مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
پولس رسول کلیساهای زیادی در اروپا تاسیس کرد و بیش از نیمی از عهد جدید را نوشته است. او تعدادی از نامه هایش را در سلول انفرادی کوچک که بزرگ تر از یک دستشویی نبود، نوشت. بعضی از مورخین و مفسرین کتاب مقدس اظهار می کنند که ممکن است برخی از آن نامه های برجسته اش را زمانی نوشت که سیستم فاضلاب شهر روم از کنار سلول او می گذشت. بوی تعفن، غذای کم و بدمزه، سلول مرطوب و نیمه تاریک، رفتار خشن زندانبانان، پاها در زنجیر، نبود مراقبت های پزشکی... از مشکلات پولس در زندان بودند. با این توصیف، پولس کلمات آکنده از نگرش مثبت ایمان را نوشت:"قوت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت می بخشد" (فیلیپیان فصل چهارم آیه سیزدهم) در خداوند شاد باشید و باز هم می گویم شاد باشید" (فیلیپیان فصل چهارم آیه چهارم). آیا پولس دیوانه شده بود؟ متن نامه هایش این نکته را ثابت نمی کند. مسیح نیز در ساعات آخر قبل از مرگ، علی رغم شکنجه های جسمی و روحی، ثبات روانی خود را حفظ کرد. عامل موفقیت مسیح و پولس چه بود؟ فقط یک چیز:"قدرت الهی و مافوق طبیعی روح القدس". شادی ثمره روح القدس است. این شادی از سوی روح القدس وارد ایماندار مسیحی می شود. در نتیجه، مردم از دیدن ایماندار شاد در اوج بحران و فشار مشکلات، دچار حیرت و شگفتی می شوند.
ممکن است بگویید:"ولی من یک دنیا مشکل دارم..." سئوال من این است:" اگر قرار نباشد به خدا اعتماد کنید، پس چکار خواهید کرد؟" اگر بخواهید کنترل امور را در دست خودتان بگیرید، در واقع از چاله به چاه خواهید افتاد. ما حاصل هدف خدا و برای هدف خدا به دنیا آمده ایم. پس اگر بخواهیم به چیزی غیر از خدا تکیه و اعتماد کنیم، قطعا شکست خواهیم خورد. نمونه اش یونس نبی است. حتی لازم نیست به ماجراهای کتاب مقدس رجوع کنید. تجربیات خودتان را در نظر بگیرید. آخرین باری که به نقشه الهی پشت کردید و موفق و پیروز شدید، کی بود؟ شاید بگویید:"شما موقعیت من را درک نمی کنید". یوسف را که برادرانش او را به بردگی فروختند، در نظر بگیرید: در مصر نه دوستی داشت و نه فامیلی. نه کلیسایی که از او پشتیبانی کند، نه آزادی، نه پول و نه کتاب مقدس و نه صدایی از آسمان. اما او به پدر آسمانی اش امین ماند و خدا هم نسبت به او وفادار.
پولس را سنگسار کردند و بعد به حال خودش گذاشتند تا بمیرد. کتک خورد. با چوب او را شلاق زدند. مار گزیده شد. کشتی شکسته شد. و بالاخره به زندان افتاد. افراد زیادی را دیده ام که در موقعیت هایی بسیار راحت از پولس پر از خشم و غضب شده اند. آن ها به خاطر چیزی که به سرشان آمده بود، از دست خدا عصبانی شدند. ولی پولس عصبانی نبود. چرا؟ زیرا متوجه شده بود که آنچه بر او واقع می شود، با اجازه خدا و به منظور بهتر انجام دادن اراده او می باشد. هرچه پولس بیشتر برای دریافت نیرو به روح القدس (خدا) توکل نمود، بیشتر به این کار عادت کرد و ایمان او در مسیح آنقدر رشد کرد که با کمال صداقت گفت:"از ضعف هایم شادمانم" (دوم قرنتیان فصل 12 آیات نهم و دهم).
من به این شخص نمی گویم "ضعیف". اگر پولس در کار تجارت وارد می شد، بدون شک به موفقیت ها و ثروت فراوانی می رسید، زیرا او خوب می دانست چگونه هدف ها را تعیین کرده، آن ها را به اتمام برساند. بعضی از مردم معتقدند که اگر مشکلات شان حل شود، زودتر به شادی می رسند. غافل از این که ما در دنیای سقوط کرده و آغشته به گناه زندگی می کنیم. وقتی بر مشکلی غلبه کردید، مشکل دیگری پیش می آید تا با آن مقابله کنید. در این دنیا هرگز به جایی که همه چیز کامل است و دیگر چالشی نخواهیم داشت، نخواهیم رسید. اگر چنین طرز تفکری دارید، به سیاره اشتباه پا گذاشته اید!
وقایع بزرگ شما را شاد نگه نخواهند داشت. آن ها شما را برای مدتی شاد می کنند. اما بعد از این که کهنه شوند، مثل معتادی که دنبال تزریق است، نیاز به چیز دیگری خواهید داشت. شاید هم از آن دسته آدم هایی هستید که خود را عادت داده اید تا آنقدر منتظر بمانید که سرانجام همه چیز روال عادی خود را بیابد و مشکلات حل شوند. سپس به شادی روی بیاورید! اما چرا همین الان شاد نباشید؟ شاید سال ها بگذرد و اتفاقی نیفتد. پس از آن در نهایت تاسف خواهید دید که از سفر زندگی لذت نبردید.
پولس گفت:"در خداوند شاد باشید". او نگفت:"شاد باشید". بدون کمک قدرت مافوق طبیعی الهی هرگز قادر نخواهید بود در اوج مشکلات و رنج ها، شاد باشید. این گونه عکس العمل خود به خود اتفاق نمی افتد. باید تصمیم بگیرید که دعا کنید و از خدا بخواهید تا روح او در شما فعالیت کند. آنگاه از تجربه "شادی در اوج رنج و مشکلات" شگفت زده خواهید شد.
پولس رسول کلیساهای زیادی در اروپا تاسیس کرد و بیش از نیمی از عهد جدید را نوشته است. او تعدادی از نامه هایش را در سلول انفرادی کوچک که بزرگ تر از یک دستشویی نبود، نوشت. بعضی از مورخین و مفسرین کتاب مقدس اظهار می کنند که ممکن است برخی از آن نامه های برجسته اش را زمانی نوشت که سیستم فاضلاب شهر روم از کنار سلول او می گذشت. بوی تعفن، غذای کم و بدمزه، سلول مرطوب و نیمه تاریک، رفتار خشن زندانبانان، پاها در زنجیر، نبود مراقبت های پزشکی... از مشکلات پولس در زندان بودند. با این توصیف، پولس کلمات آکنده از نگرش مثبت ایمان را نوشت:"قوت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت می بخشد" (فیلیپیان فصل چهارم آیه سیزدهم) در خداوند شاد باشید و باز هم می گویم شاد باشید" (فیلیپیان فصل چهارم آیه چهارم). آیا پولس دیوانه شده بود؟ متن نامه هایش این نکته را ثابت نمی کند. مسیح نیز در ساعات آخر قبل از مرگ، علی رغم شکنجه های جسمی و روحی، ثبات روانی خود را حفظ کرد. عامل موفقیت مسیح و پولس چه بود؟ فقط یک چیز:"قدرت الهی و مافوق طبیعی روح القدس". شادی ثمره روح القدس است. این شادی از سوی روح القدس وارد ایماندار مسیحی می شود. در نتیجه، مردم از دیدن ایماندار شاد در اوج بحران و فشار مشکلات، دچار حیرت و شگفتی می شوند.
ممکن است بگویید:"ولی من یک دنیا مشکل دارم..." سئوال من این است:" اگر قرار نباشد به خدا اعتماد کنید، پس چکار خواهید کرد؟" اگر بخواهید کنترل امور را در دست خودتان بگیرید، در واقع از چاله به چاه خواهید افتاد. ما حاصل هدف خدا و برای هدف خدا به دنیا آمده ایم. پس اگر بخواهیم به چیزی غیر از خدا تکیه و اعتماد کنیم، قطعا شکست خواهیم خورد. نمونه اش یونس نبی است. حتی لازم نیست به ماجراهای کتاب مقدس رجوع کنید. تجربیات خودتان را در نظر بگیرید. آخرین باری که به نقشه الهی پشت کردید و موفق و پیروز شدید، کی بود؟ شاید بگویید:"شما موقعیت من را درک نمی کنید". یوسف را که برادرانش او را به بردگی فروختند، در نظر بگیرید: در مصر نه دوستی داشت و نه فامیلی. نه کلیسایی که از او پشتیبانی کند، نه آزادی، نه پول و نه کتاب مقدس و نه صدایی از آسمان. اما او به پدر آسمانی اش امین ماند و خدا هم نسبت به او وفادار.
پولس را سنگسار کردند و بعد به حال خودش گذاشتند تا بمیرد. کتک خورد. با چوب او را شلاق زدند. مار گزیده شد. کشتی شکسته شد. و بالاخره به زندان افتاد. افراد زیادی را دیده ام که در موقعیت هایی بسیار راحت از پولس پر از خشم و غضب شده اند. آن ها به خاطر چیزی که به سرشان آمده بود، از دست خدا عصبانی شدند. ولی پولس عصبانی نبود. چرا؟ زیرا متوجه شده بود که آنچه بر او واقع می شود، با اجازه خدا و به منظور بهتر انجام دادن اراده او می باشد. هرچه پولس بیشتر برای دریافت نیرو به روح القدس (خدا) توکل نمود، بیشتر به این کار عادت کرد و ایمان او در مسیح آنقدر رشد کرد که با کمال صداقت گفت:"از ضعف هایم شادمانم" (دوم قرنتیان فصل 12 آیات نهم و دهم).
من به این شخص نمی گویم "ضعیف". اگر پولس در کار تجارت وارد می شد، بدون شک به موفقیت ها و ثروت فراوانی می رسید، زیرا او خوب می دانست چگونه هدف ها را تعیین کرده، آن ها را به اتمام برساند. بعضی از مردم معتقدند که اگر مشکلات شان حل شود، زودتر به شادی می رسند. غافل از این که ما در دنیای سقوط کرده و آغشته به گناه زندگی می کنیم. وقتی بر مشکلی غلبه کردید، مشکل دیگری پیش می آید تا با آن مقابله کنید. در این دنیا هرگز به جایی که همه چیز کامل است و دیگر چالشی نخواهیم داشت، نخواهیم رسید. اگر چنین طرز تفکری دارید، به سیاره اشتباه پا گذاشته اید!
وقایع بزرگ شما را شاد نگه نخواهند داشت. آن ها شما را برای مدتی شاد می کنند. اما بعد از این که کهنه شوند، مثل معتادی که دنبال تزریق است، نیاز به چیز دیگری خواهید داشت. شاید هم از آن دسته آدم هایی هستید که خود را عادت داده اید تا آنقدر منتظر بمانید که سرانجام همه چیز روال عادی خود را بیابد و مشکلات حل شوند. سپس به شادی روی بیاورید! اما چرا همین الان شاد نباشید؟ شاید سال ها بگذرد و اتفاقی نیفتد. پس از آن در نهایت تاسف خواهید دید که از سفر زندگی لذت نبردید.
پولس گفت:"در خداوند شاد باشید". او نگفت:"شاد باشید". بدون کمک قدرت مافوق طبیعی الهی هرگز قادر نخواهید بود در اوج مشکلات و رنج ها، شاد باشید. این گونه عکس العمل خود به خود اتفاق نمی افتد. باید تصمیم بگیرید که دعا کنید و از خدا بخواهید تا روح او در شما فعالیت کند. آنگاه از تجربه "شادی در اوج رنج و مشکلات" شگفت زده خواهید شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر