۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

عیسی و ماجرای انبیا

براستی عیسی که بود؟ اگر از مسیحیان سؤال کنید، می‌گویند که او مسیحای موعود و پسر خدا بود. سایرین ممکن است بگویند که او پیامبری بزرگ بود یا معلم برجستۀ اخلاق، مروج مهر و محبت میان آدمیان‌، معجزه‌گری بزرگ‌، و نظایر آن‌.
             اما کدامیک از اینها درست است‌؟ یوحنای رسول‌، نویسندۀ چهارمین انجیل‌، سبب نگارش انجیلش را توضیح داده‌، می‌فرماید:‌ «اینقدر نوشته شد تا ایمان آورید که عیسی‌، مسیح و پسر خدا است‌، و تا ایمان آورده‌، به اسم او حیات یابید» (انجیل یوحنا ۲۰:‌‌31).
             اما فوراً این سؤال پیش می‌آید که چرا عیسی را مسیح می‌خوانند؟ مگر «مسیح‌» نام خانوادگی او نبود؟ اگر نبود، پس مفهوم آن چیست‌؟ به‌علاوه‌، چرا مسیحیان عیسی را پسر خدا می‌دانند؟ مگر او چیزی جز یک پیامبر بود؟ اینها همه چه معنا و مفهومی دارد؟
             برای پاسخ به این سؤالات باید دوربین فیلم‌برداری خود را به گذشته ببریم‌. عیسی در خلأ و در عالم ماورا نزیست‌. او در زمانی معین و در مکانی مشخص و در میان قومی خاص زندگی کرد. رسالت او در وهلۀ نخست در چارچوب زمانی و مکانی خاص خودش و در میان قومی که بدان تعلق داشت‌، معنی و مفهوم می‌یابد. ما باید این چارچوب زمانی و مکانی خاص را درک کنیم تا بدانیم عیسی که بود و چرا او را مسیحای موعود خواندند و پسر خدایش نامیدند.
             لذا در بخش نخست نگاهی خواهیم انداخت به ماجرای انبیا تا رابطۀ عیسی و انبیا را درک کنیم و به جایگاه او در میان ایشان پی ببریم‌. در این بخش‌، بخصوص خواهیم دید که یهودیان طبق پیشگوییهای انبیای خود، برای «مسیحای موعود» چه مقامی قائل بودند و انتظار داشتند او با ظهور خود چه کاری انجام دهد. سپس زندگی و تعالیم عیسی را به‌گونه‌ای کلی در چارچوب زمانی و مکانی خودش بررسی خواهیم کرد و خواهیم دید که او چگونه پیشگوییهای انبیای یهود را موبه‌مو تحقق بخشید و به همین سبب‌، بسیاری از یهودیان باور کردند که او همان مسیح موعود، و در نتیجه‌، پسر خداست‌. و سرانجام در بخش سوم‌، جایگاه او را از نقطه نظر الهی بررسی خواهیم کرد تا به هویت واقعی او در پس پردۀ این عالم پی ببریم‌.
 آرمان رشدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر