نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
وقتی شخصی ادعا می کند در اناجیل تضاد و تناقض وجود دارد، از او درخواست کنید که "تضاد و تناقض" را نشان دهد. از او بپرسید آیا مکان ها متفاوت هستند؟ پاسخ او منفی است. از او سئوال کنید که آیا از نقطه نظر تعلیمی متضاد است؟ پاسخ او منفی است. سپس بپرسید: کدامیک از نویسندگان جزئیات بیشتری از واقعه را نوشته اند؟
برای او مثال بزنید: اگر شما و دوستان تان فیلمی را تماشا کنید، وقتی کسی از شما بخواهد تا داستان فیلم را تعریف کنید، آیا همه روایات دقیقا مشابه است؟ ممکن است صحنه ها را دقیق توصیف نکنید، یا یک نفر جزئیات بیشتری از سکانس فیلم را به یاد دارد، اما این به آن مفهوم نیست که دارید دروغ می گویید و داستان فیلم را تغییر می دهید. هر کدام از شما مطابق نگرش خود، داستان فیلم را شرح می دهد. اشتباه توضیح نمی دهید، اما در جزئیات کمی تفاوت وجود دارد. ممکن است صحنه ها را جا به جا توضیح دهید. مثلا بگویید کاراگاه توی تاکسی بود که تلفن همراهش زنگ زد. اما دیگری بگوید، کاراگاه قبل از سوار شدن، تلفنش زنگ زد. اما همگی توافق دارند که شخصیت مورد نظر، کاراگاه است که داشت در یک روز بارانی به محل حادثه می رفت. بنابراین، تضادها ظاهری هستند، در حالی که شخصیت و مکان واقعه متضاد نمی باشند.
هنگامی که از تناقض و تضاد سخن به میان می آید آیا مقصود این است که یک انجیل ادعا کرده مسیح خداوند است و انجیل دیگر او را پیامبر معرفی نموده؟ آیا یک انجیل مصلوب شدن مسیح را تایید نموده و انجیل دیگر مرگ مسیح را تکذیب کرده است؟ آیا یک انجیل زنده شدن مسیح بعد از مرگ را ثبت کرده و انجیل دیگر آن را تایید نکرده است؟ آیا یک انجیل مکان تولد عیسی را بیت الحم ذکر کرده و انجیل دیگر شهر دیگری را به عنوان محل تولد نام برده است؟ آیا یک انجیل می گوید که مسیح در اورشلیم مصلوب شد و انجیل دیگر شهر دیگری را معرفی می کند؟
مخالفان نیز به خوبی می دانند که این گونه تناقض ها و تضادها در اناجیل وجود ندارد. بنابراین، در اناجیل از نقطه نظر تعلیمات الهیاتی و هم چنین ذکر وقایع و مکان رخدادها هیچ گونه تضادی مشاهده نمی شود.
مخالفان نیز به خوبی می دانند که این گونه تناقض ها و تضادها در اناجیل وجود ندارد. بنابراین، در اناجیل از نقطه نظر تعلیمات الهیاتی و هم چنین ذکر وقایع و مکان رخدادها هیچ گونه تضادی مشاهده نمی شود.
یک نویسنده صرفا به گزارش اتفاق بسنده کرده و دیگری جزئیات را افزوده. اگر جزئیات بر خلاف آن واقعه، تعلیم و مکان جغرافیایی بود که در اناجیل دیگر ذکر شده، آن را تناقض می نامیدیم. مثلا اگر می خواندیم که "مسیح از قایق پیاده شد و قدم به ساحل اورشلیم گذاشت، جایی که محل تولد او بود" فورا درمی یافتیم که اشتباهات جغرافیایی در متن وجود دارد. بدون تردید، شاگردان مسیح و یهودیان نیز در همان قرن اول میلادی از این آیه انتقاد می کردند و آن انجیل، مشکوک و جعلی معرفی می گردید. مرقس به تولد مسیح اشاره نکرده، در حالی که متی تولد مسیح تشریح کرده است. لوقا جزئیات بیشتری را در مورد تولد مسیح ارائه داده. اگر چهار انجیل وقایع و تعالیم مربوط به زندگی مسیح دقیقا تکرار و کپی می کردند، چه نیازی به سه انجیل دیگر بود؟
منتقدان می گویند لزومی نداشت تا چهار انجیل نوشته شود. یک انجیل کافی بود. در پاسخ باید گفت که اگر فقط یک انجیل وجود داشت، مخالفان این ادعا را مطرح می کردند که چرا فقط یک شاهد وجود دارد؟ چگونه بدانیم ادعای این شاهد صحیح و موثق است؟ چرا سایر شاگردان که شاهد معجزات، تعالیم و مرگ و زنده شدن مسیح بوده اند و صعود او را به آسمان مشاهده کردند، سرگذشت استاد خود را به رشته تحریر درنیاوردند؟ آیا در دادگاه از چند نفر شاهد سئوال نمی شود؟ مطابق شریعت یهود شهادت چند نفر در دادگاه، مانع از دروغگویی و ایجاد شک و تردید می گردید (تثنیه فصل 17 آیه 6).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر