عمانوئیل
وجدان ناراحت هیرودیس پادشاه
۱ وقتی «هیرودیس » پادشاه ازمعجزات عیسی اطلاع حاصل کرد، ۲ به افراد خود گفت : «بی شک ، این همان یحیای پیامبر است که زنده شده ، و به همین دلیل است که می تواند معجزه کند.» ۳ زیرا هیرودیس ، بنا به اصرار همسرش «هیرودیا» که قبلا زن برادرش «فیلیپ » بود، یحیی را گرفته و در زندان به زنجیر کشیده بود، ۴ به این علت که یحیی به هیرودیـس گفته بود که ازدواج با زن برادرش خطاست . ۵ هیرودیس نیز قصد داشت یحیی را بکشد ولی از شورش مردم می ترسید، چون او را نبی می دانستند. ۶ اما در جشن میلاد هیرودیس ، دختر هیرودیا رقصید و رقص او هیرودیس را بسیار شاد کرد، ۷ بطوریکه برای او قسم خورد که هر چه بخواهد برایش انجام دهد. ۸ دختر هیرودیا نیز به توصیه مادرش ، درخواست کرد که سر یحیای تعمید دهنده در یک سینی به او داده شود. ۹ پادشاه از این تقاضا سخت رنجیده خاطر گشت اما چون در حضور همه قسم خورده بود، دستور داد تقاضای او را بجا آورند. ۱۰ پس در زندان ، سر یحیی را از تن جدا کرده ، ۱۱ در یک سینی آوردند و تقدیم دختر کردند، دختر نیز آن را نزد مادرش برد. ۱۲ آنگاه شاگردان یحیی آمدند و بدن او را برده ، بخاک سپردند، و پیش عیسی رفته ، جریان را به او اطلاع دادند.
۱ وقتی «هیرودیس » پادشاه ازمعجزات عیسی اطلاع حاصل کرد، ۲ به افراد خود گفت : «بی شک ، این همان یحیای پیامبر است که زنده شده ، و به همین دلیل است که می تواند معجزه کند.» ۳ زیرا هیرودیس ، بنا به اصرار همسرش «هیرودیا» که قبلا زن برادرش «فیلیپ » بود، یحیی را گرفته و در زندان به زنجیر کشیده بود، ۴ به این علت که یحیی به هیرودیـس گفته بود که ازدواج با زن برادرش خطاست . ۵ هیرودیس نیز قصد داشت یحیی را بکشد ولی از شورش مردم می ترسید، چون او را نبی می دانستند. ۶ اما در جشن میلاد هیرودیس ، دختر هیرودیا رقصید و رقص او هیرودیس را بسیار شاد کرد، ۷ بطوریکه برای او قسم خورد که هر چه بخواهد برایش انجام دهد. ۸ دختر هیرودیا نیز به توصیه مادرش ، درخواست کرد که سر یحیای تعمید دهنده در یک سینی به او داده شود. ۹ پادشاه از این تقاضا سخت رنجیده خاطر گشت اما چون در حضور همه قسم خورده بود، دستور داد تقاضای او را بجا آورند. ۱۰ پس در زندان ، سر یحیی را از تن جدا کرده ، ۱۱ در یک سینی آوردند و تقدیم دختر کردند، دختر نیز آن را نزد مادرش برد. ۱۲ آنگاه شاگردان یحیی آمدند و بدن او را برده ، بخاک سپردند، و پیش عیسی رفته ، جریان را به او اطلاع دادند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر