تا چند قرن، پادشاهانی که بر مصر فرمانروایی میکردند، از نسل و سلسلۀ همان فرعونی بودند که یوسف در زمان او به مصر مهاجرت کرد. در خلال این مدت، نسل یعقوب به راحتی در مصر زیستند و بسیار فزونی یافتند. اما با روی کار آمدنِ سلسلهای جدید در مصر، ورق برگشت. بنیاسرائیل مورد ظلم و ستم فرعونیان قرار گرفتند. سرانجام زمان تحقق وعدۀ خدا به ابراهیم فرا رسید تا کنعان، آن «سرزمین موعود» را به ایشان ارزانی دارد؛ نسل ابراهیم از فرزندش اسحاق اکنون بهاندازه کافی کثیر بودند که بتوانند ملتی تمام عیار را تشکیل دهند. اکنون خدا میرفت تا ایشان را تبدیل به آن ملتی کند که طلایهدار توحید باشد و امانتدارِ احکام او. بدین منظور، خدا موسی را برگزید تا از یکسو بنیاسرائیل را از ستم مصریان رهایی دهد، و از سوی دیگر احکام و شریعت خدا را به ایشان عرضه نماید. بدینسان، موسی نخستین پیامبر به معنای اخص کلمه میباشد که رسالتش برای یک ملت بود، و در عین حال، صاحب کتاب و شریعت بود. زمانی که قوم اسرائیل بهرهبری موسی از مصر بیرون آمدند، در پای کوه سینا، واقع در شبه جزیره سینا گرد آمدند؛ در آنجا خدا با ایشان عهدی بست تا ایشان قوم خاص او باشند و احکام او را نگاه دارند . طبق این عهد، اگر قوم اسرائیل احکام خدا را نگاه میداشتند، از برکات الهی بهرهمند میشدند؛ و اگر نافرمانی میکردند، مورد مجازات قرار میگرفتند .
آرمان رشدی
آرمان رشدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر