تفسیر کتاب مقدس Bible Commentary
12/02/2013
11 آذر 1392
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
خدا آفرید
عالم هستی دارای "علت" است. بنابراین، این سئوال مطرح می شود که چه کسی علت را به وجود آورده است؟ پاسخ این پرسش را می توان از منشاء زمان، فضا و ماده به دست آوریم. نتیجه گیری منطقی آن است که بپذیریم که زمان، فضا و ماده از خودشان نمی توانستند به وجود آیند، بلکه از "علت" که ازلی، نامحدود و غیرمادی است، آفریده شده اند. اگر این "علت" فیزیکی بود و در چارچوب و کنترل قانون طبیعت قرار داشت، هرگز نمی توانست خالق باشد. "علت" ازلی، نامحدود و غیر مادی است.
تحقیقات انسان شناختی و کشفیات باستان شناسی مشخص ساخته که اعتقاد به خدا در میان مردمان دوران کهن وجود داشته است: اعتقاد به خدای حقیقی یا پرستش بت ها به عنوان خدایان. حتی امروزه، طرفداران نظریه تکامل، به خدایی اعتقاد دارند تحت عنوان "طبیعت هوشمند". بنابراین، تمام انسان ها (حتی ملحدین) به خدا اعتقاد دارند. در نتیجه، همه معتقدند که در این جهان، هیچ معلولی، بدون علت به وجود نمی آید. ایمیلی دریافت می کنید. کسی آن را برای شما ارسال کرده است. تابلوی نقاشی روی دیوار را کسی کشیده است. هیچ چیز، از هیچ به وجود نمی آید. عالم هستی و ما به عنوان بشر، معلول هایی هستیم که باید علتی داشته باشیم.
خدا آسمان ها و زمین را آفرید. زمین و منظومه شمسی ما در مقایسه با بیش از یک میلیارد کهکشان، بسیار کوچک به نظر می رسد. علاوه بر کهکشان ها، اجسام فضایی بسیار زیادی مانند ستاره های نوترونی (شبیه ستاره هستد اما با قطعیت نمی تواند آن ها را ستاره تلقی کرد) و حفره های سیاه اسرارآمیز وجود دارند. کهکشان ها نه فقط با سرعت باورنکردنی 790000 کیلومتر در ساعت به دور خود می چرخند، بلکه با سرعت سرسام آوری از یکدیگر و زمین دور می شوند. مثلا کهکشان ما با این سرعت حیرت انگیز، دویست میلیون سال طول می کشد تا به دور خود بچرخد. از سوی دیگر، دور کهکشان ها از یکدیگر نشان می دهد که نزدیک ترین کهکشان در فاصله بیش از چهار بیلیون سال نوری با زمین قرار دارد. برخی از دانشمندان معتقدند که تعداد ستارگان عالم به اندازه تعداد ماسه های تمام سواحل دنیا است! با این توصیف، علی رغم گستردگی و پیچیده بودن عالم هستی، همه چیز با دقت چشمگیر و بی نظیری در حال فعالیت است. این که ادعا می شود عالم به طور تصادفی و ناگهانی به وجود آمد و شکل گرفت، مستلزم ایمان بیشتری است تا باور کنیم عالم را خدا آفرید. خدا واقعا عالم فوق العاده ای آفرید.
طی قرون، دانشمندان می پنداشتند که عالم هستی ساکن می باشد و آغازی نداشته است. در اوایل قرن بیستم، جامعه علمی با نظریه نسبیت آلبرت انیشتین مواجه شد. انیشتین، مانند بیشتر دانشمندان هم عصر خود، فرض کرد عالم هستی ازلی است. نظریه نسبیت بیان می کند که عالم هرگز منقبض و منبسط نمی شود. در آن زمان، دانشمندان متقاعد شده بودند که عالم ساکن است. انیشتین حتی موضوع شناخته شده ای با عنوان پایداری کیهانی به معادلات خود افزود تا دانشمندان را هم چنان موافق با عالمی پایدار و ساکن نگاه دارد. اما بعد از طرح این نظریه، انیشتین دچار تشویش و نگرانی شد. او بعدها پذیرفت که عالم هستی از گذشته نامحدود برخوردار نیست. علت تغییر عقیده او چه بود؟
در سال 1929 یک کیهان شناس به نام ادوین هابل از تلسکوپ صد اینچی خود برای اثبات این نکته استفاده کرد که نور دریافتی از کهکشان های دور به رنگ قرمز متمایل شده است. این به آن معنا بود که عالم هستی در حال انبساط است. هنگامی که انیشتین متوجه شد که مشاهدات هابل بیانگر عالم در حال انبساط است، مسئله ساکن بودن عالم هستی را بزرگ ترین اشتباه خود نامید. پل دیویس، پروفسور و استاد دانشگاه اورگن چنین اظهار نظر کرد:"اکنون اکثر کیهان شناسان معتقدند که عالم هستی آغازی داشته است".
البته تایید دانشمندان به این مفهوم نیست که همه آن ها لزوما خدا را به عنوان بهترین توضیح برای پیدایش عالم هستی بپذیرند، بلکه اکثر آن ها معتقدند که عالم هستی از نقطه ای در گذشته به وجود آمده است. بنابراین، جامعه علمی به حقیقتی که کتاب مقدس بیان می کند:"در ابتدا" (پیدایش فصل اول آیه اول) پی برده است.
با این توصیف، برخی از منتقدان کتاب مقدس هم چنان به ازلی بودن جهان اعتقاد دارند. آن ها برای تایید ادعای خود به قانون اول ترمودینامیک رجوع می کنند. قانون اول ترمودینامیک می گوید که انرژی می تواند از یک شکل به شکل دیگر تغییر یابد، اما نمی تواند خلق شود یا نابود گردد.
نخست باید در نظر داشت که علم نه فقط بر اساس تحقیقات و گزارش ها است، بلکه بر تئوری و فرضیه نیز استوار است. قانون اول ترمودینامیک ادعا می کند که انرژی نمی تواند نابود گردد، در حالی که قانون دوم ترمودینامیک می گوید انرژی در جهان هستی رو به کاهش است. طبق نظر قانون دوم، فعالیت عالم روزی خاتمه می یابد، زیرا انرژی از دوران گذشته فعالیتش کم تر شده است. به عبارت دیگر، اگرچه عالم هستی ازلی و پایان ناپذیر بوده، اما اکنون دارد به انتها نزدیک و نزدیک تر می شود. در حالی که همه می دانند که انرژی بی پایان، هرگز تمام نمی شود. قانون دوم ترمودینامیک نشان می دهد که جهان بدون آغاز نبوده است، بلکه مطابق اظهار نظر کتاب پیدایش فصل اول آیه اول، عالم آغازی داشته است.
مطابق قوانین بینالمللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "تفسیر کتاب مقدس" محفوظ است. درج کامل مقالات "تفسیر کتاب مقدس" در سایر صفحات فیس بوک و وب سایتها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.
11 آذر 1392
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
خدا آفرید
عالم هستی دارای "علت" است. بنابراین، این سئوال مطرح می شود که چه کسی علت را به وجود آورده است؟ پاسخ این پرسش را می توان از منشاء زمان، فضا و ماده به دست آوریم. نتیجه گیری منطقی آن است که بپذیریم که زمان، فضا و ماده از خودشان نمی توانستند به وجود آیند، بلکه از "علت" که ازلی، نامحدود و غیرمادی است، آفریده شده اند. اگر این "علت" فیزیکی بود و در چارچوب و کنترل قانون طبیعت قرار داشت، هرگز نمی توانست خالق باشد. "علت" ازلی، نامحدود و غیر مادی است.
تحقیقات انسان شناختی و کشفیات باستان شناسی مشخص ساخته که اعتقاد به خدا در میان مردمان دوران کهن وجود داشته است: اعتقاد به خدای حقیقی یا پرستش بت ها به عنوان خدایان. حتی امروزه، طرفداران نظریه تکامل، به خدایی اعتقاد دارند تحت عنوان "طبیعت هوشمند". بنابراین، تمام انسان ها (حتی ملحدین) به خدا اعتقاد دارند. در نتیجه، همه معتقدند که در این جهان، هیچ معلولی، بدون علت به وجود نمی آید. ایمیلی دریافت می کنید. کسی آن را برای شما ارسال کرده است. تابلوی نقاشی روی دیوار را کسی کشیده است. هیچ چیز، از هیچ به وجود نمی آید. عالم هستی و ما به عنوان بشر، معلول هایی هستیم که باید علتی داشته باشیم.
خدا آسمان ها و زمین را آفرید. زمین و منظومه شمسی ما در مقایسه با بیش از یک میلیارد کهکشان، بسیار کوچک به نظر می رسد. علاوه بر کهکشان ها، اجسام فضایی بسیار زیادی مانند ستاره های نوترونی (شبیه ستاره هستد اما با قطعیت نمی تواند آن ها را ستاره تلقی کرد) و حفره های سیاه اسرارآمیز وجود دارند. کهکشان ها نه فقط با سرعت باورنکردنی 790000 کیلومتر در ساعت به دور خود می چرخند، بلکه با سرعت سرسام آوری از یکدیگر و زمین دور می شوند. مثلا کهکشان ما با این سرعت حیرت انگیز، دویست میلیون سال طول می کشد تا به دور خود بچرخد. از سوی دیگر، دور کهکشان ها از یکدیگر نشان می دهد که نزدیک ترین کهکشان در فاصله بیش از چهار بیلیون سال نوری با زمین قرار دارد. برخی از دانشمندان معتقدند که تعداد ستارگان عالم به اندازه تعداد ماسه های تمام سواحل دنیا است! با این توصیف، علی رغم گستردگی و پیچیده بودن عالم هستی، همه چیز با دقت چشمگیر و بی نظیری در حال فعالیت است. این که ادعا می شود عالم به طور تصادفی و ناگهانی به وجود آمد و شکل گرفت، مستلزم ایمان بیشتری است تا باور کنیم عالم را خدا آفرید. خدا واقعا عالم فوق العاده ای آفرید.
طی قرون، دانشمندان می پنداشتند که عالم هستی ساکن می باشد و آغازی نداشته است. در اوایل قرن بیستم، جامعه علمی با نظریه نسبیت آلبرت انیشتین مواجه شد. انیشتین، مانند بیشتر دانشمندان هم عصر خود، فرض کرد عالم هستی ازلی است. نظریه نسبیت بیان می کند که عالم هرگز منقبض و منبسط نمی شود. در آن زمان، دانشمندان متقاعد شده بودند که عالم ساکن است. انیشتین حتی موضوع شناخته شده ای با عنوان پایداری کیهانی به معادلات خود افزود تا دانشمندان را هم چنان موافق با عالمی پایدار و ساکن نگاه دارد. اما بعد از طرح این نظریه، انیشتین دچار تشویش و نگرانی شد. او بعدها پذیرفت که عالم هستی از گذشته نامحدود برخوردار نیست. علت تغییر عقیده او چه بود؟
در سال 1929 یک کیهان شناس به نام ادوین هابل از تلسکوپ صد اینچی خود برای اثبات این نکته استفاده کرد که نور دریافتی از کهکشان های دور به رنگ قرمز متمایل شده است. این به آن معنا بود که عالم هستی در حال انبساط است. هنگامی که انیشتین متوجه شد که مشاهدات هابل بیانگر عالم در حال انبساط است، مسئله ساکن بودن عالم هستی را بزرگ ترین اشتباه خود نامید. پل دیویس، پروفسور و استاد دانشگاه اورگن چنین اظهار نظر کرد:"اکنون اکثر کیهان شناسان معتقدند که عالم هستی آغازی داشته است".
البته تایید دانشمندان به این مفهوم نیست که همه آن ها لزوما خدا را به عنوان بهترین توضیح برای پیدایش عالم هستی بپذیرند، بلکه اکثر آن ها معتقدند که عالم هستی از نقطه ای در گذشته به وجود آمده است. بنابراین، جامعه علمی به حقیقتی که کتاب مقدس بیان می کند:"در ابتدا" (پیدایش فصل اول آیه اول) پی برده است.
با این توصیف، برخی از منتقدان کتاب مقدس هم چنان به ازلی بودن جهان اعتقاد دارند. آن ها برای تایید ادعای خود به قانون اول ترمودینامیک رجوع می کنند. قانون اول ترمودینامیک می گوید که انرژی می تواند از یک شکل به شکل دیگر تغییر یابد، اما نمی تواند خلق شود یا نابود گردد.
نخست باید در نظر داشت که علم نه فقط بر اساس تحقیقات و گزارش ها است، بلکه بر تئوری و فرضیه نیز استوار است. قانون اول ترمودینامیک ادعا می کند که انرژی نمی تواند نابود گردد، در حالی که قانون دوم ترمودینامیک می گوید انرژی در جهان هستی رو به کاهش است. طبق نظر قانون دوم، فعالیت عالم روزی خاتمه می یابد، زیرا انرژی از دوران گذشته فعالیتش کم تر شده است. به عبارت دیگر، اگرچه عالم هستی ازلی و پایان ناپذیر بوده، اما اکنون دارد به انتها نزدیک و نزدیک تر می شود. در حالی که همه می دانند که انرژی بی پایان، هرگز تمام نمی شود. قانون دوم ترمودینامیک نشان می دهد که جهان بدون آغاز نبوده است، بلکه مطابق اظهار نظر کتاب پیدایش فصل اول آیه اول، عالم آغازی داشته است.
مطابق قوانین بینالمللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "تفسیر کتاب مقدس" محفوظ است. درج کامل مقالات "تفسیر کتاب مقدس" در سایر صفحات فیس بوک و وب سایتها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر