۱۳۹۳ فروردین ۸, جمعه

چرا آدم میوه درخت ممنوعه را از حوا گرفت و خورد؟ (پیدایش فصل 3 آیه 6)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ 

آن درخت در نظر زن، زیبا آمد و با خود اندیشید:"میوه این درخت دلپذیر، می تواند خوش طعم باشد و به من دانایی ببخشد".پس از میوه درخت چید و خورد و به شوهرش هم داد و او نیز خورد (پیدایش فصل 3 آیه 6).
حوا آن گونه که یوحنا در رساله خود تشریح کرد، در سه قسمت تسلیم وسوسه شیطان شد. یوحنا چنین نوشت:"وابستگی های این دنیا و خواسته های ناپاک، میل به داشتن و تصاحب هر آنچه به نظر جالب می آید و غرور ناشی از ثروت و مقام، هیچیک از خدا نیست، بلکه از این دنیای گناه آلود می باشد" (اول یوحنا فصل 2 آیه 16). در ابتدا حوا مجذوب شهوت و تمایلات جسمانی شد (آن درخت در نظر زن، زیبا آمد). شهوت یعنی پر کردن فکر یا تمایلات جسمانی و ارضای آن ها. سپس او با دیدن تحت تاثیر قرار گرفت (در نظر زن، زیبا آمد)، و عاقبت غرور بر زندگی او چیره شد (میوه این درخت می تواند به من دانایی ببخشد). غرور یعنی در پی جاه و مقام بودن.
وقتی شیطان عیسی را وسوسه کرد، از این سه زمینه او را مورد حمله قرار داد (متی فصل 4 آیات 1-11). در حالی که خدا به پرهیزکاری، سخاوتمندی و خدمت فروتنانه بها می دهد.
" از میوه درخت چید"
شیطان فقط حوا را وسوسه کرد، اما به زن برای چیدن میوه کمک نکرد. حوا با مسئولیت خودش میوه را چید و خورد.
در برابر هر وسوسه ای می توان ایستادگی کرد، چون خدا کمک خواهد کرد تا در برابر آن مقاومت کنیم. کلام خدا می فرماید:"از وسوسه ها بگریزید و در دام آن ها نیفتید (اول قرنتیان فصل 10 آیه 13). حوا می توانست به درخت نزدیک نشده و از حضور شیطان بگریزد. اما او این کار را نکرد.
در جامعه ای که پر از وسوسه و فساد اخلاقی است، کلام خدا درباره وسوسه ها قوت قلب می دهد:
یک. وسوسه ها و تمایلات نادرست گریبانگیر همه می شود، بنابراین فکر نکنید که تنها شما با آن مواجه هستید.
دو. دیگران در برابر وسوسه ها ایستادگی کردند، پس شما هم می توانید.
سه. در برابر هر وسوسه ای می توان ایستادگی کرد، چون خدا کمک خواهد کرد تا در برابر آن مقاومت کنیم. کلام خدا می فرماید:"وسوسه هایی که به سراغ شما می آیند، از وسوسه هایی که دیگران دچار آن هستند، دشوارتر نمی باشد. هیچ وسوسه ای نیست که نتوان در مقابل آن ایستادگی کرد. پس در برابر آن ها مقاومت کنید و اطمینان داشته باشید که خدا نخواهد گذارد که بیش از حد توانایی خود وسوسه شوید. او به شما قدرت خواهد بخشید تا بتوانید در برابر آن تاب بیاورید. این وعده خداست و به آن عمل خواهد کرد. او به شما نشان خواهد داد که چگونه از وسوسه ها بگریزید و در دام آن ها نیفتید" (اول قرنتیان فصل 10 آیه 13).
روزی مرد جوانی که به داروهای مخدر اعتیاد داشت، به کشیش مراجعه کرد و گفت که نمی تواند از این کار دست بردارد. کشیش به او گفت:"یعنی چه که نمی توانی از اعتیاد دست بکشی؟ نکند می خواهی بگویی که دوستانت دست و پایت را می بندند و به زور داروی مخدر به حلقت می ریزند؟ یا منظورت این است که فروشندگان مواد مخدر تفنگ به شقیقه ات می گذارند و می گویند که باید داروهای شان را بخری و مصرف کنی، والا ماشه را می کشند؟ می خواهی بگویی که دیگران تو را مجبور به مصرف مواد مخدر می کنند؟ مرد جوان جواب داد:"نه، منظورم که این نبود". کشیش پرسید:"خوب، پس چرا نمی توانی ترک کنی؟" مرد جواب داد:"راستش هیچ وقت این شکلی به قضیه نگاه نکرده بودم". او دست از اعتیاد کشید.
" به شوهرش هم داد و او نیز خورد"
چرا آدم میوه درخت ممنوعه را از زنش گرفت و خورد؟ آنچه می توان حدس زد، آدم با دیدن حوا که بعد از خوردن میوه هم چنان زنده، شاد و سرحال بود، بسیار تعجب کرد. او فکر می کرد که اگر میوه ممنوعه را بخورند، خواهند مرد (پیدایش فصل 2 آیه 17). حوا هم ادعای شیطان را برای شوهرش نقل قول کرد. آدم دید که حوا بسیار جسور هم شده است. او توسط زنش وسوسه شد و میوه را از دست حوا گرفت و خورد.
حوا نه فقط تسلیم وسوسه شد، بلکه به نمایندگی از شیطان، شوهرش را نیز وسوسه کرد. با این توصیف، نمی توان گفت که آدم فریب خورد. آدم آگاهانه و با چشمان کاملا باز مرتکب گناه شد. او علی رغم آگاهی از فرمان خدا مبنی بر نخوردن میوه درخت شناخت نیک وبد، از حکم الهی سرپیچی کرد. بنابراین آدم ، و نه حوا، مسئول انتقال گناه به تمام نسل بشر گردید و باعث شیوع مرگ در سراسر جهان شد. در نتیجه همه چیز دچار فرسودگی و تباهی شد، چون انسان ها همه گناه کردند (رومیان فصل 5 آیه 12). حوا فریب شیطان را خورد و گناه کرد، اما آدم کاملا می دانست دارد چه می کند (اول تیموتاوس فصل دوم آیه 14).
یهودیان معتقد بودند که بعد از نافرمانی آدم، دانه ای از شرارت در قلب او کاشته شد و تاکنون شرارت های زیادی به بار آورده و در آینده هم شرارت های بیشتری به بار خواهد آورد.
ما چطور می توانیم به خاطر کاری که آدم و حوا هزاران سال پیش انجام داده اند، گناهکار محسوب شویم؟
بسیاری تصور می کنند که خدا عادل نیست که ما را به خاطر گناه آدم و حوا محکوم می کند. اما این اشخاص فراموش می کنند که گناهانی که با اراده آزاد خود مرتکب می شوند، ثابت می کند که چه تنگاتنگ با آدم و حوا و طبیعت آن دو همسان هستند. سرشت همه انسان ها یکی است و مستعد نافرمانی هستند. در نتیجه، خدا انسان ها را برای گناهانی که مرتکب می شوند، زیر حکم می برد. از آن جایی که گناهکاریم، به بخشش نیاز داریم و نه به جستجوی حکم عادلانه در خصوص وضعیت خودمان.
خدا قدوس است و نمی تواند گناه را تحمل کند. همه گناهکارند و هر گناهی مستحق مجازات است. اگرچه ما مستحق مجازات مرگ بودیم، اما مسیح گناهان ما را بر خود گرفت و با مرگ خود بر صلیب، تاوان گناهان ما را پرداخت. اکنون، راه دوستی با خدا باز شده است. با ایمان به عملکرد او، به جای دشمنی و سرگردانی، ما دوستان خدا می شویم.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۳ فروردین ۶, چهارشنبه

آیا باستان شناسی وجود بلعام و الاغ سخنگوی او را تایید کرده است؟

مطالعه کتاب مقدس
مترجم: مهران پورپشنگ

تا اواسط قرن بیستم، بسیاری از منتقدان کتاب مقدس می پنداشتند که ماجرای بلعام و الاغ سخنگوی او، صرفا یک داستان غیر واقعی است. هیچ گونه سند و مدرک تاریخی از بلعام وجود نداشت. اما کشف نسخه ای در سال 1967، سبب فروپاشی نگرش مخالفان گردید. این نسخه که در منطقه "دیر اعلا" در اردن یافت شد، متعلق به هشتصد قبل از میلاد می باشد. متن کم رنگ است و در پنجاه جمله با جوهر قرمز و سیاه نوشته شده است. در این متن می خوانیم:
"توجه: نقل قول از کتاب بلعام پسر بعور. او پیامبر خدایان بود ( جملات دوم تا چهارم عینا مانند کتاب اعداد فصل بیست و دوم آیه پنجم است)".
وقتی بالاق، پادشاه موآب فهمید که تعداد قوم اسرائیل چقدر زیاد است و اموری ها را شکست دادند و آن ها را از سرزمین خود بیرون راندند، خود و ملتش به وحشت افتادند. او افرادی را نزد بلعام که در کنار رود فرات زندگی می کرد، فرستاد تا قوم اسرائیل را با سحر و جادو لعنت کند (اعداد فصل بیست و دوم).
ساختمانی که این نسخه در آن پیدا شد، در اثر زلزله بزرگی در دوران عزیا، پادشاه اسرائیل (اشعیاء فصل ششم آیه اول)، ویران شده بود. این نسخه، قدیمی تر از دوران زلزله می باشد و متن آن کم رنگ و فرسوده است. کارشناسان معتقدند که نسخه مذکور، احتمالا بخشی از یک متن طولانی بوده است.
محتوای متن نشان می دهد که اهالی "دیر اعلا" برای بلعام بسیار احترام قائل بوده اند. از سوی دیگر، محل کشف این نسخه کم تر از 30 مایل با دشت های موآب فاصله داشت (اعداد فصل های بیست دوم تا بیست و چهارم). محتوای نسخه، حضور بلعام را در مکان هایی که در کتاب اعداد ذکر شده، تایید می کند. این نسخه هم اکنون در موزه شهر امان در کشور اردن نگه داری می شود.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۳ فروردین ۵, سه‌شنبه

اگر خدا نیکوست، چرا روح پلید از جانب او بر شائول فرستاده شد؟ (اول سموئیل فصل 16 آیه 14)

مطالعه کتاب مقدس 
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در حالی که هنوز شائول (اولین پادشاه اسرائیل) بر تخت سلطنت بود، سموئیل با هدایت خداوند، داود را به عنوان پادشاه آتی اسرائیل انتخاب کرد. از آن جا که شائول هم نااطاعتی می کرد و هم خودسری، تعجبی ندارد که خدا عاقبت او را برکنار کرد و مقام پادشاهی را از او گرفت.
سپس در کلام خدا چنین می فرماید:"روح خدا از شائول دور شد و به جای آن روح بد از جانب خداوند او را سخت عذاب داد (اول سموئیل فصل شانزدهم آیه چهاردهم). این روح بد که خدا فرستاد، چه بود؟ مفسران کتاب مقدس دو احتمال را در نظر گرفته اند:
یک. بعضی از مفسران معتقدند که روح بد، شائول را معذب می کرد، زیرا هیچ اشاره ای به این که این روح "دیو" باشد نشده است. به اعتقاد آنان، این روح بد از جانب خداوند بود. این گروه از مفسرین برای تایید نظرشان به متن عبری رجوع کرده و می گویند متن عبری این نکته را کامل تر ارائه می دهد. در واقع مطلب مذکور در اول سموئیل فصل 18 آیه 10 در عبارت "روح بد خدا" و در فصل 19 آیه 9 در عبارت "روح بد خداوند" ارائه شده است. این روح به طور مکرر بر شائول قرار می گرفت (اول سموئیل فصل 16 آیه 23). کلمه "بد" در عبری به معنای بدبختی، محنت و بلا است. بنابراین، واژه "بد" در این جا متضاد سلامتی یعنی صلح، آرامش، رفاه و برکت می باشد. خداوند قدوس است و گناهکاران را داوری می کند، همان طور که با مصر رفتار کرد (خروج فصل 12 آیه 12). هم چنین به اشعیاء فصل 45 آیه 7 رجوع کنید. خدا هرگز آغازگر بدی و شرارت نیست. کلام خدا می فرماید:"از جانب خدا فقط مواهب نیکو و کامل به ما می رسد، زیرا او آفریننده همه روشنایی هاست و خدایی است تغییرناپذیر" (یعقوب فصل اول آیه 17). طبق نظر این مفسران، روحی که خدا بر شائول فرستاد، یک روح یا دیو به مفهوم عهد جدید نبود، بلکه یک روح داوری بود. روح داوری که بر شائول نازل شد، مافوق طبیعی بود. ناراحتی او فقط یک بیماری یا اختلال روانی نبود. این روح داوری به او حمله کرده بود. فیض و رحمت خدا از او دور شده بود و به جای آن، داوری فعال شده بود. اگر روح پلید بر شائول نازل شده بود، او هرگز نمی توانست نبوت کند (اول سموئیل فصل19 آیه 23). کتاب مقدس می گوید که نوازندگی داود، شائول را آرام می کرد. باید به یاد داشته باشیم که داود یک نوازنده معمولی نبود. او توسط روح القدس مسح شده بود.
دو. عده دیگری از مفسران معتقدند که خدا بدون آن که در عملکرد شیطان همکار و شریک شود، به او اجازه فعالیت می دهد (ایوب فصل اول آیه 12). از گفتگوی خدا و شیطان درباره ایوب درمی یابیم که شیطان بدون اجازه خدا هیچ کاری نسبت به فرزندان خدا انجام نمی دهد. این امر قدرت خدا را بر ارواح نشان می دهد. برای مثال، رویایی که میکایا نبی دید شاید تصویری از یک واقعه حقیقی در آسمان نبوده است، اما داستانی بود از اتفاقاتی که روی زمین رخ می دهد. میکایا به اخاب و یهوشافاط گفت:"خداوند را دیدم که بر تخت خود نشسته بود و فرشتگان در حضور او ایستاده بودند. آنگاه خداوند فرمود: چه کسی می تواند اخاب را فریب دهد تا به راموت جلعاد حمله کند و همان جا کشته شود؟ هر یک از فرشتگان نظری دادند. سرانجام روحی جلو آمد و به خداوند گفت: من حرف های دروغ در دهان انبیا می گذارم و اخاب را گمراه می کنم. خداوند فرمود: تو می توانی او را فریب دهی، پس برو و چنین کن" سپس میکایا نبی به اخاب گفت:"خداوند روح گمراه کننده در دهان انبیای تو گذاشته است تا به تو دروغ بگویند. ولی حقیقت امر این است که خداوند می خواهد تو را به مصیبت گرفتار سازد" (اول پادشاهان فصل 22 آیات 19 تا 23).
خدا خودش نیکوست. او جهان نیکویی را آفرید که در نتیجه نااطاعتی آدم و حوا، گناه به آن رخنه کرد. آنچه مسلم است، خدا از شیطان قوی تر است. خدا به شیطان اجازه فعالیت می دهد، اما بر شیطان مسلط است. شرارت و بدی را خدا به وجود نیاورد، بنابراین به کسانی که می خواهند بر بدی غلبه کنند، کمک می کند. هم چنین خدا برای مقاصد نیکوی خویش، از هر چیز، هم نیکویی و هم شرارت شیطان، استفاده می کند. خدا از گناه منزجر است و روزی کاملا و برای همیشه آن را برخواهد چید (مکاشفه فصل 20 آیات 10 تا 15). خدا هیچکس را شریر خلق نکرده، اما او گاهی کاری می کند تا افرادی که مرتکب شرارت می شوند، حتی بیشتر گناه کنند تا به مجازاتی که سزاوارش هستند، سرعت بخشد (خروج فصل 11 آیه 10). خداوند، شائول را در وضعیتی واگذاشت که مورد نظر شائول بود. اما شائول متوجه نبود که این خواسته او به بهای از دست دادن روح خدا و حضور روح پلید برای عذابش بود. کار شائول به جنون کشیده شد.
شکی نیست امروزه نیز عده ای از بیماران روانی که در تیمارستان ها بستری هستند، به علت حضور ارواح شریر در درون آن ها است. این گونه بیماران هرگز با داروها و روش های جدید درمان، بهبود نخواهند یافت.
به گفته این گروه از مفسران، فعل "نبوت" شائول (اول سموئیل فصل 19 آیه 23) در زبان عبری در مورد هذیان گویی و دیوانگی انبیای بت پرست به کار رفته است. او به جای این که در میان انبیا نبوت کند، بر زمین افتاد. هم چنین، لباس پادشاهی را از تن درآورد و برهنه شد! با توجه به کاربرد فعل "نبوت"، در این جا ممکن است نبوت شائول بیشتر به هذیان گویی های ناشی از مقاومت با روح القدس شبیه بوده باشد. او به قصد دستگیری داود نزد سموئیل نبی آمده بود، اما روح القدس مانع شد تا به هدفش دست یابد. بدین ترتیب، خدا نشان داد که بر وقایع مسلط است و داود توانست بگریزد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

بگذارید خدا افکارتان را دگرگون کند

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مردی به کشیش گفت:"پیغام شما را درباره شادی در مشکلات را شنیدم، اما به نظر نمی آید به درد من بخورد". او شرح داد که چند سال قبل در روابط زناشویی اش متحمل شکست دردناکی شده است. او شکسته دل و از پا درآمده بود. او گفت:"نمی توانم آن عواطف را به دست فراموشی بسپارم. کاملا افسرده و ناامیدم". او حتی به چندین جلسه مشاوره هم رفته بود، ولی بهبودی حاصل نشده بود. کشیش گفت:"باور نمی کنم که شما مشکل عاطفی داشته باشید. من معتقدم شما یک مشکل فکری دارید".
مرد پرسید:"منظورتان چیست؟" کشیش پاسخ داد:"صبح که از خواب پا می شوید، به چی فکر می کنید؟" مرد جواب داد:"به این فکر می کنم که چقدر تنهایم". کشیش:"در طول مدتی که سرکارید، اغلب به چه فکر می کنید؟" مرد:"درباره این که چقدر زندگی ام آشفته است. چه اشتباهاتی مرتکب شد و چقدر دوست دارم همه آن ها را جبران کنم". کشیش:"خب، وقتی به رختخواب می روید، به چی فکر کنید؟" مرد جواب داد:"به همین چیزها". کشیش گفت:"فکر می کنم عواطف شما به درستی کار می کنند. آن ها همان طوری کار می کنند که خدا خواسته. عواطف ما فقط به آنچه درباره اش تفکر می کنیم، واکنش نشان می دهند. عواطف صرفا اجازه می دهند که آنچه به آن فکر می کنیم را احساس کنیم. اگر در تمام مدت به چیزهای غم انگیز فکر کنید، وقتی این طرف و آن طرف می روید، احساس غم انگیزی دارید. اگر عصبانی هستید، هر جا بروید عصبانی خواهید بود. اگر به شادی فکر کنید، همه جا احساس شادی خواهید کرد. اگر فقط به اشتباهات گذشته فکر کنید، نباید انتظار داشته باشید که زندگی شاد و مثبتی داشته باشید. ابتدا به حضور خداوند بروید و انتظار داشته باشید که روح القدس (روح خدا) به شما شادی و صبر الهی را عطا کند. به این حقیقت فکر کنید که خدا نقشه خوبی برای آینده تان دارد. به این فکر کنید که خداوند قادر است وضعیت فعلی شما را تغییر دهد. فکر کردن به چیزهای خوب را انتخاب کنید".
چند ماه بعد، آن مرد با کشیش ملاقات کرد. در چهره اش نه فقط اثری از افسردگی و نومیدی مشاهده نمی شد، بلکه چهره اش شاد و بشاش بود. با خانمی نامزد شده بود و به آینده بسیار امیدوار بود. او راه شاد زیستن را با کمک خدا آموخته بود.
کتاب مقدس می گوید:"امروز زندگی و مرگ، برکت و لعنت را در برابر شما قرار داده ام. زندگی را انتخاب کنید تا شما و فرزندان تان زنده بمانید. خداوند را دوست داشته، از او اطاعت کنید و به او بچسبید، زیرا او زندگی شماست" (تثنیه فصل 30 آیات 19 و 20). کتاب مقدس تعلیم می دهد که اطاعت از خدا را انتخاب کنید و بدین سان پیوسته طعم برکات او را بچشید. خدا اراده اش را بر هیچکس تحمیل نخواهد کرد. او به ما اجازه می دهد که خودمان تصمیم بگیریم که از او پیروی کنیم یا او را رد نماییم. این انتخابی است که ما باید نه فقط هر روز، بلکه لحظه به لحظه بکنیم. ما باید برگزینیم که با کمک خدا مثبت فکر کنیم. به چیزهای خوب فکر کنیم. امیدوار باشیم و در هر لحظه به خدا اعتماد نماییم.
چیزهای منفی همیشه در اطراف ما هستند. نمی توانید افکار منفی را از کوبیدن در ذهن شما، باز دارید. اما اختیار با شماست که در را به روی شان باز کنید و راه شان بدهید یا نه. اگر جلو در به مراقبت بایستید و ذهن تان را متوجه چیزهای خوب خدا کنید، کلام خدا می فرماید:"دل ثابت را در سلامتی کامل نگاه خواهی داشت، زیرا بر تو توکل دارد" (اشعیا فصل 26 آیه 3). به عبارت دیگر، شما در میان طوفان های زندگی آرامش خواهید داشت، اگر فقط یاد بگیرید که افکار درست را انتخاب کنید. باید تصمیم بگیرید به خدا اعتماد کنید و درباره معجزات و کارهای بزرگ او فکر کنید. به این حقیقت فکر کنید که خدا حاضر مطلق است. یعنی در همه جا حضور دارد. بنابراین، او در کنار شماست. به این نکته فکر کنید که خالق عالم هستی برای مشکل شما می جنگد. در نتیجه، هیچ حربه ای علیه شما کارگر نخواهد بود. اگر این شکل اندیشیدن را آغاز کنید، سرشار از ایمان و اطمینان خوهید شد. اهمیتی هم ندارد که چه چیز در زندگی شما علیه شماست.
ممکن است متحمل نومیدی هایی شده باشید و یک سری چیزها در زندگی تان آن طور که امیدش را داشتید، از آب در نیامده باشند. ممکن است مردم با شما بد رفتاری کرده باشند. شاید از بدبیاری های بزرگی رنج می کشید. اما هنوز به نقطه پایان نرسیده اید، زیرا دارید زندگی می کنید. وقتی تنفس می کنید و حیات دارید، به آن معناست که خدا برای ایجاد شروع تازه، در دسترس شماست. به این حقیقت فکر کنید که او نه فقط هنوز نقشه بزرگی برای زندگی شما دارد، بلکه به شما کمک هم خواهد کرد تا به هدف برسید.
به یاد داشته باشید: خدا وقتی دری را می بندد، همیشه در بزرگ تر و بهتری را باز می کند. آن در سرشار از برکت و معجزات است. اما شما باید سهم خود را ادا کنید و نگرش ایمانی را حفظ نمایید و امیدوار باشید. خدا جایی معجزه می کند که ایمان باشد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات صفحه "زندگی هدفمند" محفوظ است. درج کامل مقالات "زندگی هدفمند" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۳ فروردین ۴, دوشنبه

شیطان به حوا گفت که مانند خدا خواهید شد. کلام خدا نیز می فرماید که شبیه خدا خواهید شد. چرا ادعای شیطان نادرست بود؟(پیدایش فصل 3 آیه 5)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مار به حوا گفت:"مطمئن باش، نخواهید مرد! بلکه خدا خوب می داند زمانی که از میوه آن درخت بخورید، چشمان شما باز می شود و مانند خدا می شوید و می توانید خوب را از بد تشخیص دهید" (پیدایش فصل 3 آیات 4-5)
آخرین مرحله وسوسه شیطان، بسیار نیرومند و فریبنده بود. این مرحله متعلق به دورانی است که شیطان سقوط کرد، زیرا می خواست هم ردیف خدا شود. حوا هم می خواست با سرپیچی از خدا، خدای خودش باشد.
کلام خدا می فرماید که شیطان بسیار مشتاق بود که به خدا تبدیل شود:"ای ستاره درخشان صبح، چگونه از آسمان افتادی! در دل خود می گفتی:"تا به آسمان بالا خواهم رفت و مانند خدای متعال خواهم شد" (اشعیاء فصل 14 آیات 13-14)، در حالی که مسیح به زمین نیامد تا مردم به او خدمت کنند. او آمد تا به مردم خدمت کند و جانش را در راه نجات بسیاری فدا سازد (متی فصل 20 آیه 28).
شیطان به حوا گفت:"مانند خدا می شوید". به عبارت دقیق تر شیطان چنین گفت:"اگر از خدا اطاعت نکنی و زندگی خودت را در دست بگیری و خود را جای خدا بگذاری، بیشتر شبیه خدا می شوی". شیطان در واقع حوا را تشویق کرد که "خدای" خودش بشود.
اما کتاب مقدس بیان می کند که شبیه خدا شدن، به معنی "خدا شدن" نیست. شبیه خدا شدن یعنی منعکس کردن خصوصیات خدا و قبول حاکمیت او بر زندگی ما است. از طریق نادرست، نمی توان شبیه خدا شد.
نقشه شیطان عبارت است از:

یک. با ایجاد شک و تردید، کاری می کند که کلام خدا و نیکویی او را زیر سئوال ببرید.

دو. با ایجاد تضعیف روحیه، می کوشد که به جای نگاه کردن به خدا، به مشکلات نگاه کنید.

سه. با انحراف از مسیر حقیقی، کاری می کند که چیزهای نادرست در نظرتان جذاب جلوه کنند
.
چهار. وقتی شکست خوردید، شیطان کاری می کند که احساس شکست کنید و حتی زحمت سعی کردن نیز به خود ندهید.

پنج. شیطان شما را تشویق می کند تا کارها را تاخیر بیندازید، تا هیچگاه انجام نشوند.

شش. شیطان ما را وسوسه می کند تا بدی را تجربه کنیم و از این طریق چیزهای بیشتری درباره زندگی بیاموزیم. اما ما نباید تسلیم این وسوسه شویم.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

4 درصد کل پناهجویان جهان در سال 2013 ایرانی‌اند

.
کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان با انتشار گزارش مفصلی از وضعیت پناهندگی و پناهجویی در جهان در سال ۲۰۱۳، رشد پناهجویی در جهان را "شدید" و "نگران کننده" توصیف کرد.

« محبت نیوز» - به گزارش انتخاب، بنا بر این گزارش، در سال گذشته ی میلادی دست کم ۶۱۲ هزار و ۷۰۰ نفر درآمریکای شمالی، اروپا، شرق آسیا و منطقه ی پاسفیک درخواست پناهجویی کرده اند. میزان پناهجویی در جهان نسبت به سال گذشته میلادی ۲۸ درصد رشد داشته و پس از سال ۲۰۰۱ بالاترین رقم ثبت درخواست رسمی پناهجویی است. این نهاد بین المللی مسئول امور پناهندگان در جهان می گوید جنگ سوریه یکی از مهم ترین دلایل رشد درخواست پناهجویی در جهان است. سوری ها بیشتر از هر ملیت دیگری در سال ۲۰۱۳ پناهجو شدند.
افراد با تابعیت روسیه، افغانستان، اریتره، صربستان، سومالی، عراق و پاکستان در رتبه های پس از سوریه، از نظر تعداد بالای متقاضی پناهندگی قرار می گیرند. سازمان ملل متحد تاکید می کند که در این کشورها معمولا درگیری های سیاسی، جنگ و بحران اقتصادی است که مهم ترین دلیل فرار شهروندان است. در سال ۲۰۱۳ مجموع ۴ درصد کل پناهجویان جهان ایرانی بودند. آمار این گزارش نشان می دهد که آلمان بیشتر از هر کشور دیگری در جهان در سالی که گذشت پذیرای پناهندگان بوده است. آمریکا، فرانسه و سوئد در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
در قاره ی اروپا میزان درخواست های پناهندگی نسبت به سال ۲۰۱۲ دست کم ۳۲ درصد رشد داشته است. در این میان تعداد درخواست های پناهجویی ثبت شده در کشورهای حوزه ی اسکاندیناوی از دیگر مناطق اروپا بیشتر بوده است. در این میان ۷۰ درصد درخواست های پناهجویی در اسکاندیناوی در کشور سوئد ثبت شده است. در کشورهای جنوب اروپا تعداد درخواست های پناهندگی نسبت به سال قبل دست کم ۴۹ درصد افزایش نشان می دهد. در این میان ترکیه بیشتر از سایر کشورهای قاره ی اروپا پذیرای پناهجویان بوده که اکثرا از سوریه فرار کرده اند.
در یونان که خود درگیر مشکلات اقتصادی و بحران های سیاسی ناشی از آن است در سال گذشته دست کم ۸ هزار و ۲۰۰ درخواست رسمی پناهجویی ثبت شده است. سازمان ملل می گوید بسیاری از موارد پناهجویی به شکل رسمی ثبت نمی شوند و میزان واقعی بیش از میزان اعلام شده است. کمیساریای عالی پناهندگان می گوید تعداد متقاضیان پناهندگی سوری در سال ۲۰۱۳ در مقایسه با سال ۲۰۱۱ که جنگ سوریه آغاز شد، دست کم شش برابر شده است. این در حالی است که در سال ۲۰۱۰ و قبل از آغاز بحران، سوریه در رتبه ی بیستم پناهجویی قرار داشت.

نماینده ولی فقیه: باید دولتی سر کار بیاید که احکام اسلامی را اجرا کند

نماینده ولی فقیه در نیروی «قدس» سپاه هشدار داده «هر حرکتی که منجر به تضعیف نظام جمهوری اسلامی، دین و اعتقادات مردم شود، در مقابل آن ایستادگی می‌کنیم.»

به گزارش « محبت نیوز»، علی شیرازی٬ نماینده ولی فقیه در نیروی «قدس» سپاه گفته باید دولتی سر کار بیاید که احکام اسلامی را اجرا کند و «جوانان انقلابی» نباید مقابل برخی اقدامات سکوت کنند.
دیگربان به نقل از خبرگزاری فارس خبر داد، آقای شیرازی این مطلب را در همایش «بیعت» دوباره فعالان جبهه فرهنگی لرستان با علی خامنه‌ای بیان کرده است.
وی گفته «حفظ اسلام در راس همه امور است٬ با این حال آیا امروز هم دغدغه مسئولان کشور ما اسلام و نگرانی دین در جامعه است؟»
شیرازی در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از «زیر سئوال بردن حکم قصاص و به رسمیت شناختن اسرائیل» این سوال را مطرح کرده که «چرا جوانان انقلابی و پر شور در مقابل این‌ها ایستادگی نمی‌کنند و سکوت کرده‌اند؟»
منظور نماینده ولی فقیه در نیروی «قدس» از این سخنان٬ روزنامه «آسمان» حامی دولت حسن روحانی است که چندی پیش به بهانه زیر سئوال بردن حکم «قصاص» از سوی قوه قضائیه توقیف شد.
صادق زیباکلام٬ استاد دانشگاه تهران هم چندی پیش گفته بود اسرائیل را به رسمیت می‌شناسد.
محافظه‌کاران تندرو از عملکرد فرهنگی دولت حسن روحانی و انتشار برخی مطالب در رسانه‌ها درباره مسائل اعتقادی و فرهنگی به شدت خشمگین هستند.
شیرازی هم در این خصوص گفته «این نظام از یک حکومت اسلامی تشکیل شده است که همه ما باید از تضعیف آن جلوگیری کنیم.»
وی افزوده «اگر مسئولان در این زمینه کوتاهی کنند، باید به آن‌ها تذکر داده شود، زیرا وظیفه اصلی ما دفاع از اسلام است.»
این روحانی محافظه‌کار همچنین هشدار داده «هر حرکتی که منجر به تضعیف نظام جمهوری اسلامی، دین و اعتقادات مردم شود، در مقابل آن ایستادگی می‌کنیم.»
.

با چه شوقی به ایران برگشتیم و چه بر سرمان آوردند

دانشجوی دکترای فایننس دانشگاه لیژ بلژیک که مردادماه سال گذشته در پی بازگشت به ایران بازداشت و به ده سال زندان محکوم شد و از آن زمان در زندان اوین به سر می‌برد، در نامه‌ای به همسرش از بازگشت به ایران ابراز "پشیمانی" کرده است !

به گزارش «محبت نیوز» به نقل از تقاطع، حمید بابایی، دانشجوی دکترای فایننس دانشگاه لیژ بلژیک که مردادماه سال گذشته در پی بازگشت به ایران بازداشت و به ده سال زندان محکوم شد و از آن زمان در زندان اوین به سر می‌برد، در نامه‌ای به همسرش که به مناسبت فرا رسیدن نوروز نوشته شده، از بازگشت به ایران ابراز "پشیمانی" کرده و در عین حال از او خواسته که خود را برای «سال‌های دور از هم‌دیگر» آماده کند.
آقای بابایی در این نامه‌ که تصویر آن در اختیار "تقاطع" قرار گرفته، با اشاره به گذشت بیش از هفت ماه از روزی که از همسرش در مقابل "درب مراجعان وزارت اطلاعات" جدا شد، می‌نویسد: «تصور نمی‌کردم آن لحظه، آخرین باری باشد که در کنار هم‌دیگر هستیم و ورودم به داخل اطلاعات، شروع سناریویی تلخ برای هر دومان باشد. سرگذشتی تلخ که به هیچ‌وجه نه تو و نه من مستحق آن نبودیم.»
وی در ادامه، با اشاره به «لحظه‌شماری» خود و همسرش برای سپری کردن تعطیلات در ایران، افزوده است: «با چه شوقی به ایران برگشتیم و چه بر سرمان آوردند.»
او سپس به نوروز سال قبل و سفره هفت‌سین کوچک‌شان در بلژیک اشاره کرده و نوشته است: «به یاد دارم که آرزو کردیم هر چه سریع‌تر درس‌مان را به اتمام برسانیم تا هر دو نوروز ۹۳ را در ایران باشیم. این روز‌ها در اینجا لحظه به لحظه نوروز پارسال را مرور می‌کنم و هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم لحظاتی را سراسیمه نمی‌دانم کجا هستم تا این‌که به یاد می‌آورم در ایران و در زندان هستم و تو هم بیرون از زندان منتظر من.»
این دانشجوی زندانی با بیان این‌که از داخل هواخوری زندان اوین و سیم خاردارهای بلند آن، فقط «آسمان» ایران برایش پیداست، از بازگشت به «وطن» ابراز پشیمانی کرده و گفته است: «ای کاش بر نمی‌گشتیم و این تراژدی دردناک برای‌مان پیش نمی‌آمد و همین تصویر تکراری آسمان ایران را از ورای سیم‌ خاردار‌ها نمی‌دیدم.»
وی در عین حال، «بی‌پناه ماندن» همسرش و «گذراندن سال‌های دور از یکدیگر» را «سخت‌تر از این حبس جان‌کاه» توصیف کرده و از او خواسته تا «خود را برای گذراندن سال‌های به دور از هم‌دیگر» آماده کند.
حمید بابایی در پایان نامه‌ی خود خطاب به همسرش نوشته است: «(می‌خواهم) بدانی که در تمامی این سال‌ها من محکم‌تر و استوار‌تر از همیشه حبس را خواهم گذرانید و آنچه باقی خواهد ماند عزت برای تو و من و کوله‌باری از تجربه خواهد بود.»
گفتنی است این زندانی سیاسی، پس از بازداشت در روز ۲۲ مردادماه، ۳۵ روز را در سلول‌های انفرادی بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی و اعمال فشار برای هم‌کاری با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در کشور بلژیک قرار داشت. او با رد این درخواست، روز ۳۰ آذرماه، در شعبه ١۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتى و در دادگاهی ۱۰ دقیقه‌ای، بدون وکیل انتخابی و در سکوت وکیل تسخیری‌اش، به اتهام «جاسوسی و ارتباط با دول متخاصم» به ۶ سال حبس تعزیرى و ۴ سال حبس تعلیقى محکوم شد.
کبری پارساجو، همسر آقای بابایی، روز ۲۲ اسفندماه در نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی، از «دام» وزارت اطلاعات دولت او برای همسرش در بازگشت به ایران خبر داد و نوشت که این‌ وزارت‌خانه، «تمام امید و آرزوهای دو جوان تحصیل‌کرده را یک باره به فنا داد» و آن‌ها را به «مایه عبرت» دوستان و نزدیکان‌شان تبدیل کرد.

۱۳۹۳ فروردین ۲, شنبه

اگر ایمان داشته باشید، خدا درهایش را به روی شما خواهد گشود

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

زن و شوهری می خواستند پسرشان را در یک مدرسه خصوصی خاص ثبت نام کنند. اما سال روز تولد او چهار روز پس از مهلت ثبت نام بود. طبق قانون آن مدرسه، لازم بود یک سال صبر کنند. زن و شوهر معتقد بودند که برای فرزندشان بهتر خواهد بود اگر مدرسه را با هم سن و سال های خود شروع کند. پس به مدرسه تلفن کردند تا ببینند که استثنایی قائل می شوند.
مسئول ثبت نام به آن ها گفت:"اصلا، ابدا! متاسفم. این خلاف مقررات است و ما هرگز استثنایی قائل نمی شویم. فرزند شما باید یک سال منتظر بماند". زن و شوهر آرام ماندند و واکنش منفی نشان ندادند. یقه مسئول ثبت نام را نچسبیدند و سعی نکردند اوضاع را پیچیده کنند. آن ها می دانستند که لطف خدا با آن ها است. پس مودبانه گفتند:"باشد. اما ما می خواهیم با رئیس شما صحبت کنیم".
مسئول ثبت نام، آن ها را به معاون مدیر مدرسه ارجاع داد. اما معاون هم همان پاسخ را داد:"نمی توانیم قوانین را زیرپا بگذاریم. شما باید یک سال صبر کنید". مرد گفت:"بسیار خب، اما ما می خواهیم با رئیس شما صحبت کنیم". عاقبت آن ها با مدیر مدرسه ملاقات کردند. اما او نیز همین پاسخ را داد:"قانون، قانون است. متاسفم. ما نمی توانیم آن را تغییر بدهیم. شما باید صبر کنید".
زن و مرد گفتند:"بسیار خب، اما ما می خواهیم با رئیس شما ملاقات کنیم". مدیر مدرسه گفت:"من به رئیس گزارش می دهم و جلسه ای برای شما ترتیب می دهم". این زوج با رئیس مدرسه ملاقات کردند و موقعیت را توضیح دادند. مرد هیچ نظری نداد. او نه گفت بله و نه گفت نه. فقط گوش داد. سپس گفت:"خبرتان می کنم". این زوج جلسه را ترک کردند، در حالی که به لطف خدا ایمان داشتند. آن ها انتظار داشتند خبر خوبی بشنوند. دو روز بعد از آن جلسه، مسئول ثبت نام مدرسه به زن و شوهر تلفن کرد. او چنین گفت:"در پلنزده سالی که من این جا کار می کنم، هرگز چنین کاری انجام ندادیم. ما حتی نمی دانیم که چرا الان داریم این کار را می کنیم، ولی تصمیم گرفته ایم که به فرزند شما اجازه دهیم که در مدرسه ثبت نام شود".
دوست عزیز، این لطف خداست. مسئولان مدرسه شاید ندانند که چرا این کار را می کنند، اما ما می دانیم. این به خاطر لطف خداست. مهم نیست اوضاع و احوال در زندگی شما چگونه به نظر می رسد و مردم چه می گویند. از دیدگاه مردم و کارشناسان، آنچه درصدد انجامش هستید، امکان پذیر نیست. اما اگر ثابت قدم باشید و نگرش ایمان به خدا را حفظ کنید و دائما لطف خدا را اقرار کنید، خواهید دید که خدا درهایش را به روی شما خواهد گشود و اوضاع و احوال به نفع شما تغییر خواهد کرد.
اگر بخواهیم که بیشتر لطف خدا را تجربه کنیم، باید در حالی که بیشتر "خواهان لطف الهی" هستیم، زندگی کنیم. خواهان لطف الهی بودن به سادگی به این معنا است که ما انتظار کمک خاص خداوند را داریم و ایمان داریم که خدا ی خواهد به ما کمک کند.
یک کارمند جوان از کشیش خواست که همراه او برای مصاحبه شغلی که به او شانسی برای پیشرفت چشمگیر در شغلش می داد، دعا کند. پیرمرد محترمی استعفا داده و در یک شرکت بزرگ جایی برای ارتقاء شغلی باز شده بود. تعداد بی شماری از مدیران فروش از سراسر دنیا برای مصاحبه آمده بودند. اغلب آن ها تجربیات بیشتر از کارمند جوان داشتند و بسیار با صلاحیت تر بودند. دست کم سابقه کارشان روی کاغذ بسیار بهتر از او به نظر می رسید.
بعد از دعا، کشیش به کارمند جوان گفت:"تو باید هر روز که از خواب بیدار می شوی، لطف الهی را در مورد خودت اقرار کنی. مهم نیست موقعیت چطور به نظر می آید. فقط اقرار کن که لطف خداوند با توست. تو لطف خدا را داری. در طول روز به خودت یادآوری کن و از خداوند به خاطر این لطف و فیض او سپاسگزار باش".
چند روز بعد کارمند با کشیش ملاقات کرد. جوان از فرط شادی می درخشید. او گفت:"وقتی مقابل هیات مدیره نشستم، آن ها به معنای واقعی سخت در فکر بودند. آن ها گفتند که ما نمی دانیم چرا داریم تو را استخدام می کنیم. تو آن قدرها با صلاحیت نیستی. آن قدرها هم با تجربه نیستی. بهترین سابقه هم نداری. اما چیزی در مورد تو وجود دارد که ما دوستش داریم. نمی دانیم آن چیست. اما چیزی در مورد تو وجود دارد که باعث می شود تو را بر دیگران ترجیح دهیم".
این همان لطف خداست. شما را تشویق می کنم که هر روز صبح، پیش از ترک خانه، چیزی مثل این بگویید:"خدایا متشکرم که لطفت شامل حال من می شود. لطف تو درهای فرصت را باز می کند. لطف تو سبب می شود که مردم بخواهند به من کمک کنند". سپس با اطمینان بیرون بروید و انتظار وقوع چیزهای خوب را داشته باشید. بدانید که شما صاحب امتیازی هستید. چیز خاصی درباره شما وجود دارد. شما لطف خدا را با خود دارید.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات صفحه "زندگی هدفمند" محفوظ است. درج کامل مقالات "زندگی هدفمند" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

چرا شیطان، حوا را برای وسوسه برگزید؟ (پیدایش فصل 3 آیه اول)

 دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

شیطان زن را وسوسه کرد، زیرا می دانست که حوا فرمان نخوردن میوه درخت شناخت نیک و بد را به طور مستقیم از خدا دریافت نکرده، بلکه آدم دستور الهی را برایش نقل قول کرده بود (پیدایش فصل دوم آیات 15-17). بنابراین حوا آسیب پذیر بود. علاوه بر این، شیطان تلاش نکرد تا آدم و حوا را زمانی که با هم بودند، وسوسه کند. وسوسه زمانی رخ می دهد که شخص تنها است. کسانی که خدا را محبت می کنند، با کمک به یکدیگر در برابر وسوسه مقاومت نشان می دهند.
شاید شیطان از طریق مشاهده روابط آدم با حوا، فهمیده بود که آدم به قانون الهی پایبند است. بنابراین عدم حضور آدم، حوا را در وضعیت آسیب پذیرتری قرار می داد. روش معمول شیطان آن است که معمولا از افراد ضعیف و ناتوان، برای انجام مقصود خود استفاده می کند. احتمالا او نیروی حوا را در برابر وسوسه ها ناتوان دید.
تردیدی نیست که خدا می خواست بدون حضور آدم، وفاداری حوا را به خودش مورد محک و ارزیابی قرار دهد. اگر ابتدا آدم مرتکب گناه می شد، حوا می توانست این عذر و بهانه را بیاورد که "من باید از شوهرم اطاعت می کردم. او میوه را داد و من هم خوردم".
شیطان، سخن خداوند را هدف حمله قرار می دهد:"آیا حقیقت دارد که خدا شما را از خوردن میوه تمام درختان منع کرده است؟"
اگر شیطان بتواند حوا را نسبت به کلام خدا دچار سردرگمی و شک و تردید نماید، پیروز این نبرد است. او کار خود را به جای استدلال، با اظهار نظر آغاز کرد. سئوال شیطان "آیا حقیقت دارد که خدا...منع کرده است؟" دربردارنده این فرض بود که ما اجازه داریم کلام خدا را مورد قضاوت قرار دهیم. از همان ابتدا شیطان کوشید با تضعیف کردن کلام خدا، ایمان قوم خدا را سست کند. او سخنان خدا را به شکل منفی بیان می کند تا ایمانداران در شک و تردید بلغزند. شیطان جمله مثبت خدا را مبنی بر"از همه میوه های درختان باغ بخور" (پیدایش فصل 2 آیات 16-17)، به صورت منفی تغییر داد:"آیا حقیقت دارد که خدا شما را از خوردن میوه تمام درختان منع کرده است؟" شیطان کار خود را با تاکید بیش از حد بر سختگیرانه بودن حکم خدا آغاز می کند، در حالی که خدا تنها یک درخت را ممنوع کرده بود. سپس حسن نیت خدا نسبت به انسان را زیر سئوال می برد. حسن نیتی که مطابق گزارش فصل دوم پیدایش آیات 16 -17، نمی توان درباره آن تردید کرد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۳ فروردین ۱, جمعه

آیا معجزات مسیح تقلیدی از افسانه های بت پرست ها است؟

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مخالفان مسیحیت ادعا دارند که معجزاتی که توسط مسیح انجام شد، از روایات بت پرست های دوران باستان تقلید شده است. آن ها معتقدند ادعای معجزاتی مانند شفا، اخراج روح های شریر و تولد از باکره، از افسانه های رایج بت پرستان در دوران باستان بود. 
ادعای مخالفان به چند دلیل قابل قبول نیست:
یک. تفاوت الهیاتی زیادی میان کتاب مقدس و افسانه های بت پرستان وجود دارد. مثلا در قرن اول میلادی، اعتقادات بت پرستان در میان یهودیان اسرائیل و یهودیانی که در کشورهای دیگر سکونت داشتند، جایگاهی نداشت.
دو. تاکید روایات بت پرستان بر شخصیت های تخیلی است (نظیر هرکول)، در حالی که طبق شواهد تاریخی، تولد، تعالیم، معجزات، مرگ و صعود مسیح در گزارش های مورخان قرن اول میلادی و هم چنین وقایع نگاری امپراطوری روم ثبت شده است.
سه. معجزات افسانه های دوران باستان نمی توانست الهام بخش معجزات مسیح باشند. در مواردی، هم روایات اناجیل و هم گزارش های مورخان، معجزات را تایید کرده اند..
چهار. کارشناسان تاریخ می دانند که زنده شدن قهرمانان افسانه ای از مرگ، سال ها بعد از قیام مسیح به رشته تحریر درآمده اند. در واقع، روایات اناجیل، الهام بخش نویسندگان داستان های تخیلی در قرن اول میلادی بوده اند.
پنج. به هنگام معجزات مسیح، شاگردان، مردم و حتی مخالفان عیسی نیز حضور داشتند. در تلمود یهودیان، به معجزات مسیح اشاره شده است. مورخان (مانند یوسفوس که تقریبا هم عصر مسیح بود)، از مشاهدات مردم اسرائیل درباره وقوع معجزات گزارش تهیه کرده اند. در حالی که هیچ گونه شواهد تاریخی و شاهدان عینی برای افسانه های بت پرستان وجود ندارد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

سال 92 سال سخت برای اقلیت‌ها بود

در آخرین روزهای سال ۱۳۹۲ خورشیدی گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل منتشر شد، گزارش احمد شهید گویای سالی سخت برای اقلیت‌ها بود.
به گزارش « محبت نیوز» - به نقل از زمانه در این گزارش، احمد شهید به اعدام، بازداشت و احکام سنگین فعالان اقلیت‌های قومی (اتنیکی) اشاره کرد. گزارش احمد شهید گویای سالی سخت برای اقلیت‌ها بود. در این سال ۲۵ فعال عرب، بلوچ و کرد به دار آویخته و فعالان ترک با احکام سنگین حبس روبه‌رو شدند.
سالی که در آن وعده آموزش زبان‌ مادری داده شده بود، با دستگیری گسترده فعالان ازجمله در شهر اهر که برای مسئله زبان مادری گرد هم آمده بودند، پایان یافت.
در سالی که گذشت، حتی هنرمندان نیز از فشار نیروهای امنیتی در امان نماندند؛ حسن دمیرچی هنرمند آذربایجانی و چند تن دیگر به زندان محکوم شد و عدنان حسن‌پور قدیمی‌ترین روزنامه‌نگار ایرانی دربند به دور‌ترین نقطه از زادگاهش تبعید شد.
سال ۹۲، سالی ناآرام برای استان سیستان و بلوچستان بود و در پی حمله گروه جیش العدل به پاسگاه سروان ۱۴ نفر کشته شدند. همین گروه در اقدامی دیگر پنج مرزبان ایرانی را گروگان گرفت.
آذربایجان
حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران در نخستین وعده‌های خود به اقلیت‌ها، به میان مردم تبریز رفت و از تاسیس «فرهنگستان زبان و ادب آذری» سخن گفت. سال ۹۲ به پایان رسید و انتظار‌ها برای تاسیس این فرهنگستان برآورده نشد.
وعده‌ها برای آموزش زبان مادری نه تنها تحقق نیافت، بلکه فعالان مدنی با حمله ماموران نیروهای انتظامی در شهر اهر مواجه شدند.
در آستانه سوم اسفندماه سالروز جهانی زبان مادری ده‌ها تن از فعالان مدنی در منزلی در شهر اهر در پیوند با مسئله زبان مادری گرد هم آمده بودند. صالح کامرانی وکیل دادگستری در آن زمان به زمانه گفت: ‌«نیروهای انتظامی علی‌رغم بازداشت ده‌ها نفر، چند تن از آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. چند روز بعد، دادسرای شهرستان اهر بازداشت ۵۹ تن از این فعالان مدنی را تائید کرد و از آنان به عنوان «فعالان قوم‌گرای استان‌های آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل» نام برد و اعلام کرد، اتهام بازداشت‌شدگان «تشکیل و عضویت در دستجات با هدف برهم زدن امنیت کشور» است.
این تنها واکنش به مسئله آموزش زبان‌های غیرفارسی در ایران نبود. پیش از آن اظهارات وزیر آموزش و پرورش مورد انتقاد شدید اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی واقع شده بود.
فتح‌الله مجتبایی، عضو این فرهنگستان موضوع آموزش زبان مادری در کشور را امری وارداتی نامیده بود. او گفت: «شک ندارم که این موضوع از خارج به ایران آمده است. قبل از این در هندوستان نیز این مسئله توسط انگلستان تجربه شد و امروز هم انگلستان و کشورهای شمالی ما هستند که می‌خواهند این مسئله را به ایران وارد کنند.»
در سال گذشته موضوع آموزش زبان مادری تقریباً بیش از هر دوره‌ای در رسانه‌ها و محافل ایرانی بحث‌برانگیز شد تا جایی که علی یونسی دستیار حسن روحانی در امور اقوام و اقلیت‌ها واکنش نشان داد. یونسی به ایسنا گفت: «مگر الان عربی و انگلیسی در مدارس آموزش داده نمی‌شود؟ آیا این موضوع مشکلی ایجاد کرده است؟ چطور زبان خارجی و صددرصد بیگانه آموزشش اشکالی ندارد، اما اگر زبان کُردی و آذری در محلی آموزش داده شود به زبان ملی آسیب می‌رسد؟»
اگرچه یونسی به نوعی از آموزش زبان‌های غیر فارسی در ایران دفاع کرد، اما در‌‌ همان گفت‌وگو اعلام کرد که خواست آموزش زبان مادری یک خواست عمومی مردم نیست بلکه «یک خواست محدود و روشنفکرانه محلی است، وگرنه چنانچه این موضوع را آزاد بگذارند تعداد استقبال‌کنندگان از آن زیاد نیست».
سال گذشته، سال صدور احکام برای فعالان مدنی و سیاسی آذربایجان بود. محمود فضلی، شهرام رادمهر، آیت (یوروش) مهرعلی بیگلو، لطیف حسنی و بهبود قلی‌زاده به اتهام «تشکیل گروه غیر قانونی و تبلیغ علیه نظام» به ۹ سال زندان محکوم شدند.
آنان در اعتراض به این حکم دست به اعتصاب زدند، اما پاسخی به این فعالان داده نشد و از دی ماه سال ۱۳۹۱ خورشیدی در زندان تبریز به سر می‌برند. سازمان عفو بین‌الملل و گزارشگر ویژه سازمان ملل هم در گزارش‌های خود به نقض حقوق این زندانیان مبنی بر عدم برخورداری از محاکمه عادلانه تاکید کردند.
همچنین در ماه‌های گذشته، علی هدایتی و یدالله دشتی، ناصر کاظم‌پور، بهرام آخوندی‌نژاد و مجید سفیدانی از جمله فعالان مدنی بودند که حبس محکوم شدند.
از سوی دیگر حسن دمیرچی هنرمند آذربایجانی به شش ماه حبس محکوم شد. حمید باقر‌پور، رئیس شعبه‌ سوم دادگاه انقلاب تبریز، اتهام‌های این فعال مدنی ترک را «شرکت در جلسات قومی در داخل و خارج کشور، جمع‌آوری کمک‌های مردمی بدون اخذ مجوز از مراجع ذی‌صلاح، برگزاری کلاس آموزش موسیقی و بدون داشتن مجوز و تدریس به صورت مخفیانه، ارتباط با عناصر قومی تجزیه‌ طلب داخل و خارج از کشور و دیدار دسته‌جمعی با زندانیان آزاد شده‌ قومی، با هدف تمجید از فعایت آن‌ها در راستای افکار تجزیه طلبی» عنوان کرد.
اقلیت عرب
پس از روی کار آمدن حسن روحانی، شش فعال عرب در زندان‌های ایران به دار آویخته شدند. اعدام این دسته از فعالان عرب در آذر و بهمن ماه صورت گرفت و قبل از اجرای حکم به مکان نامعلومی منتقل شده بودند.
فعالان حقوق بشر می‌گویند، در هر دو مورد، این زندانیان به طور مخفیانه و بدون اطلاع خانواده‌ها یا وکلا به دار آویخته شدند. دادگاه انقلاب اسلامی اهواز، غازی عباسی، عبدالرضا امیر خنافره، عبدالامیر مجدمی و جاسم مقدم‌پناه را به‌ اتهام «محاربه‌ با خدا» به مرگ محکوم کرده بود.
همچنین در اقدامی مشابه دو معلم و فعال فرهنگی عرب به نام‌های هاشم شعبانی‌نژاد و هادی راشدی اعدام شدند.
این دو زندانی عرب همراه با محمدعلی عموری‌نژاد، جابر آلبوشوکه و مختار آلبوشوکه در سال ۲۰۱۱ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و درتاریخ هفتم جولای ۲۰۱۲ از سوی دادگاه انقلاب به اتهاماتی مانند «محاربه» و «اقدام علیه امنیت ملی» به مجازات اعدام محکوم شدند. در‌‌‌ همان سال اعترافات تلویزیونی هاشم شعبانی‌نژاد و هادی راشدی پخش شد.
در بیانیه‌ای سازمان عفو بین‌الملل تاکید کرده بود که «بی‌اطلاعی خانواده‌ها از محل نگهداری فرزندانشان»، «امتناع حکومت از تحویل پیکرهای اعدامیان» و همچنین «عدم دسترسی به محل دفن» آنان ازجمله اقدام‌هایی است که در تضاد با تعهدات بین‌المللی ایران به شمار می‌رود.
در واکنش به این اعدام‌ها اواخر دی‌ماه سال جاری ۱۳ نهاد حقوق بشری در بیانیه‌ای خواستار پایان دادن به اعدام‌های مخفیانه شهروندان عرب شده‌ بودند.
در بیانیه این ‌نهاد‌ها آمده بود: «در دو سال گذشته‌ حداقل دوبار احکام اعدام فعالان سیاسی و فرهنگی عرب در مکان‌هایی نامعلوم و بدون اطلاع وکلا و خانواده‌های قربانیان اجرا شده‌ است. در هر دو مورد اعدام‌ها به صورت گروهی و مخفیانه انجام شده است. پس از ماه‌ها نگرانی از سرنوشت این زندانیان، مسئولان قضائی یا افراد نزدیک به آن‌ها که تحت عنوان دلال و واسطه کار می‌کنند، خانواده‌های قربانیان را از وقوع اعدام مطلع کرده‌اند.»
در سال گذشته فشار بر فعالان مدنی عرب و بازداشت‌ها ادامه داشت و در اقدامی دست کم ۱۶ تن از آنان بازداشت شدند. پیشتر کریم دحیمی فعال حقوق بشر به زمانه گفته بود، نیروهای امنیتی با یورش به منزلی در کوی علوی (حی الثوره) اهواز شماری از فعالان عرب را بازداشت کرده‌اند که برای آموزش زبان عربی و قرآن گرد هم آمده بودند.
بلوچستان
با حمله گروه جیش العدل به پاسگاه سراوان و گروگان گرفتن پنج مرزبان و اعدام‌های تلافی جویانه جمهوری اسلامی در زندان‌ها سالی ناآرام و خشونت‌بار برای استان سیستان و بلوچستان رقم خورد.
از طرفی دیگر صدور احکام سنگین و اعدام برای فعالان مذهبی نمونه‌هایی از فشار‌ها بر اقلیت‌ها در ایران بود.
در آبان‌ماه گذشته، ۱۴ مرزبان نیروی انتظامی پاسگاه سراوان در پی حمله گروه جیش‌العدل کشته شدند. همچنین سه نفر دیگر از این نیرو‌ها زخمی شدند. بلافاصله پس از درگیری در اقدامی تلافی‌جویانه محمد مرزیه، دادستان عمومی و انقلاب زاهدان از اعدام ۱۶ نفر از بلوچ‌های زندانی در زندان زاهدان خبر داد.
مرزیه گفته بود: «این افراد وابسته به گروهک جیش العدل، انصار و سایر گروه‌های شرارت بودند.»
تقریباً یک ماه پس از این رویداد‌ها، رجبعلی شیخ‌زاده، معاون سیاسی امنیتی استاندار سیستان و بلوچستان اعلام کرد که در پی درگیری نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در مرز سراوان، یک سرباز وظیفه کشته شد. او گفته بود، این درگیری با «اشرار مسلح» بوده و یک نیروی کادر درجه‌دار و سه نیروی بسیج نیز زخمی شده‌اند.
سرانجام جیش العدل در آبان‌ماه اقدام به گروگان‌گیری پنج مرزبان در منطقه جکیگور کرد. اگرچه چندی پیش اخباری ضد و نقیض در پیوند با آزادی این پنج مرزبان منتشر شده بود، اما تاکنون از سرنوشت آنان اطلاع دقیقی در دست نیست.
سال ۹۲، انگار برای استان سیستان و بلوچستان سال رویدادهای تلخ بود. موسی نوری قلعه، دادستان زابل روز ۱۵ آبان‌ماه هنگام رفتن به محل کارش توسط چند فرد نا‌شناس با شلیک چند گلوله کشته شد. به دنبال آن ۱۲ نفر بازداشت و برای سه نفر از آنان حکم اعدام صادر شد.
محمد مرزیه در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرد، پرونده این سه نفر به دیوان عالی کشور فرستاده شده است. در آخرین روزهای سال هدایت‌الله میرمرادزهی، نماینده مردم سراوان، سیر و سوران و زابلی در مجلس ایران از قتل سه شهروند اهل سراوان توسط افراد مسلح خبر داد. تاکنون هویت کشته شدگان و جزئیات بیشتر از این خبر منتشر نشده است.
در سال گذشته، برای متهمان ترور امام جمعه راسک احکام اعدام، حبس‌های طولانی مدت و اعدام صادر شد. دادگاه انقلاب زاهدان، نظام‌الدین ملازاده، ملک محمد آبادیان، جواد آبادیان و جابر آبادیان به اعدام و مولوی فتحی محمد نقشبندی به ۱۵ سال حبس و تبعید به خلخال، مولوی عبدالغفار نقشبندی به ۱۳ سال حبس، محکوم کرد.
مولوی مصطفی جنگی زهی، امام جمعه شهر راسک در استان سیستان و بلوچستان روز ۲۹ دی ماه سال ۹۱ توسط افراد مسلح نا‌شناس ترور شد.
کردستان
در کمتر از چند هفته، سه زندانی سیاسی کرد به نام‌های رضا اسماعیلی، شیرکو معارفی و حبیب‌الله گلپری‌پور به دار آویخته شدند.
همچنین برای چند تن از زندانیان سیاسی دیگر از جمله علی افشاری، حبیب افشاری و سامی حسینی و جمال محمدی حکم اعدام صادر شد. اتهام این دسته از زندانیان معمولاً محاربه و تبلیغ علیه نظام و همکاری با احزاب کرد عنوان می‌شود. فشار‌ها بر دیگر زندانیان سیاسی کرد نیز افزایش یافت. لقمان مرادی یکی دیگر از زندانیان سیاسی کرد که به اعدام محکوم شده است، در هنگام انتقال به بهداری مورد ضرب و شتم واقع شد. از سوی دیگر شش تن از زندانیان اهل سنت که به اعدام محکوم شده‌اند، بار‌ها به شرایط نامناسب خود در زندان رجایی شهر کرج اعتراض و اعتصاب کردند.
علی یونسی در پاسخ به پرسش خبرگزاری ایسنا در پیوند با مسئله زندانیان در مناطق اقلیتی گفت: «اگر چنین زندانیانی باشند، ما حتماً پیگیر احوالات آن‌ها خواهیم بود.»
در سالی که گذشت شمار چشمگیری از فعالان مدنی در شهرهای مختلف کردستان بازداشت شدند. احمد شهید در گزارش خود می‌گوید، در ژانویه ۲۰۱۴ دست کم ۵۰ مدافع حقوق اقوام، ۲۸ فعال مدنی و فرهنگی و ۲۰۰ فعال سیاسی قومی در بازداشت بودند که بسیاری از آنان به جرایم مرتبط با گروه‌های مخالف مسلح محکوم شده‌ بودند.
از طرفی دیگر خسرو کردپور و مسعود کردپور دو روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام» در مجموع به ۹ و سال شش ماه حبس تعزیری و تبعید به شرق کشور محکوم شدند.
خسرو کردپور ۱۷ اسفندماه سال گذشته در مهاباد بازداشت و دو روز بعد مسعود کردپور هم از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شد. خسرو کردپور مدیر آژانس خبری موکریان و مسعود کردپور موسس بنیاد دمکراسی و حقوق بشر کردستان است.
همچنین چندی پیش عدنان حسن‌‌پور روزنامه‌نگار کُرد که در بهمن‌ماه گذشته بدون اطلاع قبلی از زندان مریوان به زندان زابل منتقل شده بود، پس از نزدیک به دو هفته نگهداری در قرنطینه این زندان، به زندان زاهدان منتقل شد. بر اساس گزارش‌های منتشر شده، این روزنامه‌نگار در هفت سال گذشته که در زندان به‌سر برده، مرخصی نداشته است.
عدنان حسن‌پور پنجم بهمن‌ماه سال ۱۳۸۵ بازداشت و به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. حکم اعدام حسن‌پور پس از درخواست اعاده دادرسی از سوی وکلا در تاریخ ۱۹ مرداد ماه ۱۳۸۷ دیوان عالی کشور لغو شد. سپس این روزنامه‌نگار ۱۶ شهریور و ۱۱ بهمن ۱۳۸۷ در دادگاه انقلاب سنندج به ۱۶ سال زندان محکوم شد.
از علت مشخص تبعید عدنان حسن‌پور اطلاعی در دست نیست اما خواهرش به نقل از صالح نیکبخت، وکیل مدافع وی می‌گوید ممکن است این انتقال به علت نوشتن نامه‌ای به حسن روحانی صورت گرفته باشد.
عدنان حسن‌پور قدیمی‌ترین روزنامه‌نگار زندانی در ایران محسوب می‌شود.

۱۳۹۲ اسفند ۲۸, چهارشنبه

عیسی سه روز بعد از تعمید را در کجا به سر برد؟

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

منتقدان کتاب مقدس، روایات اناجیل متی، مرقس و لوقا را با گزارش یوحنا مبنی بر واقعه بعد از تعمید مسیح متناقض ارزیابی می کنند. در اناجیل متی، مرقس و لوقا تاکید شده که عیسی توسط روح القدس به بیابان برده شد و او مدت چهل روز در بیابان بود، در حالی که منتقدان مدعی اند که گزارش یوحنا چنین است که "روز بعد از تعمید"، عیسی دو شاگرد را انتخاب کرد. کدامیک از گزارش ها صحیح است؟
در انجیل یوحنا فصل اول، آیه پانزدهم می خوانیم که یحیی، در حال معرفی مسیح است. در ادامه آیه نوزدهم با این عبارت شروع می شود:"روزی سران قوم یهود از شهر اورشلیم، چند تن از کاهنان و دستیاران خود را نزد یحیی فرستادند تا بدانند آیا یحیی ادعا می کند که مسیح است یا نه". گفتگویی میان یحیی و فرستادگان رهبران مذهبی یهود انجام می شود. سپس در آیه بیست و نهم می خوانیم که یحیی می بیند که عیسی به سوی او می آید. در حین آمدن عیسی به نزد او، یحیی از فرصت استفاده کرده و مسیح را به جماعت معرفی می کند و در ادامه سخنانش می گوید:"من روح خدا را دیدم که به شکل کبوتری از آسمان آمد و بر عیسی قرار گرفت". اگر مسیح برای انجام تعمید نزد یحیی آمده بود، اعتراف یحیی مبنی بر دیدن روح خدا به شکل کبوتر در قبل از تعمید، با گزارش های متی، مرقس و لوقا در تناقض بود. در حالی که فصل اول، یوحنا گزارشی از تعمید مسیح ارائه نداده، بلکه صرفا به سخنان یحیی بسنده کرده است. در واقع، آیه بیست و نهم، بیانگر این موضوع است که یحیی چند هفته قبل از آن روز، عیسی را تعمید داده بود. عیسی بعد از تعمید گرفتن، ابتدا به صحرا رفت تا از سوی شیطان آزمایش شود. وقایع این بخش از گزارش یوحنا، بعد از بازگشت عیسی از بیابان رخ داده اند. عبارت "روز بعد از تعمید" توسط منتقدان و مخالفان برای بی اعتبار کردن مسیحیت اضافه شده و این عبارت در انجیل یوحنا فصل اول وجود ندارد. یوحنا به بیان و جزئیات موضوعاتی می پردازد که در سه انجیل دیگر ذکر نشده است. چهار انجیل مکمل یکدیگرند.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

آیا حوا از دیدن مار سخنگو ترسید؟ (پیدایش فصل 3 آیه اول)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

به نظر می رسد قبل از آن مار توسط خدا لعنت شود، ظاهرش متفاوت از آنچه بود که امروزه می بینیم (پیدایش فصل 3 آیات 14-15). حیوانی را که به عنوان مار می شناسیم، نتیجه داوری خدا است. مار به حیوان ترسناک و خزنده تبدیل شد. پر واضح است که روح شریر قادر است به درون انسان و حیوان وارد شود (لوقا فصل 8 آیه 33). احتمالا شیطان با فریب مار زیرک و هوشیار، به درون او راه می یابد. بنابراین، شیطان از مار به عنوان یک وسیله برای فریب دادن حوا استفاده کرد. این روش معمول شیطان است که از اشخاص مختلف برای فریب دادن استفاده می کند.
کتاب پیدایش نمی گوید که حوا از دیدن مار سخنگو ترسید و حیرت زده شد. این نکته را برخی از کارشناسان کتاب مقدس تایید کرده اند. آن ها معتقدند که حوا با شنیدن صدای مار، غافلگیر و شگفت زده نشد، زیرا احتمالا آدم و حوا آزادانه با فرشتگانی که به شباهت انسان ظاهر می شدند، در ارتباط و گفتگو بوده اند. بنابراین، شاید مار به حوا گفته که شخص دیگری با او صحبت می کند و حوا هم گمان کرد که یکی از فرشتگان با او سخن می گوید. اگر این نظریه درست باشد، حوا از دیدن یک مار زیبا و سخنگو دچار شگفتی نشد. اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد نه چگونگی گفتگوی مار با حوا، بلکه اظهارات شیطان مهم است.
شیطان و ارواح شریر، فرشتگان سقوط کرده هستند. ارواح پلید و تسخیر انسان ها توسط آن ها کاملا واقعی است. بسیار حیاتی است که ایمانداران به قدرت شیطان و ارواح پلید او واقف باشند. در اناجیل می خوانیم که مسیح افراد بسیاری را که گرفتار ارواح پلید بودند، شفا داد، اما ارواح پلید را نابود نکرد. امروزه این سئوال مطرح می شود که چرا عیسی ارواح پلید را نابود نمی کند یا جلو کار ویرانگر شریر را در دنیا نمی گیرد؟ پاسخ این است که زمان مقرر هنوز فرا نرسیده است، اما زمان آن فرا خواهد رسید. کتاب مکاشفه نشان می دهد که شیطان و ارواح پلید او برای ابد راهی جهنم خواهند شد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

۱۳۹۲ اسفند ۲۷, سه‌شنبه

با کسانی که قصد دین گریزی دارند برخورد شود

اگر کسی قصد اقدام علیه دین و دین گریزی داشته باشد باید با او برخورد شود.

به گزارش « محبت نیوز» به نقل از ایلنا، ابراهیم مهرانفر معاونت سازمان های نظامی و قضایی ستاد احیای امربه معروف و نهی از منکر استان اصفهان ، با اشاره به اینکه در یک نگاه کلی به دنبال انجام اقداماتی در سطح جامعه با هماهنگی سازمانهای زیربط مانند بسیج، سپاه، قوه قضاییه و دیگر ارگانهای مربوطه برای ایجاد جامعه ای با ثبات،آرامش،امنیت و عدالت هستیم گفت: " اگر کسی قصد اقدام علیه دین و دین گریزی داشته باشد باید با او برخورد شود."
وی با اشاره به این که ثبات، آرامش و امنیت با احیای امر به معروف و نهی از منکر صورت می گیرد، تصریح کرد: "در راستای انجام فریضه امربه معروف و نهی از منکر ممکن است مشکلاتی به وجود آید که وظیفه این سازمان حمایت از اشخاصی است که به این وظیفه همگانی در جامعه با اهتمام به قانون عمل می کنند، تشکیل شورای نخبگان، در نیروهای مسلح اجرای طرح سرباز خوبی ها و انتخاب افسران، سربازان و پرسنلی که در امر ترویج امربه معروف و نهی از منکر فعال بوده اند، اقدامات فرهنگی و تبلیغاتی در سازمانها از مهمترین اقدامات این معاونت در استان اصفهان می باشد.

آیا امیدی به بهبود وضعیت اقلیت‌های دینی در سال ۱۳۹۳هست؟

گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرد که تا تاریخ سوم ژانویه ۲۰۱۴، دست‌کم ۳۰۷ نفر از اقلیت‌های مذهبی و دینی در زندان بسر می‌بردند که در میان آنها ۵۰ مسیحی وجود دارند.

به گزارش «محبت نیوز» احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در (۲۲ اسفند) در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرد که تا تاریخ سوم ژانویه ۲۰۱۴، دست‌کم ۳۰۷ نفر از اقلیت‌های مذهبی و دینی در زندان بسر می‌بردند که در میان آنها ۱۳۶ بهایی، ۱۹ درویش، ۵۰ مسیحی، ۹۰ سنی و دو زرتشتی وجود دارند.
به نقل ازخبرگزاری آلمان، بهاره دویس، کارشناس مربوط به ایران در سازمان عفو بین‌الملل در نگاهی به سال ۱۳۹۲ از سرکوب بهاییان و افزایش تعداد اعدام‌های میان پیروان اهل سنت می‌گوید: «روی کارآمدن دولت روحانی بارقه‌ای از امید را برای مردم ایران ایجاد کرد و برخی اقدامات مثبتی انجام گرفت. اما این تغییرات به هیچ وجه کافی نبوده است. تغییری در سیاست ایران در رابطه با جلوگیری بهاییان در آموزش عالی به‌وجود نیامد. در سال گذشته حکم اعدام‌ها ادامه داشت و حتی افزایش پیدا کرد.»
پرونده‌های خبرساز اقلیت‌های دینی ایران
در سال ۱۳۹۲ پرونده برخی از زندانیان اقلیت‌های دینی در سطح افکار عمومی دنیا مطرح شد. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا (۶ فوریه/ ۱۷ بهمن) خواستار آزادی سعید عابدینی، کشیش نوکیش ایرانی ـ آمریکایی زندانی در ایران شد.
سعید عابدینی در مهرماه سال ۱۳۹۱ در ایران بازداشت و در بهمن‌ماه همان سال به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده بود. اتهام وی "تشکیل کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی" عنوان شد.
دیان علائی، نماینده جامعه بین‌المللی بهایی در سازمان ملل در ژنو هم در تشریح وضعیت بهاییان ایران در سال ۹۲ به دویچه وله می‌گوید: «متاسفانه در سال ۹۲ تعداد زندانیان بهایی بیشتر شد. در حال حاضر ۱۳۶ تن در زندان بسر می‌برند. درعین حال ما شاهد دو حمله وحشیانه به بهاییان هم بودیم. در اواخر تابستان ۹۲ در شهر بندرعباس جسد عطاالله رضوانی را در ماشینش پیدا کردند که با ضرب گلوله کشته شده بود. یک ماه پیش هم حمله دیگری با کارد به خانواده قدرت‌الله مودی در بیرجند شد. در این حمله ۳ عضو خانواده هدف ضربات کارد قرار گرفتند، ولی آنها به بیمارستان رسانده شدند و زنده ماندند.»
کارشناس عفو بین‌الملل ضمن اشاره به خطر اعدام از میان اقلیت‌‌های سنی بلوچ و کرد در سال گذشته یادآور می‌شود: «در آبان ماه ۹۲ شانزده زندانی بلوچ در یک اقدام تلافی‌جویانه اعدام شدند. بنابه گفته دادستان زاهدن در همان زمان این اعدام‌ها در پاسخ به یک حمله مرزی توسط یک گروه مسلح بود که منجر به کشته شدن ۱۴ مرزبان ایرانی شده بود.»
وی می‌افزاید: «اعدام کسانی که حتی در این حمله نقشی نداشتند و زمانی که این اتفاق افتاده بود در زندان بودند نمونه نقض فاحش حقوق بشر است.
در شهریورماه ۹۲ هم چهار نفر زندانیان کرد اهل سنت مطلع شدند از طریق مقامات زندان حکم اعدام آنها تائید شده و بزودی قرار است اعدام شوند. همه این افراد به جرائم مربوط به امنیت ملی دستگیر شدند و دسترسی به وکیل نداشتند و ظاهرن مورد شکنجه قرار گرفته‌اند و حکم اعدام در نتیجه محاکمه ناعادلانه صادر شده است.»

در جمهوری اسلامی ایران « مسیحی »بودن دشوار است !

"وقتی در ایران مسیحی باشید نمی‌توانید حرف بزنید. باید ساکت بمانید و درباره حقیقت ی که می‌دانید و به آن اعتقاد دارید حرفی نزنید. چیزی به نام زندگی راحت در ایران وجود ندارد."


« محبت نیوز» - تارنمای روز به نقل از گزارشی در نیویورک تایمز از سخت گیرها بر مسیحیان ایران خبر داده و گزارشگر آن می نویسد: « "موری" را در زیرزمین یک کلیسا در برلین ملاقات کردم. یک پناهنده ۲۸ ساله که زمانی در ایران یک کسب‌وکار کوچک داشت. پنج سال پیش به آئین مسیحیت روی آورده و به شرط این‌که فقط اسم کوچکش عنوان شود حاضر به حرف زدن شد. در سال ۲۰۱۱ در حالیکه به سمت یک جلسه کلیسای خانگی مخفیانه می‌رفت، توانست بگریزد ولی نیروهای امنیتی به کلیسای انجیلی زیرزمینی آن‌ها حمله کرده و تمام دوستانش بازداشت و زندانی شدند و او ظنین است که آن‌ها کشته شده باشند.
او می‌گوید: "وقتی در ایران مسیحی باشید نمی‌توانید حرف بزنید. باید ساکت بمانید و درباره حقیقتی که می‌دانید و به آن اعتقاد دارید حرفی نزنید. چیزی به نام زندگی راحت در ایران وجود ندارد."
البته ایران با مسیحیت بیگانه نیست. کمی پس از مرگ و قیام عیسی مسیح این آئین به ایران رسید و از آن زمان رشد و افول زیادی داشته است.
واشنگتن در حالیکه مشغول مذاکرات هسته‌ای با تهران است نباید بدرفتاری با مسیحیان در ایران را فراموش کند.
مسیحیان کمتر از یک درصد جمعیت ۸۰ میلیونی ایران را تشکیل می‌دهد. تخمین زدن تعداد آن‌ها دشوار است: بنا به گزارشات شاید حدود نیم میلیون نفر مسیحی در این کشور زندگی کنند. تحقیقات پایگاه‌ داده مسیحیان جهان نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۷۰ هزار مسیحی در ایران زندگی می‌کرده‌اند. بیشتر آن‌ها ارمنی و آسوری‌هایی هستند که مراسم مذهب ارتودوکس خود را به جای می آورند. مذاهب دیگر که بیشتر تغییرکیش‌ یافتگان از اسلام به پروتستانیسم انجیلی هستند، مورد تعقیب و آزار و اذیت قرار می‌گیرند و حتی با خطر مرگ مواجه می‌شوند.
این پایگاه داده در سال ۲۰۱۰ حدود ۶۶ هزار نفر پروتستان را در ایران سرشماری کرده است. «درهای باز»، یک سازمان ردیابی تعقیب مسیحیان، تخمین می‌زند که حدود ۳۷۰ هزار نومسیحی با پیشینه اسلام در ایران زندگی کنند. در دهه گذشته شبکه‌های تلویزیونی که اغلب مهاجران ایرانی آن‌ها را می‌گردانند به ترویج آئین مسیحت پرداخته‌اند. سیستم حاکم ایران، این رویکرد را دخالت خارجی با هدف تضعیف رژیم می‌داند. طبق قانون شرع، ارتداد از اسلام نه تنها گناه بلکه یک جرم است.
در سال ۲۰۰۴ حمید پورمند، یکی از کشیشان فارسی زبان کلیساهای جماعت ربانی ، ، با بیش از ۸۰ عضو به جرم ارتداد بازداشت شد و پیش از آزادی سال‌ها زندان را تحمل کرد. گزارش سال گذشته احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد حقوق بشر در ایران می‌گوید، مسیحیان به دلایل مبهم امنیت ملی مورد تعقیب قرار می‌گیرند و از سال ۲۰۱۰ بیش از ۳۰۰ نفر از آنان بازداشت شده‌اند.
موری یکی از خوش‌شانس‌ها بوده است. در سال ۲۰۱۱ یک گذرنامه جعلی گرفت، ۷۰۰۰ یورو به یک قاچاقچی پول داد و به جمع پناهندگان پیوست. بنا بر آمار سازمان پناهندگان ایرانی در برلین، تعداد کسانی که به آلمان پناهنده شده‌اند در سال‌های اخیر افزایش یافته و از ۸۱۵ نفر در سال ۲۰۰۸ به ۴۳۴۸ نفر در سال ۲۰۱۲ رسیده است که احتمالن امسال نیز افزایش خواهد یافت. ایرانی‌هایی که در شرایط اردوگاه زندگی می‌کنند در مدارسی به سر می‌برند که به محل زندگی تبدیل شده و با دقت از هم دور نگه داشته می‌شوند تا در مورد پرونده یا زندگی خود در ایران با یکدیگر حرف نزنند. بسیاری بیم آن دارند که دولت ایران جاسوس‌هایی را میان آن‌ها فرستاده باشد.
رئیس جمهور حسن روحانی که اغلب در غرب به عنوان معتدل و با ذهن اصلاح‌طلب شناخته می‌شود، خواستار توقف دخالت در زندگی خصوصی مردم شده است. در دسامبر گذشته او برای مسیحیان جهان، خصوصا مسیحیان ایران پیام تبریک فرستاد. اما بسیاری از مسیحیان در زندان باقی مانده‌اند. ایران به عنوان امضاءکننده معاهده بین‌المللی حقوق بشر، اگر بخواهد روابط با غرب را عادی‌سازی کند، باید مسئول رفتار خود با شهروندانش باشد.

.

اول پطرس ۲۳:۲

چون دشنامش دادند دشنام پس نداد و آنگاه که رنج کشید تهدید نکرد بلکه خود را به دست داور عادل سپرد.