تفسیر کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
علت ساختن کشتی و کارهایی نوح باید انجام می داد (پیدایش فصل 6 آیات 17-22)
"به زودی من سراسر زمین را با آب خواهم پوشانید تا هر موجود زنده ای که در آن هست، هلاک گردد. اما با تو عهد می بندم که تو را با همسر و پسران و عروسانت در کشتی سلامت نگاه دارم. از تمام حیوانات، خزندگان و پرندگان یک جفت نر و ماده با خود به داخل کشتی ببر تا از خطر طوفان در امان باشند. هم چنین خوراک کافی برای خود و تمام موجودات در کشتی ذخیره کن". نوح تمام اوامر خدا را انجام داد".
تردیدی نیست که نوح از آنچه خدا در نظر داشت انجام دهد، کاملا شگفت زده شد. خداوند، نوح را فرا خواند تا نقش مهمی را در این مجازات عظیم و هم چنین نجات بزرگ بر عهده بگیرد.
" از تمام حیوانات، خزندگان و پرندگان یک جفت نر و ماده با خود به داخل کشتی ببر تا از خطر طوفان در امان باشند"
در مورد حیوانات و کشتی نوح لطفا به تفسیر فصل 7 آیات 2-3 رجوع کنید.
"نوح تمام اوامر خدا را انجام داد"
نوح به خدا اعتماد داشت، حتی مواقعی که این اعتماد بی معنی جلوه می کرد. اطاعت کامل نوح، بیانگر ایمان او بود. کتاب مقدس می فرماید:"وقنی خدا به نوح فرمود که سرنوشت هولناکی در انتظار مردم بی ایمان است، او سخن خدا را باور کرد. با این که هنوز هیچ نشانه ای از طوفان نبود، او بدون فوت وقت، یک کشتی ساخت و خانواده خود را نجات داد. ایمان نوح، در مقابل گناه و بی ایمانی مردم دنیا قرار داشت. مردمی که حاضر نبودند خدا را اطاعت کنند. در اثر همین ایمان بود که نوح مقبول خدا گردید" (عبرانیان فصل 11 آیه 7). نوح تا آن زمان هرگز باران ندیده بود، چرا که قبل از طوفان، خدا زمین را از طریق آب های زیرزمینی سیراب می کرد (پیدایش فصل 2 آیات 5-6). نکته دیگر این که منطقه ای که نوح زندگی می کرد، صدها کیلومتر با دریا فاصله داشت. فرض کنیم که نوح ساختن کشتی را در گذشته آموخته بود، چگونه می توانست آن را به آب بیندازد؟ با این که فرمان خدا نامعقول به نظر می رسید، نوح از آن اطاعت کرد و در وسط خشکی کشتی ساخت. در سراسر ماجرای طوفان، نوح کاری را انجام می داد که خدا حکم کرده بود. اطاعت نوح از خدا باعث شد تا همسایه هایش او را فردی غیرعادی بپندارند. اما برای نوح حکم خدا متقاعد کننده تر از دلایل منطقی همسایگانش بود. دورنمای وقوع طوفان در آینده، از آن چیزی که که اطراف او می گذشت، واقعی تر بود.
وقتی از خدا اطاعت می کنید، متعجب نشوید که دیگران شما را متفاوت از بقیه بدانند. اطاعت شما از خدا موجب می شود که نااطاعتی آن ها از خالق عالم هستی نمایان شود.
نوح به مردم درباره این بلای قریب الوقوع هشدار داد (اول پطرس فصل 3 آیه 20، دوم پطرس فصل 2 آیه 5). اما مردم فکر نمی کردند چنین اتفاقی رخ دهد. می توان تصور کرد که نوح چه روزهای مایوس کننده ای را پشت سر گذاشت، بدون این که هیچ اثری از باران مشاهده شود. در چنین شرایطی نوح بدون گله و شکایت، به خدا اعتماد داشت. کتاب مقدس می فرماید:"خشنود ساختن خدا بدون ایمان و توکل به او محال است" (عبرانیان فصل 11 آیه 6).
"نوح تمام اوامر خدا را انجام داد". اطاعت از خدا، برترس و تردید غلبه می کند. باید در نظر داشت که ساخت کشتی آسان نبود: صرف هزینه هنگفت برای استخدام کارگران و نجاران، به خصوص که جابه جایی الوارهای سنگین چوب کار سخت و خطرناکی بود. در مجموع، کار طاقت فرسا، ملال انگیز و بسیار پر هزینه ای محسوب می گردید. به خاطر داشته باشید: وقتی خدا از شما بخواهد کاری را انجام دهید، قدرت لازم برای انجام آن را نیز به شما خواهد داد.
دو نکته می توانست باعث شک و تردید نوح گردد: اول این که نوح تا آن زمان هرگز باران ندیده بود، چرا که قبل از طوفان، خدا زمین را از طریق آب های زیرزمینی سیراب می نمود (پیدایش فصل 2 آیات 5-6)، و دو این که مکانی که نوح در آن زندگی می کرد تا نزدیک ترین دریا حداقل ده ها کیلومتر فاصله داشت. بنابراین، چگونه می توانست آن را به آب بیندازد؟ با این توصیف، نوح هیچ عذر و بهانه ای نیاورد و اعتراضی نکرد. او کاملا به خدا اعتماد داشت. اعتماد کامل به خدا یعنی این که بدانیم خدا می داند چه چیزی بهترین برای زندگی ماست.
اگر امروز خدا از شما بخواهد که کاری را انجام دهید، فکر نمی کنید که احتمالا یک یا چند سئوال، اعتراض یا شرط و شروط برای خدا خواهید داشت؟ ولی نوح نداشت. او خدا را از صمیم دل اطاعت کرد. به عبارت دیگر، اطاعت نوح از خدا بلاشرط و بدون اعتراض بود. کار خدا را بلافاصله باید انجام داد. هر پدر و مادری به خوبی می داند که اطاعت همراه با تاخیر برابر بی اطاعتی است. خدا برای آنچه از ما انسان ها انتظار دارد انجام دهیم، هیچ احتیاجی به توضیح دادن ندارد. اطاعت از خدا می تواند بیشتر از یک عمر تحصیل الهیات مسیحی به یک شخص در مورد خدا، درس بیاموزد. در واقع ما نمی توانیم برخی از احکام را درک کنیم، مگر این که اول آن احکام را در اطاعت به انجام برسانیم. اطاعت، قفل نفهمیدن را می گشاید، در حالی که گله و شکایت و عذر و بهانه، می تواند کار خدا را به تاخیر بیاندازد. غر زدن و شکایت کردن، فقط اتلاف نیرو و زمان است.
اغلب اوقات اطاعت ما نصف و نیمه است. مثلا می گوییم:"من به کلیسا می روم، ولی ده یک درآمدم را نمی دهم. کتاب مقدس می خوانم، ولی هرگز شخصی را که به من صدمه زده، نخواهم بخشید..." به یاد داشته باشید که اطاعت نیمه کاره، همان بی اطاعتی است. البته اطاعت و عبادت که از صمیم قلب باشد، با شادی همراه است. کتاب مقدس می فرماید:"خداوند را با شادی عبادت نمایید" (مزمور 100 آیه 2). هم چنین می خوانیم:"خدا کسی را دوست دارد که از روی میل کمک می کند" (دوم قرنتیان فصل 9 آیه 7). اطاعت نشان می دهد که خدا را واقعا دوست داریم. عیسی مسیح فرمود:"اگر مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید" (یوحنا فصل 14 آیه 15).
فصل هفتم
خدا از نوح خواست تا داخل کشتی شود (پیدایش فصل 7 آیه اول)
"سپس خداوند به نوح فرمود:"تو و اهل خانه ات داخل کشتی شوید، زیرا در بین همه مردمان این روزگار فقط تو را درستکار یافتم".
خواست و اراده خداوند آن بود که نوح و خانواده اش وارد کشتی شوند. نوح در سال های قبل از طوفان مطیع اراده خداوند بود. او نه فقط ایمان داشت که خدا طوفان عظیم و سهمگین را خواهد فرستاد، بلکه هر آنچه خداوند به او فرموده بود انجام داده بود. نکته جالب این که خدا به نوح می گوید که "در بین همه مردمان این روزگار فقط تو را درستکار یافتم". خداوند اشاره ای به درستکاری خانواده نوح نمی کند. ایمان نوح نه فقط او را نجات داد، بلکه به نجات خانواده اش نیز انجامید.
نوح می دانست که خداوند کشتی را به عنوان پناهگاه برای او و خانواده اش در نظر گرفته است، اما خودش تصمیم نگرفت که به همراه خانواده اش وارد کشتی شوند، بلکه منتظر ماند تا خداوند فرمان دهد.
نوح و خانواده اش به همراه حیوانات وارد کشتی شدند (پیدایش فصل 7 آیات 2-9)
"همراه خود هفت جفت از حیوانات حلال گوشت، هفت جفت از پرندگان و یک جفت از بقیه حیوانات را به درون کشتی ببر، تا بعد از طوفان، نسل آن ها روی زمین باقی بماند. پس از یک هفته، به مدت چهل شبانه روز باران فرو خواهم ریخت و هر موجودی را که به وجود آورده ام، از روی زمین محو خواهم کرد".
پس نوح هر آنچه را که خداوند به او امر فرموده بود، انجام داد. وقتی که آن طوفان عظیم بر زمین آمد، نوح ششصد ساله بود. او و همسرش به اتفاق پسران و عروسانش به درون کشتی رفتند تا از خطر طوفان در امان باشند. پرندگان و خزندگان و حیوانات نیز، چه حلال گوشت و چه حرام گوشت، همراه او به کشتی رفتند. همان طوری که خداوند فرموده بود آن ها جفت جفت، نر و ماده، داخل کشتی جای گرفتند.
نوح به مجرد آن که خدا به او گفت باید یک کشتی بسازد، دست به کار شد. بعد از ساختن کشتی، خدا به نوح فرمود:" همراه خود و خانواده ات، هفت جفت از حیوانات حلال گوشت، هفت جفت از پرندگان و یک جفت از بقیه حیوانات را به درون کشتی ببر، تا بعد از طوفان، نسل آن ها روی زمین بماند" (پیدایش فصل 7 آیات 2-3).
آیا نوح، جفتی از هر یک از حیوانات تمام مناطق دنیا را وارد کشتی کرد؟ وقوع این طوفان طبق محاسبات علمی و یافته های باستان شناسی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که نوح به تمام مناطق دنیا برود و انواع جانوران از جمله پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکبوت های دنیا را جمع آوری کند. سیل فقط آن اندازه از زمین را پوشاند که مسکونی بود. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست. نیازی نبود که خدا برای نابودی نژاد غیر قابل اصلاح که صد و بیست سال به موعظه نوح خندید و فرصت طلایی نجات از سوی خدا را نادیده گرفت، کل قاره ها را به زیر آب فرو برد.
ظاهرا هیچ مشکلی در جمع آوری حیوانات آن منطقه پیش نیامد. خداوند با حیوانات مشکل ندارد. خداوند فرمود:"گاو مالک خود را و الاغ صاحب خویش را می شناسد، اما قوم اسرائیل (انسان) شعور ندارد و خدای خود را نمی شناسد" (اشعیاء فصل اول آیه 3). حیوانات و پرندگان نسبت به صدای خدا حساس تر از گناهکاران جهان پیش از طوفان بودند. اطاعت حیوانات از نوح، حالت اولیه انسان را یادآوری می کند، هنگامی که خدا به آدم، حکومت بر تمام حیوانات را عطا کرد (پیدایش فصل اول آیه 28). نوح سهم خود را انجام می داد و خدا نیز به نوبه خود به دیگر جزئیات امر می پرداخت. هم چنین خدا نوح را در مورد خوراکی که می بایست در کشتی برای خانواده اش، پرندگان و حیوانات ذخیره کند، هدایت کرد. به نظر می آید که حیوانات و پرندگان به میل خود وارد کشتی شدند. امکان دارد که خدا طی مدت طولانی که می بایست در کشتی سپری می کردند، حیوانات را به خواب زمستانی فرو برده باشد. در این صورت، آن ها نیازی به حرکت در کشتی نداشته، حداقل خوراک را مصرف می کردند.
در اکتبر 2008 یک هیئت علمی به ارتفاعات کوه آرارات صعود کرد تا درباره گزارش های مربوط به کشتی نوح تحقیق کند. این هیئت پس از کشف کشتی نوح، به داخل آن وارد شدند و اتاق های مخصوص انسان ها و نگه داری حیوانات را مشاهده کردند.
سئوال دیگر این است که نوح چگونه با حیوانات حلال و غیر حلال آشنا بود؟ (پیدایش فصل 7 آیات 2-3)
در دوران نوح و قبل از آن حیوانات نجس، حیواناتی بودند که به درد قربانی نمی خوردند یا قابل خوردن نبودند. بنابراین، ورود یک جفت از هر نوع حیوان نجس به کشتی برای بقاء کافی بود. اما نوح حیوانات حلال را چگونه می شناخت؟ طبق نظر کارشناسان کتاب مقدس، خدا بعد از تهیه لباس برای آدم و حوا (پیدایش فصل سوم)، درباره سیستم قربانی و این که چه نوع حیواناتی باید قربانی شوند، توضیحاتی را داده بود. هم چنین در فصل چهارم پیدایش می خوانیم که هابیل از گله خود، برای خداوند قربانی کرد. در زمان نوح، خدا فرمان می دهد که حیوانات طاهر که مخصوص قربانی و هم چنین خوردن بودند، هفت جفت وارد کشتی شوند تا برای قربانی کردن بعد از طوفان به کار روند، بدون آن که نسل شان منقطع شود.
هیئت علمی هم چنین یک دهکده باستانی و کارگاه کوزه گری در نزدیکی کشتی نوح کشف کردند. تردیدی نیست که سرنشینان کشتی زمانی در همین منطقه زندگی می کردند. یک قربانگاه باستانی نیز در نزدیکی کشتی وجود دارد:"نوح قربانگاهی برای خداوند ساخت و از هر حیوان و پرنده حلال بر آن قربانی کرد" (پیدایش فصل هشتم آیه بیستم). اولین اقدام نوح بعد از ترک کشتی، ساختن مذبح (قربانگاه) بود و با شکرگزاری مملو از شادی، قربانی های سوختنی برای خداوند گذراند. این اولین باری است که کتاب مقدس به مذبح اشاره می کند، با وجود این که پیش از آن نیز از مذبح استفاده شده بود (پیدایش فصل 4). نوح از خدا برای نجات خود و خانواده اش ، قربانی گذراند. او با شروع زندگی جدید در جهان، خود را وقف خدا کرد.
وقوع طوفان (پیدایش فصل 7 آیات 10-12)
"بعد از یک هفته، هنگامی که نوح ششصد ساله بود، در روز هفدهم ماه دوم، طوفان شروع شد و چهل شبانه روز به شدت باران بارید. هم چنین همه آب های زیرزمینی فوران کرده، بر زمین جاری شدند".
"بعد از یک هفته"
نوح به همراه خانواده اش و حیوانات، هفت روز در کشتی سکونت داشتند. نوح و خانواده اش تا قبل از وقوع طوفان، هرگز باران ندیده بودند. صد و بیست سال ساختن کشتی و یک هفته سکونت در آن، در واقع آزمایش ایمان نوح و خانواده ش محسوب می گردید.
"هنگامی که نوح ششصد ساله بود، در روز هفدهم ماه دوم، طوفان شروع شد و چهل روز به شدت باران بارید"
هر مرحله از طوفان، به دقت تاریخ گذاری شده است (پیدایش فصل 7 آیه 11، فصل 8 آیات 13-14).
برخی از محققین بر این عقیده اند که خدا طوفان را از طریق منحرف ساختن زمین از محورش پدید آورد. به عبارت دیگر، تغییر وضعیت زمین سبب تغییر ناگهانی در آب و هوا شد، به طوری که طوفان مهیب با نیرویی دهشتناک مردمی را که پیام نوح را نپذیرفتند، کاملا غافلگیر کرد.
"هم چنین همه آب های زیرزمینی فوران کرده، بر زمین جاری شدند"
رودخانه ها و دریاچه ها طغیان کرده و آب در حدود هفت متر برفراز قله کوه ها بالا آمد. تمام موجودات زنده ای که درون کشتی نبودند، هلاک شدند. شکافته شدن زمین و فوران آب های زیرزمینی در اثر زلزله و حرکات نیرومند پوسته زمین پدید آمد.
این وضعیت یادآور فصل اول آیه 6 است . زمان آغاز خلقت توده های بخار از آب های پایین جدا شدند، در حالی که در فصل 7 آیه 11 توده های بخار و آب های پایین به یکدیگر ملحق می شوند، چنان که گویی کار خلقت معکوس شده و زمین با پوشیده شدن از آب، دوباره به ویرانی و بی شکلی نخستین برگشته است.
نکته باستان شناختی
جورج اسمیت، باستان شناس انگلیسی، در سال 1872، در کتیبه هایی که از کتابخانه آشور بانیپال در نینوا، به دست آمده بودند، گزارش هایی درباره طوفان یافت که بسیار مشابه شرح کتاب مقدس درباره طوفان است. این کتیبه ها از کتیبه هایی نسخه برداری شده بودند که تاریخ آن ها به نخستین سلسله اور، یعنی دوره میان طوفان و ابراهیم، برمی گردد. بعدها، بسیاری از این کتیبه ها کشف شدند. در این کتیبه ها، این عبارات مکررا به چشم می خورند:"طوفان"، "دوره پیش از طوفان"، "کتیبه های زمان پیش از طوفان".
اگرچه این روایات طوفان با چند خداپرستی و اسطوره در آمیخته اند، ولی کشفیات باستان شناسی نشان می دهند که طوفان بزرگ واقعی بوده است. یک لایه گل که آشکارا از رسوبات سیل بوده، در سه نقطه مجزا کشف شده: در اور در دوازده مایلی مکان پذیرفته شده باغ عدن، در فاره، مسکن نوح که شصت مایل بالاتر در کنار رودخانه قرار داشت و در کیش که در حومه بابل و صد مایل هم بالاتر در کنار رودخانه بود و احتمالا نقطه چهارم در نینوا، پایتخت آشور، که آن هم چهارصد و پنجاه کیلومتر بالاتر از رودخانه بود.
در سال 1929 هیئت اعزامی مشترک دانشگاه پنسیلوانیا و موزه بریتانیا، تحت سرپرستی دکتر وولی در اور یعنی شهر ابراهیم، در زیر چندین قشر از دوره های سکونت انسان، بستر عظیمی از گل سفت یافتند که حاصل رسوبات آبی بود و هشت فوت ضخامت داشت که با ویرانه های شهر مدفون شده بود. به گفته دکتر وولی، رسوباتی به ضخامت هشت فوت دال بر عمق بسیار زیاد و مدت طولانی وجود آب است که نمی توانست صرفا در اثر طغیان معمولی رودخانه ها بوده باشد، بلکه فقط می تواند حاصل سیل عظیمی باشد. تمدن زیرین لایه رسوبات سیل به قدری با تمدن بالای آن متفاوت بود که به نظر دکتر وولی، حاکی از یک گسستگی ناگهانی و هولناک در تداوم تاریخ بود.
در فهرست های پادشاهان سومری از بین النهرین سفلی، روایاتی درباره سیل ثبت شده است. در آن ها عباراتی هم چون "آنگاه سیل همه زمین را پوشاند" و "پس از سیل" به چشم می خورند.
مشهورترین گزارش غیر کتاب مقدسی در مورد طوفان، "حماسه گیلگمش" است. این حماسه در واقع روایتی بابلی بسیار کهن است که به آشوری ترجمه شده و در شهر باستانی نینوا یافت شده است. در این گزارش، نوح بابلی "اوتا نفیشتیم" نام دارد. یکی از خدایان او را از طوفان قریب الوقع آگاه کرد. او کشتی بزرگی ساخت و توانست خانواده اش و حیوانات اهلی و وحشی را از طوفان سهمگین نجات دهد. طبق این روایت، طوفان آنقدر شدید بود که خدایان وحشت زده شده بودند. طوفان بعد از هفت روز به پایان رسید و کشتی بر روی کوهی در ترکیه به گل نشست. اوتا نفیشتیم مانند نوح پرندگانی نظیر کبوتر، پرستو و یک کلاغ به بیرون از کشتی فرستاد اما کلاغ دیگر بازنگشت. او برای خدایان قربانی گذرانید.
برخی از منتقدان کتاب مقدس بر این باورند که ماخذ بابلی منبع اصلی روایت کتاب پیدایش است. آنچه مسلم است گزارش های کتاب مقدس و بت پرستان از یک منبع اقتباس شده است. پسران نوح روایت قبل و بعد از طوفان را به نسل های بعدی منتقل کردند. با پدید آمدن بت پرستی، حکایت طوفان را با نگرش خودشان انطباق دادند. با این توصیف، روح القدس حقیقت را با موسی درمیان گذاشت.
کشف کشتی نوح
کشتی شناور بر آب، بیش از پانصد مایل از نقطه شروعش دور شد و سرانجام بر قله ای به نام آرارات قرار گرفت.
در اوایل قرن بیستم، درست پیش از انقلاب بلشویکی، چند تن از خلبانان روسی ادعا کردند که لاشه یک کشتی بسیار عظیم را در پناهگاه های یخچالی غیر قابل عبور کوه آرارات دیده اند و این کشف خود را به دولت روسیه گزارش دادند. درست در همان هنگام دولت تزاری به دست بلشویک های ضد خدا سرنگون شد. در طی قرن بیستم، چندین گزارش دیگر درباره این کشتی در کوه آرارات ارائه شد.
در اکتبر 2008 یک هیئت علمی به ارتفاعات کوه آرارات صعود کرد تا درباره این گزارش ها تحقیق کند. نتایج تحقیقات این هیئت علمی بدین شرح است:
یک. یافته مورد نظر لاشه یک کشتی است که قسمت عقب آن مدور همراه با خمیدگی نوک تیز است.
دو. اندازه کشتی دقیقا با گزارش کتاب پیدایش مطابقت دارد: طول آن 137 متر، عرض آن 23 متر و بلندی آن 14 متر بود. ابعاد کشتی نوح برای نگه داری هشت نفر انسان و حیوانات، بهتر از این نمی توانست باشد.
سه. محل گل نشستن کشتی، کوه آرارات در شرق ترکیه است. این مکان با گزارش کتاب پیدایش کاملا مطابقت دارد:"آب رفته رفته فرو نشست، تا این که کشتی صد و پنجاه روز پس از شروع طوفان روی کوه های آرارات قرار گرفت" (پیدایش فصل هشتم آیه چهارم).
چهار. کشتی مجهز به سه عرشه است با اتاق هایی که در هریک از عرشه ها قرار دارد. قیر اندودشدگی مانع از نفوذ آب به درون آن می شد. پنجره 23 سانتی متری در زیر برآمدگی های بام در سراسر قسمت فوقانی، نور و تهویه را تامین می کرد.
پنج. در ورودی و خروجی کشتی، در یک سمت قرار داشت.
شش. نیازی به بادبان یا سکان نیز نبود. کشتی می بایست تنها بر روی آب قرار گیرد (مسیر، سرعت و مقصد کاملا در اختیار خداوند بود. نجات به واسطه ایمان به خداوند است).
هفت. در داخل کشتی تیرک های چوبی، اتاق های مخصوص انسان ها و نگه داری حیوانات مشاهده می شوند.
هشت. یک دهکده باستانی و کارگاه کوزه گری در نزدیکی کشتی یافت شده اند. تردیدی نیست که سرنشینان کشتی زمانی در همین منطقه زندگی می کردند. بر روی بقایای سفال های شکسته تصاویر ماهی، مردی که دو پرنده را رها می کند و مردی که سر خود را با پارچه پوشانده و چکش به دست دارد، حکاکی شده اند. یک قربانگاه نیز در نزدیکی کشتی وجود دارد:"نوح قربانگاهی برای خداوند ساخت و از هر حیوان و پرنده حلال بر آن قربانی کرد" (پیدایش فصل هشتم آیه بیستم).
وسعت طوفان
برای آگاهی از وسعت طوفان بایستی نکاتی را در نظر گرفت:
یک. تعداد انسان ها از آدم تا نوح: آنچه مسلم است میلیون ها نفر نبودند، بلکه حداکثر چند هزار نفر.
دو. کتاب مقدس نمی گوید که نوح برای موعظه و هشدار طوفان به سرزمین های دور سفر کرد. فرض کنیم که در آن روزگار، انسان ها در چین یا قاره آمریکا زندگی می کردند. نوح چگونه می توانست به آن نقاط سفر کند. مثلا برای عبور از دریاها و اقیانوس ها، بایستی کشتی دیگری ساخته می شد. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود.
سه. خداوند به انسان ها از طریق موعظه نوح فرصت توبه داد. هدف خدا فقط نابودی انسان نبود، بلکه رحمت و فیض او از طریق موعظه نوح ظاهر شد تا آن ها به سوی خدا بازگشت کنند و طوفان رخ ندهد (یونس فصل سوم). اگر مردمان سرزمین های دور موعظه نوح را نشنیدند، آیا این سئوال مطرح نمی شد که چرا خدا به آن ها فرصت تصمیم گیری نداد؟ آن ها که نمی دانستند طوفان سهمگین نسل آنان را نابود می کند.
چهار. وقوع این طوفان طبق محاسبات علمی و یافته های باستان شناسی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که نوح به تمام مناطق دنیا برود و انواع جانوران از جمله پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکبوت های دنیا را جمع آوری کند. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست. محدوده طوفان فقط در نواحی سکونت انسان ها بود.
پنج. کتاب مقدس گاهی عبارات همه زمین ها و زیر تمامی آسمان ها را در اشاره به منطقه شناخته شده آن زمان به کار می برد (پیدایش فصل 41 آیه 57، تثنیه فصل 2 آیه 25، رومیان فصل اول آیه 8). لزومی نداشت که خدا برای از بین بردن انسان های گناهکار، کل قاره ها را زیر آب فرو ببرد.
علت ساختن کشتی و کارهایی نوح باید انجام می داد (پیدایش فصل 6 آیات 17-22)
"به زودی من سراسر زمین را با آب خواهم پوشانید تا هر موجود زنده ای که در آن هست، هلاک گردد. اما با تو عهد می بندم که تو را با همسر و پسران و عروسانت در کشتی سلامت نگاه دارم. از تمام حیوانات، خزندگان و پرندگان یک جفت نر و ماده با خود به داخل کشتی ببر تا از خطر طوفان در امان باشند. هم چنین خوراک کافی برای خود و تمام موجودات در کشتی ذخیره کن". نوح تمام اوامر خدا را انجام داد".
تردیدی نیست که نوح از آنچه خدا در نظر داشت انجام دهد، کاملا شگفت زده شد. خداوند، نوح را فرا خواند تا نقش مهمی را در این مجازات عظیم و هم چنین نجات بزرگ بر عهده بگیرد.
" از تمام حیوانات، خزندگان و پرندگان یک جفت نر و ماده با خود به داخل کشتی ببر تا از خطر طوفان در امان باشند"
در مورد حیوانات و کشتی نوح لطفا به تفسیر فصل 7 آیات 2-3 رجوع کنید.
"نوح تمام اوامر خدا را انجام داد"
نوح به خدا اعتماد داشت، حتی مواقعی که این اعتماد بی معنی جلوه می کرد. اطاعت کامل نوح، بیانگر ایمان او بود. کتاب مقدس می فرماید:"وقنی خدا به نوح فرمود که سرنوشت هولناکی در انتظار مردم بی ایمان است، او سخن خدا را باور کرد. با این که هنوز هیچ نشانه ای از طوفان نبود، او بدون فوت وقت، یک کشتی ساخت و خانواده خود را نجات داد. ایمان نوح، در مقابل گناه و بی ایمانی مردم دنیا قرار داشت. مردمی که حاضر نبودند خدا را اطاعت کنند. در اثر همین ایمان بود که نوح مقبول خدا گردید" (عبرانیان فصل 11 آیه 7). نوح تا آن زمان هرگز باران ندیده بود، چرا که قبل از طوفان، خدا زمین را از طریق آب های زیرزمینی سیراب می کرد (پیدایش فصل 2 آیات 5-6). نکته دیگر این که منطقه ای که نوح زندگی می کرد، صدها کیلومتر با دریا فاصله داشت. فرض کنیم که نوح ساختن کشتی را در گذشته آموخته بود، چگونه می توانست آن را به آب بیندازد؟ با این که فرمان خدا نامعقول به نظر می رسید، نوح از آن اطاعت کرد و در وسط خشکی کشتی ساخت. در سراسر ماجرای طوفان، نوح کاری را انجام می داد که خدا حکم کرده بود. اطاعت نوح از خدا باعث شد تا همسایه هایش او را فردی غیرعادی بپندارند. اما برای نوح حکم خدا متقاعد کننده تر از دلایل منطقی همسایگانش بود. دورنمای وقوع طوفان در آینده، از آن چیزی که که اطراف او می گذشت، واقعی تر بود.
وقتی از خدا اطاعت می کنید، متعجب نشوید که دیگران شما را متفاوت از بقیه بدانند. اطاعت شما از خدا موجب می شود که نااطاعتی آن ها از خالق عالم هستی نمایان شود.
نوح به مردم درباره این بلای قریب الوقوع هشدار داد (اول پطرس فصل 3 آیه 20، دوم پطرس فصل 2 آیه 5). اما مردم فکر نمی کردند چنین اتفاقی رخ دهد. می توان تصور کرد که نوح چه روزهای مایوس کننده ای را پشت سر گذاشت، بدون این که هیچ اثری از باران مشاهده شود. در چنین شرایطی نوح بدون گله و شکایت، به خدا اعتماد داشت. کتاب مقدس می فرماید:"خشنود ساختن خدا بدون ایمان و توکل به او محال است" (عبرانیان فصل 11 آیه 6).
"نوح تمام اوامر خدا را انجام داد". اطاعت از خدا، برترس و تردید غلبه می کند. باید در نظر داشت که ساخت کشتی آسان نبود: صرف هزینه هنگفت برای استخدام کارگران و نجاران، به خصوص که جابه جایی الوارهای سنگین چوب کار سخت و خطرناکی بود. در مجموع، کار طاقت فرسا، ملال انگیز و بسیار پر هزینه ای محسوب می گردید. به خاطر داشته باشید: وقتی خدا از شما بخواهد کاری را انجام دهید، قدرت لازم برای انجام آن را نیز به شما خواهد داد.
دو نکته می توانست باعث شک و تردید نوح گردد: اول این که نوح تا آن زمان هرگز باران ندیده بود، چرا که قبل از طوفان، خدا زمین را از طریق آب های زیرزمینی سیراب می نمود (پیدایش فصل 2 آیات 5-6)، و دو این که مکانی که نوح در آن زندگی می کرد تا نزدیک ترین دریا حداقل ده ها کیلومتر فاصله داشت. بنابراین، چگونه می توانست آن را به آب بیندازد؟ با این توصیف، نوح هیچ عذر و بهانه ای نیاورد و اعتراضی نکرد. او کاملا به خدا اعتماد داشت. اعتماد کامل به خدا یعنی این که بدانیم خدا می داند چه چیزی بهترین برای زندگی ماست.
اگر امروز خدا از شما بخواهد که کاری را انجام دهید، فکر نمی کنید که احتمالا یک یا چند سئوال، اعتراض یا شرط و شروط برای خدا خواهید داشت؟ ولی نوح نداشت. او خدا را از صمیم دل اطاعت کرد. به عبارت دیگر، اطاعت نوح از خدا بلاشرط و بدون اعتراض بود. کار خدا را بلافاصله باید انجام داد. هر پدر و مادری به خوبی می داند که اطاعت همراه با تاخیر برابر بی اطاعتی است. خدا برای آنچه از ما انسان ها انتظار دارد انجام دهیم، هیچ احتیاجی به توضیح دادن ندارد. اطاعت از خدا می تواند بیشتر از یک عمر تحصیل الهیات مسیحی به یک شخص در مورد خدا، درس بیاموزد. در واقع ما نمی توانیم برخی از احکام را درک کنیم، مگر این که اول آن احکام را در اطاعت به انجام برسانیم. اطاعت، قفل نفهمیدن را می گشاید، در حالی که گله و شکایت و عذر و بهانه، می تواند کار خدا را به تاخیر بیاندازد. غر زدن و شکایت کردن، فقط اتلاف نیرو و زمان است.
اغلب اوقات اطاعت ما نصف و نیمه است. مثلا می گوییم:"من به کلیسا می روم، ولی ده یک درآمدم را نمی دهم. کتاب مقدس می خوانم، ولی هرگز شخصی را که به من صدمه زده، نخواهم بخشید..." به یاد داشته باشید که اطاعت نیمه کاره، همان بی اطاعتی است. البته اطاعت و عبادت که از صمیم قلب باشد، با شادی همراه است. کتاب مقدس می فرماید:"خداوند را با شادی عبادت نمایید" (مزمور 100 آیه 2). هم چنین می خوانیم:"خدا کسی را دوست دارد که از روی میل کمک می کند" (دوم قرنتیان فصل 9 آیه 7). اطاعت نشان می دهد که خدا را واقعا دوست داریم. عیسی مسیح فرمود:"اگر مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید" (یوحنا فصل 14 آیه 15).
فصل هفتم
خدا از نوح خواست تا داخل کشتی شود (پیدایش فصل 7 آیه اول)
"سپس خداوند به نوح فرمود:"تو و اهل خانه ات داخل کشتی شوید، زیرا در بین همه مردمان این روزگار فقط تو را درستکار یافتم".
خواست و اراده خداوند آن بود که نوح و خانواده اش وارد کشتی شوند. نوح در سال های قبل از طوفان مطیع اراده خداوند بود. او نه فقط ایمان داشت که خدا طوفان عظیم و سهمگین را خواهد فرستاد، بلکه هر آنچه خداوند به او فرموده بود انجام داده بود. نکته جالب این که خدا به نوح می گوید که "در بین همه مردمان این روزگار فقط تو را درستکار یافتم". خداوند اشاره ای به درستکاری خانواده نوح نمی کند. ایمان نوح نه فقط او را نجات داد، بلکه به نجات خانواده اش نیز انجامید.
نوح می دانست که خداوند کشتی را به عنوان پناهگاه برای او و خانواده اش در نظر گرفته است، اما خودش تصمیم نگرفت که به همراه خانواده اش وارد کشتی شوند، بلکه منتظر ماند تا خداوند فرمان دهد.
نوح و خانواده اش به همراه حیوانات وارد کشتی شدند (پیدایش فصل 7 آیات 2-9)
"همراه خود هفت جفت از حیوانات حلال گوشت، هفت جفت از پرندگان و یک جفت از بقیه حیوانات را به درون کشتی ببر، تا بعد از طوفان، نسل آن ها روی زمین باقی بماند. پس از یک هفته، به مدت چهل شبانه روز باران فرو خواهم ریخت و هر موجودی را که به وجود آورده ام، از روی زمین محو خواهم کرد".
پس نوح هر آنچه را که خداوند به او امر فرموده بود، انجام داد. وقتی که آن طوفان عظیم بر زمین آمد، نوح ششصد ساله بود. او و همسرش به اتفاق پسران و عروسانش به درون کشتی رفتند تا از خطر طوفان در امان باشند. پرندگان و خزندگان و حیوانات نیز، چه حلال گوشت و چه حرام گوشت، همراه او به کشتی رفتند. همان طوری که خداوند فرموده بود آن ها جفت جفت، نر و ماده، داخل کشتی جای گرفتند.
نوح به مجرد آن که خدا به او گفت باید یک کشتی بسازد، دست به کار شد. بعد از ساختن کشتی، خدا به نوح فرمود:" همراه خود و خانواده ات، هفت جفت از حیوانات حلال گوشت، هفت جفت از پرندگان و یک جفت از بقیه حیوانات را به درون کشتی ببر، تا بعد از طوفان، نسل آن ها روی زمین بماند" (پیدایش فصل 7 آیات 2-3).
آیا نوح، جفتی از هر یک از حیوانات تمام مناطق دنیا را وارد کشتی کرد؟ وقوع این طوفان طبق محاسبات علمی و یافته های باستان شناسی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که نوح به تمام مناطق دنیا برود و انواع جانوران از جمله پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکبوت های دنیا را جمع آوری کند. سیل فقط آن اندازه از زمین را پوشاند که مسکونی بود. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست. نیازی نبود که خدا برای نابودی نژاد غیر قابل اصلاح که صد و بیست سال به موعظه نوح خندید و فرصت طلایی نجات از سوی خدا را نادیده گرفت، کل قاره ها را به زیر آب فرو برد.
ظاهرا هیچ مشکلی در جمع آوری حیوانات آن منطقه پیش نیامد. خداوند با حیوانات مشکل ندارد. خداوند فرمود:"گاو مالک خود را و الاغ صاحب خویش را می شناسد، اما قوم اسرائیل (انسان) شعور ندارد و خدای خود را نمی شناسد" (اشعیاء فصل اول آیه 3). حیوانات و پرندگان نسبت به صدای خدا حساس تر از گناهکاران جهان پیش از طوفان بودند. اطاعت حیوانات از نوح، حالت اولیه انسان را یادآوری می کند، هنگامی که خدا به آدم، حکومت بر تمام حیوانات را عطا کرد (پیدایش فصل اول آیه 28). نوح سهم خود را انجام می داد و خدا نیز به نوبه خود به دیگر جزئیات امر می پرداخت. هم چنین خدا نوح را در مورد خوراکی که می بایست در کشتی برای خانواده اش، پرندگان و حیوانات ذخیره کند، هدایت کرد. به نظر می آید که حیوانات و پرندگان به میل خود وارد کشتی شدند. امکان دارد که خدا طی مدت طولانی که می بایست در کشتی سپری می کردند، حیوانات را به خواب زمستانی فرو برده باشد. در این صورت، آن ها نیازی به حرکت در کشتی نداشته، حداقل خوراک را مصرف می کردند.
در اکتبر 2008 یک هیئت علمی به ارتفاعات کوه آرارات صعود کرد تا درباره گزارش های مربوط به کشتی نوح تحقیق کند. این هیئت پس از کشف کشتی نوح، به داخل آن وارد شدند و اتاق های مخصوص انسان ها و نگه داری حیوانات را مشاهده کردند.
سئوال دیگر این است که نوح چگونه با حیوانات حلال و غیر حلال آشنا بود؟ (پیدایش فصل 7 آیات 2-3)
در دوران نوح و قبل از آن حیوانات نجس، حیواناتی بودند که به درد قربانی نمی خوردند یا قابل خوردن نبودند. بنابراین، ورود یک جفت از هر نوع حیوان نجس به کشتی برای بقاء کافی بود. اما نوح حیوانات حلال را چگونه می شناخت؟ طبق نظر کارشناسان کتاب مقدس، خدا بعد از تهیه لباس برای آدم و حوا (پیدایش فصل سوم)، درباره سیستم قربانی و این که چه نوع حیواناتی باید قربانی شوند، توضیحاتی را داده بود. هم چنین در فصل چهارم پیدایش می خوانیم که هابیل از گله خود، برای خداوند قربانی کرد. در زمان نوح، خدا فرمان می دهد که حیوانات طاهر که مخصوص قربانی و هم چنین خوردن بودند، هفت جفت وارد کشتی شوند تا برای قربانی کردن بعد از طوفان به کار روند، بدون آن که نسل شان منقطع شود.
هیئت علمی هم چنین یک دهکده باستانی و کارگاه کوزه گری در نزدیکی کشتی نوح کشف کردند. تردیدی نیست که سرنشینان کشتی زمانی در همین منطقه زندگی می کردند. یک قربانگاه باستانی نیز در نزدیکی کشتی وجود دارد:"نوح قربانگاهی برای خداوند ساخت و از هر حیوان و پرنده حلال بر آن قربانی کرد" (پیدایش فصل هشتم آیه بیستم). اولین اقدام نوح بعد از ترک کشتی، ساختن مذبح (قربانگاه) بود و با شکرگزاری مملو از شادی، قربانی های سوختنی برای خداوند گذراند. این اولین باری است که کتاب مقدس به مذبح اشاره می کند، با وجود این که پیش از آن نیز از مذبح استفاده شده بود (پیدایش فصل 4). نوح از خدا برای نجات خود و خانواده اش ، قربانی گذراند. او با شروع زندگی جدید در جهان، خود را وقف خدا کرد.
وقوع طوفان (پیدایش فصل 7 آیات 10-12)
"بعد از یک هفته، هنگامی که نوح ششصد ساله بود، در روز هفدهم ماه دوم، طوفان شروع شد و چهل شبانه روز به شدت باران بارید. هم چنین همه آب های زیرزمینی فوران کرده، بر زمین جاری شدند".
"بعد از یک هفته"
نوح به همراه خانواده اش و حیوانات، هفت روز در کشتی سکونت داشتند. نوح و خانواده اش تا قبل از وقوع طوفان، هرگز باران ندیده بودند. صد و بیست سال ساختن کشتی و یک هفته سکونت در آن، در واقع آزمایش ایمان نوح و خانواده ش محسوب می گردید.
"هنگامی که نوح ششصد ساله بود، در روز هفدهم ماه دوم، طوفان شروع شد و چهل روز به شدت باران بارید"
هر مرحله از طوفان، به دقت تاریخ گذاری شده است (پیدایش فصل 7 آیه 11، فصل 8 آیات 13-14).
برخی از محققین بر این عقیده اند که خدا طوفان را از طریق منحرف ساختن زمین از محورش پدید آورد. به عبارت دیگر، تغییر وضعیت زمین سبب تغییر ناگهانی در آب و هوا شد، به طوری که طوفان مهیب با نیرویی دهشتناک مردمی را که پیام نوح را نپذیرفتند، کاملا غافلگیر کرد.
"هم چنین همه آب های زیرزمینی فوران کرده، بر زمین جاری شدند"
رودخانه ها و دریاچه ها طغیان کرده و آب در حدود هفت متر برفراز قله کوه ها بالا آمد. تمام موجودات زنده ای که درون کشتی نبودند، هلاک شدند. شکافته شدن زمین و فوران آب های زیرزمینی در اثر زلزله و حرکات نیرومند پوسته زمین پدید آمد.
این وضعیت یادآور فصل اول آیه 6 است . زمان آغاز خلقت توده های بخار از آب های پایین جدا شدند، در حالی که در فصل 7 آیه 11 توده های بخار و آب های پایین به یکدیگر ملحق می شوند، چنان که گویی کار خلقت معکوس شده و زمین با پوشیده شدن از آب، دوباره به ویرانی و بی شکلی نخستین برگشته است.
نکته باستان شناختی
جورج اسمیت، باستان شناس انگلیسی، در سال 1872، در کتیبه هایی که از کتابخانه آشور بانیپال در نینوا، به دست آمده بودند، گزارش هایی درباره طوفان یافت که بسیار مشابه شرح کتاب مقدس درباره طوفان است. این کتیبه ها از کتیبه هایی نسخه برداری شده بودند که تاریخ آن ها به نخستین سلسله اور، یعنی دوره میان طوفان و ابراهیم، برمی گردد. بعدها، بسیاری از این کتیبه ها کشف شدند. در این کتیبه ها، این عبارات مکررا به چشم می خورند:"طوفان"، "دوره پیش از طوفان"، "کتیبه های زمان پیش از طوفان".
اگرچه این روایات طوفان با چند خداپرستی و اسطوره در آمیخته اند، ولی کشفیات باستان شناسی نشان می دهند که طوفان بزرگ واقعی بوده است. یک لایه گل که آشکارا از رسوبات سیل بوده، در سه نقطه مجزا کشف شده: در اور در دوازده مایلی مکان پذیرفته شده باغ عدن، در فاره، مسکن نوح که شصت مایل بالاتر در کنار رودخانه قرار داشت و در کیش که در حومه بابل و صد مایل هم بالاتر در کنار رودخانه بود و احتمالا نقطه چهارم در نینوا، پایتخت آشور، که آن هم چهارصد و پنجاه کیلومتر بالاتر از رودخانه بود.
در سال 1929 هیئت اعزامی مشترک دانشگاه پنسیلوانیا و موزه بریتانیا، تحت سرپرستی دکتر وولی در اور یعنی شهر ابراهیم، در زیر چندین قشر از دوره های سکونت انسان، بستر عظیمی از گل سفت یافتند که حاصل رسوبات آبی بود و هشت فوت ضخامت داشت که با ویرانه های شهر مدفون شده بود. به گفته دکتر وولی، رسوباتی به ضخامت هشت فوت دال بر عمق بسیار زیاد و مدت طولانی وجود آب است که نمی توانست صرفا در اثر طغیان معمولی رودخانه ها بوده باشد، بلکه فقط می تواند حاصل سیل عظیمی باشد. تمدن زیرین لایه رسوبات سیل به قدری با تمدن بالای آن متفاوت بود که به نظر دکتر وولی، حاکی از یک گسستگی ناگهانی و هولناک در تداوم تاریخ بود.
در فهرست های پادشاهان سومری از بین النهرین سفلی، روایاتی درباره سیل ثبت شده است. در آن ها عباراتی هم چون "آنگاه سیل همه زمین را پوشاند" و "پس از سیل" به چشم می خورند.
مشهورترین گزارش غیر کتاب مقدسی در مورد طوفان، "حماسه گیلگمش" است. این حماسه در واقع روایتی بابلی بسیار کهن است که به آشوری ترجمه شده و در شهر باستانی نینوا یافت شده است. در این گزارش، نوح بابلی "اوتا نفیشتیم" نام دارد. یکی از خدایان او را از طوفان قریب الوقع آگاه کرد. او کشتی بزرگی ساخت و توانست خانواده اش و حیوانات اهلی و وحشی را از طوفان سهمگین نجات دهد. طبق این روایت، طوفان آنقدر شدید بود که خدایان وحشت زده شده بودند. طوفان بعد از هفت روز به پایان رسید و کشتی بر روی کوهی در ترکیه به گل نشست. اوتا نفیشتیم مانند نوح پرندگانی نظیر کبوتر، پرستو و یک کلاغ به بیرون از کشتی فرستاد اما کلاغ دیگر بازنگشت. او برای خدایان قربانی گذرانید.
برخی از منتقدان کتاب مقدس بر این باورند که ماخذ بابلی منبع اصلی روایت کتاب پیدایش است. آنچه مسلم است گزارش های کتاب مقدس و بت پرستان از یک منبع اقتباس شده است. پسران نوح روایت قبل و بعد از طوفان را به نسل های بعدی منتقل کردند. با پدید آمدن بت پرستی، حکایت طوفان را با نگرش خودشان انطباق دادند. با این توصیف، روح القدس حقیقت را با موسی درمیان گذاشت.
کشف کشتی نوح
کشتی شناور بر آب، بیش از پانصد مایل از نقطه شروعش دور شد و سرانجام بر قله ای به نام آرارات قرار گرفت.
در اوایل قرن بیستم، درست پیش از انقلاب بلشویکی، چند تن از خلبانان روسی ادعا کردند که لاشه یک کشتی بسیار عظیم را در پناهگاه های یخچالی غیر قابل عبور کوه آرارات دیده اند و این کشف خود را به دولت روسیه گزارش دادند. درست در همان هنگام دولت تزاری به دست بلشویک های ضد خدا سرنگون شد. در طی قرن بیستم، چندین گزارش دیگر درباره این کشتی در کوه آرارات ارائه شد.
در اکتبر 2008 یک هیئت علمی به ارتفاعات کوه آرارات صعود کرد تا درباره این گزارش ها تحقیق کند. نتایج تحقیقات این هیئت علمی بدین شرح است:
یک. یافته مورد نظر لاشه یک کشتی است که قسمت عقب آن مدور همراه با خمیدگی نوک تیز است.
دو. اندازه کشتی دقیقا با گزارش کتاب پیدایش مطابقت دارد: طول آن 137 متر، عرض آن 23 متر و بلندی آن 14 متر بود. ابعاد کشتی نوح برای نگه داری هشت نفر انسان و حیوانات، بهتر از این نمی توانست باشد.
سه. محل گل نشستن کشتی، کوه آرارات در شرق ترکیه است. این مکان با گزارش کتاب پیدایش کاملا مطابقت دارد:"آب رفته رفته فرو نشست، تا این که کشتی صد و پنجاه روز پس از شروع طوفان روی کوه های آرارات قرار گرفت" (پیدایش فصل هشتم آیه چهارم).
چهار. کشتی مجهز به سه عرشه است با اتاق هایی که در هریک از عرشه ها قرار دارد. قیر اندودشدگی مانع از نفوذ آب به درون آن می شد. پنجره 23 سانتی متری در زیر برآمدگی های بام در سراسر قسمت فوقانی، نور و تهویه را تامین می کرد.
پنج. در ورودی و خروجی کشتی، در یک سمت قرار داشت.
شش. نیازی به بادبان یا سکان نیز نبود. کشتی می بایست تنها بر روی آب قرار گیرد (مسیر، سرعت و مقصد کاملا در اختیار خداوند بود. نجات به واسطه ایمان به خداوند است).
هفت. در داخل کشتی تیرک های چوبی، اتاق های مخصوص انسان ها و نگه داری حیوانات مشاهده می شوند.
هشت. یک دهکده باستانی و کارگاه کوزه گری در نزدیکی کشتی یافت شده اند. تردیدی نیست که سرنشینان کشتی زمانی در همین منطقه زندگی می کردند. بر روی بقایای سفال های شکسته تصاویر ماهی، مردی که دو پرنده را رها می کند و مردی که سر خود را با پارچه پوشانده و چکش به دست دارد، حکاکی شده اند. یک قربانگاه نیز در نزدیکی کشتی وجود دارد:"نوح قربانگاهی برای خداوند ساخت و از هر حیوان و پرنده حلال بر آن قربانی کرد" (پیدایش فصل هشتم آیه بیستم).
وسعت طوفان
برای آگاهی از وسعت طوفان بایستی نکاتی را در نظر گرفت:
یک. تعداد انسان ها از آدم تا نوح: آنچه مسلم است میلیون ها نفر نبودند، بلکه حداکثر چند هزار نفر.
دو. کتاب مقدس نمی گوید که نوح برای موعظه و هشدار طوفان به سرزمین های دور سفر کرد. فرض کنیم که در آن روزگار، انسان ها در چین یا قاره آمریکا زندگی می کردند. نوح چگونه می توانست به آن نقاط سفر کند. مثلا برای عبور از دریاها و اقیانوس ها، بایستی کشتی دیگری ساخته می شد. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود.
سه. خداوند به انسان ها از طریق موعظه نوح فرصت توبه داد. هدف خدا فقط نابودی انسان نبود، بلکه رحمت و فیض او از طریق موعظه نوح ظاهر شد تا آن ها به سوی خدا بازگشت کنند و طوفان رخ ندهد (یونس فصل سوم). اگر مردمان سرزمین های دور موعظه نوح را نشنیدند، آیا این سئوال مطرح نمی شد که چرا خدا به آن ها فرصت تصمیم گیری نداد؟ آن ها که نمی دانستند طوفان سهمگین نسل آنان را نابود می کند.
چهار. وقوع این طوفان طبق محاسبات علمی و یافته های باستان شناسی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که نوح به تمام مناطق دنیا برود و انواع جانوران از جمله پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکبوت های دنیا را جمع آوری کند. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست. محدوده طوفان فقط در نواحی سکونت انسان ها بود.
پنج. کتاب مقدس گاهی عبارات همه زمین ها و زیر تمامی آسمان ها را در اشاره به منطقه شناخته شده آن زمان به کار می برد (پیدایش فصل 41 آیه 57، تثنیه فصل 2 آیه 25، رومیان فصل اول آیه 8). لزومی نداشت که خدا برای از بین بردن انسان های گناهکار، کل قاره ها را زیر آب فرو ببرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر