علمای دینی یهود نیز در مقابل ادعاهای عیسی، همان مشکلی را داشتند که بسیاری از مردم در هر دورهای داشتهاند. آنان نمیتوانستند ادعاهای او را بپذیرند؛ میپنداشتند که عیسی انسانی است که ادعای خدایی میکند. وقتی عیسی به ایشان فرمود که «من و پدر یک هستیم»، ایشان قصد کردند که او را سنگسار کنند. عیسی از ایشان پرسید: «از جانب پدر خود بسیار کارهای نیک به شما نمودم. بهسبب کدامیک از آنها مرا سنگسار میکنید؟ یهودیان در جواب گفتند: بهسبب عمل نیک تو را سنگسار نمیکنیم، بلکه بهسبب کفر! زیرا تو انسان هستی و خود را خدا میخوانی!» (یوحنا ۱۰:30-33). طبق اناجیل، علت اصلی اعدام عیسی نیز همین ادعای او بود.
اما علمای یهود غافل بودند از اینکه درست عکس تصور آنان صادق است: عیسی انسانی نبود که ادعای خدایی میکرد، بلکه وجودی خدایی بود که انسان شده بود! نکته مهم اینجاست که سران یهود باور داشتند که مسیحای موعودشان وجودی الهی خواهد بود؛ اما مشکل آنان با عیسی این بود که ایشان او را آن مسیحای موعود نمیانگاشتند، چرا که انتظار ایشان این بود که مسیحای موعود با شکوه و جلال الهی و قدرتی حاکمانه بهناگاه در مقابل چشمان همه از آسمان نزول کند و قدرت حکومت روم را در هم بشکند و تمام جهان را تحت سلطه قوم یهود در آورد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر