۱۳۹۲ شهریور ۹, شنبه

چرا هدیه هابیل، مقبول خدا قرار گرفت، اما هدیه قائن پذیرفته نشد؟ (پیدایش فصل چهارم آیات یک تا پانزدهم)

مطالعه کتاب مقدس 

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

قائن و هابیل دو برادر بودند و هر دو فرزندان آدم و حوا. دو برادر از لحاظ خونی به یکدیگر نزدیک، اما از لحاظ روحانی کاملا متضاد بودند.
هر کدام شغلی داشتند: هابیل، چوپان بود و قائن، کشاورز. هر دو برای تمجید خدا، هدایایی را عرضه کردند. در کتاب پیدایش اشاره به این نمی شود که هدیه قائن کیفیت ناچیزی داشت. با این توصیف، خدا هابیل و هدیه او را پذیرفت، اما قائن و هدیه او را نپذیرفت، چرا که ارزش هدیه بستگی به رویه هدیه دهنده دارد.
از طرفی، در عبرانیان فصل یازدهم آیه چهارم ذکر شده که هابیل هدیه ای بهتر از قائن عرضه کرد. می توانیم فرض کنیم که خدا به آدم و حوا چگونگی آمدن به حضور او را به هنگام پرستش آموزش داده است و آن ها نیز آن را به فرزندان خود آموخته اند. اشکالی در هدیه قائن وجود داشت. قائن به جای ایمان به راه چاره خدا برای شکست انسان در باغ عدن، شکل پرستشی خاص خود را یعنی اولین مذهب من درآوردی را ابداع کرد.
آنچه قائن را بیشتر خشمگین کرد، این بود که برادرش مقبول خدا واقع شد. در اول یوحنا فصل سوم آیه دوازدهم مشاهده می کنیم که چرا خدا قائن را برکت نداد:"قائن که از شیطان بود و برادرش را کشت. می دانید چرا چنین کرد؟ زیرا کارهای خودش نادرست بود، ولی می دانست که اعمال برادرش از اعمال خودش بهتر است."
وقتی قائن دید که خدا هدیه او را نپذیرفت، ولی هدیه برادرش هابیل را قبول فرمود، برادر خود را کشت. خشم توام با حسادت، قائن را به سوی قتل سوق داد.
خدا از در رحمت خود با قائن وارد گفتگو شده و انتخاب را پیش پای او نهاد:
یک. اگر نیکویی می کرد، مقبول واقع می شد.
دو. اگر نیکویی نمی کرد، گناه همچون حیوانی درنده کمین کرده و آماده است که بر او جهیده، او را ببلعد.
این داستان واقعی آشکار می سازد که رفتار خدا با انسان های شریر دو جهت دارد: تنبیه و رحمت. خدا در رحمت خود، در مورد رویه قائن هشدار داده، سعی نمود او را به سوی توبه بکشاند. اما قائن قلبش را نسبت به خدا سخت کرد. خدا در عدالت خود نمی تواند خون هابیل را نادیده انگارد. بنابراین، قائن از زمینی ثمربخش به صحرایی لم یزرع تبعید شد و محکوم به زندگی در سرگردانی و بی قراری شد.

منظور مسیح از "بگذار مردگان، مردگان خود را دفن کنند" چه بود؟ (متی فصل هشتم آیه بیست و دوم)




نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

عیسی همیشه با کسانی که می خواستند او را پیروی کنند، بی پرده و صریح سخن می گفت. او به آن ها خاطرنشان می کرد که بهایی را که باید بپردازند، در نظر داشته باشند و هر نوع شرط و شروطی را برای پیروی او کنار بگذارند. مسیح خواستار وفاداری کامل بود.
شخصی تمایل خود را برای پیروی مسیح بیان کرد، با این شرط که "اجازه بفرمایید تا زمان فوت پدرم بمانم، وقتی او مرد و او را دفن کردم، خواهم آمد تا شما را پیروی نمایم" (متی فصل هشتم آیه بیست و یکم). شاید پدر او هنوز نمرده بود و آن شخص می خواست به خانه برود و میراث خود را دریافت کند.
عیسی فرمود:"بگذار مردگان، مردگان خود را دفن کنند" (آیه بیست و دوم).
مسیح از مرگ جسمانی سخن نگفت، بلکه اشاره او به کسانی بود که از لحاظ روحانی مرده بودند. پولس خطاب به ایمانداران کلیسای افسس نوشت:"روزگاری شما نیز به علت خطایا و گناهان تان، زیر لعنت خدا قرار داشتید و محکوم به مرگ ابدی بودید" (افسسسیان فصل دوم آیه اول). در گذشته ما از لحاظ روحانی مرده و از خدا دور افتاده بودیم. گناهان ما، منشاء جدایی ما از خدا بود. جدایی از خدا، چیزی به غیر از مرگ روحانی نمی باشد. در لوقا فصل نهم آیه پنجاه و نهم عیسی از آن مرد درخواست کرد که او را پیروی کند. آن شخص پذیرفت، اما خواست که این کار را به پس از مرگ پدرش موکول کند. پاسخ مسیح در انجیل متی (بگذار مردگان، مردگان خود را دفن کنند) به جایگاه روحانی خانواده مرد اشاره می کند. از این آیه درمی یابیم که خانواده آن مرد، ایماندار نبودند. به عبارت دیگر، مسیح به آن مرد گفت که خانواده ات (خواهران و برادران او) که از لحاظ روحانی مرده اند، باید به امور کفن و دفن رسیدگی کنند. کسانی که از لحاظ روحانی زنده اند و برای شاگردی فرا خوانده شده اند، باید ابتدا کار ملکوت خدا را انجام دهند.
عیسی در این جا تعلیم نمی دهد که شاگردان نباید والدین خود را احترام و خدمت کنند. معمولا این امکان وجود دارد که هم از عیسی پیروی کنیم و هم مسئولیت خود را در قبال خانواده مان به جا آوریم. اما زمانی هست که نمی توانیم هم زمان دو کار را انجام دهیم، در نتیجه باید عیسی را نسبت به خانواده مان در الویت قرار دهیم. بهترین های خود را وقف آنچه ماندگار است، کنیم. ایمانداران مسیحی برای وقف کامل، و نه تعهد سطحی فرا خوانده شده اند.

۱۳۹۲ شهریور ۸, جمعه

نزول روح القدس چگونه اتفاق افتاد ؟

عمانوئیل

اعمال باب ۲
نزول روح القدس
۱ وقتی روز پنطیکاست رسید ، همۀ شاگردان در یکجا جمع بودند. ۲ ناگهان صدائی شبیه وزش باد شدید از آسمان آمد و تمام خانه ای را که در آن نشسته یودند پر ساخت . ۳ در برابر چشم آنان زبانه هائی مانند زبانه های آتش ظاهر شد که از یکدیگر جدا گشته و برهریک از آنان قرار گرفت. ۴ همه از روح القدس پر گشتند وبطوریکه روح به ایشان قدرت تکلم بخشید به زبانهای دیگر شروع به صحبت کردند. ۵ در آن زمان یهودیان خدا پرست از جمیع ملل زیر آسمان ، در اورشلیم اقامت داشتند. ۶ وقتی آن صدا بگوش رسید ، جمعیت گرد آمدند و چون هر کس بزبان خود سخنان رسولان را شنید، همه غرق حیرت شدند ۷ و در کمال تعجب اظهار داشتند: « مگر همۀ این کسانیکه صحبت می کنند جلیلی نیستند؟ ۸ پس چطور است که همۀ ما فردأ فرد پیام آنان را بزبا ن خودمان می شنویم ؟ ۹ ما که از پارتیان و مادیان و ایلامیان و اهالی بین النهرین و یهودیه و کپدوکیه و پنطوس و استان آسیا ۱۰ و فریجیه و پمفلیه و مصر و نواحی لیبی که متصل به قیروان است و زائران رومی ، هم یهودیان وهم آنانی که دین یهود را پذیرفته اند ، ۱۱ و اهالی کریت و عربستان هستیم ، شرح کارهای بزرگ خدا را بزبان خودمان می شنویم .» ۱۲ همه حیران و سرگردان به یکدیگر می گفتند :« یعنی چه ؟ » ۱۳ اما بعضی مسخره کنان می گفتند :« اینها از شراب تازه مست شده اند. »
پیام پطرس
۱۴ اما پطرس با آن یازده رسول برخاست و صدای خود را بلند کرد و خطاب به جماعت گفت :« ای یهودیان و ای ساکنان اورشلیم ، توجه کنید : بدانید و آگاه باشید که ۱۵ برخلاف تصور شما این مردان مست نیستند زیرا تازه ساعت نه صبح است. ۱۶ بلکه این همان چیزی است که یوئیل نبی در نظر داشت وقتی گفت: ۱۷ « خدا می فرماید در زمان آخر چنین خواهم کرد : از روح خود بر جمیع انسانها فرو خواهم ریخت و پسران و دختران شما نبوت خواهند کرد و جوانان شما رؤیاها و پیران شما خوابها خواهند دید. ۱۸ آری ، حتی بر غلامان و کنیزان خود در آن ایام از روح خود فرو خواهم ریخت و ایشان نبوت خواهند کرد. ۱۹ و در آسمان شگفتی ها و بر روی زمین نشانه هائی ظاهر خواهم نمود ، یعنی خون ،آتش و دود غلیظ. ۲۰ پیش از آمدن آن روز بزرگ و پر شکوه خداوند ، خورشید تاریک خواهد شد و ماه رنگ خون خواهد گرفت ۲۱ و چنان خواهد شد که هر که نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت .»

چگونه خدای مهربان، نخست زادگان مصر را کشت؟ (خروج فصل دوازدهم آیه بیست و نهم)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ


فرعون قصد نداشت دست از لجاجت بردارد و قوم اسرائیل را آزاد کند. خدا نیز عواقب دردناک اعمالش را گریبانگیر او و همفکرانش کرد. فرعون نمی توانست باور کند که کسی بزرگ تر از او وجود دارد. این بی ایمانی لجوجانه سبب شد دلش سخت گردد. چنان سخت که حتی آن همه بلایای عظیم هم نتواند او را تغییر دهد. تا این که عاقبت وقوع بزرگ ترین بلا، یعنی مرگ پسرش، او را واداشت قدرت و اقتدار خدا را باور کند. قبل از آن، خدا به فرعون بارها فرصت داد تا نظرش را تغییر دهد.

نکته دیگر این که اشتباه است که فرض کنیم از آن جا که مردم هیچ گونه کنترلی بر تصمیمات فرعون نداشتند، صرفا قربانی تصمیمات فرعون بودند. قطعا هر مصری این فرصت را داشت تا از داوری هولناک خدا بگریزد و به موسی و قوم اسرائیل پناه آورد. تردیدی نیست که در نتیجه داوری خدا، عده زیادی از اهالی مصر به عبرانیان ملحق شده بودند. خروج فصل دوازدهم آیه سی و هشتم می گوید که از قوم های دیگر نیز در میان عبرانیان بودند که همراه ایشان از مصر بیرون آمدند.
از سوی دیگر، این تصور هم غلط است که چون فرعون بر تصمیم خود پافشاری می کرد و تغییرناپذیر بود، پس مردم مصر نیز نمی توانستند تغییر کنند! اگرچه مصریان زیر سلطه فرعون بودند، اما می توان تصور کرد که آن ها می توانستند علیه سیاست غلط فرعون، به مخالفت و اعتراض بپردازند و یا حکومت او را سرنگون کنند. در خروج فصل دوازدهم آیه سی و سوم می خوانیم که اهالی مصر به قوم اسرائیل اصرار کردند تا هر چه زودتر از مصر بیرون بروند. مصریان از هیچ کاری فروگذار نبودند تا اسرائیلی ها کشورشان را ترک کنند. خروج فصل دوازدهم نشان می دهد که مردم مصر آشکارا مایل بودند از مشکلی که فرعون به وجود آورده بود، رهایی یابند.

کتاب مقدس می گوید که عالم هستی از یک شروع برخوردار است، در حالی که علم توضیح می دهد که انرژی آغازی نداشته است. کدامیک از اظهارات صحیح است؟

دفاعیات مسیحی

نویسندگان: جاش مک داول/ نورمن گایسلر
مترجم: مهران پورپشنگ

طی قرون، دانشمندان می پنداشتند که عالم هستی ساکن می باشد و آغازی نداشته است. در اوایل قرن بیستم، جامعه علمی با نظریه نسبیت آلبرت انیشتین مواجه شد. انیشتین، مانند بیشتر دانشمندان هم عصر خود، فرض کرد عالم هستی ازلی است. نظریه نسبیت بیان می کند که عالم هرگز منقبض و منبسط نمی شود. در آن زمان، دانشمندان متقاعد شده بودند که عالم ساکن است. انیشتین حتی موضوع شناخته شده ای با عنوان پایداری کیهانی به معادلات خود افزود تا دانشمندان را هم چنان موافق با عالمی پایدار و ساکن نگاه دارد. اما بعد از طرح این نظریه، انیشتین دچار تشویش و نگرانی شد. او بعدها پذیرفت که عالم هستی از گذشته نامحدود برخوردار نیست. علت تغییر عقیده او چه بود؟
در سال 1929 یک کیهان شناس به نام ادوین هابل از تلسکوپ صد اینچی خود برای اثبات این نکته استفاده کرد که نور دریافتی از کهکشان های دور به رنگ قرمز متمایل شده است. این به آن معنا بود که عالم هستی در حال انبساط است. هنگامی که انیشتین متوجه شد که مشاهدات هابل بیانگر عالم در حال انبساط است، مسئله ساکن بودن عالم هستی را بزرگ ترین اشتباه خود نامید. پل دیویس، پروفسور و استاد دانشگاه اورگن چنین اظهار نظر کرد:"اکنون اکثر کیهان شناسان معتقدند که عالم هستی آغازی داشته است".
البته تایید دانشمندان به این مفهوم نیست که همه آن ها لزوما خدا را به عنوان بهترین توضیح برای پیدایش عالم هستی بپذیرند، بلکه اکثر آن ها معتقدند که عالم هستی از نقطه ای در گذشته به وجود آمده است. بنابراین، جامعه علمی به حقیقتی که کتاب مقدس بیان می کند:"در ابتدا" (پیدایش فصل اول آیه اول) پی برده است.
با این توصیف، برخی از منتقدان کتاب مقدس هم چنان به ازلی بودن جهان اعتقاد دارند. آن ها برای تایید ادعای خود به قانون اول ترمودینامیک رجوع می کنند. قانون اول ترمودینامیک می گوید که انرژی می تواند از یک شکل به شکل دیگر تغییر یابد، اما نمی تواند خلق شود یا نابود گردد.
نخست باید در نظر داشت که علم نه فقط بر اساس تحقیقات و گزارش ها است، بلکه بر تئوری و فرضیه نیز استوار است. قانون اول ترمودینامیک ادعا می کند که انرژی نمی تواند نابود گردد، در حالی که قانون دوم ترمودینامیک می گوید انرژی در جهان هستی رو به کاهش است. طبق نظر قانون دوم، فعالیت عالم روزی خاتمه می یابد، زیرا انرژی از دوران گذشته فعالیتش کم تر شده است. به عبارت دیگر، اگرچه عالم هستی ازلی و پایان ناپذیر بوده، اما اکنون دارد به انتها نزدیک و نزدیک تر می شود. در حالی که همه می دانند که انرژی بی پایان، هرگز تمام نمی شود. قانون دوم ترمودینامیک نشان می دهد که جهان بدون آغاز نبوده است، بلکه مطابق اظهار نظر کتاب پیدایش فصل اول آیه اول، عالم آغازی داشته است.

آیا خدا مردم آفریقا را لعنت کرد تا برده شوند؟

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

برخی می گویند که خدا مردم آفریقا را لعنت کرد تا برده شوند. بسیاری همواره این ادعا مطرح می کنند که خدا اعقاب حام (فرزند نوح) را نفرین کرده است، زیرا او برهنگی پدرش را در حالت مستی دید و برادرانش را خبر داد. لعنت چنین بود که "برادران خود را بنده بندگان باشد (پیدایش فصل نهم آیه بیست و پنجم). در نتیجه وقتی اعقاب حام دریافتند که آفریقایی هستند، این نتیجه منطقی حاصل گردید که خدا بر علیه کلیه نسل های آفریقایی تبعیض قائل شد و آن شامل محکومیت ایشان به بردگی بود!
رفع سوءتفاهم
اتهامی که علیه خدا مطرح شده، ناشی از سوءتفاهم و عدم درک روایات کتاب مقدس است. نخست این که "خدا" حام را برای آنچه انجام داده بود، لعنت نکرد، بلکه این "نوح" بود که از لعنت سخن گفت. علاوه بر این، نوح پسرش حام را لعنت نکرد، بلکه "کنعان" (پسر حام) را نفرین نمود:"کنعان، ملعون باد". نوح افزود:"کنعان برادران خود را بنده بندگان باشد. خدا یافث را برکت دهد و او را شریک سعادت سام گرداند و کنعان بنده او باشد" (پیدایش فصل نهم آیات بیست و پنجم و بیست و ششم). بنابراین نوح، کنعان (پسر حام) را هدف لعنت خود قرار داد. او قاطعانه نسل کنعان را لعنت کرد و حام نفرین نشد.
واقعیت آن است که حداقل دو پسر حام به نام های کوش و مصرایم در آفریقا سکنی گزیدند (پیدایش فصل دهم آیات ششم تا بیستم). اما نسل کنعان فقط در شرق دریای مدیترانه سکونت کرد، در منطقه ای که بعدها به عنوان سرزمین کنعان شناخته شد (پیدایش فصل دهم آیات پانزدهم تا نوزدهم) و امروزه اسرائیل نامیده می شود. این ادعای نامعقول که خدا تعصب نژادی دارد، صرفا بر پایه برداشت کاملا غلط از متن کتاب پیدایش به وجود آمده است. با این توصیف، هنوز هم مردم نگرش های مبنی بر تبعیض نژادی را در مورد سیاهان آفریقا و سیاه پوستان آمریکا با برداشتی غلط از متن کتاب مقدس توجیه می کنند.
در داستان زندگی نوح به ماجرای مستی او اشاره شده تا آگاه باشیم که حتی مردان پرهیزکار هم ممکن است گناه کنند و تاثیر بدی از خود بر جا گذاشته، خانواده شان را نیز گرفتار نمایند. انسان، خدا نیست. طبق نگرش کتاب مقدس، افراد در هر مقام و موقعیت باید وفاداری خود را به خدا "ثابت" کنند. کتاب مقدس، نقاط ضعف پیامبران را مخفی نکرده، بلکه آن را با صداقت بیان نموده است، چرا که آنان انسان های مافوق طبیعی نبوده اند. پولس رسول چنین نوشت: "ما ضعیف هستیم، لیکن با قوت خدا زیست خواهیم کرد" (دوم قرنتیان فصل سیزدهم آیه پنجم). هر گاه احساس ضعف می کنیم، خدا دارد به ما یادآوری می کند که به او متکی باشیم و توکل نماییم. اگر خدا عده ای را کاملا مقدس می آفرید، این پرسش در مردم مطرح می شد که چرا خدا تفاوت و تبعیض قائل شده است؟ چرا من باید برای دست یابی به پاکی و قدوسیت، سعی و تلاش کنم تا مقبول خدا واقع شوم، در حالی که دیگری کاملا مقدس و کامل آفریده شده؟

۱۳۹۲ شهریور ۶, چهارشنبه

تعلیم کتاب مقدس در خصوص فضاوت در مورد دیگران چیست ؟

عمانوئیل
متی باب ۷
قضاوت دربارۀ دیگران
۱ در باره دیگران قضاوت نکنید تا مورد قضاوت قرار نگیرید . ۲ همانطور که شما دیگران را محکوم می کنید خودتان نیز محکوم خواهید شد. با هر پیمانه ای که به دیگران بدهید با همان پیمانه عوض خواهید گرفت. ۳ چرا پر کاهی را که در چشم برادرت هست می بینی ولی در فکر چوب بزرگی که در چشم خود داری نیستی؟ ۴ یا چگونه جرأت می کنی به برادر خود بگوئی: « اجازه بده پر کاه را از چشمت بیرون آورم » حال آنکه خودت چوب بزرگی در چشم داری. ۵ ای ریاکار، اول آن چوب بزرگ را از چشم خود بیرون بیاور و آنگاه درست خواهی دید که پر کاه را از چشم برادرت بیرون بیاوری. ۶ آنچه مقدس است به سگان ندهید و مرواریدهای خود را جلوی خوکها نریزید مبادا آنها را زیر پا لگدمال کنند و برگشته شما را بدرند.

تعلیم کتاب مقدس در خصوص روزه چیست ؟

عمانوئیل
متی باب ۶
روزه
۱۶ وقتی روزه می گیرید مانند ریاکاران، خودتان را افسرده نشان ندهید. آنان قیافه های خود را تغییر می دهند تا روزه دار بودن خود را به رخ دیگران بکشند. یقین بدانید که آنها اجر خود را یافته اند! ۱۷ اما تو وقتی روزه می گیری به سرت روغن بزن و صورت خود را بشوی ۱۸ تا مردم از روزه تو باخبر نشوند بلکه فقط پدر تو که در نهان است آن را بداند و پدری که هیچ چیز از نظر او پنهان نیست اجر تو را خواهد داد.

متی باب ۹
سوال دربارۀ روزه
۱۴ شاگردان یحیی نزد عیسی آمده پرسیدند: « چرا ما و فریسیان روزه می گیریم ولی شاگردان تو روزه نمی گیرند ؟» ۱۵ عیسی در جواب گفت:« آیا انتظار دارید دوستان داماد در حالیکه داماد با ایشان است عزاداری کنند؟ زمانی می آید که داماد از ایشان گرفته می شود، در آن روزها روزه خواهند گرفت .» ۱۶ « هیچکس لباس کهنه را با پارچه نو و آب نرفته وصله نمی کند زیرا در اینصورت آن وصله از لباس جدا می گردد و پارگی بدتری ایجاد می کند. ۱۷ شراب تازه را نیز در مشک کهنه نمی ریزند. اگر بریزند مشکها پاره می شود، شراب بیرون می ریزد و مشکها از بین می رود. شراب تازه را در مشکهای نو می ریزند تا هم شراب و هم مشک سالم بماند.»

مرقس باب ۲
دربارۀ روزه
۱۸ یک موقع که شاگردان یحیی و فریسیان روزه دار بودند، عده ای پیش عیسی آمدند و پرسیدند: « چرا شاگردان یحیی و فریسیان روزه می گیرند، اما شاگردان تو روزه نمی گیرند؟ » ۱۹ عیسی به آنها فرمود: « آیا می توان انتظار داشت دوستان داماد تا زمانی که داماد با آنها است روزه بگیرند؟ نه، تا زمانی که داماد با آنها است آنها روزه نمی گیرند. ۲۰ اما زمانی خواهد آمد که داماد زایشان گرفته می شود ، در آن وقت روزه خواهند گرفت . ۲۱ هیچ کس لباس کهنه را با پارچه نو وصله نمی کند . اگر چنین کند آن وصله از لباس جدا می گردد و پارگی بدتری بجا می گذارد. ۲۲ همچنین هیچ کس شراب تازه را در مشکهای کهنه نمی ریزد . اگر چنین کند شراب ، مشک را می ترکاند و مشک و شراب هر دو از بین می روند . شراب تازه را در مشکهای نو باید ریخت . »

لوقا باب ۵
دربارۀ روزه
۳۳ آنان به او گفتند:« شاگردان یحیی اغلب اوقات روزه میگیرند و نماز می گذارند، شاگردان فریسیان هم چنین می کنند، اما شاگردان تو می خورند و می نوشند». ۳۴ عیسی به ایشان پاسخ داد:« آیا شما می توانید رفقای داماد را در حالی که داماد با ایشان است به روزه گرفتن مجبور کنید؟ ۳۵ اما ایامی خواهد آمد که داماد ازایشان گرفته خواهد شد، در آن روزها ایشان نیز روزه خواهند گرفت.» ۳۶ همچنین برای آنان این مثل را نقل فرمود:« هیچکس از یک لباس نو تکه ای پاره نمی کند تا با آن ، لباس کهنه ای را وصله کند. اگر چنین کند هم آن لباس نو پاره می شود و هم وصلۀ نو مناسب لباس کهنه نیست. ۳۷ همچنین هیچکس شراب تازه را در مشکهای کهنه نمی ریزد. اگر بریزد شراب تازه مشک ها را میترکاند، شراب به هدر می رود و مشکها نیز از بین خواهند رفت. ۳۸ آری، باید شراب تازه را در مشک های نو ریخت. ۳۹ هیچکس پس از نوشیدن شراب کهنه شراب تازه نمی خواهد چون می گوید که شراب کهنه بهتر است.»

آثار شکنجه بر روی بدن کشیش سعید عابدینی در زندان اوین

نو.کیش مسیحی "سعید عابدینی"، که در زندان اوین دوران محکومیت هشت ساله خود را به خاطر اعتقاد و ایمان مسیحی اش طی می‌کند، از جراحات شدید ناشی از ضرب و شتم از جمله خونریزی داخلی رنج می‌برد.
چهارشنبه, 28 فروردين 1392
به گفته خانواده سعید عابدینی کشیش ایرانی مقیم  آمریکا که بخاطر عقاید و باورهای ایمانی خود در ایران زندانی شده، روی بدن او نشانه‌های شکنجه دیده می‌شود.
« محبت نیوز» - روز در مطلبی به نقل از خبرگزاری فاکس نیوز خبر داد،  نوکیش مسیحی "سعید عابدینی"، 32 ساله، مقیم  آمریکا که در ایران دوران محکومیت هشت ساله خود را به خاطر اعتقادش به مسیحیت طی می‌کند، از جراحات شدید ناشی از ضرب و شتم از جمله خونریزی داخلی رنج می‌برد.
نغمه، همسر عابدینی می‌گوید: "نمی‌توانم بگویم چقدر نگران وضعیت فیزیکی و سلامت روحی سعید هستم."
نغمه به همراه دو فرزندشان در آیداهو زندگی می‌کند و اخبار را تنها از طریق خانواده‌اش در ایران دریافت می‌کند.
او می‌گوید: "او مدام مورد حمله قرار می‌گیرد و تهدید می‌شود. دولت ایران باید بداند ما می‌دانیم آنها با سعید در زندان اوین چکار می‌کنند. ما باید صدایمان را بلندتر کنیم تا سعید به سلامت به خانه در آمریکا بازگردد."
هفته گذشته فاکس نیوز گزارش داد که مقامات ایرانی به عابدینی قول مراقبت پزشکی داده بودند و او را به بیمارستان بردند اما بدون درمان پزشکی او را دوباره بازگرداندند. به گفته وکیل او، مقامات ایرانی به او گفته‌اند ممکن است دو ماه دیگر طول بکشد تا درمان پزشکی دریافت بکند.
جوردن سکولو، مدیر مرکز قانون و عدالت آمریکا گفت: "چنین تاخیری غیرانسانی و نقض آشکار تعهدات بین‌المللی ایران است. علاوه بر اینکه به سعید مراقبت پزشکی مورد نیاز او را نمی‌دهند، حالا به نظر می‌رسد که مقامات آزار و اذیت جسمی او را نیز بیشتر کرده‌اند. تهدید مداوم در این مورد که او ممکن است به خاطر جراحات داخلی یا توسط هم‌بندهای خود کشته شود فشار زیادی به او می‌آورد."
کشیش زندانی سعید عابدینی همچنین به خانواده‌اش گفته، هم‌بندهایش که به نظر می‌رسد با پلیس اطلاعات ایران ارتباط دارند او را تهدید کرده‌اند که شبانه خفه‌اش می‌کنند و مرگش را تصادفی جلوه می‌دهند. عابدینی در نامه اخیر خود از زندان نوشته که نمی‌تواند خود را پس از تمام شکنجه‌ها بشناسد: "موهایم تراشیده شده، زیر چشمهایم سه برابر باد کرده، صورتم هم باد کرده، ریشم بلند شده."
سعید عابدینی در سال 2005 بازداشت اما پس از دادن تعهد آزاد شد. وقتی او در تابستان گذشته همسر و فرزندانش را ترک کرد و برای ساخت یک پرورشگاه به ایران بازگشت، پلیس او را از اتوبوس پیاده و دستگیر کرد. او پس از ماه‌ها بازداشت بدون تفهیم اتهام، در ماه ژانویه به هشت سال زندان محکوم شد.


خانواده و وکلای او به وزارت امور خارجه آمریکا و دیگر گروه‌های دولتی و خصوصی فشار می‌آورند که آزادی او را تسهیل کنند. به رغم این‌که هفته گذشته مقامات قضایی بار دیگر درخواست تجدیدنظر عابدینی را رد کرده‌اند، وکلای او به امید آزادیش به فشار آوردن ادامه می دهند.

همسر کشیش زندانی:از سکوت اوباما نسبت به وضعیت همسرم عمیقن ناراحتم !

نغمه عابدینی همسر کشیش زندانی سعید عابدینی طی بیانیه ایی در انتقاد به باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، از «سکوت» ایشان در قبال وضعيت همسرش «عميقن نااميد» شده است.
« محبت نیوز» - همسر سعيد عابدينی، کشيش ايرانی‌ـ‌آمريکايی زندانی در ايران، می‌گوید که از «سکوت» باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا، در قبال وضعيت همسرش «عميقن نااميد» شده است.
رادیو اروپای آزاد رادیو فردا گزارش داد، خبرگزاری رويترز که بيانيه نغمه عابدينی در انتقاد به باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، را به نقل از مرکز قانون و عدالت آمريکا که وکالت اين خانواده را بر عهده دارد منتشر کرده است.
اين بيانيه يک روز پس از آن منتشر شد که دادگاه تجديد نظر در ايران حکم هشت سال زندان برای آقای عابدينی را تاييد کرد.
همسر اين کشيش ايرانی‌ـ‌آمريکايی در بیانیه خود گفته است که اخباری که از ايران می‌رسد «خانواده ما را ويران می‌کند».
خانم عابدينی که همراه با دو فرزندش در آمریکا زندگی می‌کند گفته است با وکلای خود درباره اين که چگونه درخواست استيناف همسرش را به رئيس قوه قضائيه يا آيت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، منتقل کند مشورت خواهد کرد.
او همچنين خواهان «فشار بين‌المللی» بر ایران در مورد پرونده همسرش شد و از سکوت رئيس جمهور آمريکا در اين خصوص به‌شدت انتقاد کرد.
خانم عابدينی گفته است: «شوهر من هشت سال در زندان بدنام اوين به خاطر اين که اعتقاد مسيحی خود را انکار نمی‌کند، روزانه با تهديدها و سوءاستفاده‌های افراد تندرو مواجه می‌شود، اما رئيس جمهور من، باراک اوباما، هنوز حتی يک کلمه درباره او سخنی نگفته است.»
بيانيه همسر سعيد عابدينی افزوده است: «من از اين که پرزيدنت اوباما در پرونده وخيم نقض حقوق انسانی و مذهبی يک آمريکايی زندانی در ايران سکوت را انتخاب کرده عميقن نااميد شده‌ام.»
- وضعیت جسمانی کشیش سعید عابدینی در زندان
بر اساس گزارش دریافتی، ؛ کشیش سعید از خونریزی داخلی رنج می برد – که این خونریزی داخلی ناشی از ضرب و شتم های شدیدی است که او بخاطر ایمانش در زندان متحمل شده است.
بنا بر گفتۀ خانوادۀ سعید عابدینی در ایران بعد از اینکه کشیش سعید از انفرادی آزاد شد "روحیۀ خوبی" داشت و در اوایل تابستان بخاطر اینکه تحت مراقبت پزشکی قرار گرفت، سلامتی کشیش عابدینی در حال بهبودی بود .
بر اساس خبرهای منتشره کشیش سعید عابدینی در زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و برای اینکه ایمانش را انکار کند تحت فشار شدید قرار گرفت هر چند که او دست به چنین کاری نزد . همچنین مقامات قضایی  از ارائۀ مراقبت های پزشکی لازم برای درد شدید ناشی از ضربات وارده به شکم سعید عابدینی امتناع کردند و این باعث شد تا "ای سی ال جی" مرکز قانون و عدالت آمريکا که وکالت اين خانواده را بر عهده دارد دولت جمهوری اسلامی ایران را متهم به داشتن "رفتار غیر انسانی با زندانیان عقیدتی" کند. این سازمان همچنین ، در حال آماده سازی طرح های جدیدی برای برجسته سازی کلیساهای تحت جفا در سراسر دنیا و افشای کار متجاوزان حقوق بشر می باشد تا به تاریک ترین قسمتهای دنیا نوری بتاباند.
سعید عابدینی از نوکیشان مسیحی است که دارای تابعیت آمریکایی نیز می باشد ، وی سال گذشته در جریان سفری که «برای بازدید از خانواده و پیگیری تاسیس یک پرورشگاه» به ایران داشت،  بازداشت و به اتهام «تشکيل و راه‌اندازی کليسا‌های خانگی به قصد برهم زدن امنيت ملی» در دادگاهی به هشت سال زندان محکوم شد.

۱۳۹۲ شهریور ۵, سه‌شنبه

در هنگام رویارویی با مرگ کدامیک از آیات کتاب مقدس تسلی بخش شما خواهد بود ؟

عمانوئیل

یوحنا باب ۱۱
۲۵ عیسی گفت:« من قیامت و حیات هستم. کسی که بمن ایمان بیاورد حتی اگر بمیرد، حیات خواهد داشت ۲۶ و کسی که زنده باشد و به من ایمان بیآورد هرگز نخواهدمرد. آیا این را باور می کنی؟»

یوحنا باب ۱۴
عیسی یگانه راه به سوی خداست
۱ « دلهای شما مضطرب نشود. به خدا توکل نمائید، به من نیز ایمان داشته باشید. ۲ در خانۀ پدر من منزل های بسیاری هست. اگر چنین نبود، به شما می گفتم. من می روم تا مکانی برای شما آماده سازم ۳ پس از اینکه رفتم و مکانی برای شما آماده ساختم، دوباره میآیم و شما را پیش خود میبرم تا جائیکه من هستم شما نیز باشید.

قرنتیان اول باب ۱۴
۱۲ چون شما اشتیاق دارید صاحب عطایای روح باشید بکوشید بیشتر عطایائی را کسب کنید که باعث تقویت و پیشرفت کلیسا میباشد. ۱۳ بنابر این آنکسی که بزبان ها سخن می گوید باید دعا کند که قادر به ترجمه پیام خود باشد. ۱۴ زیرا اگر من بزبانها دعا کنم روح من مشغول دعاست ولی عقل من در آن نقشی ندارد ۱۵ پس چه کنم ؟ من با روح خود دعا می کنم و در عین حال با عقل و فهم خود نیز دعا خواهم کرد و بهمین طریق سرود حمد خواهم خواند یعنی با روح خود و با فکر خود نیز. ۱۶ در غیر این صورت اگر خدا را در روح سپاسگزاری می کنید ، آن کسی که دارای هدایای روح نیست چگونه به دعای سپاسگزاری شما آمین بگوید، زیرا او آنچه را که شما می گوئید نمیفهمد. ۱۷ قبول دارم که بطرز جالبی سپاسگزاری می کنید ، ولی اگر باعث تقویت دیگران نیست چه فایده ! ۱۸ خدا را شکر که من بیش از همۀ شما به زبان ها سخن می گویم ، ۱۹ اما در عبادت کلیسائی گفتن پنج کلمۀ با معنی را برای تعلیم دیگران ، از گفتن ده هزار کلمه به زبانی نامفهوم بهتر می دانم. ۲۰ ای برادران ، در عقل مانند کودکان نباشید ، اما نسبت به بدی و شرارت مثل یک نوزاد بمانید و د رعقل اشخاص بالغ باشید. ۲۱ در کتاب مقدس نوشته شده است : « خداوند می گوید که من به زبان های بیگانه و از لبان بیگانگان با این قوم سخن خواهم گفت و با وجود این آنها به من گوش نخواهند داد». ۲۲ طبق این کلام ، عطیۀ زبانها نشانه ای است برای بی ایمانان نه برای ایمان داران ، حال آن که نبوت برای ایمانداران است ، نه برای بی ایمانان . ۲۳ پس اگر تمام کلیسا جمع شوند و به زبان ها سخن بگویند و در همان وقت اشخاصی که بی اطلاع یا بی ایمان باشند به مجلس شما وارد شوند ، آیا آنها نخواهند گفت که همۀ شما دیوانه هستید ؟ ۲۴ اما اگر همۀ شما نبوت کنید و شخص تازه ایمان یا بی ایمان به مجلس شما داخل شود آنچه را او می شنود او را به گناهانش آگاه می سازد و بوسیله سخنانی که می شنود داوری میشود ۲۵ و اندیشه های پنهانی او فاش خواهد شد و بزانو در آمده خدا را پرستش خواهد کرد و اعتراف می کند که واقعأ خدا در میان شماست.
نظم و ترتیب در کلیسا
۲۶ ای برادران ، منظور من چیست ؟ مقصودم این است که وقتی دور هم جمع میشوید هر کس سرودی یا تعلیمی یا مکاشفه ای یا سخنی به زبان ها یا ترجمه زبان را داشته باشد ، همۀ این ها باید به منظور تقویت همه انجام شود. ۲۷ و اگر می خواهید به زبان ها سخن گوئید دو یا سه نفر بیشتر نباشد و یکی بعد از دیگری سخن بگوید و آن هم با ترجمه باشد. ۲۸ اگر ترجمه کننده ای در آنجا حاضر نباشد هیچکس نباید در مجلس کلیسا به زبانها صحبت کند مگر این که صحبت او بین او و خدا باشد. ۲۹ آن دو یا سه نفری که قرار است نبوت کنند صحبت نمایند ۳۰ و دیگران در بارۀ گفتار ایشان قضاوت کنند ، اما اگر مکاشفه ای بیکی از حاضران مجلس برسد آن کسی که مشغول سخن گفتن است ساکت شود. ۳۱ به این ترتیب شما می توانید یکی بعد از دیگری برای تعلیم و تقویت همه نبوت کنید ، ۳۲ زیرا عطیۀ نبوت باید تحت اختیار گویندۀ آن باشد ، ۳۳ چون خدا ، خدای هرج و مرج نیست بلکه خدای نظم و آرامش است. چنانکه در تمام کلیساهای مقدسین مرسوم است ۳۴ زنان باید در کلیسا ساکت بمانند زیرا اجازۀ سخن گفتن ندارند بلکه مطابق آنچه تورات نیز می گوید زنان باید مطیع باشند. ۳۵ اگر مایلند دربارۀ امری ، چیزی بدانند در منزل از شوهران خود بپرسند زیرا گفتگوی زنان در مجالس کلیسا شرم آور است. ۳۶ آیا گمان می کنید که پیام خدا از شما شروع شده است؟ و یا پیام او تنها بشما رسیده است ؟ ۳۷ اگر کسی خود را نبی بخواند یا دارای عطایای روحانی دیگر بداند باید تصدیق کند که آن چه را می نویسم دستور خداوند است ۳۸ و اگر کسی به این دستور بی اعتنائی کند نسبت باو نیز بی اعتنا خواهد شد. ۳۹ خلاصه ای برادران من ، مشتاق عطیۀ نبوت باشید و در عین حال گفتگو به زبان هارا منع نکنید ـ ۴۰ اما همه کارها باید باید با نظم و ترتیب انجام شود.

تسالونیکیان اول باب ۴
بازگشت مسیح
۱۳ ای برادران ، نمی خواهم در مورد آنانی که در گذشته اند بی اطلاع باشید ، مبادا مانند سایر مردم که هیچ امیدی به آینده ندارند غمگین باشید ، ۱۴ زیرا اگر ما معتقدیم که عیسی مرد و دوباره زنده شد ،همچنین ایمان داریم که خدا آنانی را که در ایمان به عیسی مرده اند همراه عیسی باز خواهد آورد. ۱۵ ما این را به حکم خدا به شما می گوئیم : آن کسانی از ما که تا روز آمدن خداوند زنده می مانند زودتر از مردگاه صعود نخواهند کرد. ۱۶ در همان موقع که فریاد فرمان الهی و صدای رئیس فرشتگان و بانگ شیپور شنیده می شود خود خداوند از آسمان به زیر خواهد آمد و اول کسانی که در ایمان به مسیح مرده اند خواهند برخاست ۱۷ و سپس آن کسانی که از میان ما زنده می مانند همراه با آنها در ابرها بالا برده خواهند شد تا در فضا باخداوند ملاقات نمایند و به این ترتیب ما همیشه با خداوند خواهیم بود. ۱۸ پس شما باید یکدیگر را با این کلمات تشویق کنید.

تعلیم کتاب مقدس در خصوص فروتنی و خدمت به دیگران چیست ؟

عمانوئیل

لوقا باب ۲۲
مباحثه دربارۀ بزرگی
۲۴ در میان شاگردان بحثی در گرفت که کدام یک در میان آنان از همه بزرگتر محسوب می شود. ۲۵ عیسی فرمود: «در میان ملل بیگانه، پادشاهان بر مردم حکمرانی می کنند و صاحبان قدرت «ولی نعمت» خوانده می شوند، ۲۶ اما شما این طور نباشید، بر عکس، بزرگترین شخص در میان شما باید به صورت کوچکترین درآید و رئیس باید مثل نوکر باشد، ۲۷ زیرا چه کسی بزرگتر است آن کسی که بر سر سفره می نشیند، یا آن نوکری که خدمت می کند؟ یقینا آن کسی که بر سر سفره می نشیند. با وجود این من در میان شما مثل یک خدمتگزار هستم.

یوحنا باب ۱۳
شستن پاهای شاگردان
۱ یک روز قبل از عید فصح بود. عیسی فهمید که ساعتش فرا رسیده است و میبایست این جهان را ترک کند و پیش پدر برود. او که همیشه متعلقان خود را در این جهان محبت می نمود، آنها را تا به آخر محبت کرد. ۲ وقت شام خوردن بود و شیطان قبلاً یهودای اسخر یوطی پسر شمعون را برانگیخته بود که عیسی را تسلیم نماید. ۳ عیسی که می دانست پدر همه چیز را به دست او سپرده و از جانب خدا آمده است و به سوی او می رود، ۴ از سر سفره برخاسته لباس خود را کنار گذاشت و حوله ای گرفته به کمر بست. ۵ بعد از آن در لگنی آب ریخت و شروع کرد به شستن پاهای شاگردان و خشک کردن آنها با حوله ای که به کمر بسته بود. ۶ وقتی نوبت به شمعون پطرس رسید او به عیسی گفت:« ای خداوند، آیا تو می خواهی پاهای مرا بشوئی ؟» ۷ عیسی در جواب گفت:« تو اکنون نمی فهمی من چه می کنم ولی بعداً خواهی فهمید.» ۸ پطرس گفت:« هرگز نمی گذارم پاهای مرا بشوئی .» عیسی به او گفت:« اگر تو را نشویم تو در من سهمی نخواهی داشت.» ۹ شمعون پطرس گفت:« پس ای خداوند، نه تنها پاهای مرا بلکه دستها و سرم را نیز بشو.» ۱۰ عیسی گفت:« کسی که غسل کرده است احتیاجی به شستشو ندارد بجز شستن پاهایش. او از سر تا پا تمیز است و شما پاک هستید، ولی نه همه.» ۱۱ چون او می دانست چه کسی او را تسلیم خواهد نمود، به همین دلیل گفت همۀ شما پاک نیستید. ۱۲ بعد از آنکه پاهای آنان را شست و لباس خود را پوشید و دوباره سر سفره نشست، از آنها پرسید:« آیا فهمی دید برای شما چه کردم؟ ۱۳ شما مرا استاد و خداوند خطاب می کنید و درست هم می گوئید زیرا که چنین هستم. ۱۴ پس اگر من که استاد و خداوند شما هستم پاهای شما را شسته ام شما هم باید پاهای یکدیگر را بشوئید. ۱۵ به شما نمونه ای دادم تا همانطور که من با شما رفتار کردم شما هم رفتار کنید. ۱۶ یقین بدانید که هیچ غلامی از ارباب خود و هیچ قاصدی از فرستندۀ خویش بزرگتر نیست. ۱۷ هر گاه اینرا فهمی دید، خوشا بحال شما اگر به آن عمل نمائید.

فیلیپیان باب ۲
۳ هیچ عملی را از روی همچشمی و خود خواهی انجام ندهید ، بلکه با فروتنی ، دیگران را از خود بهتر بدانید. ۴ به نفع دیگران فکر کنید و تنها در فکر خود نباشید. ۵ طرز تفکر شما در بارۀ زندگی باید مانند طرز تفکر مسیح عیسی باشد: ۶ اگر چه او از ازل دارای اولوهیت بود ولی این را غنیمت نشمرد که برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند، ۷ بلکه خود را از تمام مزایای آن محروم نموده بصورت یک غلام در آمد وشبیه انسان شد. ۸ چون او به شکل انسان در میان ما ظاهر گشت ، خود را پست تر ساخت و از روی اطاعت حاضر شد مرگ ـ حتی مرگ بر روی صلیب ـ را بپذیرد. ۹ از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را که مافوق جمیع نام ها است به او عطا فرمود. ۱۰ تا این که همۀ موجودات در آسمان و روی زمین و زیر زمین با شنیدن نام عیسی به زانو در آیند ۱۱ و همه برای جلال خدای پدر ، با زبان خود اعتراف کنند که عیسی مسیح ، خداوند است .

پطرس اول باب ۵
۵ به همین طریق شما که جوانتر هستید ، باید مطیع رهبران کلیسا باشید و همهً شما حوله فروتنی را به کمر بسته یکدیگر را خدمت کنید ، زیرا خدا مخالف متکبران است ، اما به فروتنان فیض می بخشد. ۶ پس در مقابل قدرت خدا فروتن باشید تا او شما را در وقت مناسب سرافراز نماید.

در هنگام ترس ، کدامیک از آیات کتاب مقدس باعث تسلی شما خواهد بود ؟

عمانوئیل


متی باب ۱۰
۲۸ از کسانی که جسم را می کشند ولی قادر به کشتن جان نیستند نترسید. از کسی بترسید که قادر است جسم و جان، هر دو را در دوزخ تباه سازد. ۲۹ آیا دو گنجشک به یک ریال فروخته نمی شود؟ با وجود این، بدون اجازه پدر آسمانی شما حتی یکی از آنها به زمین نخواهد افتاد. ۳۰ واما در مورد شما، حتی موهای سر شما شمرده است . ۳۱ پس نترسید، شما از گنجشکهای بیشمار بیشتر ارزش دارید.

مرقس باب ۴
آرامش توفان
۳۵ عصر همان روزعیسی به شاگردان فرمود:« به آن طرف دریا برویم .» ۳۶ پس آنها جمعیت را ترک کردند و او را با همان قایقی که در آن نشسته بود بردند و قایقهای دیگری هم همراه آنها بود . ۳۷ طوفان شدیدی برخاست و امواج بقایق میزد بطوریکه نزدیک بود قایق از آب پر شود . ۳۸ در این موقع عیسی در عقب قایق سر خود را روی بالشی گذارده و خوابیده بود، او را بیدار کردند و باو گفتند: « ای استاد، مگر در فکر ما نیستی؟ نزدیک است غرق شویم!» ۳۹ او برخاست و با پرخاش به باد فرمان داد و به دریا گفت « ساکت و آرام شو .» باد ایستاد و آرامش کامل برقرار شد . ۴۰ بعد عیسی بایشان فرمود: «چرا اینقدر ترسیده اید؟ آیا هنوز ایمان ندارید؟» ۴۱ آنها وحشت زده به یکدیگر می گفتند: «این کیست که حتی باد و دریا هم از او اطاعت می کنند؟»

تیموتائوس دوم باب ۱
۷ زیرا روحی که خدا به ما بخشیده است ما را ترسان نمی سازد ، بلکه روح او ما را از قدرت و محبت و خویشتنداری پر می کند.

عبرانیان باب ۱۳
۵ نگذارید عشق به پول حاکم زندگی شما باشد ، بلکه به آنچه دارید قانع باشید ، زیرا خدا فرموده است : « من هرگز شما را تنها نخواهم گذاشت و ترک نخواهم کرد. » ۶ پس ما می توانیم با اطمینان بگوئیم : « خدا مددکار من است ، من نخواهم ترسید. انسان چه می تواند به من بکند ؟ »

بررسی انجیل متی فصل 8 آیات 5 تا 13



و چون عیسی وارد کفرناحوم شد، یوز باشی ای نزد وی آمد و بدو التماس نموده، 6 گفت، ای خداوند، خادم من مفلوج در خانه خوابیده و به شدت متألم است. 7 عیسی بدو گفت، من آمده، او را شفا خواهم داد. 8 یوز باشی در جواب گفت، خداوندا، لایق آن نیام که زیر سقف من آیی. بلکه فقط سخنی بگو و خادم من صحت خواهد یافت. 9 زیرا که من نیز مردی زیر حکم هستم و سپاهیان را زیر دست خود دارم؛ چون به یکی گویم برو، میرود و به دیگری بیا، میآید و به غلام خود فلان کار را بکن، میکند. 10 عیسی چون این سخن را شنید، متعجب شده، به همراهان خود گفت، هرآینه به شما میگویم که چنین ایمانی در اسرائیل هم نیافتهام. 11 و به شما میگویم که بسا از مشرق و مغرب آمده، در ملکوت آسمان با ابراهیم و اسحاق و یعقوب خواهند نشست؛ 12 اما پسران ملکوت بیرون افکنده خواهند شد، در ظلمت خارجی جایی که گریه و فشار دندان باشد. 13 پس عیسی به یوز باشی گفت، برو، بر وفق ایمانت تو را عطا شود، که در ساعت خادم او صحت یافت.

عیسی مسیح وارد کفرناحوم می‌شد و یک افسر رومی به نزد او آمد. این افسر رومی 100 سرباز زیر نظر خود داشت.

این یوز باشی یا همان افسر رومی یک غیر یهودی بود و نه به طور حتم یک رومی! زیرا که هیرودیس آنتیپاس نظامیان خود را از هر قوم و نژادی استخدام می‌نمود و چون به استخدام روم درآمده بودند به آن‌ها لقب رومی داده می‌شد.

خادم این افسر رومی به علت بیماری مانند یک فلج در بستر بیماری افتاده بود و به شدت درد داشت.

طبق قانون برده‌داری صاحب برده در زمان بیماری برده می‌توانست او را از خانه بیرون کند! اما این افسر رومی این‌کار را نکرد و به نزد عیسی مسیح آمد برای دریافت شفا، نه برای خود بلکه برای برده‌اش!

عیسی مسیح در جواب درخواست افسر رومی گفت که من می‌آیم و او را شفا می‌دهم؛ اما افسر رومی خود را که فروتن کرده بود، فروتن‌تر ساخت و گفت: لایق آن نیام که زیر سقف من آیی!

طبق قانون یهود یک یهودی نمی‌توانست به خانۀ یک غیر یهودی برود و این مسئله را هم به سربازان رومی آموزش می‌دادند. پس افسر رومی به خوبی می‌دانست که عیسی مسیح طبق قانون یهود نمی‌تواند به خانۀ او بیاید.

افسر رومی چقدر هشیارانه عمل می‌کند و با چه ادبیات زیبایی این را اعلام می‌کند که عیسی مسیح طبق قانون شریعت نمی‌تواند به خانۀ او بیاید.

پس چه کار باید کرد؟ او به سلسله‌مراتب نظامی خوب آشنا بود و صاحبان قدرت و اقتدار آن‌ها را می‌دانست پس به عیسی مسیح گفت: «فقط سخنی بگو و خادم من صحت خواهد یافت!» من خودم هم سربازها و غلامانی دارم که تحت امر من هستند!

در آیه 10 عیسی مسیح چرا تعجب کرد؟ نجات اول برای قوم یهود بود و بعد برای غیر یهودی‌ها. عیسی مسیح از این متعجب شد که یک غیر یهودی با ایمانی از او درخواست می‌کند که مردم قوم برگزیدۀ خدا به آن پی نبرده بودند!

نقطه قوت ایمان افسر رومی چه بود؟ بعضی از مفسرین بر این باور هستند که افسر رومی به این پی برده بود که عیسی مسیح از راه دور هم می‌تواند شفا دهد که این تفسیر کمی ضعیف هست.

اما برخی دیگر از مفسران بر این باور هستند که نقطه قوت ایمان افسر رومی، پی بردن به قدرت و اقتدار مسیح بود.
افسر رومی پی برده بود که شفا تحت فرمان عیسی مسیح است.

آیات 11 و 12 به قوم یهود اشاره دارد و این به دان معنی نیست که یهودی‌ها نجات نخواهند یافت و غیر یهودی‌ها در ملکوت خداخواهند بود! در آیه 12 اصطلاح «فشار دندان» به شریران دلالت دارد که بر عادلان خشمگین هستند.

هرکسی که تحت اراده و خواست خدا زندگی نکند وارد ملکوت خدا نخواهد شد. نژاد و قومیت هم هیچ تاثیری بر نجات کسی ندارد.
در آیه 13 هم عیسی مسیح به این موضوع اشاره می‌کند و می‌فرماید: «بر وفق ایمانت تو را عطا شود» نه بر وفق قومیت و یا نژادت!

امروز هم عیسی مسیح همان خدای ازلی است، خدایی که نه پیر شده و نه از قدرت او کاسته شده، او خدایی است که با کلامی آسمان و زمین را خلق کرد. امروز تنها کافی ست که کلامی بگوید و ما را شفا دهد.

بدون شک اگر ارادۀ خدا باشد و کلامی بگوید شفا جاری خواهد شد.

در آخر سخنی دارم باکسانی که بر این باور هستند که چون از فلان کلیسا هستند و یا چون پیرو فلان الهی دان هستند و یا اینکه چون مسیحی هستند در ملکوت خداخواهند بود، باید عرض کنم که برادر و یا خواهرم هیچ پاپی و هیچ الهی دانی و هیچ کشیشی باعث نجات شما نخواهد شد.

هر کسی که ارادۀ خدا را در زندگی خودش و نه دیگران عملی کند، نجات خواهد یافت. (انجیل متی فصل 7 آیه 21 نه هر که مرا، خداوند، خداوند، گوید داخل ملکوت آسمان گردد، بلکه آنکه ارادۀ پدر مرا که در آسمان است بجا آورد.)

فیض و برکات خداوند همراه با شما باد. آمین

رادیو ترسایان

آیا کلیسای کاتولیک رومی به عهد عتیق کتاب هایی افزوده اند؟

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

به منظور مقابله با نهضت نوپای پروتستان، کلیسای کاتولیک رومی کتاب هایی را تحت عنوان آپوکریفا در سال 1546 میلادی به عهد عتیق افزودند. این کتاب ها در کتاب مقدس پروتستان ها یافت نمی شود و در مجموعه کتاب های عهد عتیق به زبان عبری قرار ندارند. از همان ابتدا نهضت پروتستان با مجموعه کتاب های آپوکریفا به دلایلی مخالفت کرد:

یک. این کتاب ها ادعا نمی کنند که از سوی خدا الهام شده اند. حتی یهودیان هم چنین اعتقادی ندارند.
دو. کتاب های آپوکریفا توسط پیامبران نوشته نشده اند.
سه. شواهد تاریخی، معجزاتی را که در این کتاب ها بدان ها اشاره شده، تایید نکرده اند.
چهار. دارای تعالیم غلط و نادرست می باشند.
پنج. مسیح هرگز از کتاب های آپوکریفا یاد نکرد (متی فصل پنجم آیات هفدهم و هجدهم). در دوران مسیح، 39 کتاب عهد عتیق شهرت داشت و به طور منظم و مرتب تعلیم داده می شد و در کنیسه ها قرائت می گردید. عهد عتیق در میان توده مردم به عنوان "کلام خدا" مورد توجه و احترام بود. عیسی مسیح چندین بار شخصا از عهد عتیق به عنوان "کلام خدا" یاد کرد (لوقا فصل بیست و چهارم آیه بیست و هفتم).

شش. عهد جدید این کتاب ها را مورد تایید قرار نداد.
هفت. پدران کلیسا، اعتبار الهی و الهیاتی مجموعه کتاب های آپوکریفا را رد نمودند.
هشت. نهضت پروتستان مانند یهودیان و کلیسای اولیه، بی درنگ اعتبار کتاب های مذکور را به عنوان بخشی از کلام خدا رد کردند. پروتستان ها نهضت خود را بر اساس کلام الهامی خدا بنیاد نهاد.
نه. کلیسای کاتولیک رومی به جای مشورت با روح القدس و پذیرش آثار رسولان و پیامبران، کتاب های آپوکریفا را به رسمیت شناخت.

آپوکریفا به مجموعه دوازده کتابی اطلاق می شود که در کتاب مقدس کاتولیک ها بین عهد عتیق و عهد جدید قرار دارند. این کتاب ها در فاصله اول تا سوم قبل از میلاد تدوین شده اند که نویسندگان اکثر آن ها دقیقا معلوم نیست. کتاب های آپوکریفا پس از دوران نبوت عهد عتیق و زمانی که پیشگویی ها و الهام های مستقیم الهی به پایان رسیده بود، نوشته شده اند. کتاب های مذکور عبارتند از:
اول اسدراس (تلفظ یونانی عزرا)، دوم اسدراس، طوبیت (سرگذشت عجیب و ماجراجویانه عاشقانه ای است که فاقد هرگونه ارزش تاریخی است)، تاریخ شوشن، حکمت سلیمان، بروخ، دعای منسی، اول مکابی ها، دوم مکابی ها، سرود سه پسر مقدس، حکایت سوزانا، حکایت بل و اژدها.

بازداشت سه تن از مسیحیان توسط ماموران امنیتی در کرج

ماموران امن.یتی طی اقدامی خودسر سه تن از مسیحیان که دو نفر آنان از نوکیشان مسیحی فارسی زبان بودند را بدون هیچ دلیل و اتهامی بازداشت کردند. بازداشت بی دلیل این افراد و رشد محکومیت زندانیان مسیحی از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی نشان از وخامت شرایط برای جامعه مسیحیان ایرانی می باشد.
به نقل از گزارشگران « محبت نیوز »، روز چهارشنبه مورخ سی ام مردادماه 1392 برابر با ( 21 آگوست 2013) ماموران امنیتی طی اقدامی سه تن از مسیحیان که دو نفر این افراد از نوکیشان مسیحی فارسی زبان می باشند را در شهرستان کرج بازداشت نمودند .
اسامی این سه تن عبارتند از : "مسعود میرزایی" از نوکیشان مسیحی ساکن کرج ، "سوادا آغاسر" از مسیحیان ارامنه ساکن تهران و همچنین بازداشت مجدد "ابراهیم فیروزی" ساکن رباط کریم .
بنا بر این گزارش، در ساعت سه بعداظهر تاریخ فوق "ابراهیم فیروزی" و "سوادا آغاسر " که به جهت ملاقات و دیدار با "مسعود میرزایی" در دفتر کار ( شرکت بیمه ) ایشان در کرج گردهم آمده بودند، با ورود نابهنگام تنی چند از ماموران امنیتی لباس شخصی هر سه نفر آنان بازداشت شدند .
ماموران لباس شخصی پس از بازداشت این افراد، آنان را به مکان نامعلومی انتقال دادند که تا لحظه انتشار این خبر از محل نگهداری این افراد اطلاع دقیقی در دست نیست .
تاکنون از علت و یا  دلیل بازداشت خودسرانه این افراد توسط ماموران امنیتی نیز گزارشی منتشر نشده است .
گفته می شود طی روزهای گذشته فقط "مسعود میرزایی" و "سوادا آغاسر" اجازه یافتند تا در تماس تلفنی کوتاه خبر سلامتی خود را به خانواده هایشان اطلاع دهند .
همچنین ماموران امنیتی لباس شخصی پس از بازداشت این سه تن به منزل شخصی " مسعود میرزایی" رفته و ضمن تفتیش و بازرسی خانه ایشان برخی از وسایل شخصی نامبرده از جمله کامپیوتر وی را ضبط و با خود بردند .
در پی این رویداد منابع مطلع به « محبت نیوز» گفته اند؛ " ابراهیم" بر اساس گفته خود، بابت حکم یکسال حبس و دو سال تبعید که اخیرن از سوی دادگاه انقلاب به آن محکوم شد قرار بود تا در روز شنبه این هفته خود را به مقامات قضایی معرفی کند که بر همین اساس علت مراجعه " ابراهیم" و "سوادا " به دفتر کار "مسعود" در کرج در واقع فقط یک برنامه دیدار و خداحافظی دوستانه با " ابراهیم " بود.
اکنون با بازداشت مجدد "ابراهیم فیروزی" وی تاکنون تماسی با خانواده خود نداشته و از وضعیت جسمی و محل نگهداری ایشان اطلاعی در دست نیست، که این موضوع با توجه به سوابق و محکومیت اخیر ایشان باعث ایجاد موجی از نگرانی در بین خانواده و دوستان وی شده است .
لازم به ذکر است نوکیش مسیحی " ابراهیم فیروزی " تاکنون بدفعات از سوی ماموران امنیتی به اتهام تبلیغ و بشارت مسیحیت بازداشت شده است ، این فعال مسیحی در آخرین مرحله نیز از سوی دادگاه انقلاب شهرستان رباط کریم به اتهام " تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی »، «راه اندازی و هدایت تشکل انحرافی تبشیر مسیحیت» ، «ارتباط با عناصر ضد انقلاب خارج نشین و شبکه های ضد انقلاب خارجی» و راه اندازی سایت مسیحی، به یکسال حبس و دو سال تبعید به شهرستان سرباز واقع در استان سیستان و بلوچستان از استانهای محروم کشور محکوم شده است .
گفتنی است "سوادا آغاسر" از مسیحیان ارامنه پیرو کلیسای گریگوری است که پیش از این منزل ایشان نیز در ارتباط با پرونده یکی دیگر از نوکیشان مسیحی بنام "مصطفی بردبار" از سوی ماموران امنیتی لباس شخصی مورد بازرسی قرار گرفت، ماموران ضمن تفتیش منزل برخی از وسایل شخصی وی را نیز ضبط و با خود بردند .
لازم به ذکر است « مصطفی بردبار » در جریان یورش ماموران امنیتی که در - كریسمس- و سال نو میلادی 2013 که منجر به بازداشت موقت حدود 50 تن از نوکیشان مسیحی فارسی زبان شد نامبرده نیز بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به تحمل ده سال زندان محکوم گردید .
بی شک بازداشت خودسرانه و بی دلیل این سه جوان مسیحی در کرج و رشد محکومیت زندان و حتی تبعید برای برخی از نوکیشان مسیحی که طی هفته های گذشته از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی شاهد آن بودیم نشان از وخامت شرایط برای جامعه مسیحیان ایرانی می باشد.
آنچه که مسلم است برخورد و تداوم روند ادامه فشارها بر کلیساها و بویژه جامعه نوکیشان مسیحی فارسی زبان را باید مصداق بارز نقض نظام مند و گسترده حقوق بشر دانست، پیش از این نیز کمیسیون آزادی بین المللی مذهب، در گزارش سالانه خود ایران را از جمله کشورهای ناقض «جدی» آزادی‌های دینی دانسته و هشدار داده که این شرایط در ایران رو به وخامت است.
فشار بر جامعه مسیحیان فارسی زبان ایران طی سالهای گذشته و بعد از هشدارهای رهبران جمهوری اسلامی پیرامون رشد کلیساهای خانگی روندی شتابان داشته است.

چرا پولس فرمان داد که زنان در جلسات کلیسایی ساکت باشند؟ آیا کتاب مقدس برای خدمات کلیسایی زنان، محدودیت قائل شده است؟

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

این روزها موضوع خدمت موعظه و شبانی زنان در کلیسا جنجالیترین و بحثانگیزترین موضوع روز میباشد. در نتیجه خیلی مهم است درک کنیم که این موضوع در مورد ضدیت مردان با زنان نیست. از یک طرف زنانی را میبینیم که معتقدند زنان نباید در مقام شبانی خدمت کنند، چرا که کتابمقدس محدودیت هائی در این باره قائل است. و از طرف دیگر مردانی هستند که معتقدند زنان میتوانند موعظه کنند و هیچ محدودیتی برای خدمت آنان وجود ندارد. پس، بحث این نیست که مردان برتری جنسی دارند و زنان باید مورد تبعیض واقع شوند. بلکه موضوع اصلی بحث، تفسیر کلام خدا است.
قبل از پرداختن به جزئیات فرمان پولس، ابتدا باید نکاتی را در نظر گرفت:

یک. زن و مرد، هر دو را خدا به صورت خود آفرید. نه مرد بیشتر شبیه خداست و نه زن. از همان ابتدای خلقت می بینیم که کتاب مقدس، هم مرد و هم زن را در اوج خلقت خدا قرار می دهد. در نتیجه، به هیچ یک ارزشی کم تر از دیگری داده نمی شود. ما شبیه خدا آفریده شده ایم، یعنی از بسیاری از خصوصیات و عواطف خدا برخورداریم. ما هرگز کاملا مانند خدا نخواهیم شد، چون او خالق ما و برتر از ما است. بزرگ ترین امید ما این است که بتوانیم خصوصیات او را منعکس سازیم. خصوصیاتی نظیر محبت، صبر، بخشش، مهربانی و وفاداری.
دو. آفرینش حوا از دنده آدم، به مفهوم تساوی و همبستگی زن و مرد است. هر دوی آن ها محتاج یکدیگرند و همدیگر را تکمیل می کنند و هر کدام از آن ها به صورت خدا آفریده شده اند (پیدایش فصل اول آیه بیست و هفتم).
سه. زن و مرد توسط یک خدا در مسیح نجات می یابند:"دیگر فرقی نمی کند که یهودی باشیم یا غیر یهودی، برده باشیم یا آزاد، مرد باشیم یا زن، زیرا همه ما مسیحیان در عیسی مسیح یکی هستیم و اکنون از آن مسیح شده ایم" (غلاطیان فصل سوم آیه بیست و هشتم). در دوران باستان، مردان یهودی هر روز در دعای صبحگاهی چنین دعا می کردند:"خداوندا، تو را شکر می کنم که غیر یهودی، برده و زن نیستم". البته چنین دعایی در کتاب مقدس تعلیم داده نشده است. این دعا محصول دیدگاه مردسالاری است. ایمان به مسیح، ورای این تمایزات است. همه ایمانداران مسیحی، در مسیح برابر هستند.
چهار. در کتاب مقدس، عطایای روحانی مانند معجزات، قدرت شفای بیماران، بیان حکمت، نبوت (یعنی اعلان پیغام های خداوند را به کلیسا)، ترجمه زبان های روح القدس، خدمت کردن به دیگران، تعلیم دادن، موعظه کلام خدا، مدیریت، تسلی و خدمت به افسردگان، کمک به دیگران از طریق دارایی شخصی... ویژگی جنسیتی ندارند. این عطایا برای زنان و مردان یکسان و مشابه است.
پنج. خداوند از طریق بخشیدن این عطایا به زنان، کلیسا را به فراوانی برکت می دهد.
شش. به فعالیت روحانی زنان در کتاب مقدس توجه کنید:
مریم، خواهر موسی، نبیه بود و خدمت موسیقی پرستشی را نیز شروع کرد (خروج فصل پانزدهم آیه بیستم). خداوند در کتاب میکاء فصل ششم آیه چهارم می فرماید:"موسی، هارون و مریم را فرستادم تا شما را هدایت کنند".
دبوره، داور بود (داوران فصل چهارم، آیه چهارم). به عبارت دیگر، او رهبری ملت یهود را به عهده داشت. خدا او را برگزید تا قوم اسرائیل را رهبری کند. خدا می تواند هر شخصی را برای رهبری کلیسا انتخاب کند: زن، مرد، پیر، جوان. نگذارید تعصبات شما مانع از این شود که کسانی شما را رهبری کنند که خدا برای این کار انتخاب کرده است.
حلده، نبیه بود (دوم تواریخ فصل سی و چهارم آیه بیست و دوم). یوشیا، پادشاه یهودا، مردانی را نزد حلده فرستاد تا نظر خداوند را بدانند.
آنا، نبیه بود (لوقا فصل دوم آیه سی و ششم).
پرسکلا، معلم کتاب مقدس بود (اعمال رسولان فصل هجدهم آیه بیست و ششم)
فیبی، خادم جدی و بسیار فعال کلیسا (رومیان فصل شانزدهم آیه اول). این گواه بر این امر است که زنان نقش مهمی در کلیسای اولیه داشتند.
فیلیپس، چهار دختر داشت و خدا به آن ها این عطا را داده بود که بتوانند نبوت و پیشگویی کنند (اعمال رسولان فصل بیست و یکم آیه نهم).
بنابراین، زنان می توانند در کلیسا فعال باشند. در اعمال فصل دوم آیات هفدهم و هجدهم می خوانیم که خدا فرمود:"مردم را از روح خود پر خواهم کرد تا پسران و دختران نبوت کنند. چه مرد و چه زن را از روح خود پر خواهم کرد و ایشان نبوت نموده، از جانب من سخن خواهند گفت."
هم چنین مسیح، بعد از قیام از مردگان، ابتدا به مریم مجدلیه ظاهر شد و به او ماموریت داد تا پیغام او را به شاگردان برساند. به عبارت دیگر، اولین مبشر بعد از رستاخیز عیسی، یک زن بود.
با این توصیف، چرا پولس گفت که زنان در کلیسا ساکت باشند؟ (اول تیموتاوس فصل دوم آیات یازدهم و دوازدهم)
برای درک این آیات، باید به موقعیتی که پولس و تیموتاوس در آن خدمت می کردند، پی ببریم.
در فرهنگ یهودی حاکم بر قرن اول میلادی، زنان اجازه تحصیل نداشتند. مذهب و در واقع خشکه ‌مقدسی در زمان عیسی و قرن اول میلادی، باعث شده بود که زنان دارای منزلتی پست و حقیر باشند، به‌ طوری که حتی از شرکت در پرستش عمومی نیز محروم بودند و آشکارا گفته می‌شد که زنان قادر به آموختن امور روحانی نیستند و شایسته نیست به آنها تعلیم داده شود. این نوع نگرش معلمین مذهبی یهود به‌خوبی در گفتۀ العاذر ابن ازریا نمایان است:"اگر مردی به دختر خود شریعت را تعلیم دهد، انگار به او هرزگی یاد داده است".
اما وقتی پولس به زنان می گوید که در سکوت و با اطاعت کامل تعلیم بگیرند، او فرصت جدیدی را در اختیار آن ها می گذارد. بعضیها گفتههای پولس را اینگونه تعبیر میکنند که پولس زنان را از تعلیم منع نموده زیرا در قرن اول، زنان عمدتا فاقد تحصیلات بودند. اما اول تیموتاوس فصل دوم آیات یازدهم تا چهاردهم، هرگز صحبت از شرایط تحصیلی نمیکند. اگر تحصیلات تنها معیار خدمت بود، اکثر شاگردان مسیح واجد شرایط برای خدمت نمیشدند! واقعیت چنین بود که کلیسای افسس (محل خدمت تیموتاوس) در مواجهه با معلمین دروغین دچار مشکل خاصی شده بود. ظاهرا، زنان خیلی در معرض تعالیم این معلمین قرار داشتند (دوم تیموتاوس فصل سوم آیات اول تا نهم). علت آن این بود که زنان هنوز دانش کافی از کتاب مقدس نداشتند تا بتوانند مدعیان دروغین را تشخیص دهند. در نتیجه پولس به تیموتاوس می گوید که زنانی را که هنوز در ایمان رشد کافی نکرده اند، به سمت رهبری هدایت نکند (دوم تیموتاوس فصل پنجم آیه بیست و دوم).
پولس اعتقاد نداشت که زنان هرگز به مردان تعلیم بدهند. همکار قابل تحسین پولس، پرسکلا، واعظ بزرگی همچون اپلس را تعلیم داد (اعمال رسولان فصل هجدهم آیات بیست و چهارم تا بیست و ششم). به علاوه پولس در نامه هایش از زنان دیگری نام می برد که مسئولیتی را در کلیسا عهده دار بودند. بنابراین، پولس فقط زنان "کلیسای افسس" را از تعلیم دادن منع می کند، و نه همه زنان را. به عبارت دیگر، مقصود پولس از سکوت زنان، منع خدمات کلیسایی زنان نیست. او زن سالاری و بی نظمی را در جلسات کلیسا محکوم می کند (فصل دوم آیه دوازدهم). به نظر می رسد که زنان به هنگام موعظه، از واعظ با صدای بلند انتقاد کرده و از تعالیم غلط معلمان دروغین حمایت می کردند. لذا، همان طور که پیشتر اشاره شد، پولس زنان "کلیسای افسس" را تشویق می کند که در سکوت و اطاعت کامل تعلیم صحیح را بیاموزند و بدین ترتیب، بتوانند از فرصت هایی که خداوند در آینده به آن ها می بخشد، به درستی استفاده کنند.


مطالعه کتاب مقدس 






۱۳۹۲ شهریور ۴, دوشنبه

اگر تعمید یحیی صرفا به منظور توبه از گناهان بود، چرا عیسی تعمید آب گرفت؟

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

عیسی حدود شصت مایل از جلیل تا رود اردن راه پیمود تا توسط یحیی تعمید یابد. این امر اشاره به اهمیتی دارد که او برای این مراسم قائل بود و باید به اهمیت تعمید برای پیروان او امروزه تاکید نمود. بزرگ ترین پیامبران مانند اشعیاء، ارمیا، و حزقیال به گناهان و نیاز خود به توبه اعتراف کردند، اما عیسی لازم نبود به گناهی اعتراف کند، چون او بی گناه بود. گرچه تعمید عیسی غیر ضروری بود، اما او به دلایل زیر تن به این کار داد:
یک. رسالت عیسی این بود که شبیه انسان شود و با تعمید خود، مرگ و رستاخیزش را که برای نجات ما در آینده نزدیک در شرف وقوع بود، به تصویر کشید. او انسان کامل بود که نیازی به تعمید برای رفع گناه نداشت، اما با وجود این، تعمید گرفت تا نشان دهد که گناهان ما را بر خواهد داشت.
دو. تعمید عیسی، شروع خدمت علنی او بود.
سه.لحظاتی بعد از تعمید مسیح، خدا او را پسر خود اعلان نمود و روح القدس را مثل یک کبوتر بر او فرستاد. ظاهر شدن روح القدس به شکل کبوتر، نشان داد که خدا از کاری که عیسی می کرد، خشنود است. وقتی خدا گفت که این پسر محبوب من است، صرفا می خواست این واقعیت را مورد تاکید قرار دهد که انسانیت عیسی به هیچ وجه از الوهیت او نمی کاست. مسیح خدا/انسان بود، اما نه به این معنی که نیمی خدا و نیمی انسان باشد. او خدای کامل بود، یعنی صد در صد خدا بود و در عین حال انسان کامل بود، یعنی صد در صد انسان بود.
چهار. مسیح با تعمید خود، رسالت یحیی را تایید کرد.
پنج. تعمید مسیح نشان داد که او خود را در زمره مردم عامه مردم قرار می داد، نه در زمره رهبران مذهبی یهود که فقط تماشاگر تعمید مردم بودند و صرفا به انتقاد و عیب جویی می پرداختند.

تصویری از رود اردن، مکانی که یحیی تعمید دهنده عیسی مسیح را تعمید داد

چرا پولس رسول برای محکوم کردن از جمله "خدا او را لعنت کند" استفاده کرد؟ (غلاطیان فصل اول آیات هشتم و نهم)

دفاعیات مسیحی

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

هر مطلب را باید در چارچوب خودش خواند. این مهم ترین کار در درک کتاب مقدس است. اکثر جملات (آیه ها) کتاب مقدس فقط در ارتباط با جملات قبلی و بعدی معنی پیدا می کنند. مهم ترین سئوال این است که موضوع بحث چیست؟ یا به عبارت ساده تر: نویسنده چه می گوید؟ این سئوالی است که باید در مورد هر جمله و هر پاراگراف بارها و بارها مطرح کرد. در واقع باید بکوشیم مسیر فکری نویسنده را دنبال کنیم. باید بپرسیم که نویسنده چه می گوید و چرا این مطلب را درست در این قسمت بیان می کند، و حالا که این را گفت، بعد چه می گوید؟
علت نگارش رساله غلاطیه این است که پولس شنیده بود عده ای به کلیسا (کلیساهای) منطقه غلاطیه (واقع در ترکیه امروزی) که به دست او تاسیس شده بود، رفته اند و می کوشند ایمانداران را از تعلیمی که او داده است، منحرف سازند. تصور بر این است که آن ها مسیحیان یهودی بوده اند که می خواستند انجیل مسیح را با شریعت موسی تلفیق کنند. این مسیحیان یهودی نژاد اعتقاد داشتند که مسیحیان غیر یهودی، برای آن که ایمانداران خوبی باشند، باید اول یهودیان خوبی گردند، یعنی مراسم شریعت یهود را نگاه دارند. این مراسم شامل ختنه مردان، رعایت روزها و خوردن خوراکی های خاصی می شد. مسیحیان یهودی نژاد تعلیم می دادند که نجات از طریق اعمال یعنی اجرای تشریفات شریعت حاصل می گردد. این تعلیم بر خلاف تعلیمات پولس بود که می گفت نجات از طریق ایمان به مسیح به دست می آید. شریعت گراها نه فقط پولس را قبول نداشتند، بلکه برای او حق تعلیم دادن نیز قائل نبودند. بنابراین، پولس به هنگام نوشتن رساله غلاطیان، دو هدف را در نظر داشت: نخست، او می بایست از اصالت رسالت خود یا از حق تعلیم دادن خود دفاع کند (فصل های اول و دوم رساله غلاطیان). دوم می بایست از پیام انجیلی که تعلیم می داد، دفاع کند (فصل های سوم و چهارم). لذا پولس می بایست به ایمانداران غلاطیه ثابت کند که اعمال شریعت برای نجات لازم نیست. به عنوان مثال، پولس سنت ختنه را محکوم نمی کند، بلکه تعلیم شریعت گراها را محکوم می کند که می خواستند ختنه را شرط نجات از قلمرو گناه بگردانند. پولس برای این منظور اظهار می دارد که ابراهیم سال ها قبل از حکم ختنه، توسط ایمانش به خدا، عادل شمرده شد. در نتیجه، ختنه چیزی جز علامت و نشان عدالت نبود. به عبارت دیگر، قبل از ختنه فیزیکی، قلب ابراهیم ختنه روحانی شد که تجربه ای است درونی بر قطع ریشه گناه از وجود انسان و جدایی از دنیا و آنچه که خلاف پیروی از خدا است. از آن جا که ابراهیم پیش از مختون شدن فیزیکی، عادل شمرده شده بود، او را می توان پدر همه نامختون ها (کسانی که سنت ختنه را انجام نداده اند) یعنی غیر یهودیان به حساب آورد که همان نوع ایمان را دارا هستند. اما چون ابراهیم سال ها بعد مختون شد، پدر روحانی همه مختونان یعنی یهودیانی است که ایمانی نظیر او دارند. در حالی که شریعت گراها که مدعی پیروی از مسیح بودند، منکر این حقیقت می شدند که کار مسیح روی صلیب برای نجات انسان ها کفایت می کند.
کاری که شریعت گراها می کردند، به قدری بد بود که پولس برای محکوم کردن عمل آن ها، از جمله شدیداللحنی استفاده می کند:"اگر کسی بخواهد راه دیگری برای نجات به شما معرفی کند، به غیر از آن راهی که ما به شما اعلام کردیم، خدا او را لعنت کند، حتی اگر این شخص من باشم. اگر فرشته ای نیز از آسمان فرود آید و شما را به سوی راه دیگری هدایت کند، لعنت خدا بر او باد" (غلاطیان فصل اول آیات هشتم و نهم).
پولس می گوید حتی اگر فرشته ای از آسمان هم بیاید و پیام دیگری را موعظه کند، لعنت ابدی بر او باد. قطعا چنین فرشته ای از جانب خدا نیست. این پاسخی است مناسب به پیک جهنم. جالب است که پولس لعنت را شامل حال خود هم می کند. حقیقت انجیل هرگز تغییر نمی کند. لحن پولس تند و قاطع است، چون این مساله مرگ روحانی و زندگی روحانی می باشد و با ابدیت انسان سرو کار دارد.