۱۳۹۴ اسفند ۱۲, چهارشنبه

مسيح در يكشب آرام به شاگردانش گفت سوار قايق تان شويد و قبل از من بطرف ديگر دريا برويد .مرقس ٦ : ٤٥ تا ٥٢ آنها در وسط راه به طوفان سختي برخوردند و از ترس غرق شدن فرياد ميكشيدند و با نااميدي ميگريستند.مشكل آنها چه بود؟ آیا مشكل طوفان و موجها بودند ؟ آیا مشكل نبودن عيسي در قايق بود ؟ آیا مشكل در نيمه راه بودن بود ؟ آیا مشكل كوچك بودن قايق بود ؟ نه مشكل هيچكدام از اينها نبود . مشكل اين بود كه آنها معني و منظور دستور عيسي مسيح را بخوبی درك نكرده بودند . مسيح گفت: قبل از من "بطرف ديگر دريا برويد" البته زنده و سالم زیرا با آنها در آنطرف دریا قرار ملاقات گذاشته بود و باید زنده به مقصد برسند مسيح نگفت: برويد و در وسط درياي طوفاني کشتی تان درهم بشکند خودتان هم غرق شويد و موجها جسد باد كرده تان را چند روز ديگر به ساحل برساند!!! در طوفانهاي زندگي لازم است يكبار ديگر دقيق تر به دعوت مسيح در مورد زندگي مان توجه كنيم و آنرا همانطور كه منظور مسيح بوده درك كرده و به آن اعتماد كنيم تا بتوانيم بر ترس و اضطرابهايمان غالب بياييم . جليل سپهر


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر