۱۳۹۵ تیر ۲۱, دوشنبه

* بالاخره يكي هست : گاهي ما ايمانداران (حداقل خودِ من) اينقدر مغموم و نااميد مي شويم كه ظاهرا جز همان شكرگزاري هاي روزانه و بعضا تكراري چيز يا دليلِ خاصي براي تشكر از خداوند در فكرمون نمي گنجه! امروز اين آيه مثل يه جرقه ديد من رو نسبت به اين نوع طرز نگاه تغيير داد. “خداوند را سپاس می‌گویم، او درخواست کمک مرا شنیده است. خداوند قوّت و سپر من است. من بر او توکّل می‌کنم. او مرا یاری می‌کند و خوشحال می‌ سازد، او را با سرودهای شادی سپاس می‌خوانم.” مزامیر ٢٨ خداوند درخواست و نيازي رو كه من نزدش اعلام كردم ((شنيده))! آيا اين براي من و شما كافي نيست كه قادر هستي بخش، يگانه قدرت مطلق جهان صداي تو رو ((شخصا)) شنيده؟! با اينكه هنوز نتونستم قدرت و مفهوم اين آيه رو كاملاً درك كنم و با اينكه هنوز احساس مي كنم از خواسته قلبم بسيار دورم اما انگيزه اي شد تا يكبار ديگه با دليلي قاطع و محكمتر با اميدي معنادارتر خداوندم رو شكر بگم چون ... خداوند امروز درخواست كمك من را شنيده است! بالاخره يكي صداي منو مي شنوه. آمين (مانی محمدی)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر