۱۳۹۲ آذر ۱۴, پنجشنبه

اینچنین است معنی پسر خدا بودن عیسی‌

 عیسی مسیح از ازل بود؛ از زمانی که خدا بود، او نیز بود. او جزئی از وجود خدا است‌. نه اینکه دو خدا وجود داشته باشد؛ خدا واحد است و «پسر» در آغوش اوست‌. این «جزء از وجود خدا» برای زمانی از پدر جدا شد، انسان گردید، به زمین آمد، بر روی صلیب جان سپرد تا کفاره گناهان بشر را بپردازد، و در روز سوم زنده شد، و به آسمان به جایگاه ازلی و ابدی خود بازگشت‌، به‌نزد خدای پدر.
 مسیحیان یک انسان را به مقام خدایی نرسانده‌اند. این انسان با زندگی و تعالیم و معجزاتش نشان داد که همان کسی است که انبیای عهدعتیق وعده‌اش را داده بودند، همان کسی که طبق پیشگوییها «سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و "خدای قدیر" خوانده خواهد شد» (اشعیا ۹:‌6).
 حتی شاگردانش نیز از ابتدا به این حقیقت پی نبرده بودند. این امر به‌تدریج بر آنها آشکار شد. عیسی به‌هنگام شام آخر، به شاگردانش فرمود:‌ «از نزد پدر بیرون آمدم‌، و در جهان وارد شدم‌، و باز جهان را گذارده‌، نزد پدر می‌روم‌.» چون این را گفت‌، شاگردان شاد شده‌، گفتند:‌ «هان‌، اکنون علانیه (یعنی آشکارا) سخن می‌گویی و هیچ مثل نمی‌گویی‌! الان دانستیم که همه چیز را می‌دانی … بدین جهت باور می‌کنیم از خدا بیرون آمدی‌!» (یوحنا ۱۶:‌28-30). یوحنای رسول که آیات فوق را در انجیلش نوشته است‌، در سالهای واپسین زندگانی‌، در رساله اول خود با اطمینان می‌نویسد:‌ «ما دیده‌ایم و شهادت می‌دهیم که پدر پسر را فرستاد تا نجات‌دهنده جهان بشود» (اول یوحنا ۴:‌1۴). هم او فصل اول همین رساله را چنین آغاز می‌کند:‌ «آنچه از ابتدا بود، و آنچه شنیده‌ایم و به‌چشم خود دیده‌، آنچه بر آن نگریستیم و دستهای ما لمس کرد در باره کلمه حیات‌. و حیات ظاهر شد و آن را دیده‌ایم و شهادت می‌دهیم و به شما خبر می‌دهیم از حیات جاودانی که نزد پدر بود و بر ما ظاهر شد» (اول یوحنا ۱:‌1 و ۲).
 آنچه در انجیل در باره شخصیت و هویت واقعی عیسی مسیح آمده‌، زاییده توهمات خود عیسی یا احساسات شاگردانش نبود. آنان عمیقاً متقاعد شده بودند که آنچه عیسی در مورد خود فرموده بود، حقیقت داشته است‌.


armanroshdi

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر