
عیسی با پاسخ خود، تغییری را که در موقعیت افراد رخ خواهد داد، پیشگویی کرد. او گفت که بر دست راست خدا خواهد نشست و این بدان معنی بود که روزی باز خواهد گشت و در آن زمان، این اوست که آن ها را محاکمه خواهد کرد و این بار آنان هستند که به سئوالات او پاسخ دهند.
در مقابل چنین پاسخی از سوی عیسی بود که کاهن اعظم جامه خود را چاک زد. طبق شریعت، کاهن اعظم اجازه نداشت جامه خود را به هنگام مشکلات شخصی بدرد. اما زمانی که بر مسند قضاوت می نشست و کسی در حضور او کفر بر زبان می راند، مطابق عرف باید جامه خود را به نشانه انزجار می درید.
در مقابل چنین پاسخی از سوی عیسی بود که کاهن اعظم جامه خود را چاک زد. طبق شریعت، کاهن اعظم اجازه نداشت جامه خود را به هنگام مشکلات شخصی بدرد. اما زمانی که بر مسند قضاوت می نشست و کسی در حضور او کفر بر زبان می راند، مطابق عرف باید جامه خود را به نشانه انزجار می درید.
عیسی عنوان "پسر انسان" را به زبان آورد. عنوانی که اعضای شورا کاملا می دانستند که او از چه چیز سخن می گوید. اصطلاحات "پسر انسان" و "در دست راست خدا" (که اصطلاحی عبری بود برای اشاره به الوهیت) نشان می دهد که عیسی واقعا ادعای خدایی می کرده است.
پاسخ مسیح، اشاراتی که در دانیال فصل هفتم آیه سیزدهم و مزمور صد و دهم آیه یکم آمده، در کنار هم قرار گرفته اند. اصطلاح "پسر انسان" در کتاب دانیال معنایی فراتر از اشاره به یک انسان عادی دارد. عیسی خود را همان "پسر انسان" معرفی می کند که "با ابرهای آسمان آمد". دانیال چنین نوشت:"آنگاه در خواب پسر انسان را دیدم که روی ابرهای آسمان آمد" (دانیال فصل هفتم آیه سیزدهم). به او قدرت و اختیار بر تمام انسان ها داده شد و همه او را پرستیدند و سلطنت جاودانی یافت (دانیال فصل هفتم آیه چهاردهم). این ادعا که او برتر از انسان است، احتمالا همان دلیلی است که شورای عالی یهود را بر آن داشت تا عیسی را متهم به کفرگویی کنند.
بر پایه این بررسی، می توانیم با قطع و یقین نتیجه بگیریم که عیسی به گونه ای ادعای الوهیت کرد که برای تمام مدعیانش روشن و واضح بود. رهبران مذهبی این ادعاها را کفرآمیز تلقی کردند و چنین شخصی مطابق شریعت و عرف یهودیان، مستوجب مرگ بود. آنان عیسی را مصلوب کردند "زیرا ادعا می کند که پسر خدا است" (یوحنا فصل نوزدهم آیه هفتم).
۱۳۹۴ فروردین ۲۶, چهارشنبه
آیا کتاب مقدس تاریخ منشاء عالم هستی را 4004 قبل از میلاد تعیین کرده است؟
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
کتاب مقدس هرگز تاریخ منشاء جهان را تعیین نکرده است و چنین آیه ای وجود ندارد. این زمان نگاری غلط توسط اسقف جیمز آشر (1581-1656) تهیه شد. او بر اساس نسب نامه های کتاب مقدس به این نتیجه رسید که جهان در سال 4004 قبل از میلاد آفریده شده است.
نویسندگان عبری کتاب مقدس، با اصطلاحات روزگار باستان نسب نامه ها را نوشته اند. مثلا اصطلاح "پدر" را به معنی "پدر" یا "جد" و "نسل" به کار برده اند. علاوه بر این در دوران باستان، افرادی که رتبه مهمی نداشته اند و کم اهمیت بوده اند، از شجره نامه حذف گردیده اند. مطابق تحقیقات باستان شناسان، مردم خاورمیانه در زمان باستان عادت داشتند که نام افراد مهم را در نسب نامه ذکر کنند. این نکته در انجیل متی فصل 1 آیات 1-17 مشاهده می شود. در این نسب نامه، سه تن از پادشاهان حذف شده اند (اخزیا، یوآش، امصیا) و یورام به عنوان پدر عزیا ذکر شده، در حالی که پدربزرگش بوده است. باستان شناسان معتقدند که شجره نامه های مندرج در کتاب پیدایش کامل نیست. در نتیجه، پیدایش بشریت به دوران دورتری بر می گردد. بنابراین، نسب نامه های خاور نزدیک در کتاب مقدس و دوران باستان، به منظور ارائه تاریخچه کامل خاندان، قبیله یا قوم خاص نوشته نشده اند، بلکه فقط حاوی اسامی افراد مشهور یا بزرگان هر خاندان بوده اند.
۱۳۹۴ فروردین ۲۵, سهشنبه
۱۳۹۴ فروردین ۲۴, دوشنبه
* قدرت نگریستن و نگاه کردن : چشم چراغ بدن است ، اگر چشمت سالم باشد تمام وجودت سالم خواهد بود. نسا به میوه آن درخت نگریست و آن میوه در نظر زن زیبا جلوه نمود. هر که از قوم به آن مار برنجی می نگریست از بیماری رهایی می یافت. و بسیار موارد دیگری که در کتاب مقدس ذکر شده است! و امروزه نیز هر که به مسیح خداوند بر روی صلیب بنگرد نجات ابدی خواهد یافت ... آمین آمین و آمین

۱۳۹۴ فروردین ۲۳, یکشنبه
۱۳۹۴ فروردین ۲۱, جمعه
۱۳۹۴ فروردین ۲۰, پنجشنبه
* اگر گرسنه و بی رمقی را دیدی و انگشت بر عسل زده ، و بر دهانش گذاشتی ، "مهربانی" کرده ایی . اگر او عسل انگشتت را خورد و از تو تشکر نکرد ، و تو مجددا انگشت بر عسل زده و بر دهانش قرار دادی ، اینبار او را "محبت" نموده ایی . و اگر اینبار باز او عسل انگشتت را خود و گازی هم از انگشتت گرفت ، و تو نیز باز اگر با همان انگشت دردناکت، به عسل زدی و بر دهانش قرار دادی ، اینبار تو "نیکویی" کرده ایی ! و نیکویی صفت خداست ، زیرا کلام می گوید که "خداوند نیکوست" ؛ زیرا او هر روزه ، روزی تازه به انسانهایی می بخشد که دیروزش قدر او را ندانسته و او را اعتنا و تکریمش نکرده اند ، و او باز امروز را بما داد و هوا و آفتابش را از ما دریغ نکرد . پس نسبت به دیگران ، خدا گونه زندگی کنیم ... امین

۱۳۹۴ فروردین ۱۹, چهارشنبه
۱۳۹۴ فروردین ۱۷, دوشنبه
ادعای مخالفان: پیشگویی مسیح که یوحنا تا زمان بازگشت او زنده خواهد بود، غلط از آب درآمد!
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
یکی از انتقادهای مخالفان مسیحیت آن است که مسیح پیشگویی کرد که یوحنا تا زمان بازگشت او زنده خواهد ماند، اما اکنون بیش از بیست قرن است که مسیح بازنگشته و یوحنا هم در همان قرن اول یا اوایل قرن دوم میلادی فوت کرد! بنابراین پیشگویی مسیح تحقق نیافت.
برای رفع سوءتفاهم ابتدا باید متن انجیل یوحنا فصل 21 آیات 21- 24 را مطالعه کنیم:
"پطرس از عیسی پرسید:"بر سر یوحنا چه خواهد آمد؟" عیسی جواب داد:"اگر بخواهم او بماند تا بازگردم، چه ربطی به تو دارد؟ تو دنبال من بیا." پس این خبر در میان برادران پیچید که آن شاگرد محبوب نخواهد مرد، در صورتی که عیسی هرگز چنین چیزی نگفت. او فقط فرمود:"اگر بخواهم او بماند تا بازگردم، چه ربطی به تو دارد." آن شاگرد تمام این چیزها را دید و این جا نوشت و این نوشته ها عین حقیقت است."
حتی متن انجیل یوحنا هم به روشنی می گوید که مسیح پیشگویی نکرد که یوحنا تا زمانی که او مجددا بازگردد، به زندگی ادامه خواهد داد. مقصود مسیح آن بود که حتی اگر یوحنا تا بازگشت مسیح زنده بماند، پطرس نباید دخالتی در این کار کند. یوحنا این شایعه غلط را اصلاح کرد، زیرا اگر قبل از بازگشت مسیح فوت می کرد، ایمان بسیاری از مردم به کلام عیسی سست می شد. بنابراین یوحنا در این جا تصریح می کند که عیسی هرگز نگفت که یوحنا تا هنگام بازگشت او زنده خواهد ماند، بلکه مسیح فرض را بر این گذاشت اگر بخواهد، یوحنا تا زمان بازگشت ثانوی او زنده خواهد ماند. در مکالمات روزمره، از جملات فرضی به کرات استفاده می کنیم:"اگه بخوام می توانم شغلم را عوض کنم."
با این توصیف، یوحنا شاگردی بود که انتخاب شد تا کتاب مکاشفه را بنویسد و در آن وقایع زمان آخر و جزئیات آن را شرح دهد. یوحنا در رویا، بازگشت ثانوی مسیح را مشاهده کرد.
۱۳۹۴ فروردین ۱۶, یکشنبه
* امروز یکشنبه ، ملقب به عید قیام مسیح خداوند از مردگان است ؛ مسیح عیسی با برخاستن از میان مردگان ، به همگان نشان داد که با پیروی از اوست که انسانها میتوانند بعد از مرگ زنده شده و وارد ملکوت پدر آسمانی و حیات ابدی گردند ، معمولا انسانها باید دنبال کسی بیروند که تجربه موفقی داشته است ، و بنوعی خودش توانسته باشد که پیروزی حاصل کرده باشد ! یعنی کسی که خود را بتواند از مرگ برهاند یقینا خواهد توانست دیگر پیروانش را نیز از مرگ نجات بخشد . پس پیوستن ما و شما به این خانواده بزرگ روحانی و الهی و بهشتیان و مقدسین خداوند که از امروز و تا ابد پابرجاست را از همینک جشن میگیریم ، و در صدد آن هستیم که بسیاری را به این ضیافت الهی و رایگان دعوت کنیم که دست خالی به حضور خداوند نرسیم بلکه خداوند ببیند که عده بسیاری به سبب برکتی که دریافته ایم، برکت و نجات یافته اند ... آمین

۱۳۹۴ فروردین ۱۴, جمعه
* امروز جمعه ؛ و در پنجمین روز از هفته مقدس ، ملقب به جمعته الصلیب ، مسیح عملا فدای گناهان بشر(من و تو و ما) شد تا هر که به نجات ابدی خدا در مسیح خداوند ایمان بیاورد از هلاکت ابدی رهایی بیابد . او بجای ما مصلوب شد وما نیز بایددر زندگی قبل،مصلوب شویم و بمیریم. امروز هر یک از ما باید خود را بر روی صلیب ببینیم نه مسیح عیسی را !!! آمین

اشتراک در:
پستها (Atom)