آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۳ مهر ۱۹, شنبه
ریچارد داوکینز (ملحد انگلیسی) در گفتگو با بن استین (ایماندار مسیحی) ادعا کرد که خدا یک جنایتکار روانی است که توسط افراد دیوانه خلق شده. خدا، افسانه است. خدا مغرور، بی رحم و دمدمی مزاج است. کینه جو، تشنه به خون که به نسل کشی می پردازد. هوس باز، گردن کلفت و بدخواه می باشد. خودتان را از خرافات کهنه رها کنید. بن استین به داوکینز می فهماند که در این جهان خدایان گوناگون وجود دارد، مثلا خدایان هندوها که تعدادشان به صدها میلیون می رسد. داوکینز با کدام خدا مشکل دارد؟ اگر خدای مسیحیان خونخوار و بی رحم است، چرا مسیح به پیروان خود دستور داد که دشمنان خود را ببخشند و به جای لعنت کردن آنان، برای شان برکت بطلبند؟ چرا در قرن اول میلادی، مسیح و شاگردانش از طریق توسل به زور و اسلحه، مسیحیت را گسترش ندادند؟ ملحدها می گویند که خدا وجود ندارد، چون هرگز به جهان نیامده است و خود را نشان نداده. آن ها برای تایید ادعای خود می گویند حتی ادیان دیگر هم تصدیق می کنند که خدا به میان انسان ها نیامده است. در حالی که نگرش مسیحیت این است که خدا به شباهت انسان درآمد. برای خدا فرستادن انبیا بسیار بسیار آسان است. اما آمدنش به میان انسان ها، نشان می دهد که او عاشق انسان ها است. خدا در مسیح به جهان آمد که به ما بگوید چقدر به ما علاقه دارد. برخلاف ادعای ملحدها، خدا متکبر و مغرور نیست. خدا دنیا را خلق نکرد تا آن را رها کند، خدا دنیا را آفرید تا با آن ارتباط برقرار کند. خدا می خواهد به گونه ای موثرتر با انسان ارتباط برقرار کند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر