"دفاعیات مسیحی"
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
یکی از پر فروش ترین کتاب ها در کشورهای اسلامی "انجیل برنابا" است. مسلمانان معتقدند که "انجیل برنابا" تنها انجیل اصلی و واقعی است که از تحریف و دستکاری مصون مانده است. ایده اصلی این کتاب آن است که مسیح خدا نیست و بر صلیب نمرد. به جای او یهودای اسخریوطی مصلوب شد.
"سوزان حنیف" در کتاب "آنچه همه باید درباره اسلام و مسلمانان بدانند" می گوید:" مطالعه انجیل برنابا برای هر جوینده حقیقت ضروری است." حنیف و هم چنین مسلمانان مدعی اند که حقایق مهمی درباره خدا و مسیح در این انجیل وجود دارد.
آیا "انجیل برنابا" انجیلی متعلق به قرن اول و نویسنده آن یکی از شاگردان مسیح بوده است؟
پیشینه کتاب
"انجیل برنابا" نخستین بار در سال 1709 در هلند یافت شد. این نسخه به زبان ایتالیایی بود با زیر نویس ضعیف عربی. منبع این انجیل ناشناخته است. نسخه مذکور پس از آن که میان پادشاهان و شاهزاده های اروپایی دست به دست شد به وین رسید. هم اکنون این نسخه در موزه امپریال وین (پایتخت اتریش) نگه داری می شود.
در سال 1734 "جرج سیل" قرآن را از عربی به انگلیسی ترجمه کرد. او در مقدمه اش به نسخه اسپانیولی انجیل برنابا اشاره نمود. اگرچه نسخه اسپانیولی آن یافت نشده، اما آنچه درباره این نسخه می دانیم، همان اطلاعاتی است که "جرج سیل" نوشته است. او می گوید که انجیل برنابا از زبان ایتالیایی به زبان اسپانیولی توسط یک مسلمان به نام "مصطفی آراندا" (یا اهل "آراند") ترجمه شد ("آراندا" نام شهری در اسپانیا است). او می افزاید مسلمانان ادعا می کنند هنگامی که پاپ سیکتوس پنجم (1585- 1590 میلادی) چرت می زد، نسخه ایتالیایی انجیل برنابا توسط یک راهب به نام "مارینو" از کتابخانه سرقت شد.
راهب بعد از خواندن این انجیل به دین اسلام گروید. از آن زمان به بعد مسلمانان بر این باورند که تنها نسخه اصلی انجیل همان است که راهب مسیحی سرقت کرد! این ادعا توسط مورخان قرن شانزدهم و تاریخ کلیسای کاتولیک ثبت و تایید نشده است. هم چنین سند یا مدارکی دال بر آن که کلیسای کاتولیک درخواست بازگرداندن انجیل مسروقه برنابا را از پادشاهان و شاهزاده های اروپایی نموده باشد، وجود ندارد.
در سال 1907 "لورا و لانسیدل رگ" برای اولین بار انجیل برنابا را به انگلیسی ترجمه کردند و با 70 صفحه مقدمه به چاپ رساندند. مترجم های انگلیسی در مقدمه شرح دادند که کارشناسان به چه دلایلی این اثر را جعلی و متعلق به قرون وسطی می دانند. بعدها که انجیل برنابا به عربی، اردو و سایر زبان ها ترجمه گردید، مقدمه مترجم های انگلیسی حذف شد.
در سال 1973 ترجمه انگلیسی لورا و لانسیدل رگ در پاکستان تجدید چاپ شد که فاقد آن مقدمه 70 صفحه ای بود.
در سال 1973 ترجمه انگلیسی لورا و لانسیدل رگ در پاکستان تجدید چاپ شد که فاقد آن مقدمه 70 صفحه ای بود.
شواهد تاریخی
مسیحیان و کارشناسان می گویند که "انجیل برنابا" در زمان رسولان و پدران کلیسا و شاگردان آنان وجود نداشته و هیچ گونه اشاره ای به این انجیل نشده است. اما مسلمانان مدعی اند که در دوران ایرنیوس (از پدران کلیسا- 130- 200 میلادی) نسخه خطی این انجیل وجود داشته است. حتی می گویند که ایرنیوس در تایید نظرات خود، نقل قول هایی از انجیل برنابا به عمل آورده است. اما وقتی کارشناسان و محققان این ادعا را بررسی کردند، متوجه شدند که ایرنیوس در نوشته های خود از "رساله برنابا" نقل قول می کند و نه "انجیل برنابا" (رساله یعنی نامه ای که به تشریح تعالیم می پردازد، در حالی که انجیل شرح زندگی عیسی است).
انجیل برنابا تا قبل از قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی هر گز مورد اشاره محققان و مورخان مسیحی و مسلمان قرار نگرفته و بدون شک اگر چنین کتابی در دوران قبل از قرن پانزدهم وجود داشت، حداقل اشاراتی به آن می کردند.
شواهد تاریخ اسلام
احادیث اسلامی شرح می دهند که هیئت های مسیحی برای بحث و گفتگو نزد پیامبر اسلام می آمدند. یک بار گروهی متشکل از شصت نفر به رهبری اسقف نجران در مسجد مدینه با پیامبر دیدار کردند. این ملاقات بهترین فرصتی بود تا به انجیل برنابا اشاره شود، اما احادیث اسلامی به نام انجیل اشاره ای نمی کنند.
در قرآن نیز هیچ گونه اشاره ای به انجیل برنابا نشده است. قرآن هرگز به مسیحیان توصیه نکرد که به جای چهار انجیل (متی، مرقس، لوقا و یوحنا)، انجیل برنابا را مطالعه کنند.
اسقف تیموتاوس (وفات 823 میلادی) که دوران خدمت کلیسایی اش هم زمان با حکومت عباسیان در بغداد بود، در جلسات بحث و مناظره با مسلمانان، فقط به چهار انجیل اشاره کرد. در طی این دوران، مسلمانان نیز از انجیل برنابا سخنی به میان نیاوردند.
اسقف تیموتاوس (وفات 823 میلادی) که دوران خدمت کلیسایی اش هم زمان با حکومت عباسیان در بغداد بود، در جلسات بحث و مناظره با مسلمانان، فقط به چهار انجیل اشاره کرد. در طی این دوران، مسلمانان نیز از انجیل برنابا سخنی به میان نیاوردند.
در کتاب "الفهرست" اثر "ابوالفرج محمد ابن اسحاق الندیم" (935- 990 میلادی)، لیست طولانی از کتاب ها و نویسندگان آن دوران ارائه داده، ازجمله تمام کتاب هایی که کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید) را تشکیل می دهند، اما به انجیل برنابا اشاره نشده است.
جالب است بدانید که مسلمانان قرن ها بر اسپانیا حکومت کردند (756- 1492 میلادی). آنان مناظره و بحث های فراوانی با مسیحیان انجام می دادند. در طی این دوران، مسلمانان هرگز از انجیل برنابا به عنوان مدرک و سند تاریخی بر علیه اعتقادات مسیحی استفاده نکردند.
جالب است بدانید که مسلمانان قرن ها بر اسپانیا حکومت کردند (756- 1492 میلادی). آنان مناظره و بحث های فراوانی با مسیحیان انجام می دادند. در طی این دوران، مسلمانان هرگز از انجیل برنابا به عنوان مدرک و سند تاریخی بر علیه اعتقادات مسیحی استفاده نکردند.
در این دوران نویسندگان، مورخان و فلاسفه مسلمان بسیاری زندگی می کردند. به عنوان مثال، فارابی (وفات 950 میلادی)، مسعودی (وفات 956 میلادی)، قندی (وفات 961)، ابن حزم (وفات 1063 میلادی – او اولین مسلمانی بود که ادعا کرد کتاب مقدس تحریف شده).
ابن تیمیا (وفات 1328 میلادی)، حاجی خلیفه (وفات 1657 میلادی)، غزالی (وفات 1111 میلادی)، ابوالعباس عارف (وفات 1141 میلادی)، ابن رشد (وفات 1198 میلادی)، محی الدین ابن عربی (وفات 1240 میلادی)، ابن خلدون (وفات 1406 میلادی). هیچکدام از افراد مذکور به انجیل برنابا اشاره نکرده اند.
ابن تیمیا (وفات 1328 میلادی)، حاجی خلیفه (وفات 1657 میلادی)، غزالی (وفات 1111 میلادی)، ابوالعباس عارف (وفات 1141 میلادی)، ابن رشد (وفات 1198 میلادی)، محی الدین ابن عربی (وفات 1240 میلادی)، ابن خلدون (وفات 1406 میلادی). هیچکدام از افراد مذکور به انجیل برنابا اشاره نکرده اند.
علاوه بر این، صرفنظر از اصالت و اعتبار انجیل برنابا، چنانچه این کتاب وجود داشت، قطعا مورد اشاره و نقل قول کسی یا اشخاصی قرار می گرفت. ولی هیچکس تا قبل از قرن پانزدهم ذکری از این انجیل به میان نیاورده است. آیا می توان به آسانی باور کرد که انجیل برنابا تا قبل از قرن چهاردهم یا پانزدهم وجود داشته است؟
زمان نگارش
قدیمی ترین نسخه از انجیل برنابا که به دست کارشناسان و محققان رسیده، مربوط به قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی است، یعنی حدود 1400 بعد از دوران برنابا. ظاهر فیزیکی نسخه خطی انجیل برنابا که امروز در دسترس است، با توجه به نحوه صحافی و سبک نگارش و واژگان، حاکی از آن است که بین سال های 1500- 1590 نوشته شده است.
اما مستندترین سندی که زمان تقریبی نگارش را آشکار می سازد، در فصل های 82- 83 این انجیل یافت می شود. خدا در عهد عتیق به قوم اسرائیل امر کرد که سال یوبیل را نگاه دارند (لاویان فصل 25 آیات 8- 55).
اما مستندترین سندی که زمان تقریبی نگارش را آشکار می سازد، در فصل های 82- 83 این انجیل یافت می شود. خدا در عهد عتیق به قوم اسرائیل امر کرد که سال یوبیل را نگاه دارند (لاویان فصل 25 آیات 8- 55).
در اشاره به سال یوبیل (هر پنجاه سال یک بار زمین ها کشت نمی شدند، برده ها آزاد می شدند و ارث خانوادگی به کسانی که ارث خود را از بخت بد از دست داده بودند، بازگردانیده می شد)، انجیل برنابا می گوید که سال یوبیل هر صد سال یک بار انجام می شود. در حالی که پیش از قرن چهاردهم میلادی، سال یوبیل هر پنجاه سال مرسوم بود. بیانیه پاپ وقت مبنی بر تغییر بزرگداشت سال یوبیل از پنجاه سال به صد سال در سال 1343 میلادی صادر شد.
نویسنده انجیل برنابا وقتی درباره "یوبیل صد ساله" سخن می گوید، فورا این فکر به ذهن می رسد که او از بیانیه پاپ بونیفاس کاملا آگاهی داشته است. نویسنده تصور کرده بود که سال یوبیل را عیسی مقرر کرده است. در حالی که این حکم فقط در عهد عتیق یافت می شود.
هم چنین در این کتاب، چندین نقل قول از دانته (شاعر و نویسنده ایتالیایی- 1265- 1321 میلادی) وجود دارد. برای مثال نویسنده از اصطلاحات معروف دانته یعنی "خدایان دروغین و دروغگو" در فصل های 23، 78 و 217 استفاده کرده که نه در کتاب مقدس یافت می شود و نه در قرآن.
هم چنین در این کتاب، چندین نقل قول از دانته (شاعر و نویسنده ایتالیایی- 1265- 1321 میلادی) وجود دارد. برای مثال نویسنده از اصطلاحات معروف دانته یعنی "خدایان دروغین و دروغگو" در فصل های 23، 78 و 217 استفاده کرده که نه در کتاب مقدس یافت می شود و نه در قرآن.
جالب است بدانید توصیف جهنم در انجیل برنابا بسیار شبیه به اثر معروف دانته، "کمدی الهی" است. در فصل های 52، 57 و 178 این انجیل ذکر شده که 9 آسمان و 10 جهنم وجود دارد. ادعایی که دانته در کمدی الهی مطرح کرده است. این تعلیم در کتاب مقدس و قرآن یافت نمی شود. قرآن تعلیم می دهد که فقط هفت آسمان وجود دارد (سوره بقره آیه 29). در کتاب مقدس به سه آسمان اشاره شده: اتمسفر (پیدایش فصل 7 آیه 11)، فضای خارج از سیاره زمین (پیدایش فصل 15 آیه 5) و آسمان سوم که بهشت و جایگاه خداوند است (دوم قرنتیان فصل 12 آیات 1- 4).
دانته در دوران پاپ بونیفاس زندگی می کرد. او نوشتن "کمدی الهی" را از سال 1300 آغاز نمود.
در این انجیل عناصر دیگری متعلق به قرون وسطی یافت می شود. در فصل 194 روایت شده که خانواده ایلعاذر ارباب یا حاکم دو شهرک بودند: مجدلیه و بیت عنیا. در قرن اول میلادی، سرزمین اسرائیل را رومی ها تحت اشغال داشتند، لذا سیستمی تحت عنوان "حاکم" وجود نداشت. این اشاره حاکی از نظام فئودالی است که در قرون وسطی متداول بود.
اشاره به بشکه های چوبی شراب در فصل 152 (که در قرون وسطی متداول بود) نیز از خطاهای نویسنده است. در قرن اول میلادی شراب در مشک ها (پوست حیوانات) و خمره های سنگی نگه داری می شدند.
اشاره به بشکه های چوبی شراب در فصل 152 (که در قرون وسطی متداول بود) نیز از خطاهای نویسنده است. در قرن اول میلادی شراب در مشک ها (پوست حیوانات) و خمره های سنگی نگه داری می شدند.
اشتباهات تاریخی
از اشتباهات تاریخی انجیل برنابا می توان به موارد دیگری نیز اشاره کرد از جمله این که می گوید عیسی در زمان حکومت پیلاطس متولد شد، با این که شواهد تاریخی نشان می دهند پیلاطس تا سال 26 یا 27 میلادی به حکومت نرسید.
در فصل سوم ادعا شده که تولد مسیح در زمانی رخ داد که حنا و قیافا کاهنان اعظم اسرائیل بودند، در حالی که روایات یهود، گزارش اناجیل و مورخان (از جمله گزارش یوسفوس مورخ معروف قرن اول میلادی) حاکی از آن است که هیچکدام در زمان تولد مسیح کاهن اعظم نبودند.
در فصل 80 انجیل برنابا ذکر شده که دانیال هنگامی که دو ساله بود، توسط نبوکدنصر (پادشاه بابل) اسیر شد. این ادعا با گزارش کتاب مقدس (دانیال فصل دوم) تناقض دارد. نبوکدنصر در سال دوم سلطنتش خوابش را با دانیال درمیان گذاشت. او چنان تحت تاثیر حکمت دانیال قرار گرفت که او را بر ولایت بابل حاکم کرد. اما اگر شهادت این انجیل را بپذیریم، بنابراین دانیال در این زمان سه ساله بوده است.
از اشتباهات تاریخی انجیل برنابا می توان به موارد دیگری نیز اشاره کرد از جمله این که می گوید عیسی در زمان حکومت پیلاطس متولد شد، با این که شواهد تاریخی نشان می دهند پیلاطس تا سال 26 یا 27 میلادی به حکومت نرسید.
در فصل سوم ادعا شده که تولد مسیح در زمانی رخ داد که حنا و قیافا کاهنان اعظم اسرائیل بودند، در حالی که روایات یهود، گزارش اناجیل و مورخان (از جمله گزارش یوسفوس مورخ معروف قرن اول میلادی) حاکی از آن است که هیچکدام در زمان تولد مسیح کاهن اعظم نبودند.
در فصل 80 انجیل برنابا ذکر شده که دانیال هنگامی که دو ساله بود، توسط نبوکدنصر (پادشاه بابل) اسیر شد. این ادعا با گزارش کتاب مقدس (دانیال فصل دوم) تناقض دارد. نبوکدنصر در سال دوم سلطنتش خوابش را با دانیال درمیان گذاشت. او چنان تحت تاثیر حکمت دانیال قرار گرفت که او را بر ولایت بابل حاکم کرد. اما اگر شهادت این انجیل را بپذیریم، بنابراین دانیال در این زمان سه ساله بوده است.
در فصل 91 این انجیل ادعا شده که سه لشکر که هریک متشکل از 200 هزار سرباز بود تا بر سر موضوع الوهیت مسیح بجنگند. نخست این که چنین روایت و جنگی در تاریخ ثبت نشده است. در ثانی تحت حکومت رومی ها، مالکیت اسلحه و ساخت آن تحت کنترل امپراطوری بود. هم چنین طبق گزارش های تاریخی در قرن اول میلادی، کل لشکر منظم روم 300 هزار نفر بوده است که نیمی از آن نیروی ذخیره بوده اند. برای اطلاعات بیشتر می توانید به دائره المعارف بریتانیکا رجوع کنید.
در فصل 127 این انجیل ذکر شده که عیسی از کنگره معبد موعظه می کرد. این محل محل مناسبی برای موعظه نبود، چون دیوار آن 200 متر بالاتر از سطح زمین قرار داشت و هیچکس نمی توانست سخن واعظ را نمی شنید!
حجی و هوشع دو نبی متمایز هستند و نبوت های آنان در دو کتاب مجزا و جداگانه در عهد عتیق ثبت شده است. اما در انجیل برنابا فصل 185 سرگذشت آنان در کتاب دانیال ذکر شده است.
اشتباهات جغرافیایی
مردم فلسطین به اشتباهات فاحش جغرافیایی انجیل برنابا واقف هستند. مثلا در فصل های 20- 21 می خوانیم: "عیسی سوار قایق شده و به ناصره رفت. این شهر در ساحل دریای جلیل قرار دارد" هر کسی که حتی یک بار به فلسطین سفر کرده باشد، می داند که ناصره در ساحل هیچ دریا و دریاچه ای نیست. این شهر 20 کیلومتر با دریای جلیل فاصله دارد.
در فصل 99 ذکر شده که شهر صور در نزدیکی اردن است. در حالی که "صور" 50 کیلومتر با اردن فاصله دارد و در ساحل دریای مدیترانه است. حال این سوال مطرح می شود اگر نویسنده انجیل برنابا با عیسی به این مناطق سفر کرده است، چرا اطلاعات جغرافیایی او اشتباه است؟
در فصل 99 ذکر شده که شهر صور در نزدیکی اردن است. در حالی که "صور" 50 کیلومتر با اردن فاصله دارد و در ساحل دریای مدیترانه است. حال این سوال مطرح می شود اگر نویسنده انجیل برنابا با عیسی به این مناطق سفر کرده است، چرا اطلاعات جغرافیایی او اشتباه است؟
با توجه به موارد مذکور و هم چنین نکات دیگر که ذکر نشده، می توان فهمید که این انجیل منتسب به برنابا قرن ها بعد توسط کسی نوشته شده که با تاریخ و فرهنگ قرون وسطی کاملا آشنایی داشته است.
تناقض انجیل برنابا با قرآن
اگرچه مسلمانان معتقدند که انجیل برنابا تنها انجیل واقعی است که تا به امروز باقی مانده، اما تعالیم و روایات این انجیل هم با قرآن در تناقض است. برخی از این تناقض ها عبارتند از:
یک. در این انجیل ادعا شده که مریم، عیسی را بدون درد زایمان به دنیا آورد و عیسی در خانه یا کلبه یک چوپان متولد شد (برنابا، فصل سوم). اما در قرآن به درد زایمان مریم اشاره شده. دردی که سبب شد مریم فریاد برآورد. هم چنین قرآن می گوید که عیسی در زیر یک درخت نخل در بیابان چشم به جهان گشود (سوره مریم آیه 23).
دوم. بسیاری از مسلمانان اعتقاد دارند که خدا 124 هزار پیامبر به جهان گسیل کرده است، در حالی که انجیل برنابا این رقم را به 144 هزار می رساند (برنابا فصل 17).
سوم. انجیل برنابا می گوید که خدا برخی از مومنان را به مدت 70 هزار سال به جهنم فرستاده است (برنابا فصل 137). در حالی که قرآن تعلیم می دهد خدا به هیچ مومنی صدمه نمی رساند ( سوره نساء آیه 40).
سوم. انجیل برنابا می گوید که خدا برخی از مومنان را به مدت 70 هزار سال به جهنم فرستاده است (برنابا فصل 137). در حالی که قرآن تعلیم می دهد خدا به هیچ مومنی صدمه نمی رساند ( سوره نساء آیه 40).
چهارم. مطابق این انجیل 9 آسمان و 10 جهنم وجود دارد (برنابا فصل های 52، 57 و 178). اما قرآن تعلیم می دهد فقط هفت آسمان وجود دارد (سوره بقره آیه 29).
پنجم. انجیل برنابا تعلیم می دهد که شیطان خالق جهنم است (برنابا فصل 35)، اما قرآن تعلیم می دهد جهنم توسط خدا آفریده شد (سوره فرقان آیه 11).
پنجم. انجیل برنابا تعلیم می دهد که شیطان خالق جهنم است (برنابا فصل 35)، اما قرآن تعلیم می دهد جهنم توسط خدا آفریده شد (سوره فرقان آیه 11).
ششم. در این انجیل ادعا شده عیسی حکم کرد که مرد باید یک زن داشته باشد (برنابا فصل 115)، در حالی که قرآن اجازه داده تا یک مرد با چهار زن ازدواج کند (سوره نساء آیه 3).
هفتم. در این انجیل عیسی ادعا می کند که زکات و قربانی جزء احکام الهی نیست، بلکه ناشی از سنت ابداعی بشر است (فصل های 32، 66 و 67). اما قرآن تایید می کند که خدا به قوم اسرائیل امر کرد تا قربانی تقدیم کنند (قرآن سوره بقره آیات 67- 72، کتاب مقدس اعداد فصل 19 آیات 1-10).
هفتم. در این انجیل عیسی ادعا می کند که زکات و قربانی جزء احکام الهی نیست، بلکه ناشی از سنت ابداعی بشر است (فصل های 32، 66 و 67). اما قرآن تایید می کند که خدا به قوم اسرائیل امر کرد تا قربانی تقدیم کنند (قرآن سوره بقره آیات 67- 72، کتاب مقدس اعداد فصل 19 آیات 1-10).
هشتم. انجیل برنابا در فصل 97 ادعا می کند که پیامبر اسلام، مسیح نامیده می شود. هم چنین در فصل 42 عیسی می گوید:"من مسیح نیستم". اما قرآن هرگز پیامبر اسلام را "مسیح" خطاب نمی کند، بلکه مسیح را عیسی پسر مریم معرفی می کند (سوره آل عمران آیه 45).
نهم. انجیل برنابا ادعا می کند در روزهای آخر جهان، فرشتگان می میرند و فقط خدا باقی می ماند (فصل 53). در حالی که قرآن تعلیم می دهد در روز داوری، هشت فرشته تختی را که خدا بر روی آن نشسته، حمل می کنند (سوره حاقه آیه 17).
دهم. مطابق تعلیم انجیل برنابا، زمانی که تورات تحریف شد، خدا کتاب دیگری فرستاد که مزامیر نام داشت. وقتی مردم مزمور را تحریف کردند، خدا انجیل را فرستاد تا جایگزین آن شود. طبق ادعای انجیل برنابا هرگاه کتاب الهی تحریف می شود، خدا کتاب دیگری می فرستد. در نتیجه وقتی انجیل تحریف شد، خدا قرآن را نازل کرد.
این ادعا سوال مهمی را در خصوص انجیل برنابا مطرح می سازد:"اگر انجیل برنابا تحریف نشده و انجیل اصلی محسوب می شود، چرا خدا، قرآن را جایگزین این انجیل کرد؟"
هم چنین سوالات دیگر نیز مطرح می شوند:
چرا قرآن ادعا می کند که انجیل برای تصدیق تورات ارائه شد (مائده آیه 46)؟ چرا در آل عمران آیه 48 می خوانیم: "مسیح تورات و انجیل را تعلیم می دهد"؟ چرا حتی به پیامبر اسلام پیشنهاد شد که برای رفع شبهاتش و درک حقانیت پیام خود، آن را با مطالب مکاشفات پیشین که خدا به یهودیان و مسیحیان بخشیده، بسنجد (یونس 94-95)؟ چرا به مسیحیان توصیه شده که برای درک مکاشفه خدا، به انجیل مراجعه کنند ( سوره مائده آیه 15)؟ چرا قرآن تعلیم می دهد اگر یهودیان و مسیحیان به تورات و انجیل ایمان داشته باشند، مورد قبول خدا هستند (مائده آیات 66- 69)؟
اگر در دوران ظهور اسلام، اناجیل تحریف شده وجود داشته اند، چرا قرآن با ذکر اسامی آن اناجیل، به مسیحیان هشدار نداد؟ چرا قرآن حکم نکرد که مسیحیان فقط بایستی انجیل برنابا را بخوانند؟
کاملا آشکار است که قرآن و انجیل برنابا اعتقاد واحدی را در خصوص مصلوب نشدن مسیح بیان می کنند، اما در مورد تعالیم، اتفاق نظر اندکی میان آن ها وجود دارد.
نتیجه گیری
در بررسی "انجیل برنابا" متوجه شدیم که شواهد تاریخی و شواهد موجود در متن نشان می دهند، این کتاب زودتر از قرن چهاردهم میلادی نوشته نشده است. نویسنده برنابای مذکور در عهد جدید نبوده است. طبق گزارش اعمال رسولان، برنابا بعد از صعود مسیح به آسمان و تاسیس کلیسا به مسیح ایمان آورد.
این کتاب مملو از اشتباه و تناقض است و حتی با تعالیم اسلامی نیز تناقض دارد. این انجیل توسط شخصی نوشته شده که هرگز شاگرد مسیح در قرن اول نبوده و هیچگاه در سرزمینی که عیسی در آن زندگی می کرد و تعلیم می داد، سکونت نکرده است.
محتوا و تعالیم انجیل برنابا با کتاب مقدس کاملا متفاوت است و هرگز در طول تاریخ کلیسا مورد تایید قرار نگرفته است. تنها روایات معتبر مربوط به قرن اول که در مورد زندگی عیسی وجود دارد، همان است که در عهد جدید ذکر شده است. صحت و اصالت کتاب های عهد جدید با پشتوانه بی نظیر حدود شش هزار نسخه خطی به زبان یونانی است که مربوط به قرن دوم به بعد (قرون مختلف) می باشد و توسط کارشناسان و باستان شناسان مسیحی و غیر مسیحی تایید شده اند. این نسخه ها که در متن و محتوا هیچ گونه تفاوت و تناقضی با کتاب مقدس کنونی ندارند، در موزه ها نگه داری می شوند و در معرض دیدگان عموم مردم و علاقمندان می باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر