آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۴ تیر ۲۹, دوشنبه
اگر عالم هستی مانند قطره ای آب در برابر اقیانوس بیکران خداوند است، پس محبت او محدودیت ندارد. چگونه چنین محبت نامحدودی می تواند ما را به جای فرزند، بنده خطاب کند؟ چگونه چنین محبت نامحدودی از پدر آسمانی شدن اجتناب می ورزد؟ چگونه چنین محبت نامحدودی نمی خواهد به صورت فیزیکی، میان انسان ها بیاید؟ چگونه چنین محبت نامحدودی ایثارگر و فداکار نیست؟ کدام بهتر است: یک رئیس جمهور برای نجات یک شهروند معمولی، جان خود را به خطر بیندازد، یا رئیس جمهور در مکان امن پنهان شده و محافظ خود را برای نجات شهروند اعزام کند؟ برای خدا فرستادن انبیا بسیار بسیار آسان است. اما آمدنش به میان انسان ها، نشان داد که او عاشق انسان ها است. او به این جهان آمد تا به ما بگوید چقدر به انسان علاقه دارد. او با حضور فیزیکی در میان انسان ها، الگوی واقعی محبت را تعیین کرد. بنابراین، بر خلاف ادعای ملحدها، خدا مغرور و متکبر نیست.خدا قادر مطلق است و می تواند معجزه کند و به شباهت انسان درآید. برگرفته از کتاب دفاعیات مسیحی (پرسش و پاسخ درباره مسیحیت و کتاب مقدس)
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر