۱۳۹۳ فروردین ۱۶, شنبه

آیا مراسم تعمید برای مردگان باید انجام شود؟ (اول قرنتیان فصل پانزدهم آیه بیست و نهم)

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در کلیسای قرنتس، برخی از ایمانداران به نیابت کسانی که بدون تعمید مرده بودند، تعمید می گرفتند. این موضوع گرچه برای ما روشن نیست و شناخت بیشتری از آن نداریم، اما بیانگر این حقیقت است که مسیحیان شهر قرنتس مراسم غسل تعمید به جای مردگان را انجام می دادند. بنابراین، پولس در اول قرنتیان فصل پانزدهم آیه بیست و نهم به موضوعی اشاره می کند که برای ما ناشناخته است.
برخی معتقدند که زمینه "تعمید به نیابت مردگان" به قبل از ایمان آوردن قرنتیان به مسیح ارتباط دارد. دورانی که آنان بت پرست بوده اند. اگر این نظریه درست بود، پولس به شدت با مراسم تعمید به جای مردگان، مخالفت می کرد. نظریه دیگر ادعا می کند که مراسم غسل تعمید با نگرش خرافی بعضی از ایمانداران قرنتس درآمیخته بود. آن ها تصور می کردند که در تعمید قدرت سحرآمیز وجود دارد. با این توصیف، پولس انجام مراسم تعمید برای مردگان را تایید یا نفی نمی کند.
پولس از قرنتیان می پرسد:"اگر مردگان هیچ گاه زنده نخواهند شد، چرا بعضی به جای مرده ها غسل تعمید می گیرند؟ این غسل چه فایده ای دارد؟ مگر این که ایمان داشته باشند که روزی مرده ها دوباره زنده خواهند شد" (آیه بیست و نهم). در هیچ جای کتاب مقدس تکرار این مراسم وجود ندارد و بالطبع تعلیمی از سوی رسولان در این زمینه موجود نیست. کتاب مقدس هرگز از مراسم تعمید به عنوان عامل نجات از گناه یاد نکرده است. انسان فقط توسط فیض و ایمان نجات می یابد و اعمال نیکو و انجام فرایض مذهبی قادر به رهایی از گناه نیست. هم چنین ما نمی توانیم نجات را با توسل به اشخاص نیکو یا پیامبران به دست آوریم. این یک تصمیم شخصی است و به انتخاب انسان بستگی دارد. مراسم تعمید فقط نشانه ایمان آوردن شخص و اعتراف او به مسیح است (مرقس فصل نوزدهم آیه نوزدهم). هم چنین تعمید نشانه ای است از مرگ و مدفون شدن با مسیح و قیام با او در حیات تازه (رومیان فصل ششم).
آنچه مسلم است اگر قرنتیان به قیامت اعتقادی نداشتند، انجام مراسم تعمید به جای مردگان کاملا پوچ و بی معنی می شد. آن ها با اجرای این مراسم، اعتقاد خود را به قیامت نشان می دادند. وقتی پولس با قرنتیان درباره این مراسم سخن می گوید، در واقع آن را مورد تایید قرار نمی دهد، بلکه از آن به عنوان یک مثال استفاده می کند تا این استدلال را تحکیم بخشد که قیام مردگان یک واقعیت است.
پولس در اول قرنتیان فصل پانزدهم از آیه دوازدهم تا سی و چهارم، قیام مردگان را بررسی می کند. یونانیان معتقد بودند که روح از جسم جدا می شود، اما جسم هرگز زنده نمی شود. در نتیجه، قیام مردگان برای مسیحیان قرن اول میلادی چندان روشن نبود. کلیسای قرنتس در قلب فرهنگ یونانی قرار داشت. به همین دلیل، بسیاری از ایمانداران مسیحی به خاطر اعتقاد قیام بدن دچار مشکل می شدند. پولس این قسمت از نامه را نوشت تا این مشکل و سردرگمی درباره قیام را حل کند. موجودیت کلیسای قرنتس در نتیجه بشارت و موعظه پولس بود. پیام پولس بر مرگ و قیام مسیح استوار بود. اگر قیام مردگان وجود نداشته باشد، مسیح نیز قیام نکرده است و در این صورت پیام و موعظه پولس هم نادرست بوده است. پس ایمان و نجات قرنتیان هم نادرست بوده است. اما چون قرنتیان نجات یافته اند، پس ایمان آن ها درست است. اگر ایمان آن ها درست باشد، یعنی مسیح قیام کرده است.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر