۱۳۹۳ شهریور ۲۶, چهارشنبه

چرا آدم و حوا به آینده قائن امیدوار بودند؟ (پیدایش فصل 4 آیات 1-2)

مطالعه کتاب مقدس

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

"حوا از آدم حامله شده، پسری زایید. آنگاه حوا گفت:"به کمک خداوند، مردی حاصل نمودم". پس نام او را قائن (یعنی "حاصل شده") گذاشت. حوا بار دیگر حامله شده، پسری زایید و نام او را هابیل گذاشت" (پیدایش فصل 4 آیات 1-2)

حوا بدون علت فرزندش را "قائن" نامگذاری نکرد. به گمان حوا، قائن همان کسی بود که خدا وعده داد تا شیطان را شکست دهد (پیدایش فصل 3 آیه 15). او تحت تاثیر این نگرش گفت:"به کمک خداوند، مردی حاصل نمودم". اگرچه پیشگویی حوا درست نبود، اما شاهد ایمان حوا به وعده خدا هستیم. قائن به معنی "حصول و ثمر آوردن" است.

طبیعی است که والدین همواره فکرها و آرزوهای خوبی برای آینده فرزندان شان دارند. آدم و به خصوص حوا، همین امیدواری را در مورد قائن داشتند. اما امیدواری آن ها به قائن چیز دیگری بود. آدم و حوا توقع داشتند که قائن همان منجی باشد که خدا وعده اش را داده بود. حوا گمان می کرد نوزادی که در دست هایش قرار گرفته، مرد خدا و منجی جهان است. او نمی دانست که قائن اولین جنایتکار خواهد بود.

به هنگام تعیین جانشین شائول (اولین پادشاه اسرائیل)، سموئیل نبی نیز فکر کرد "الیاب" بهترین گزینه است، زیرا شائول مردی بود بلند قامت و خوش صورت با ظاهری پر ابهت. سموئیل سعی کرد کسی را شبیه شائول پیدا کند تا پادشاه بعدی اسرائیل شود. اما خدا به او گوشتزد کرد که فقط از روی ظاهر قضاوت نکند. خداوند به سموئیل گفت:"به چهره او و بلندی قدش نگاه نکن، زیرا او آن کسی نیست که من در نظر گرفته ام. من مثل انسان قضاوت نمی کنم. انسان به ظاهر نگاه می کند و من به دل" (اول سموئیل فصل 16 آیه 7). وقتی کودکی متولد می شوند، چه کسی می تواند آینده او را به درستی پیشگویی کند؟ در ذهن آدم و حوا، قائن مرد خدا بود، در حالی که زمان نشان داد او با رفتار و گفتارش، به دشمن خدا تبدیل شد.

"حوا بار دیگر حامله شده، پسری زایید و نام او را هابیل گذاشت" (پیدایش فصل 4 آیه 2)

از آن جا که حوا گمان می کرد قائن فرزند وعده و منجی عالم است، وقتی صاحب پسر دوم شد، نام او را "هابیل" به معنای "پوچی و بطالت" برگزید. ممکن است حوا زندگی در این دنیا را کسل کننده و بی ارزش مشاهده می کرد. داود پادشاه چنین نوشت:"عمر انسان همچون نفسی است که برمی آید و نیست می گردد! عمر انسان مانند سایه زودگذر است و او بیهوده خود را مشوش می کند" (مزمور 39 آیات 5-6).

اما واقعیت این است که انسان مرکز این جهان نیست، بلکه بشر حاصل هدف خدا و برای هدف خدا به دنیا آمده است. ما خالق خودمان نیستیم، بنابراین به هیچ وجه نمی توانیم اظهار نظر کنیم برای چه منظوری خلق شده ایم. ساده ترین راه برای درک هدف یک اختراع تازه این است که از مخترع آن بپرسیم. کشف هدف زندگی نیز چنین است: پرسیدن از خدا. خدا فقط نقطه شروع زندگی نیست، بلکه او منبع حیات است. باید برای کشف هدف زندگی به کتاب مقدس مراجعه کرد و نه حکمت های دنیوی. هدف زندگی ما با یک هدف جهانی بزرگ تر مرتبط است. هدفی که خدا بر طبق آن، ما را برای ابدیت خلق نموده است. بدون خدا، زندگی هیچ معنایی ندارد (افسسیان فصل اول آیه 11).

علت دیگر بدبینی حوا به زندگی آن بود که بر خلاف دوران باغ عدن، اکنون همه چیز برای آدم و حوا فراهم نبود. آدم و خانواده اش مجبور بودند برای تهیه خوراک و لباس با طبیعت دست و پنجه نرم کنند.
نام هرگز نمی تواند ملاک درستی برای تعیین اشخاص مثبت و منفی باشد. جالب است بدانیم که وقتی مسیحیان اعتقاد به خدای یگانه را در امپراطوری روم ترویج می دادند، رومی ها و یونانی های چندگانه پرست مسیحیان را متهم به "الحاد" می کردند، چون ایمانداران مسیحی منکر وجود خدایان متعدد بودند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر