۱۳۹۲ بهمن ۲۵, جمعه

ایمان، موقعیت را تغییر می دهد

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در عهد جدید حکایتی وجود دارد که دو مرد نابینا می شنوند عیسی در حال عبور از آن محل است (متی فصل نهم آیات بیست و هفتم تا سی و مرقس فصل دهم آیات چهل و ششم تا پنجاه و دوم). در آن روزگار، اکثر مشاغل مستلزم نیروی بدنی بود و اگر کسی بیماری یا نقص عضو داشت، چاره ای جز گدایی نداشت. اگرچه شریعت خدا مقرر کرده بود که از چنین افرادی مراقبت به عمل بیاید (لاویان فصل بیست و پنجم آیات سی و پنجم تا سی و هشتم). از سوی دیگر، یهودیان معتقد بودند که نابینایی، لعنت خدا است. اما عیسی با شفای نابینایان، این تصور را باطل کرد.
وقتی دو نابینا شنیدند که عیسی از آن محل در حال گذر است، ایمان در قلب شان طلوع کرد. بدون شک آن ها چنین اندیشیدند که "با حضور عیسی در این مکان، مجبور نیستیم تا آخر عمر در وضعیت سخت نابینایی به سر ببریم. خدا می تواند این وضعیت را عوض کند. امیدی برای آینده بهتر است". پس شروع کردند به فریاد زدن:"عیسی، پسر به رحم کن و ما را شفا بده". در آن زمان، مردم معمولا مسیح را پسر داود صدا می زدند، زیرا می دانستند که مسیح باید از نسل داود پادشاه باشد. وقتی دو نابینا عیسی را پسر داود صدا زدند، نشان دادند که او را به عنوان مسیح پذیرفته اند.
در ابتدا مردم سعی کردند آن دو را ساکت کنند. امروزه نیز مردم درباره زندگی شما چیزهای منفی و نومید کننده می گویند. مثلا شاید یک عده کارشناس گفته اند که شما به این دلایل هرگز موفق نخواهید شد، زیرا آنچه برای موفقیت لازم است، ندارید. به این دروغ ها گوش ندهید. اگر خدا با شما باشد، چه کسی جرات دارد علیه شما باشد؟ با خدا هرگز به بن بست نمی رسید. اگر در وضعیتی به سر می برید که حل آن از دیدگاه مردم و کارشناسان غیر ممکن به نظر می رسد، بدانید که هیچ چیز و هیچکس نمی تواند مانع معجزه خداوند شود. وقتی خدا بخواهد، موانع و مشکلات غیر قابل حل، محو و نابود خواهند شد. به خدا اعتماد کنید.
اما آن دو نابینا صدای شان را بلندتر کردند و پشت سر هم فریاد می زدند:"ای پسر داود، به ما رحم کن". دو نابینا می دانستند که خدا نمی خواهد در آن وضعیت باقی بمانند. این در حالی است که اطرافیان می کوشیدند آن دو را متقاعد کنند که خدا می خواهد آن دو به سختی گذران زندگی کنند. اما خدا در ذهن دو نابینا، محدود و کوچک نبود. خدایی که آن دو می شناختند، خدای قادر مطلق بود. خدای معجزات. خدامشتاق است که شما سهم خود را ادا کنید. نمی توانید با ذهنیت منفی زندگی کنید و انتظار پیروزی داشته باشید.
وقتی عیسی، فریادشان را شنید، توقف کرد. این ایمان ماست که خدا را به جنب و جوش می اندازد و او را وادار به واکنش می کند. مسیح فرمود:"بگویید این جا بیاید".
یکی از نابینایان ردای کهنه خود را کناری انداخت و نزد عیسی رفت. مهم نیست که در گذشته چه بر سر شما آمده است. مهم نیست که از چه موانعی رنج برده اید یا چه کسی سعی کرد تا شما پیشرفت نکنید. امروز روز جدیدی است و خدا می خواهد که در زندگی شما کار جدید و برجسته ای انجام دهد. نگذارید که گذشته (ردای کهنه)، آینده تان را معین کند. لطفا با فکر کردن به دردهای گذشته، مانع آینده بزرگی که خدا برای تان در نظر دارد، نشوید.
عیسی از آن ها پرسید:"چه می خواهید که برای تان انجام دهم؟" عیسی می دانست که آن دو چه می خواهند. اما او می خواست به دو نابینا فرصت دهد تا ایمان خود را ابراز کنند.
سپس عیسی پرسید:"آیا ایمان دارید که می توانم این کار را انجام دهم؟" به عبارت دیگر، مسیح از آن ها پرسید که آیا ایمان حقیقی دارید؟ مردان نابینا با اطمینان کامل پاسخ مثبت دادند:" آن دو مرد می دانستند که عیسی می تواند آن ها را شفا دهد و اجازه ندادند چیزی مانع رسیدن آن ها به او شود و این یعنی ایمان. اگر شما ایمان دارید که عیسی جواب همه احتیاجات شماست، اجازه ندهید چیزی یا کسی شما را از دستیابی به او باز دارد.
عیسی دست بر چشمان آن دو مرد گذاشت و فرمود:"چون ایمان دارید، پس شفا بیابید". ناگهان چشمان آن دو باز شد و توانستند ببینند.
این مردان باور کردند که خدا می تواند در زندگی شان کار خارق العاده ای انجام دهد و در نتیجه، بینایی خود را به دست آوردند.
توجه داشته باشید که این ایمان آن ها بود که موقعیت شان را تغییر داد. این باور آن ها بود که موجب درمان شان شد. هیچکس نمی تواند به جای شما ایمان داشته باشد. بدون شک مردم می توانند برای شما دعا کنند. می توانند برای انجام کار خدا در زندگی تان ایمان داشته باشند. می توانند از کتاب مقدس برای تان نقل قول کنند. اما ایمان چیزی است که شما خودتان باید تجربه کنید. اگر همیشه به دیگری متکی باشید تا شما را شاد کند و دلگرم تان نماید یا از مخمصه نجات تان دهد، در ضعف و نومیدی زندگی خواهید کرد. متاسفانه برخی از مسیحیان ایمان شان بر وجود یک کشیش است. اگر آن کشیش بازنشسته شود یا فوت کند، کلیسا و جماعت ایمانداران را برای همیشه ترک می کنند و ایمان شان را از دست می دهند.
بنابراین، تصمیم بگیرید که خودتان ایمان داشته باشید و مسئولیت زندگی تان را بر عهده بگیرید. ایمان مردم می تواند از ایمان شما حمایت کند. اما این ایمان خود شماست که می تواند سریع تر از ایمان اشخاص دیگر، معجزه ای در زندگی تان به بار آورد. آنچه خود شما باور دارید، تاثیر بزرگ تری بر زندگی شما دارد تا آنچه دیگران باور دارند.
مسیح فرمود:"چون ایمان دارید، پس شفا بیابید". چه گفته قدرتمندی. به عبارت دقیق تر مقصود مسیح چنین بود:"همانی می شوید که باور دارید". شما به چه باور دارید؟ ایمان آوردن اعضای خانواده به مسیح، آینده موفق، ازدواج موفق، شغل موفق، تحصیلات عالیه، تحقق برنامه ها و نقشه های مثبت و نیکو... به آنچه باور دارید، تبدیل خواهید شد. جایگاه امروز شما نشان می دهد که دیروز درباره خود چه باوری داشتید. فردا شخصی خواهی شد که همین الان درباره خود باور داری. این بستگی به شما و ایمان تان دارد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات صفحه "زندگی هدفمند" محفوظ است. درج کامل مقالات "زندگی هدفمند" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر