۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعه

ادعای مخالفان: اگر به نام مسیح خداوند دعا مستجاب شد، این معجزه شیطان است!

مطالعه کتاب مقدس 
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

هنگامی که ایمانداران مسیحی از تجربه روحانی خود سخن می گویند، تصور مخالفان این است که "تجربه روحانی" دروغ و فریبی بیش نیست. آن ها معجزات و تغییر و تحول عمیق روحانی را در اشخاص که به نام مسیح خداوند انجام می شود، به کارهای شیطان نسبت می دهند. این اتهام جدیدی نیست. اولین بار رهبران مذهبی یهود ادعا کردند که قدرت مسیح از جانب شیطان است (متی فصل نهم آیه سی و چهارم).
رهبران مذهبی یهود نمی توانستند معجزات و قدرت مافوق طبیعی عیسی را منکر شوند، اما حاضر نبودند بپذیرند که قدرت عیسی از جانب خداست، زیرا در این صورت می بایست او را به عنوان مسیح موعود بپذیرند. غرورشان اجازه چنین کاری را به آن ها نمی داد. بنابراین، برای آن که شهرت مسیح را در میان مردم لکه دار سازند، ادعا کردند که قدرت او از جانب شیطان است. بعدها در کتاب تلمود که حاوی روایات یهودیان است به معجزات عیسی اشاره می شود، اما آن ها را جادوگری و شعبده بازی جلوه می دهد که در واقع همان گزارشی است که اناجیل ارائه می دهند.
علت دیگر این اتهام، عدم شناخت مخالفان از شیطان است. آن ها تصور می کنند که قدرت شیطان و خدا برابر است و یا خدا کنترل ناقصی بر امور دنیا دارد و لذا شیطان با اقتدار و اختیار تام عمل می کند. اما از کتاب مقدس نه فقط می آموزیم که شیطان زنده و سرحال است، بلکه هم چنین به این واقعیت پی می بریم که او تحت کنترل خداوند است. برای مثال، شیطان قبل از آن که به ایوب لطمه ای بزند، از خدا کسب اجازه کرد. بنابراین، این سئوال مطرح می شود که آیا خدا اجازه می دهد شیطان دست به معجزه بزند؟
شیطان توسط قدرت خدادادی، قادر به معجزه نیز می باشد. اما در کتاب مقدس به معدود معجزات شیطان برمی خوریم. اوج معجزات شیطانی در زمان حکومت دجال تحقق می یابند. ازاینرو، درمی یابیم که معجزات شیطان در موارد اندک و آن هم به منظور اجرای هدف خاص می باشد. اگر خدا اجازه می داد تا هر روز به تعداد بی شمار شیطان معجزاتی را انجام دهد، امروزه تعداد خدا باوران بسیار اندک بود. خداوند نه فقط امور جهان را در اختیار دارد، بلکه مانع از کارهای خطرناک و شگفت انگیز شیطان هم می شود. با این توصیف، مخالفان مسیحیت ادعای متفاوتی دارند. باید از آن ها پرسید که آیا از نزدیک معجزات شیطان را دیده اند و یا به روایات مشکوک و غیر تاریخی اعتقاد دارند.
نکته سوم این که ذات شیطان اخلاق گرا نیست، و در نتیجه نمی تواند شخص منفی را به فرد مثبت و مفید تبدیل کند. در شیطان هیچ گونه نیکویی ساکن نیست. همه می دانند که دروغ و فریب قادر به تغییر و تحول عمیق روحانی نمی باشد. چگونه ایماندار مسیحی می تواند با قدرت شیطان، دشمن خود را ببخشد و آرامش و صبر الهی را در زندگی خود مشاهده کند؟ کسی که از شیطان پیروی می کند، وضع او بد و بدتر خواهد شد. درخت را از میوه هایش می شناسند. تعالیم الهی و اخلاقی مسیح با ذات شیطان کاملا متضاد است. اگر تعالیم مسیحیت از جانب شیطان است، چگونه در قرن اول میلادی و طبق تایید شواهد تاریخی، بدون جنگ و خونریزی مسیحیت در اروپا و خاورنزدیک گسترش یافت؟
این اتهام مخالفان ناشی از جهل و نادانی درباره کتاب مقدس، و هم چنین غرور و تعصب نسبت به فلسفه و اصول اعتقادت شان است. مسیحیت محدود به اصول اعتقادات نیست، بلکه ایمانداران مسیحی از تجربه غنی روحانی برخوردارند. از طرفی، مسیحیان با خدا دوست و صمیمی هستند و روح خداوند در آن ها عمل می کند. دعاها به نام عیسی خداوند مستجاب می شود... بنابراین، چرا شک و تردید؟ اگر مسیح خداوند است اتفاق مثبت رخ می دهد و اگر نیست، اتفاقی رخ نمی دهد. به یاد داشته باشید: خدا هرگز اجازه نمی دهد که هر روز به نام خدای غیر واقعی، معجزات متعدد به ظهور برسد. مسیح فرمود:"اگر کسی به راستی بخواهد مطابق خواست خدا زندگی کند، پی خواهد برد که آنچه من می گویم، از خداست" (یوحنا فصل هفتم آیه هفدهم).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر