۱۳۹۳ تیر ۱۵, یکشنبه

خداوند کنترل امور زندگی شما و جهان را در اختیار دارد

زندگی هدفمند
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

تا زمانی که همه چیز خوب پیش می رود، اکثر مردم معتقدند که خدا همه چیز را تحت کنترل دارد. زمانی که کار و کاسبی داریم، خانواده خوشحال هستند. بچه ها نمرات خوب می گیرند و در تحصیلات موفق هستند. اقساط ماهیانه به موقع پرداخت می شود... بنابراین، زندگی قشنگ است.
اما زمانی که مشکلات و بحران ها در زندگی مان ظاهر می شوند و اوضاع و شرایط به نفع ما نیست، نگرش مان تغییر می کند. زمانی که نتیجه آزمایش پزشکی مایوس کننده است. عزیزان ما فوت می کنند. دوستان ما را ترک می کنند. شغل مان را از دست می دهیم... آن موقع عده ای سئوال می کنند:"خدا کجاست؟ چرا اجازه داد این اتفاق بیفتد؟"
اما واقعیت این است که خدا همان خدای دوران روزهای شاد است که همه چیز را تحت کنترل داشت. بدون اجازه خدا، مشکلات و بحران ها وارد زندگی ما نمی شدند. خدا هرگز وعده نداده که در زندگی تان سختی وجود نخواهد داشت. مسیح فرمود:"در این دنیا با مشکلات و زحمات فراوان روبرو خواهید شد. با این حال شجاع باشید، چون من بر دنیا پیروز شده ام" (انجیل یوحنا فصل 16 آیه 33). این آیه از دو بخش تشکیل شده: رویارویی با مشکلات و سختی ها و بخش دوم که علی رغم وجود مشکلات، ما تنها نیستیم. خبر خوش این است که "عیسی قبلا پیروزی نهایی را به دست آورده است".
نکته بعدی این است که خدا مشکلات و بدی دیگران را به نیکویی و برکت مبدل می کند. یوسف به برادرانش گفت:"هر چند شما به من بدی کردید، اما خدا عمل بد شما را برای من به نیکی مبدل نمود" (پیدایش فصل 50 ایه 20). یوسف می دانست که خدا نیت پلید برادرانش را به خیریت او تبدیل کرده است. تجربیات زندگی یوسف به او یاد داده بود که خدا بدی را برای کسانی که به او اعتماد دارند، به نیکی مبدل می سازد. آیا آنقدر به خدا اطمینان دارید که صبورانه منتظر شوید تا او پیشامدهای بد و ناگوار زندگی تان را به جهت خیریت شما به کار ببرد؟ شما نیز می توانید به خدا اعتماد کنید، چون همان طور که یوسف دریافته بود، خدا قادر است بدی را به نیکی تبدیل کند.
خدا اجازه می دهد تا مشکلات و سختی ها وارد زندگی ما شوند تا ایمان ما مانند ماهیچه ای که در اثر تمرین و ورزش رشد می کند، به مرور زمان رشد و قوی شود. خدا می خواهد در تمام طول عمر به او اعتماد کنیم. او می خواهد ایمان ما مانند یوسف که با سختی ها مواجه شد، قوی شود.
در واقع خدا می خواهد با ورود مشکلات در زندگی تان، شما را به جایی ببرد که او می خواهد. ابتدا ما فقط طوفان مشکلات را می بینیم و تلخ و منفی می شویم:"وای، چقدر بد. نمی توانم آنچه را که برایم اتفاق افتاده باور کنم". اما خدا نگرش دیگری دارد. او می خواهد که ما از مرحله "الف" به مرحله "ب" رشد و ارتقاء پیدا کنیم. حتی ممکن است او از مشکلات بزرگ و قدرتمندی برای اجرای هدفش در زندگی مان استفاده کند. اگر شما ایمان تان را حفظ کنید و تلخ و منفی نشوید، از گله و شکایت دست بردارید، طوفان مشکلات و سختی ها به طوفان برکت و معجزه مبدل می شود. این همان مرحله "ب" است که یوسف که آن را تجربه کرد. مرحله "الف" جدایی از خانواده و دوران بردگی و زندان بود و مرحله "ب" مقام نخست وزیری ابر قدرت آن روزگار، رفاه و آسایش و ملحق شدن خانواده پدر و برادرانش به او. اگر یوسف بی تابی می کرد و تلخ و منفی می شد و فقط به گله و شکایت می پرداخت، هرگز به مرحله "ب" نمی رسید.
مشکلات سخت و آزار دهنده هستند، اما خداوند می داند که چگونه از بحران ها برای خیریت ما استفاده کند. او حتی در مشکلات نیز کنترل امور را کاملا در دست دارد. از آن جا که ما انسان هستیم با ذهنیت محدود، درک آنچه خدا می خواهد انجام دهد، برای مان دشوار و حتی غیرممکن است. خدا نیز این را می داند و به محدودیت نگرش و ذهن مان کاملا واقف است. راه حل او این است که فقط و فقط به او اعتماد کنیم. همین. در این مرحله سخت، روح القدس (روح خدا) به ما صبر و تحمل و حتی شادی الهی را عطا می کند تا یاس و ذهنیت منفی بر ما به طور دائم غلبه نکند. در همین مرحله میزان صمیمیت و گفتگوی ما با خدا بیش از گذشته می شود. دعاها سطحی و آبکی نیست. به نقاط ضعف خود پی می بریم. هم چنین یاد می گیریم تا به هنگام ضعف فقط به خدا اتکاء کنیم. در نتیجه می بینیم که خدا ما را به مرحله ای هدایت می کند که در آن جا قوی تر هستیم و وضعیت مان بهتر از موقعیت قبلی است. جایی که رحمت، برکت و معجزات خدا بیشتر از موقعیت قبلی مشاهده می شود.
متاسفانه بسیاری از مردم در مرحله مشکلات و سختی ها جا می زنند و تلخ و نومید می شوند. حتی از ایمان به خدا لغزش می خورند و به خدا بسیار بدبین می شوند. در نتیجه هرگز به مرحله "ب" نمی رسند. این مشابه همان اتفاقی بود که قوم اسرائیل بعد از خروج از مصر تجربه کرد. آن ها علی رغم مشاهده معجزات شگفت انگیز خدا در مصر، دریای سرخ و هم چنین بیابان، به پرورش و رشد ذهنیت منفی از طریق گله و شکایت ادامه دادند تا این که هرگز به مرحله "ب" نرسیدند و در همان وضعیت سرگردانی در بیابان فوت کردند. آن ها نمی خواستند و نمی توانستند باور کنند که حتی در اوج مشکلات و بحران ها، خدا کنترل امور را کاملا در اختیار دارد. بدون اجازه خدا هیچ اتفاق مثبت یا منفی رخ نمی دهد. بنابراین طوفان مشکلات را بپذیرید تا آن طوفان شما را برای چیزهای عالی که خدا برای شما تدارک دیده است، آماده سازد. اگر جا بزنید و عقب بکشید و حتی سعی کنید تا بگریزید، هرگز طوفان برکت و معجزه را نخواهید دید. باید باور کنید که خدا نقشه عالی و برجسته برای شما دارد. تنها راه دستیابی به این نقشه شگفت انگیز، گذر از طوفان مشکلات است. به یاد داشته باشید: مشکلات هرچه بزرگ تر باشند، نقشه خدا برای شما بزرگ تر و عالی تر است. این همان مشکلی بود که پولس با آن مواجه شده بود. او برای محاکمه توسط کشتی به روم می رفت. طوفان شدیدی به مدت چند روز وزید به طوری که سرنشین های کشتی را مایوس و نومید کرد. آن ها فکر می کردند که خواهند مرد. اما پولس پیشگویی کرد و به آنان گفت:"غصه نخورید. حتی اگر کشتی غرق شود، به جان هیچ یک از ما ضرر نخواهد رسید" (اعمال رسولان فصل 27 آیه 22). پولس زندانی بود و در کشتی با طوفان شدید دریا مواجه شده بود. اما خدا به او اطمینان داده بود که در حضور امپراطور روم حاضر خواهد شد. بنابراین، پولس در اوج مشکلات و طوفان سهمگین دریا، ایمان و امیدش را به خدا از دست نداد، چرا که می دانست که همه چیز تحت کنترل خداست. از دیدگاه کاپیتان و خدمه با تجربه، غرق کشتی حتمی بود. اما پولس نگرش دیگری داشت. لوقا نویسنده کتاب اعمال رسولان گزارش داد که نه فقط سرنشین های کشتی به سلامت به جزیره ای رسیدند، بلکه پولس به روم رسید. نکته ای که مورد تایید مورخین و گزارش های روزانه امپراطوری روم در قرن اول میلادی قرار گرفت. خداوند کنترل امور زندگی شما و جهان را کاملا در اختیار دارد. او ورای هر مشکل و بحران، هدف نهفته دارد. پس به جای گله و شکایت، رشد کنید. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر