برای آنکه مطالب فوق را جمعبندی کنیم، باید بگوییم که مسیحیت در قرن اول بر پایه عهدعتیق و سنت رسولان بنا شده بود. از قرن دوم به بعد، عهدعتیق، سنت رسولان، سنت پدران کلیسا، و عهدجدید ستونهای مسیحیت را تشکیل دادند. هر جا نیز که نکتهای در این منابع یافت نمیشد، اسقفان کلیساها برای اتخاذ تصمیم، دست به تشکیل شوراهای بینالکلیسایی میزدند.
این توضیح به ما کمک میکند تا موضع کلیساهای سنتی را درک کنیم، یعنی کلیساهای کاتولیک، ارتودکس یونانی، ارتودکس روسی، کلیسای ارمنی، کلیسای آشوری (کلیسای ایران باستان)، کلیساهای قبطی، سوری، مارونی و غیره. این کلیساها بر سه ستون بنا شدهاند: کتابمقدس، سنت، و اِجماع اسقفان (شوراهای بینالکلیسایی). به این ترتیب، ملاحظه میشود که کتابمقدس یگانه منبع اعتقاد و عمل این کلیساها نیست.
این امر ادامه داشت تا زمانی که نهضت پروتستان به رهبری مارتین لوتر با این شعار آغاز شد: «فقط کتابمقدس[۲]». گرچه مذهب پروتستان به کلیساها و شاخههای متعددی تقسیم شده، اما تلاش همه آنها این است که اصول اعتقادی و آیینهای خود را مستقیماً از کتابمقدس استخراج کنند، نه از منبع دیگری[۳]. مهمترین تفاوت کلیساهای کاتولیک و پروتستان در همین امر است، یعنی در تعیین منبع استخراج اصول اعتقادی.
آرمان رشدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر