دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
ادیان دیگر معتقدند که توسط اجرای مو به موی احکام شریعت نجات خواهند یافت. آن ها شریعت را عامل نجات می دانند. اما کدام انسان توانسته احکام شریعت را کاملا اجرا نماید؟ اگر شخص یکی از احکام را نادیده بگیرد، لعنت به سراغ او خواهد آمد. شریعت نیکوست، اما عامل نجات، تلاش و کوشش انسانی نیست.
اگر انسان قادر است بر قدرت گناه غلبه کند:
یک. نیاز به توکل و اتکا به خداوند معنا و مفهوم خود را از دست می دهد.
دو. در این صورت انسان بایستی قادر باشد تمام اوامر و دستورات الهی را، بدون کم و کاست، کاملا اجرا کند. شکستن حتی یکی از احکام، شخص را زیر محکومیت می برد.
از آن جا که همه احکام خدا را نقض کرده اند، همه محکوم هستند. اما واقعیت آن است که انسان قادر به نجات خود از قلمرو گناه نیست.
هر چقدر هم خوب باشیم، نمی توانیم طبیعت گناه آلودی را که در همه ما هست، از بین ببریم. اگر شما با یک حیوان درنده روبرو شوید، آیا می توانید غیر مسلح و با اراده آزاد با آن بجنگید؟ شیطان از قدرت های مافوق طبیعی برخوردار است و به مراتب قوی تر از حیوانات درنده می باشد. کتاب مقدس طبیعت انسان را بیمار توصیف کرده، زیرا طبیعت او به گناه، آلوده است. شیطان نیز به شیر غران تشبیه شده. فقط با یاری و قدرت خدا می توان بر گناه و شیطان غلبه کرد.
نگرش مسیحیت این است که هر گاه احساس ضعف می کنیم، خدا دارد به ما یادآوری می کند که به او متکی باشیم و توکل نمایید.
عیسی نیامد تا فقط راه را نشان دهد. راه خود او بود. عیسی نیامد تا به مردم کمک کند که خود را نجات دهند. او آمد تا آنان را از قدرت و کیفر گناه رهایی بخشد. چرا که فقط به وسیله او وارد آسمان می شویم. به واسطه فداکاری و مرگ او است که گناهان ما آمرزیده شده و در نظر خدا عادل شمرده می شویم. فیض یعنی بخشش بلاعوض خداوند به کسانی که هرگز لیاقت آن را نداشتند. بنابراین، این خداوند است که نجات می بخشد. اوست که تغییر و تحول را در انسان ایجاد می کند و سرانجام خداوند قدرت مافوق طبیعی می دهد تا احکام الهی را انجام دهیم.
شریعت بیانگر این نکته است که انسان برای خودش چه می تواند بکند، ولی راه فیض مربوط است به کاری که خدا برای ما انجام داده است. این است تفاوت مسیحیت با ادیان دیگر.
ادیان دیگر معتقدند که توسط اجرای مو به موی احکام شریعت نجات خواهند یافت. آن ها شریعت را عامل نجات می دانند. اما کدام انسان توانسته احکام شریعت را کاملا اجرا نماید؟ اگر شخص یکی از احکام را نادیده بگیرد، لعنت به سراغ او خواهد آمد. شریعت نیکوست، اما عامل نجات، تلاش و کوشش انسانی نیست.
اگر انسان قادر است بر قدرت گناه غلبه کند:
یک. نیاز به توکل و اتکا به خداوند معنا و مفهوم خود را از دست می دهد.
دو. در این صورت انسان بایستی قادر باشد تمام اوامر و دستورات الهی را، بدون کم و کاست، کاملا اجرا کند. شکستن حتی یکی از احکام، شخص را زیر محکومیت می برد.
از آن جا که همه احکام خدا را نقض کرده اند، همه محکوم هستند. اما واقعیت آن است که انسان قادر به نجات خود از قلمرو گناه نیست.
هر چقدر هم خوب باشیم، نمی توانیم طبیعت گناه آلودی را که در همه ما هست، از بین ببریم. اگر شما با یک حیوان درنده روبرو شوید، آیا می توانید غیر مسلح و با اراده آزاد با آن بجنگید؟ شیطان از قدرت های مافوق طبیعی برخوردار است و به مراتب قوی تر از حیوانات درنده می باشد. کتاب مقدس طبیعت انسان را بیمار توصیف کرده، زیرا طبیعت او به گناه، آلوده است. شیطان نیز به شیر غران تشبیه شده. فقط با یاری و قدرت خدا می توان بر گناه و شیطان غلبه کرد.
نگرش مسیحیت این است که هر گاه احساس ضعف می کنیم، خدا دارد به ما یادآوری می کند که به او متکی باشیم و توکل نمایید.
عیسی نیامد تا فقط راه را نشان دهد. راه خود او بود. عیسی نیامد تا به مردم کمک کند که خود را نجات دهند. او آمد تا آنان را از قدرت و کیفر گناه رهایی بخشد. چرا که فقط به وسیله او وارد آسمان می شویم. به واسطه فداکاری و مرگ او است که گناهان ما آمرزیده شده و در نظر خدا عادل شمرده می شویم. فیض یعنی بخشش بلاعوض خداوند به کسانی که هرگز لیاقت آن را نداشتند. بنابراین، این خداوند است که نجات می بخشد. اوست که تغییر و تحول را در انسان ایجاد می کند و سرانجام خداوند قدرت مافوق طبیعی می دهد تا احکام الهی را انجام دهیم.
شریعت بیانگر این نکته است که انسان برای خودش چه می تواند بکند، ولی راه فیض مربوط است به کاری که خدا برای ما انجام داده است. این است تفاوت مسیحیت با ادیان دیگر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر