موضوع «تجلی قابل رؤیت خدا» در عهدجدید بسیار روشنتر از عهدعتیق مطرح میشود.
نخست، پیش از تولد عیسی ناصری، فرشتهای در خواب به یوسف، نامزد مریم، ظاهر میشود و به او میگوید که فرزندی که از مریم بهدنیا خواهد آمد، از جانب روحالقدس در بطن مریم قرار گرفته و او همان نجاتدهندهای خواهد بود که اشعیا در مورد او پیشگویی کرده و گفته است که نامش «عمانوئیل» خواهد بود، یعنی «خدا با ما» (اشعیا ۷:1۴ و متی ۱:20-2۴). در واقع، لقب عیسی ناصری، «عمانوئیل» بود، زیرا او خدایی بود که «با انسانها» و «در میان انسانها» بود.
همین عیسی ناصری، چون رسالت خود را آغاز کرد، در مباحثههایی که با علما و فقهای یهود داشت، خود را «پسر خدا» و «مساوی با خدا» معرفی میکرد . به چند نمونه توجه بفرمایید:
روزی عیسی در روز شنبه بیماری را شفا داد. کاهنان یهود به او اعتراض کردند. «عیسی در جواب ایشان گفت: "پدر من تا کنون کار میکند و من نیز کار میکنم." پس از این سبب، یهودیان بیشتر قصد قتل او کردند زیرا که نهتنها سبت را میشکست بلکه خدا را نیز پدر خود گفته، خود را مساوی خدا میساخت» (انجیل یوحنا ۵:16 و ۱۷).
در مباحثه دیگری با سران مذهبی یهود، عیسی فرمود: «من و پدر یک هستیم.» واکنش سران یهود این بود: «آنگاه یهودیان باز سنگها برداشتند تا او را سنگسار کنند. عیسی بدیشان جواب داد: "از جانب پدر خود بسیار کارهای نیک به شما نمودم. بهسبب کدامیک از آنها مرا سنگسار میکنید؟" یهودیان در جواب گفتند: "بهسبب عمل نیک تو را سنگسار نمیکنیم بلکه بهسبب کفر، زیرا تو انسان هستی و خود را خدا میخوانی!» (یوحنا ۱۰:30-33).
و یک بار نیز وقتی در شب آخر با شاگردانش صحبت میکرد، چنین گفتوگویی رد و بدل شد: «عیسی بدو گفت: "من راه و راستی و حیات هستم. هیچکس جز بهوسیله من نزد پدر نمیآید. اگر مرا میشناختید، پدر مرا نیز میشناختید و بعد از این او را میشناسید و او را دیدهاید." فیلیپس بدو گفت: "ای آقا، پدر را به ما نشان ده که ما را کافی است." عیسی بدو گفت: "ای فیلیپس، در این مدت با شما بودهام، آیا مرا نشناختهای؟ کسی که مرا دید، پدر را دیده است؛ پس چگونه تو میگویی پدر را به ما نشان ده؟"» (یوحنا ۱۴:6-9).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر