در روز پنطیکاست، پیروان نزدیک عیسی، یعنی قاعدتاً تمامی آن ۱۲۰ نفر (اعمال ۱: ۱۵)، "به یک دل در یک جا بودند" که همگی از روحالقدس پر شدند (اعمال ۲: ۳). نشانه این امر اینها بود: آوازی از آسمان چون صدای وزیدن بادی شدید شنیده شد؛ زبانههایی شبیه زبانههای آتش که بر هر یکی از ایشان قرار گرفت؛ سخن گفتن به زبانهای مختلف بهنوعی که روح بدیشان قدرت تلفظ بخشید (اعمال ۲: ۲-۴). در این ماجرا، آنچه که موجب حیرت و شگفتی نظارهگران شد، این بود که میشنیدند که این مردمان جلیلی، به زبانهای ایشان "ذکر کبریایی خدا میکردند" (اعمال ۲: ۱۱؛ طبق ترجمه هزاره نو: "مدح اعمال عظیم خدا را میگویند"). طبق آیات ۹ و ۱۰، دستکم مردم یهودی از ۱۳ یا ۱۴ نقطه جهان، شنیدند که پیروان عیسی، اعمال عظیم خدا را به زبان سرزمین ایشان مدح میکنند.
در رویداد روز پنطیکاست، یک نکته بسیار مهم وجود دارد. همانطور که در بخش عهدعتیق بیان کردیم، در روزگار عهدعتیق کسانی که عطای روحالقدس را دریافت میکردند، به زبانها تکلم نمیکردند، بلکه فقط نبوت میکردند (یعنی عظمت خدا را تحت الهام و سلطه روحالقدس بیان میداشتند). در روز پنطیکاست، ایمانداران به زبانهایی که نمیشناختند تکلم کردند و عظمت خدا را بیان داشتند. پطرس رسول، تحت الهام روحالقدس، این واقعه را (یعنی سخن گفتن به زبانها را) برابر دانست با همان نبوتی که یوئیل نبی پیشگویی کرده بود (رجوع کنید به اعمال ۲: ۱۶-۱۸). بهعبارت دیگر، پطرس رسول، این پدیده نوین را (یعنی سخن گفتن به زبانها را) مترادف میدانست با نبوت کردن. زیرا ایمانداران عملاً عظمت خدا را بیان میداشتند (یعنی نبوت میکردند) اما این بار به زبانهای سایر ملل دنیا، نه فقط به زبان مردم یهود. اما در عمل، نقش تکلم به زبانها در این رویداد، همان نقش و عملکرد نبوت بود، نبوتی از همان دست که آن ۷۰ شیخ در روزگار موسی انجام دادند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر