۱۳۹۲ دی ۱۰, سه‌شنبه

کلیسای دیگری به روی مسیحیان فارسی زبان بسته شد !

در ادامه فشارهای مقامهای امنیتی و مسیحیت ستیزی رژیم جمهوری اسلامی، کشیش کلیسای پطرس مقدس در تهران ممنوعیت حضور مسیحیان فارسی زبان را در این کلیسا اعلام کرد.
به گزارش «محبت نیوز» منابع خبری از تهران اعلام کردند ، در ادامه فشارها بر کلیساهای کشور و تعطیل کردن کلیساهایی که عمدتن مسیحیان فارسی زبان در آن حضور دارند، کلیسای ساختمانی و رسمی پطرس مقدس در تهران درهای خود را به روی ایمانداران و نوکیشان مسیحی فارسی زبان بست .
بر اساس این گزارش در آستانه کریسمس سالروز تولد عیسای مسیح ، روز یکشنبه 17 آذر ماه 1392 «سرگیس بنیامین» کشیش کلیسای پطرس در تهران، از اعضای این کلیسا که عمومن از مسیحیان فارسی زبان می باشند خواسته است که دیگر به این کلیسا مراجعه نکنند. این در حالیست که برخی از اعضا این کلیسا بیش از 20 سال است که در این کلیسا عضویت داشته و در مراسم های هفتگی کلیسا شرکت می کنند.
یک هفته پس از آن که «کشیش بنیامین» از مسیحیان فارسی زبان خواست تا از حضور در کلیسا خودداری کنند از روز 24 آذرماه سالجاری با  نزدیک شدن به ایام کریسمس به طور رسمی نگهبان جلوی درب ورودی کلیسا از ورود اعضای فارسی زبان جلوگیری کرد. این ممنوعیت، معلمین کانون شادی ، خادمین و مشایخ کلیسا که از افراد با سابقه هستند را نیز شامل می گردد و حتی به آنان ابلاغ شده که برای پیگیری امورات شخصی هم به این کلیسا مراجعه نکنند !
همچنین شنیده ها حاکی از آن دارد که کشیش سرگیس بنیامین اعلام کرده که از این پس این کلیسا به زبان غیر از زبان فارسی موعظه و مراسم هفتگی در آنجا برگزار خواهد شد. مدتهاست که کلیساها در ایران تحت فشار نهادهای امنیتی بویژه اطلاعات سپاه قرار گرفته اند تا از برگزاری جلسات به زبان فارسی خودداری کنند.
این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که پیش از این اعضا و ایمان‌داران کلیسا در پی فشار و تهدیدات مسئولان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی کارت ملی و مشخصات خود را به این ارگان داده بودند و گویا وزارت اطلاعات بر این باور بوده که این تصمیم به نوعی بازدارنده خواهد بود و ترس از شناسایی مانع حضور فارسی زبانان در کلیسا می‌شود.
گفتنی است به جز چند خانوار مسیحی آشوری و یا ارمنی، بیشترین اعضای کلیسای پطرس مقدس در تهران را مسیحیان فارسی زبان تشکیل می دهند و در صورت عدم حضور آنان در واقع این کلیسا رو به تعطیلی خواهد رفت.
به اعتقاد تحلیلگران پشت پرده این قضایا «یوناتن بت کلیا» نماینده آشوریان در مجلس شورای اسلامی رژیم قرار دارد. سوابق وی نشان داده که همکاری تنگاتنگی به ویژه در سالهای اخیر با وزارت اطلاعات داشته و در نتیجه همین همکاری‌ها توانسته از قدرت و نفوذ خود استفاده کرده و بسیاری از کشیشان آشوری و ارمنی را با تهدید متقاعد سازد که تا از ورود نوکیشان و مسیحیان فارسی زبان به کلیساها جلوگیری کنند.
از سال ۲۰۱۱ اعمال فشار و محدودیت بر کلیساهای رسمی به شکل جدی‌تری آغاز و تا سال ۲۰۱۳ ادامه داشته است.
طی سالهای گذشته بسیاری از مسیحیان و نوکیشان مسیحی ضمن بازداشت و محکومیت به زندان، تحت فشار، پیگرد و تهدید قرار گرفتند. همچنین نیروهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم جمهوری اسلامی فشار زیادی را برای تعطیلی کلیساها در ایران وارد می آوردند از جمله؛ کلیسای (خانگی) رسمی جماعت ربانی اهواز که با یورش ماموران و بازداشت کشیش ، خادمین و اعضای آن بدستور مقامات امنیتی تعطیل شد، کلیسای فارسی زبان جنت آباد نیز بدستور اداره اطلاعات سپاه درهای آن بروی ایمانداران مسیحی بسته شد و در خرداد ماه سالجاری در میان هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری کلیسای فارسی زبان جماعت ربانی مرکز که بزرگترین کلیسای فارسی زبان تهران بود درهای خود را به روی فارسی زبانان بست.
کلیسای کاتولیک لاتین تهران حتی با وجود اینکه فقط بخشی از مراسم پرستشی و کلیسایی به زبان فارسی در آن برگزار می شد مقامات امنیتی با تهدید و هشدار از مسئولان و کشیشان کلیسا خواستند که مانع از ورود مسیحیان فارسی زبان شوند.
اکنون اندک کلیساهایی نیز در سطح کشور وجود دارند که به دستور مقامات امنیتی از ورود نوکیشان مسیحی جلوگیری می شود و کلیساها همچنین اجازه ثبت عضو جدیدی را ندارند.

اگر حسادت گناه است، چرا خداوند حسود است؟ (خروج فصل 34 آیه 14)

 دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نخست باید این سئوال را پرسید:"آیا حسادت گناه است؟" حسادت هم درست و صحیح است و هم نادرست و گناه آلود.
پولس خطاب به اعضای کلیسای قرنتیان می نویسد:"شما به یکدیگر حسادت می ورزید و در میان شما دو دستگی و خصومت وجود دارد" (اول قرنتیان فصل سوم آیه سوم). این متن نشان می دهد که حسادت شامل نزاع، مشاجره، خودخواهی و سلطه جویی است. در این جا پولس، اعضای کلیسای قرنتس را در زندگی مسیحی شان طفل می نامد، چون هنوز از سلامت و بلوغ روحانی برخوردار نبودند. دلیل آن هم این بود که مانند کودکان با هم منازعه می کردند. زندگی آن ها تحت کنترل و امیال و خواسته های شان می باشد، اما مسیحیان بالغ تحت هدایت و کنترل اراده خدا هستند.
با این توصیف در نامه بعدی به کلیسای قرنتس، پولس از همین واژه در زبان اصلی استفاده می کند و می گوید:"همان غیرت و علاقه ای (حسادت) را که خدا نسبت به شما دارد، من نیز در دل خود احساس می کنم" (دوم قرنتیان فصل یازدهم آیه دوم).
کتاب مقدس چند دلیل را برای حسادت (غیرت) خدا بیان می کند:
یک. در دومین فرمان از ده حکمی که خدا در اختیار موسی گذاشت، چنین می خوانیم:"من خداوند خدای تو می باشم. خدای غیور (در زبان اصلی: حسود)" (خروج فصل 20 آیه 5). یوشع (جانشین موسی) به قوم اسرائیل گفت:"خدا مقدس و غیور (حسود) است (یوشع فصل 24 آیه 19). در زبان انگلیسی، واژه "حسادت" دارای مفهوم منفی می باشد، در حالی که همین واژه در زبان عبری به معنای "غیرت و علاقه" است که در کتاب مقدس های فارسی معنای آن صحیح ترجمه شده. همان طور که یک مرد برای همسرش غیرت دارد، خدا نیز برای قومش (ایمانداران مسیحی) غیور است.
دو. غیرت هم چنین نشانگر اشتیاق خدا به ایجاد ارتباط با انسان است. برخلاف نظریه ملحدان که معتقدند اگر خدا وجود داشت، با انسان ارتباط برقرار می کرد، کتاب مقدس می گوید که خدا مشتاق ارتباط با انسان ها است. واژه غیرت الهی، نظریه خدا نشناس ها را باطل می سازد. اگر خدا نیکو نیست، بنابراین چگونه انسان می تواند ابراز محبت کند؟
سه. اگر خدا خودخواه بود، هرگز انسان را به شباهت خود نمی ساخت. خدا فرمود:"انسان را شبیه خود بسازیم" (پیدایش فصل اول آیه بیست و ششم). این عبارت به آن مفهوم نیست که خدا انسان را کاملا شبیه خود ساخت، به خصوص از لحاظ جسمانی، بلکه بتواند خصوصیات او را منعکس کند. خصوصیاتی نظیر محبت، صبر، بخشش، مهربانی و وفاداری. ما هرگز کاملا مانند خدا نخواهیم شد، چون او خالق ما و از ما برتر می باشد. خدا عاری از گناه است و جاودانی و نامحدود. او این امکان را در ما قرار داده که مانند خودش عاری از گناه و جاودانی شویم، اما این آزادی را داده شده که راه دیگری را انتخاب کنیم. اگر انسان به جای اعتقاد به خدا، با خدا دوست و صمیمی شود، خصوصیات او را منعکس خواهد کرد و باعث جلال خداوند خواهد شد. روح القدس به ما کمک خواهد کرد تا شبیه مسیح شویم.
چهار. از آن جا که خدا انسان را به شباهت خود آفرید، بنابراین انسان ها نسبت به یکدیگر محبت و غیرت دارند.
پنج. حسادت از نوع منفی هم وجود دارد که شامل خودخواهی، نزاع، مشاجره، فریب و واکنش نادرست به رفتار غلط دیگران است.
شش. غیرت خدا نسبت به انسان جنبه خودخواهانه ندارد. اگر خدا خودخواه بود، تردیدی نیست که جهان را به گونه ای دیگر خلق می کرد. مثلا انسان اراده آزاد نداشت. طبیعت زیبا و میوه های خوشمزه آفریده نمی شدند. علم پیشرفت نمی کرد و عالم هستی وضعیتی مطابق با خودخواهی خدا خلق می گردید (پیدایش فصل اول).
هفت. اگر خدا نسبت به انسان غیرت نداشت، هرگز کتاب مقدس را ارائه نمی کرد. انبیاء هرگز برای هدایت انسان ها ظاهر نمی شدند و مسیح به عنوان پسر خدا جانش را برای رهایی بشر از قلمرو گناه فدا نمی کرد (یوحنا فصل سوم آیه شانزدهم، تیطس فصل دوم آیات یازدهم تا چهاردهم).
هشت. اگر خدا برای غیور نبود، هرگز ما را اصلاح نمی کرد تا به شباهت مسیح درآییم (عبرانیان دوازدهم آیات پنجم و ششم).
نه. اگر خدا غیور نبود، هرگز روح القدس را به ما نمی داد تا با قدرت آن تعالیم الهی را در زندگی خود انجام دهیم و هم چنین به هنگام مشکلات کمرشکن صبر و تحمل مافوق طبیعی داشته باشیم. بدون قدرت روح القدس قادر نیستیم دشمنان را محبت کنیم. روح القدس هم چنین ما را در امور مختلف زندگی هدایت می کند.
ده. اگر خداوند غیور نبود، هرگز بهشت را برای ما تدارک نمی دید که تا ابد با او زندگی کنیم (مکاشفه فصل 21 آیات 18 تا 25).
یازده. اگر خدا غیور نبود، هرگز در زندگی انسان معجزه نمی کرد و به او پاداش نمی داد (مکاشفه فصل سوم آیات 26 تا 28).

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

۱۳۹۲ دی ۹, دوشنبه

یعقوب گفت که خدا را روبرو دیدم (پیدایش فصل 32 آیه 30). چرا کتاب مقدس می گوید که هیچکس خدا را ندیده است؟ (خروج فصل33 آیه 20)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مسیح فرمود:"خدا روح است" (یوحنا فصل چهارم آیه 24). خداوند مانند ما دارای جسم و ماده نیست و چهره اش قابل مشاهده نمی باشد. اگرچه خدا روح است، اما او خود را شبیه انسان در عیسی مسیح ظاهر کرد.
خدا به موسی گفت:"من نخواهم گذاشت چهره من را ببینی، چون انسان نمی تواند مرا ببیند و زنده بماند" (خروج فصل 33 آیه 20). جسم فانی ما به گونه ای آفریده شده که قادر نیست چهره مقدس و پرجلال خداوند را مشاهده نماید. اما بعد از مرگ، کسانی که تا ابد با خدا زندگی می کنند، با بدن جدید می توانند جلال خدا را ببینند (مکاشفه فصل 22 آیه 4).
در کتاب اعداد فصل 12 آیه 8 خداوند می فرماید:"من با موسی رو در رو و آشکار صحبت می کنم". در زبان عبری "روبرو و رودررو" به معنای ارتباط بسیار نزدیک است. این نکته در مورد یعقوب هم صدق می کند. مقصود یعقوب مواجه با خدا از دیدگاه جسم یا مشاهده چهره پرجلال او نبود. یعقوب رابطه بسیار صمیمانه ای را با خدا تجربه کرد و این گونه توصیف نمود:"خدا را روبرو دیدم". این دقیقا همان چیزی است که خداوند می خواهد در رابطه اش با انسان طالب آن است: رابطه دوستانه و صمیمانه با خدا در طول روز و ایام عمر. مسیح فرمود:"پرستش خدا با روح و راستی" (یوحنا فصل 4 آیه 24). اعتقاد به خداوند کافی نیست. خدا جهان را خلق نکرد که آن رابه حال خودش رها کند، او دنیا را آفرید تا با آن رابطه صمیمانه برقرار سازد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

آیا مسیح در اولین معجزه خود مشروب الکلی درست کرد؟

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

عیسی و شاگردانش به عروسی دعوت شدند. هنگام جشن، شراب تمام شد. مادر عیسی با نگرانی نزد او آمد و گفت:"شراب شان تمام شده است". عیسی فرمود:"از من چه می خواهی؟ هنوز زمان آن نیست که معجزه ای انجام دهم". با این حال، مادر عیسی به خدمتکاران گفت:"هر دستوری به شما می دهد، اطاعت کنید". در آن جا شش خمره سنگی بود که گنجایش هر کدام حدود 100 لیتر بود. عیسی به خدمتکاران فرمود:"این خمره ها را پر از آب کنید". وقتی خمره ها پر از آب شد، مسیح فرمود:"حالا کمی از آن را بردارید و نزد مسئول مجلس ببرید". وقتی مسئول مجلس آن آب را که شراب شده بود چشید، داماد را صدا زد و گفت:" چه شراب خوبی! معمولا در جشن ها، اول با شراب خوب از مهمان ها پذیرایی می کنند و بعد که همه سرشان گرم شد، شراب ارزان تر را می آورند. ولی شما شراب خوبی را برای آخر نگه داشته اید". او نمی دانست که شراب از کجا آمده است، ولی خدمتکاران می دانستند (یوحنا فصل دوم آیات اول تا دوازدهم).
یوحنا در مورد مریم (مادر عیسی) دو بار در انجیل یوحنا مطلب می نویسد:"او یک چهره مشخص در عروسی قانا است و در زمان مصلوب شدن عیسی، در نزدیک صلیب حضور داشت. نقش او در عروسی نشان می دهد که او یک مسئولیت مهم در جشن داشته است. طبق روایت های مشرق زمین، در دوران باستان جشن های عروسی اغلب چند روز طول می کشید.
این حقیقت که مریم، عیسی را در مورد کمبود شراب مطلع کرد، بیانگر آگاهی او از قدرت مسیح در غلبه بر این وضعیت و موقعیت نامناسب است. نبود شراب، برای داماد شرمندگی به همراه داشت. تردیدی نیست که در گذشته، مسیح برای خانواده اش معجزاتی کرده است که فقط اهل خانواده از آن مطلع بوده اند.
مسیح به مادرش گفت:"هنوز زمان آن نیست که معجزه ای انجام دهم". شاید مسیح نمی خواست که جلالش فورا آشکار شود. به هر حال مریم اطمینان کامل داشت که عیسی احتیاج را برآورده می کند. کسانی که به عیسی ایمان دارند، گاه در شرایطی قرار می گیرند که قادر به درکش نیستند، در این قبیل موارد باید اعتماد خود را به عیسی حفظ کنند و بدانند که او به بهترین طریق عمل خواهد کرد.
مریم می دانست که عیسی نه فقط پسر او نیست، بلکه بالاتر از آن، او پسر خداست. مریم به خدمتکاران گفت:"هر دستوری به شما می دهد، اطاعت کنید". ما باید مانند مریم مطیع باشیم و اجازه دهیم تا مشکلات را هر طور که او صلاح می داند، برطرف کند. وقتی مشکل مان را به حضور مسیح می بریم، باید در نظر داشته باشیم که شاید او طریق کاملا متفاوتی برای حل مشکل مان داشته باشد.
شرابی که عیسی درست کرد، بهترین نوع شراب بود. زندگی با مسیح هم بهتر از آن نوع زندگی ای است که خودمان داریم. چرا قبل از رسیدن به بن بست، مشکل را به خدا واگذار نکنیم؟ چرا بهترین ها را برای آخر نگه داریم؟
شراب که بعدها توسط عیسی به عنوان مظهری از خون خود نامیده می شود که تنها از طریق آن، تقدس روحانی امکان پذیر می شود (متی فصل 26 آیات بیست و هفتم و بیست و هشتم).
برخی از مخالفان ادعا می کنند که مسیح، شراب الکلی را عرضه نمود و مهمانان پس از خوردن آن مست شدند. در پاسخ باید گفت:
یک. در گزارش یوحنا، به مستی مهمانان اشاره ای نشده است.
دو. در قرن اول میلادی غیر مسیحیان، مسیح را به عنوان یک معلم اخلاق گرا می شناختند.
سه. در آن دوران، در اسرائیل افراط در شرابخواری و مستی جرم و گناه محسوب می گردید. اگر مسیح شراب الکلی عرضه می کرد و مهمانان مست می شدند، قطعا خدمتکاران این موضوع را با رهبران مذهبی دهکده "قانا" درمیان می گذاشتند.
چهار. اگرچه رهبران مذهبی یهود مخالف مسیح بودند، اما هرگز مسیح را به اتهام مست کردن مردم متهم نکردند. مسیح از رهبران مذهبی یهود سئوال کرد:"کدامیک از شما می تواند حتی یک گناه به من نسبت دهم؟" (یوحنا فصل 8 آیه 46).
پنج. در عهد جدید تعلیم داده شده که "از مستی بپرهیزید، زیرا مستی انسان را به راه های زشت می کشاند. در عوض از روح خدا پر شوید" (افسسیان فصل 5 آیه 18).
شش. مسیح خداوند است. او هرگز انسان را به گناه هدایت نمی کند.


مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

۱۳۹۲ دی ۷, شنبه

چرا در عهد عتیق خداوند به مردان یهودی فرمود که از زنان غیر ایماندار خود طلاق بگیرند (عزرا فصل دهم آیه سوم)، در حالی که در عهد جدید پولس به مردان مسیحی گفت که زنان غیر مسیحی خود را طلاق ندهند؟ (اول قرنتیان فصل هفتم آیه دوازدهم)

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نخست باید در نظر داشت که خدا در شریعت خود به قوم اسرائیل دستور داده بود که ازدواج با بت پرستان ممنوع است (تثنیه فصل هفتم آیه سوم و چهارم). این دستور حتی برای سلیمان پادشاه هم بود. اما او فرمان الهی را نادیده گرفت و با زنان بت پرست ازدواج کرد. نتیجه نافرمانی او، دوری از خدا و رواج تدریجی بت پرستی در اسرائیل بود. بعد از مرگ سلیمان، اسرائیل به دو بخش تجزیه شد و دیگر دوران طلایی صلح، رفاه و قدرت در اسرائیل مشاهده نشد.
با این توصیف، در عزرا فصل دهم آیات شانزدهم تا نوزدهم در می یابیم که زنانی که به پرستش خدای حقیقی رو آورده بودند، مجبور نبودند شوهر خود را ترک کنند. ازدواج با بت پرستان سبب می گردید تا شخصی که به خدای حقیقی ایمان داشت به خاطر حفظ کانون خانواده با دیدگاه بت پرستی سازش کند. این امر حتی در مورد تربیت کودکان هم صدق می کرد. این مشکلی بود که حتی پادشاهان اسرائیل با آن روبرو بودند. زنان بت پرست پادشاهان از خدمتکاران بت پرست برای آموزش و تربیت کودکان استفاده می کردند. بعد از فوت پادشاهی که به خدای حقیقی ایمان داشت، پسر بی ایمان و بت پرست جانشین پدرش می گردید و نه فقط به قوم اسرائیل ظلم می کرد، بلکه مردم را به بت پرستی و انحراف اخلاقی سوق می داد. در نتیجه، خدا به خاطر گناهان اسرائیل، آن ها را مغلوب دشمنان می کرد تا تنبیه شوند و به سوی او بازگردند.
در دوران عزرا، زنان بت پرست مردان یهودی را به انحراف اخلاقی و بت پرستی کشانده بودند. دستور خدا اگرچه برای مردان اسرائیلی سخت بود، اما اقدامی بود لازم و ضروری تا انسجام و یکپارچگی قوم اسرائیل به عنوان قومی متحد به خدا حفظ شود.
اما دستوری که پولس درباره دائمی بودن پیوند زناشویی می دهد (اول قرنتیان فصل هفتم آیه دوازدهم)، از تعالیم عهد عتیق و مسیح سرچشمه می گیرد. پولس نوشت:"اگر یک مرد مسیحی، همسری غیر مسیحی دارد و آن زن حاضر است با او زندگی کند، او نباید زن خود را طلاق دهد". در دوران عهد عتیق، مردان زنان خود را طلاق می دادند تا با زنان جوان تر ازدواج کنند و با این کار پیوند بین زن و شوهر را که خدا مقرر داشته بود، نادیده می گرفتند. مردان نه فقط به زنان خود خیانت می کردند، بلکه از فرمان خدا سرپیچی می کردند. با این توصیف، پولس می گوید اگر همسر بی ایمان اصرار به جدایی داشته باشد، بگذارید جدا شود (آیه 15). اگر حفظ پیوند زناشویی به انکار ایمان بیانجامد، خدا خشنود نخواهد شد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

بازداشت جمعی از نوکیشان مسیحی در ایام کریسمس

براساس گزارشات پنج تن از نوکیشان مسیحی در مراسم کریسمس امسال در یکی از کلیساهای خانگی شرق استان تهران بازداشت شدند. اِعمال محدودیت، فشار و آزار نوکیشان مسیحی در ایران همچنان ادامه دارد.

به گزارش « محبت نیوز» روز سه شنبه سوم دی ماه سالجاری در آستانه ایام کریسمس ماموران امنیتی با هجوم به منزل مهندس حسینی، اقدام به بازداشت وی و چند تن از نوکیشان مسیحی به نامهای احمد بازیار، فائقه نصرالهی، مستانه رستگاری و همچنین امیرحسین نعمت اللهی نمودند.
گزارش‌ها می‌گوید: این افراد برای دعا و نیایش و مراسم کریسمس، سالروز تولد عیسی مسیح در آن محل حاضر شده بودند.
بر اساس گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، ماموران لباس شخصی مجهز به بیسیم و سلاح کمری، ضمن اهانت و بازرسی افراد حاضر در آن محل، همزمان به تفتیش منزل مذکور پرداخته و کتب و سی دی‌ها و لب تاپ‌های آنان را ضبط کردند. همچنین دستگاه ریسیور ماهواره منزل را نیز همراه با وسایل مذکور انتقال دادند.
ماموران امنیتی همچنین به بازرسی منزل یکی از همسایگان مهندس حسینی که در حال رویت هجوم و اقدامات ماموران بود، پرداخته و ضمن اهانت و ضرب و شتم پدر آن خانواده، آنان را تهدید به سکوت کردند.
هنوز از محل بازداشت و وضعیت این بازداشت شدگان مسیحی خبری منتشر نشده است.
همه ساله با فرارسیدن ایام کریسمس ضمن کنترل و نظارت بر کلیسا‌ها و اعضا و ایمانداران مسیحی فشار و تهدیدهای خود را به شدت افزایش می‌دهد.
در این ایام همچنین بسیاری از نوکیشان مسیحی مورد آزار و فشار و تهدید و بازداشت واقع می‌شوند، که از جمله می‌توان به اقدام هماهنگ و بازداشت جمعی از نوکیشان مسیحی ساکن تهران طی سالهای گذشته اشاره کرد.
روزهای نزدیک به ایام کریسمس که برای مسیحیان سراسر دنیا یاد آور یک رویداد بزرگ است، اما این ایام برای مسیحیان بویژه نوکیشان مسیحی در ایران در سایه تهدیدات دستگاهای امنیتی جمهوری اسلامی رنگ و معنای دیگری دارد.
گفتنی است حسن روحانی رئیس جمهوری ایران روز چهارشنبه  4 دیماه 1392 سالروز میلاد عیسی مسیح را به رهبر کاتولیک های جهان تبریک گفت این در حالی است که نوکیشان و مسیحیان ایران از زمان آغاز ریاست جمهوری وی همچنان زیر فشار و آزار اذیت دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی قرار دارند.

۱۳۹۲ دی ۶, جمعه

دسامبر ماه پرخطر برای نوکیشان مسیحی در ایران !

مسیحیان ایران در حالی کریسمس زادروز عیسی مسیح را جشن می‌گیرند که نوکیشان مسیحی و مسیحیان مرتبط با آن‌ها به دلیل تهدید‌های نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی نمی‌توانند در کلیسا‌ها حضور پیدا کنند و ناچار‌ند در منازل خود به شکل مخفیانه کریسمس را جشن بگیرند.
« محبت نیوز» -  ماه دسامبر برای مسیحیان سراسر دنیا یاد آور یک رویداد بزرگ است ، در ایام کریسمس زاد روز  تولد عیسی مسیح همه ساله بویژه مسیحیان در سراسر دنیا خود را آماده می کنند تا این روز فرخنده را در کلیساها با دیگر ایمانداران به جشن و شادی و شکرگزاری بپردازند، اما این ایام برای مسیحیان بویژه نوکیشان مسیحی در ایران در سایه تهدیدات دستگاهای امنیتی جمهوری اسلامی رنگ و معنای دیگری دارد ، با آغاز کریسمس رادیو زمانه طی گزارشی در این باره در خصوص نوکیشان مسیحی آورده است ؛ " نوکیش" مسیحی ترکیبی است که وجود آن به دلیل حساسیت امنیتی جمهوری اسلامی به گرویدن مسلمانان به مسیحیت حائز وجه‌ای متفاوت از مسیحی بودن به شکل آباء و اجدادی آن شده است. بنا به احکام اسلام شیعه، کسی که مسلمان‌زاده است حق تغییر دین ندارد و در صورت این کار مرتکب ارتداد شده و تکفیر او واجب است. فردی که از پدر و مادر مسلمان‌ زاده‌شده و از دین خارج شود، حکم او اعدام است. در چنین ساختاری واژه نوکیش، برای توضیح هویت و موقعیت افرادی است که با دانستن این خطرات از دین اسلام به انتخاب خود خارج شده و دین دیگری را برگزیده‌اند.
- ماه دسامبر و دستگیری نوکیشان مسیحی
ماه دسامبر اگرچه ماه جشن و شادی مسیحیان در ایران است، اما ماهی است پر خطر برای نوکیشان مسیحی.
در آستانه جشن‌های میلاد مسیح، ماموران وزارت اطلاعات کرج به طور همزمان به منزل بهنام ایرانی از دگر اندیشان مذهبی (غیر تثلیثی) و امین خاکی و رضا ربانی حمله کردند و کامپیو‌تر‌ها، انجیل‌ها و دست‌نوشته‌های مرتبط با مسیحیت این افراد را نیز با خود بردند. دادگاه انقلاب اسلامی کشیش ورویر آوانسیان از ارامنه ایران را به دلیل رابطه با نوکیشان مسیحی به سه سال و شش ماه زندان محکوم کرد. دادگاه اتهامات وی را «اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» بیان کرد. همچنین در این ماه، رسول‌عبداللهی٬ مسیحی نوکیشی که به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ مسحیت» به سه سال زندان محکوم شده بود٬ به زندان اوین منتقل شد؛ دانشجویی که در خارج از ایران مسیحی شده بود، به صورت غیابی به دادگاه احضار شد و سعید عابدینی کشیش ایرانی-آمریکایی که نوکیش مسیحی است در بند می باشد همچنین تعدادی دیگر از نوکیشان مسیحی نیز از سالهای گذشته که بدلیل ایمان به مسیحیت به حبس و زندان محکوم شده اند در زندان اوین و در دیگر زندانهای شهرهای ایران همچنان در حبس بسر می برند.
- تدارک کریسمس در ایام عزا
گفتنی است امسال با وجود اینکه تدارک کریسمس برای جشن تولد عیسی مسیح با ایام اربعین حسینی (چهل روز بعد از عاشورا) همزمان شده، اما فروشگاه‌های شهر تهران پر از چراغانی، هدایا، نماد‌ها و درختان کریسمس است. به نقل از یک روزنامه نگار مسائل اجتماعی در تهران وی می گوید؛  بر خلاف سال‌های گذشته که به کسبه دستور داده شده بود که از نمایش ابزار جشن کریسمس (نوئل) در حاشیه خیابان‌ها و مراکز خرید جلوگیری شود، امسال چنین محدودیتی وجود ندارد و فروشندگان این محصولات اجناسشان را همه‌جا عرضه می کنند و بازار گرمی هم دارند. جعفری اضافه می کند که همین امروز یک درخت کاج متوسط بدون تزئینات در تهران به قیمت ششصد هزار تومان بفروش می‌رسد.

خبرگزاری فرانسه: روند فزاینده حملات خشونت بار علیه مسیحیان

از حدود. 2.3 میلیارد مسیحی در سراسر دنیا، سالانه بین 9 هزار تا 100 هزار نفر به خاطر دین و اعتقادات  خود کشته می شوند.کارشناسان عمده خشونت علیه مسیحیان را از جانب رادیکالیسم مذهبی و به ویژه افزایش افراط گرایی اسلامی عنوان می کنند.

« محبت نیوز» - تظاهرات مسیحیان پاکستان در شهر کراچی، در اعتراض به افزایش حملات خشونت بار علیه مسیحیان. اقلیت مسیحی در پاکستان سال هاست با تهدیدهایی چون بمب گذاری و حملات مسلحانه افراط گرایان روبروست.
شفقنا به نقل از خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت: فعالان و ناظران مسیحیت می گویند هر سال هزاران مسیحی به خاطر دین و آیین خود کشته می شوند و روند آزار و اذیت آنها دائمن رو به گسترش است. در کشورهایی که مسیحیت با تهدید و خطر روبروست، مراسم و تجمعات آیینی مسیحیان به طرز فزاینده ای مورد هجمه و حمله قرار می گیرد.
پاپ فرانسیس، در یکی از مصاحبه های اخیر خود، تصریح کرد که این روزها در بسیاری از کشورها، پیروان تمام شاخه های مسیحیت از جمله پروتستان ها و کاتولیک ها مورد هدف واقع می شوند.
جان آلن، از پژوهشگران واتیکان و نویسنده کتاب جدیدی با عنوان "جنگ جهانی علیه مسیحیت" می گوید: "تصور غالب در غرب این است که یک مسیحی، همه جای دنیا، ثروتمند، قدرتمند و برخوردار از نفوذ و تاثیر سیاسی زیادی است. اما این تصور، منعکس کننده واقعیت نیست. مسیحیان در بسیاری کشورهای دنیا، فقیرند و چه به لحاظ زبانی و چه به لحاظ فرهنگی، جزو اقلیت ها به شمار می آیند."
آمارها و برآوردها در خصوص کشته شدگان اقلیت های مسیحی در سراسر دنیا، متغیر و با تردید همراه است. گفته می شود از حدود 2.3 میلیارد مسیحی در سراسر دنیا، سالانه بین 9 هزار تا 100 هزار نفر به خاطر دین خود کشته می شوند. آندرئا ریکاردی، موسس صندوق خیریه کاتولیک سنت اجیدیو در شهر رم، دوشنبه گذشته در سرمقاله روزنامه پرفروش کریر دلا سرا (Corriere della Sera) از سکوت واتیکان در برابر آزار و اذیت مسیحیان در کشورهای غیرمسیحی انتقاد کرد.
به تازگی یکی از گروههای پروتستانی مستقر در آمریکا با عنوان "درهای باز" (Open Doors) اعلام کرده است خطرناک ترین کشور دنیا به لحاظ میزان خشونت علیه مسیحیان، کره شمالی است. به گفته این گروه، پس از کره شمالی، در کشورهای عربستان سعودی، افغانستان، عراق، سومالی، مالدیو، مالی، یمن ( ایران) و اریتره بیشترین خشونت علیه مسیحیان اعمال می شود.
این گروه اعلام کرده است که وضعیت مسیحیان در مصر، اتیوپی و سوریه نیز رو به وخامت است. طبق ادعای گروه "درهای باز" در سراسر دنیا حدود 100 میلیون مسیحی مورد آزار و اذیت و تهدید قرار دارند.
شماری از ناظران معتقدند دلایل و عوامل خشونت های ضد مسیحی بسیار متغیر است و نمی توان صرفن "مسیحی بودن" آنها را دلیل اصلی این خشونتها تلقی کرد. به عقیده این گروه از ناظران، مجموعه ای از عوامل محلی و بومی در افزایش این خشونت ها موثر است.
به عنوان مثال، افزایش ناگهانی و صعودی حملات ضد مسیحی در جمهوری آفریقای مرکزی یا سودان جنوبی، بیشتر از آنکه به خود دین مسیحیت مربوط باشد، به اختلافات قومی و نزاع بر سر کنترل منابع ثروت و قدرت باز می گردد.
این مساله، از حساسیت و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. پروفسور اندرو چست نات، پژوهشگر دین مسیحیت در انتقاد از دیدگاه جان آلن در خصوص "جنگ علیه مسیحیان" در روزنامه هافینگتون پست نوشته است: " آلن نه تنها با مطرح کردن ادعای جنگ علیه مسیحیان، به مسیحیانی که در سراسر دنیا در معرض درد و رنج واقعی هستند آسیب وارد کرده، بلکه به طرزی خطرناک به آتش مناقشات و منازعات مذهبی دمیده است."
پروفسور چست نات می گوید جان آلن در کتاب خود، درباره جنگی موهوم نوشته است که فقط در صفحات کتاب او و البته در اطلاعات غیر قابل تایید بعضی سازمان های مسیحی وجود دارد.
کارشناسان به سه نوع خشونت عمده علیه مسیحیان اشاره می کنند: عمده ترین خشونت، از جانب رادیکالیسم مذهبی و به ویژه افزایش افراط گرایی اسلامی، بودایی و هندو بر می خیزد.
جان آلن، همچنین به نمونه هایی از خشونت اشاره کرده که از جانب گروهی دیگر از مسیحیان اعمال می شود؛ مثل حملاتی که کاتولیک های سنت گرا علیه پروتستان های آمریکایی در مکزیک ترتیب می دهند.
تهدید دوم، از جانب دولت ها بر می خیزد؛ جایی که دولت ها اقلیت مسیحی را برانداز، توطئه چین یا خرابکار تلقی می کنند. دولت های اریتره یا کره شمالی و ( ایران) در این گروه می گنجند. آلن می گوید در این کشورها هزاران مسیحی به زندان افتاده اند.
یک تهدید نیز به منافع اقتصادی، گروه های مافیایی و گروه های شبه نظامی باز می گردد. اینجا، آموزه های اجتماعی مسیحیت، تهدیدی علیه منافع اقتصادی این گروه ها تلقی می شود.
منبع -انگلیسی : خبرگزاری فرانسه

کشیش فرشید فتحی: ما در زندان میلادمسیح را جشن می گیریم

به مناسبت تولد عیسی مسیح یادداشتی از سوی زندانی مسیحی کشیش فرشید فتحی  خطاب برای کسانی که پس از گذشت 1100 روز همچنان برای آزادی وی دعا می کنند انتشار یافت، وی در این نامه از ایمانداران مسیحی خواسته است تا خود را برای یک سفر هیجان انگیز در سال جدید میلادی آماده کنند .
« محبت نیوز» - زندانی مسیحی  فرشید فتحی  متولد ۱۳۵۸ ( ۱۹۷۹میلادی) در آستانه سال نو میلادی (۲۶ دسامبر ۲۰۱۰) برابر با ۵ دی ماه ۱۳۸۹ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد. وی پس از ۱۵ ماه بازداشت و بلاتکلیفی در بند 350 زندان اوین سرانجام  در دی ماه سال ۱۳۹۰ ( ژانویه ۲۰۱۲) دادگاهش برگزار گردید. کشیش « فرشید فتحی» در دادگاه انقلاب اسلامی توسط قاضی صلواتی به  اتهام « بر عهده داشتن سمت مسئول ارشد سازمان های خارجی در ایران و تهیه وجه مالی برای این سازمان ها» به شش سال زندان محکوم شد. اتهامی که همانند دیگر پرونده های مسیحیان با زبان سیاسی بیان شده است در حالی که وی تنها بخاطر ایمان به مسیحیت دستگیر شد.
کشیش فرشید فتحی اکنون در سومین سال دستگیری خود قرار دارد که تا امروز وی بدون مرخصی همچنان در زندان اوین به سر می برد و از حق مرخصی که از « حقوق اولیه» یک زندانی است برخوردار نیست.
بر اساس نوشته ایی که منسوب به فرشید فتحی به زبان انگلیسی در فیس بوک منتشر شده است وی خطاب به تمامی کسانی که برای او دعا می کنند یادداشتی ارسال نمود. این یادداشت برای تشویق شما در زیر منتشر می شود.
« خواهران و برادران عزیز،
ما اینجا در زندان میلاد مسیح را با احترام و شادی وصف ناپذیر جشن می گیریم.
سال 2013 رو به پایان است و خداوند را برای تمامی چیزهایی که در این سال به ما ارزانی داشت سپاس می گوییم. من سال 2013 را "سال مکاشفه" نامگذاری کرده بودم و اکنون بسیار خوشحالم که سال 2014 را "سال حضور خدا" بنامم.
خدا همانطور که به ابراهیم گفت از ما نیز می خواهد که پیش روی او راه رویم و کامل شویم. تا اکنون راه رفتن پیش روی خدا بسیار شیرین و پرهیجان بوده، سرشار از پایداری، مصیبت، سختی، فجایع، کتک خوردن ها، زندان، بی خوابی، گرسنگی، خلوص، معرفت، مهربانی، روح القدس، محبت حقیقی، سخنان راست و قدرت خدا.
پس برادران و خواهران من، اگر این نامه را می خوانید، خود را برای یک سفر هیجان انگیز در سال جدید آماده کنید.
ممنون از اینکه هنوز پس از 1100 روز در زندان من را در دعاهایتان به یاد دارید.
با آرزوی برکات در مسیح، - برادر شما، فرشید

شواهد تاریخی قرن اول میلادی درباره مسیح (بخش چهارم)

 دفاعیات مسیحی
ترجمه و تالیف: مهران پورپشنگ


کرنیلیوس تاسیتوس

تاسیتوس در نزد مورخان امروزی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از دیدگاه تاریخ شناسان، او معتبرترین مورخ تاریخ در قرن اول میلادی می باشد. دقت و وسواس او در نگارش وقایع، سبب شده تا پژوهشگران و مورخان امروزی صداقت او را تحسین کنند.
تاسیتوس حدود 55 میلادی متولد شد و در سال 125 میلادی درگذشت. او یکی از سناتورهای دوره امپراطوری وسپازیان (69-79 میلادی) بود و سپس به فرماندار آسیای صغیر (ترکیه کنونی) منصوب شد. او چند اثر از جمله "فن سخنرانی" را نگاشته است. مهم ترین اثر تاسیتوس، سالنامه هایش است که شامل دوره زمانی میان مرگ آگستوس در سال 14 میلادی تا مرگ نرون در 64 میلادی را در بر می گیرد. اثر مهم دیگر او "نوشته های تاریخی" است که از زمان نرون آغاز می شود و تا مرگ دومیتیان در سال 96 میلادی ادامه می یابد.
تاسیتوس چنین نوشت:"نرون، مسیحیان را مانند مجرم با بدترین شکنجه ها مجازات کرد. کریستوس، بنیانگزار این نهضت بود. او در زمان طیبریوس، با حکم پنطیوس پیلاتس به اعدام محکوم شد و این عقاید خرافی خطرناک تا مدتی مهار گردید. تا این که دوباره اشاعه یافت و نه نتها یهودیه، خاستگاه این خرافات، را فرا گرفت بلکه تا به روم گسترش یافت".
این گزارش با فعالیت مسیحیان شهر روم و آزار و جفای آنان توسط حکومت روم ادامه می یابد. توضیحات تاسیتوس بیانگر این است که مسیح در دوره امپراطوری طیبریوس می زیست و فرمانداری به نام پنطیوس پیلاطس او را اعدام کرد. تاسیتوس از مرگ مسیح به عنوان واقعه تاریخی یاد کرده است. به متن گزارش توجه کنید. او ننوشت که این واقعه را از شخص یا کسانی نقل قول می کند. طبق نظر کارشناسان و مورخان، تاسیتوس گزارش هایش را بر اساس اسناد و مدارک دولتی به رشته تحریر در آورده است. او به عنوان سناتور و فرماندار ایالت مهم آسیای صغیر (ترکیه) می توانست به اسناد دولتی دسترسی داشته باشد. این نکته را حتی تاسیتوس در سالنامه هایش تایید کرده است. برای مثال در فصل چهارم سالنامه، عبارت دهم می نویسد که برای تهیه گزارش، مدارک و اسناد زیادی را که در اختیار داشته است. هم چنین در فصل چهارم عبارت 57 می گوید:"من دارم آثار زیادی از مورخان را مطالعه می کنم".
تاسیتوس با دقت و وسواس گزارش هایش را می نوشت. او از منابع غیرموثق نقل قول نمی کرد، بلکه طبق ادعای خودش منابع او مورخان و اسناد رسمی دولتی بودند. اگر واقعه ای توسط اسناد دولتی و چند تن از مورخان مورد تایید قرار می گرفت، او آن رویداد را در گزارش هایش ثبت می کرد.
تاسیتوس اسناد و مدارک دولتی را به خوبی می شناخت. در مورد مرگ مسیح، منبع اطلاعاتی او یهودیان و مسیحیان نبودند، بلکه گزارش های روزانه پیلاطس را در اختیار داشت. بنابراین، آنچه پیلاطس برای دولت روم گزارش کرده بود، تاسیتوس به عنوان حقیقت تاریخی در سالنامه اش ثبت می کرد.
شاید برخی از مخالفان ادعا کنند که ممکن است پیلاطس گزارش دروغ به دولت روم ارسال کرده بود. در پاسخ باید گفت که مجازات گزارش دروغ به امپراطور و دولت روم، خلع مقام و اعدام بود. اگر فرض کنیم پیلاطس گزارش دروغ ارائه داده، مقامات و کارمندان رومی که با پیلاطس همکار بودند، واقعیت را محرمانه با دولت روم درمیان می گذاشتند. باید در نظر داشت که پیلاطس در محل کار خود، رقبایی داشت که تشنه قدرت و مشتاق ارتقاء بودند. از سوی دیگر، پیلاطس با گزارش دروغ چه نفعی عایدش می شد؟ اگر پیلاطس در مورد مسیح گزارش کذب ارائه داده است، بنابراین تردیدی نیست که در موارد دیگر نیز به امپراطور و دولت روم خلاف واقعیت را گزارش می داد. در حالی که پیلاطس قبل از آن که فرماندار نظامی شود، وفاداری خود را به دولت روم ثابت کرده بود. بنابراین، پیلاطس می دانست که همکاران رومی اش او را تحت نظر دارند و تردیدی نداشت که دولت روم از آن ها درباره او تحقیق به عمل می آورد.

تصویری از کرنیلیوس تاسیتوس

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۲ دی ۵, پنجشنبه

خدانشناس ها نیز ایمان دارند!

مطالعه کتاب مقدس 
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

وقتی مردم واژه "ایمان" را می شنوند، فورا به یاد "ایمان مذهبی" می افتند. مردم مذهبی به خدا، کتاب مقدس و سایر چیزهای نادیدنی مانند بهشت، روح، فرشتگان و شیطان ایمان دارند. اما نکته ای که غالبا نادیده انگاشته می شود این است که ایمان فقط به مردم مذهبی محدود نمی شود. همه به چیزی ایمان دارند، حتی خدانشناس ها و ملحدین!
اگر به غذایی که می خورید، اعتماد نداشته باشید، آن را نمی خورید. شما به تجربه و دانش خلبان هواپیمای مسافربری اعتماد دارید. به هنگام رانندگی در بزرگراه ها، به رانندگان اتومبیل های اطراف خود اعتماد دارید. به روکش سیم برق اعتماد دارید، وقتی آن را در دست می گیرید!... شما اگر در طبقه دهم ساختمان تجاری یا مسکونی زندگی یا کار کنید، اعتماد دارید که آن ساختمان فرو نمی ریزد.
البته ممکن است غذای ناسالم باعث مسمومیت شود یا هواپیما سقوط کند یا آسیب دیدگی روکش سیم به شوک یا مرگ منجر شود. شاید ساختمان محل کار یا زندگی ناگهان فرو بریزد. اما این اتفاقات به ندرت رخ می دهند. به دلیل تجربه ای که داریم، هر روز به موارد زیادی اعتماد و اطمینان می کنیم. بنابراین، سئوال اصلی این نیست که آیا ایمان داریم، بلکه شالوده ایمان ما چیست؟ آیا پایه و اساس ایمان ما جهل و نادانی است یا تجربه و دانایی؟
ملحدین نیز مانند ایمانداران مسیحی به چیزهایی اعتقاد و ایمان دارند. اما کریستفر هیچنز (ملحد انگلیسی) صراحتا مدعی شد:"باور ما، ایمان نیست. اصل و منشاء باور ما، ایمان نمی باشد". علی رغم این ادعا، ملحدین از جمله هیچنز ایمان زیادی به اعتقادشان دارند، اعتقاداتی که عجیب تر از ایمان به خداست! به اعتقادات آن ها توجه کنید:
آن ها معتقدند که عالم هستی از هیچ و در اثر اتفاق و تصادف پدید آمده است. ذهن و فکر از ماده به وجود آمده است. ریچارد داوکینز (ملحد انگلیسی) ادعا کرد:" اگر دانشمندان تا چند سال دیگر موضوع خلقت تصادفی را برای همیشه حل کنند، اصلا غافلگیر نخواهد شد". علت این اعتقاد راسخ چیست؟ فقط "ایمان".
کسی که ادعا می کند خدایی نیست، باید یقین داشته باشد که اعتقادش درست است. هم چنین باید ادعا کند که دانای کل است و همه چیز را می داند، زیرا این امکان همیشه هست که خارج از آگاهی و دانش او، خدایی وجود داشته باشد. با توجه به این واقعیت که اکثر مردم معتقدند که فقط بخش کوچکی از دانش عالم هستی را دارا می باشند، احتمال وجود خدا خارج از دانش شخصی بسیار بالا است. آنچه مهم است فقط اندیشه وجود خدا نیست. خدا باید وجودی واقعی باشد که عملا قادر است تحولی اساسی در درون فرد ایجاد کند.
وقتی مسیح و رسولان از مردم می خواستند ایمان بیاورند، منظورشان "ایمانی کورکورانه" نبود، بلکه ایمانی "منطبق بر عقل و منطق". شخصی که زندگی اش توسط خداوند متحول شده و به انسان مفید و مثبت تغییر یافته، نمی تواند این تجربه غنی و ارزشمند را که با چشمان خود مشاهده کرده (شاهد عینی) و با فکر، اراده و احساسات (عقل و منطق) پذیرفته، هرگز فراموش کند. روح القدس در قلوب افراد، ایمانی کورکورانه و بی اساس به عمل نمی آورد. جاش مک داول که زمانی مخالف سرسخت مسیحیت بود، چنین شهادت می دهد:"در مورد خودم باید بگویم پذیرش مسیحیت به هیچ وجه "جهشی در تاریکی نبود بلکه بر عکس، "گامی بود به سمت روشنایی". تمام شواهد و قرائن موجود و دلایل تاریخی مربوط به کتاب مقدس و ادعاهای مسیح را که در اختیار داشتم، خوب سنجیدم و سبک و سنگین کردم. عاقبت کفه ترازو به نفع اعتقاد به مسیح به عنوان پسر خدا و قیامت او از مردگان، سنگین تر شد. شواهد و قرائن موجود چنان به حقانیت ایمان مسیحی گواهی می داد که با پذیرش مسیح به عنوان خداوند خود، نه "جهشی در تاریکی" بلکه "گامی به سوی روشنایی" برداشتم. اگر به داشتن "ایمانی کورکورانه" قانع بودم، عیسی مسیح را رد می کردم و به تمام دلایل و شواهد موجود نیز پشت می نمودم". جاش مک داول در زمانی که اعتقاد به وجود خدا نداشت و کتاب مقدس را سراسر دروغ و افسانه می پنداشت، کوشید تا با جمع آوری شواهد تاریخی و کشفیات باستان شناسی، اعتبار مسیحیت را زیر سئوال ببرد. اماپس از تحقیقات به شدت سرخورده و محزون شد. او فهمید که دیدگاهش کاملا غلط از آب درآمد. در این هنگام بود که خدا با قلب او سخن گفت. امروز او نه فقط کشیش است، بلکه نتایج همان تحقیقات خود را در خدمت دفاعیات مسیحی قرار داد. مسیح فرمود:"حقیقت را خواهید شناخت(نه این که از آن غافل خواهید ماند) و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد (یوحنا فصل هشتم آیه سی و دوم). به عبارت دیگر مقصود مسیح این بود که به جای باور کورکورانه، حقیقت را "تجربه" کنید. پولس رسول فرمود:"می دانم به که ایمان آوردم" (دوم تیموتاوس فصل اول آیه دوازدهم). ایمان همانا اطمینان دل است بر اساس شواهد و قرائن کافی.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

شواهد تاریخی قرن اول میلادی درباره مسیح (بخش سوم)

دفاعیات مسیحی
ترجمه و تالیف: مهران پورپشنگ

مخالفان مسیحیت می گویند که مسیح هرگز مدعی نشد که خداوند است، بلکه این شاگردانش بودند که زندگی عیسی را مبالغه آمیز جلوه دادند و از آن یک مذهب ساختند. مسیح آن شخصی نبود که در عهد جدید توصیف شده است. آیا شواهد تاریخی، کشفیات باستان شناسی و مکان های جغرافیایی ادعای مخالفان را تایید می کنند؟

نامه مارا بار سراپیون

در اوایل دهه هفتاد میلادی، مارا بار سراپیون که احتمالا فیلسوف اهل سوریه بود، نامه ای از زندان برای پسرش نوشت. او پسرش را تشویق کرد تا به دنبال حکمت باشد. این نامه ارزشمند، درسی است از "مارا بار سراپیون" که به حقایق تاریخی شهادت می دهد. این نامه در موزه بریتانیا نگه داری می شود.
مارا بار سراپیون نوشت:"آتنی ها با کشتن سقراط، چه نفعی عاید شان شد؟ جز آن که قحطی و طاعون مثل مجازات بر آن ها نازل شد. مردان ساموس با سوزاندن پیتاگوراس، چه نفعی بردند؟ در یک لحظه شن سرزمین شان را پوشاند. یهودیان با قتل پادشاه دانای خود چه نفعی به دست آوردند؟ جز آن که حکومت شان را از بین رفت. خداوند منصفانه انتقام سه مرد دانا را گرفت: آتنی ها از گرسنگی مردند، شهر ساموس ها به زیر آب دریا فرو رفت و یهودیان سرزمین شان ویران شد و از وطن شان رانده شده، در دنیا پراکنده گردیدند".
مارا بار سراپیون مسیحی نبود، زیرا عیسی را هم ردیف با سقراط و پیتاگوراس قرار می دهد. از سوی دیگر، در بخشی از نامه اش، اعتقاد به چند خدایی به چشم می خورد. با این توصیف، اشاره او به مسیح نشانگر این است که او به واقعی بودن مسیح اطمینان داشت و از آنچه که برای عیسی رخ داد، مطلع بود.
وقتی یهودیان از فرمانده رومی برای مسیح تقاضای اعدام کردند، چنین فریاد زدند:"خونش به گردن ما و فرزندان ما باشد!" (انجیل متی فصل بیست و هفتم آیه 25). رد کردن مسیح توسط یهودیان در طول تاریخ برای آن ها فجایع و مشکلات بزرگی به وجود آورد. عیسی واقعه هفتاد میلادی را پیشگویی کرد (متی فصل بیست و چهارم آیات اول و پانزدهم و شانزدهم). مسیح زمانی این پیشگویی را به زبان آورد که مردم و رهبران مذهبی یهود، نسبت به خدا بی توجه شده بودند (متی فصل بیست و سوم) و او راهی اورشلیم شده بود تا جان خود را برای نجات انسان ها از قلمرو قدرتمند گناه و شیطان، فدا سازد.


مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۲ دی ۴, چهارشنبه

شواهد تاریخی قرن اول میلادی درباره مسیح (بخش دوم)

 دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ


مخالفان مسیحیت می گویند که مسیح هرگز مدعی نشد که خداوند است، بلکه این شاگردانش بودند که زندگی عیسی را مبالغه آمیز جلوه دادند و از آن یک مذهب ساختند. مسیح آن شخصی نبود که در عهد جدید توصیف شده است. آیا شواهد تاریخی، کشفیات باستان شناسی و مکان های جغرافیایی ادعای مخالفان را تایید می کنند؟

یوسفوس، مورخ یهودی، چند سال بعد از صعود مسیح به آسمان متولد شد (متولد 37 میلادی، در بعد از 100 میلادی درگذشت). مهم ترین کتاب های او "جنگ یهود" (در حدود 75 میلادی) و "دوران باستان یهودیان" (حدود94 میلادی) می باشند. "جنگ یهود" شرح شورش یهودیان علیه اشغال اسرائیل توسط رومی ها (66-70 میلادی) بوده و "دوران باستانی یهودیان" گزارش تاریخی است برای مخاطبان رومی. این دو اثر، اسناد ارزشمندی از یهودیت در قرن نخست میلادی محسوب می شوند. او عضو دربار امپراطور شد و نام امپراطور یعنی فلاویوس را به عنوان نام رومی اش انتخاب کرد. یوسفوس نیز نام یهودی او بود.
در کتاب "دوران باستان یهودیان" یوسفوس درباره مسیح چنین می نویسد:"در همین زمان، شخصی به نام مسیح زندگی می کرد. او مرد دانایی بود. اگر درست باشد که او را انسان بنامیم، زیرا او کارهای شگفت انگیزی انجام داد. او معلم افرادی بود که حقیقت را با خرسندی می پذیرفتند. او بسیاری از یهودیان و یونانیان را به سوی خود جذب نمود. او مسیح موعود بود. وقتی پیلاتس به اتهاماتی که بزرگان ما به مسیح وارد کردند، توجه نمود و او را محکوم به اعدام کرد، کسانی که از ابتدا او را دوست می داشتند، از محبت شان نسبت به او دست نکشیدند. در روز سوم، او زنده شد و خود را به آنان ظاهر کرد. همان طور که انبیای خدا این را و چیزهای شگفت انگیز بسیار زیادی را در مورد او پیشگویی کردند. طایفه مسیحیان که نام آن ها را از مسیح گرفته اند، تا به امروز باقی مانده اند".
آنچه مسلم است یوسفوس از دوستداران مسیح نبوده، بلکه گزارش و اظهارات او از ارزش تاریخی برخوردار است. او شهادت می دهد که عیسی زاییده تخیلات کلیسا نبوده، بلکه چهره ای واقعی در تاریخ بوده است.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

شواهد تاریخی قرن اول میلادی درباره مسیح (بخش اول)

دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مخالفان مسیحیت می گویند که مسیح هرگز مدعی نشد که خداوند است، بلکه این شاگردانش بودند که زندگی عیسی را مبالغه آمیز جلوه دادند و از آن یک مذهب ساختند. مسیح آن شخصی نبود که در عهد جدید توصیف شده است. آیا شواهد تاریخی، کشفیات باستان شناسی و مکان های جغرافیایی ادعای مخالفان را تایید می کنند؟
حتی اگر نوشته های عهد جدید را در دست نداشتیم، می توانستیم از آثار غیر مسیحی نظیر تلمود و نوشته های مورخین یهودی، یونانی و رومی مانند یوسفوس، تاسیتوس، پلینی، فلاویوس، تالوس، لوسیان، فلگون... نتیجه بگیریم:
یک. عیسی یک معلم یهودی بود.
دو. بسیاری باور داشتند که او معجزات شفا، زنده کردن مردگان و اخراج ارواح پلید را انجام داده است.
سه. او از سوی رهبران یهود رد شد.
چهار. در دوره پنطیوس پیلاطس یعنی زمانی که امپراطور روم طیبریوس بود، مسیح مصلوب شد.
پنج. او از مردگان زنده شد. پیروان او در امپراطوری روم پراکنده شده اند.
شش. در قرن اول میلادی، مردم از همه اقشار شهر و روستا، زن و مرد، برده و آزاد، مسیح را همچون خدا پرستش می کردند.
این شواهد موجود در موزه ها، نشان می دهد عیسی واقعا در میان انسان ها زیست و کارهای خارق العاده به ظهور رساند.

احتمالا یکی از اولین مورخانی که درباره مسیح گزارش هایی ارائه داد، تالوس نام داشت. پدران اولیه کلیسا نیز از تالوس نقل قول هایی کرده اند. او درسال 52 میلادی، در جلد سوم کتاب تاریخی خود، از تاریکی که در زمان مصلوب شدن عیسی زمین را فرا گرفت، سخن گفت و از آن به عنوان کسوف یاد کرد. تالوس مصلوب شدن مسیح را به عنوان یک رویداد مسلم تاریخی گزارش می کند. او زمان مصلوب شدن مسیح را به دوره ای که طیبریوس، امپراطور روم بود، مرتبط می سازد. لوقا در فصل سوم انجیل خود، زمان شروع خدمت یحیی تعمید دهنده را در سال پانزدهم فرمانروایی طیبریوس اعلام می کند. طیبریوس، امپراطور روم، از سال 14 میلادی تا 37 میلادی حکومت کرد.
اثر دیگری که مشابه گزارش تالوس است، متعلق به فلگون است. او که مورخ رومی بود در کتاب "تاریخ نگاری" خود از مرگ و قیام عیسی مسیح گزارش می دهد:"عیسی وقتی زنده بود، هیچ کاری برای رهایی خود نکرد، اما پس از مرگ برخاست و نشانه های محکومیت خود و جای زخم های خود را که با میخ سوراخ شده بود، نشان داد." فلگون حتی از ذکر این نکته غافل نمانده که در زمان فرمانروایی طیبریوس قیصر که عیسی ظهور کرد و مصلوب شد، کسوف و به دنبال آن زلزله عظیمی روی داد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

۱۳۹۲ دی ۲, دوشنبه

آیا مقصود مسیح از تسلی دهنده، اشاره به پیامبر جدید بود؟

 دفاعیات مسیحی
ما ایرانی هستیم و دوستان و آشنایان مسلمان داریم. وقتی این عزیزان درمی یابند که مسیحی هستیم، سئوالاتی مطرح می کنند از جمله "آیا مقصود مسیح از تسلی دهنده، اشاره به پیامبر اسلام است؟"
در یوحنا فصل چهاردهم آیات شانزدهم و هفدهم می خوانیم که مسیح می فرماید:"من از پدرم درخواست خواهم کرد تا پشتیبان و تسلی بخش دیگری به شما عطا نماید که همیشه با شما بماند. این پشتیبان و تسلی بخش همان روح القدس است که شما را با تمام حقلیق آشنا خواهد کرد."
در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که در کتاب مقدس به ادیانی مانند اسلام یا زرتشت اشاره ای نشده است. دین زرتشت در دوران عهد عتیق در امپراطوری فارس فعال بود و حتی برخی از کارشناسان کتاب مقدس معتقدند که مجوسیان که به دیدار مسیح آمدند، زرتشتی بوده اند. اما کتاب مقدس به خصوص زمانی که یهودیان در امپراطوری فارس زندگی می کردند، به دین زرتشت هیچ گونه اشاره ای نکرده است. علت آن این است که دیدگاه الهیاتی کتاب مقدس به خصوص مسیحیت با ادیان دیگر متفاوت است.
نکته بعدی این است که نقل قول یک آیه از کتاب مقدس به طور ناقص یا بدون در نظر گرفتن کل متن، غالبا مفهومی کاملا اشتباه را به دست می دهد. مثلا حذف آیه هفدهم، می تواند به این تصور دامن بزند که مقصود مسیح از "تسلی دهنده دیگر" شاید پیشگویی ظهور پیامبر جدید باشد. در حالی که در آیه هفدهم به روشنی به روح القدس اشاره گردیده است.
فصل های چهاردهم تا شانزدهم درباره عملکرد روح القدس در زندگی ایمانداران مسیحی می باشد و هرگز درباره پیامبر دیگر اشاره و پیشگویی نشده است.
در بیش از شش هزار نسخه دست نویس یونانی از عهد جدید، مطلقا حتی یک نسخه دست نویس وجود ندارد که به واژه ای غیر از تسلی دهنده یا مدافع نوشته شده باشد.
تسلی دهنده که عیسی وعده داده بود می بایست همیشه با شاگردان و ایمانداران مسیحی بماند (آیه شانزدهم)، ولی اکنون سیزده قرن است که پیامبر اسلام چشم از جهان فرو بسته است. بنابراین، او ویژگی خاص این تسلی دهنده را نداشت.
عیسی به شاگردانش گفت:"شما تسلی دهنده را می شناسید"، ولی شاگردان مسیح، پیامبر اسلام را نمی شناختند و نمی توانستند بشناسند، زیرا او شش قرن بعد به دنیا آمد. عیسی هم چنین به شاگردانش گفت که تسلی دهنده در شما خواهد بود. پیامبر اسلام نمی توانست در شاگردان مسیح باشد، زیرا آنان ششصد سال قبل از او زندگی می کردند و اطلاعی از او نداشتند. هم چنین تعالیم آنان مطابقتی با تعلیمات پیامبر اسلام نداشت، بنابراین، پیامبر اسلام نمی توانست حتی به مفهوم روحانی یا تعلیمی در عیسی مسیح یا شاگردان مسیح باشد.
عیسی به صراحت تاکید کرد که تسلی دهنده "به نام من" یعنی به نام عیسی فرستاده خواهد شد. با این توصیف، هیچ مسلمانی این را قبول ندارد که پیامبر اسلام توسط عیسی و به نام عیسی فرستاده شده باشد.
یکی از رسالت های تسلی دهنده این است که عیسی مسیح را جلال دهد (یوحنا فصل شانزدهم آیه چهاردهم). اما مطابق دیدگاه اسلام، پیامبر مسلمان برتر از عیسی و آخرین پیامبر است. در این صورت او عیسی را که پیش از او آمده و به عبارت دیگر در مرتبه پایین تری قرار دارد، جلال نمی دهد.
سرانجام این که عیسی مسیح به صراحت بیان کرد که تسلی دهنده بعد از "اندک ایامی" خواهد آمد (اعمال رسولان فصل یک آیه پنج)، در حالی که تا ششصد سال بعد خبری از پیامبر اسلام نبود. چند روز بعد، روح القدس در روز پنطیکاست آمد (اعمال رسولان فصل دوم). مسیح به شاگردان گفت که در اورشلیم بمانید و منتظر روح القدس باشید (اعمال رسولان فصل اول آیه چهارم). آیا شاگردان می توانستند قرن ها عمر کنند تا پیامبر اسلام را که درسرزمین دیگر و نه اورشلیم و سرزمین فلسطین، ظهور نمود، مشاهده کنند؟

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

کار روح‌القدس‌ در خلقت‌ و عالم‌ هستی

   خدای پدر طراح‌ تمامی عالم‌ هستی است‌. پولس‌ میفرماید: «سرچشمه‌ و وسیله‌ و مقصد همه‌ چیز خداست‌» (نامه‌ به‌ رومیان‌ 11:36، ترجمه‌ مژده‌ برای عصر جدید). پسر خدا، عیسی مسیح‌ مجری طرح‌ خدای پدر است‌. او عامل‌ آفرینش‌ میباشد. او هر آنچه‌ را که‌ پدر طرح‌ کرده‌ بوده‌، به‌ موقع‌ اجرا گذاشت‌. یوحنای رسول‌ میفرماید: «همه‌ چیز به‌ وسیله‌ او هستی یافت‌ و بدون‌ او چیزی آفریده‌ نشد. حیات‌ از او به‌وجود آمد» (یوحنا ۱:۳-۴، ترجمه‌ مژده‌).
             به‌ این‌ ترتیب‌، پدر طراح‌ عالم‌ هستی است‌؛ پسر خدا این‌ طرح‌ را به‌اجرا در آورد؛ و اینک‌ روح‌القدس‌ این‌ نظام‌ هستی را نگاه‌ میدارد و به‌ آن‌ قوام‌ میبخشد.
             ما دست‌ روح‌القدس‌ را از همان‌ ابتدای آفرینش‌ در کار میبینیم‌. در کتاب‌ پیدایش‌ چنین‌ آمده‌ است‌: «در ابتدا، خدا آسمانها و زمین‌ را آفرید. و زمین‌ تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لُجّه‌ و روح‌ خدا سطح‌ آبها را فرو گرفت‌» (پیدایش‌ 1:1 و ۲). یعنی در ابتدای آفرینش‌، زمین‌ بیشکل‌ بود و اقیانوسهای عظیم‌، متلاطم‌ بودند. در چنین‌ حالتی، روح‌ خدا بر این‌ تلاطم‌ و آشفتگی سلطه‌ افکند و نظم‌ بوجود آورد.
             در مزمور ۱۰۴ آیه‌ 30 در مورد نقش‌ روح‌القدس‌ در عالم‌ هستی میفرماید: «چون‌ روح‌ خود را میفرستی آفریده‌ میشوند و روح‌ زمین‌ را تازه‌ میگردانی.» به‌ این‌ ترتیب‌، روح‌ خدا موجب‌ حیات‌ و تازگی جهان‌ و موجودات‌ است‌.


armanroshdi

۱۳۹۲ دی ۱, یکشنبه

روح‌القدس‌ دارای الوهیت‌ است‌

     حال‌ این‌ سؤال‌ پیش‌ می‌آید که‌ این‌ شخصیت‌ یعنی روح‌القدس‌، کیست‌؟ او چه‌ رابطه‌ای با خدای پدر و با فرزند او دارد؟
             در کتابمقدس‌، هر جا که‌ سخن‌ از روح‌القدس‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌، صفاتی به‌ او اطلاق‌ شده‌ که‌ همان‌ صفاتی است‌ که‌ خدا از آنها برخوردار میباشد و به‌ این‌ ترتیب‌ او خدا معرفی شده‌ است‌. ذیلاً نمونه‌هایی از این‌ امر را به‌اختصار مورد اشاره‌ قرار میدهیم‌.
                         در عهدجدید آیات‌ بسیاری از عهدعتیق‌ نقل‌ قول‌ شده‌ است‌. گوینده‌ این‌ آیات‌ در عهدعتیق‌ خداست‌، در حالیکه‌ در عهدجدید گوینده‌ آنها روح‌القدس‌ معرفی شده‌ است‌. همین‌ امر نشان‌ میدهد که‌ عیسی مسیح‌ و رسولان‌ او، روح‌القدس‌ را خدا میدانستند.
                         هر کفری از انسان‌ بخشوده‌ میشود، جز کفر به‌ روح‌القدس‌ (ر.ش‌. متی ۱۲:۳۱). این‌ امر به‌ قداست‌ و مقام‌ متعالی روح‌القدس‌ اشاره‌ دارد، و نیز به‌ حساسیت‌ کار او در زندگی انسان‌.
                         روح‌القدس‌ آشکارا «خداوند» خوانده‌ شده‌ است‌ (ر.ش‌. اول‌ قرنتیان‌ 3:18).
                         نام‌ روح‌القدس‌ همردیف‌ و همطراز نام‌ پدر و نام‌ پسر قرار دارد. این‌ را در آیه‌ معروف‌ متی ۲۸:۱۹ مشاهده‌ میکنیم‌: «پس‌ رفته‌ همه‌ امت‌ها را شاگرد سازید و ایشان‌ را به‌ اسم‌ اب‌ و ابن‌ و روح‌القدس‌ تعمید دهید.» (نیز ر.ش‌. دوم‌ قرنتیان‌ 12:13).
                         روح‌القدس‌ بر همه‌ چیز واقف‌ است‌، حتی بر عمیق‌ترین‌ اسرار الهی (اول‌ قرنتیان‌ 2:10-11).
                         روح‌القدس‌ در مقام‌ خدا در همه‌ جا حضور دارد (مزمور ۱۳۹:۷).

             اینست‌ تعلیم‌ کامل‌ کلام‌ خدا درباره‌ ذات‌ اقدس‌ الوهیت‌. خدا واحد است‌ اما در این‌ وحدت‌، سه‌ وجود و شخصیت‌ متمایز یعنی پدر و پسر و روح‌القدس‌ وجود دارد (ر.ش‌. به‌ مقالات‌  C-1  و  C-2).
 armanroshdi

خانه‌های شهروندان مسیحی در کرج مورد تفتیش قرار گرفت

مأموران امنیتی ایران منزل دست‌کم چهار شهروند نوکیش مسیحی در استان البرز را مورد بازرسی و تفتیش قرار داده‌اند.
به گزارش هرانا، تارنمای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این رویداد صبح روز یکشنبه ۲۴ آذرماه رخ داد و مأموران امنیتی همزمان به خانه‌های این نوکیشان مسیحی مراجعه کرده و پس از تفتیش کامل منزل وسایل شخصی مانند کتاب‌ها، کامپیو‌تر و جزوه‌های مذهبی آن‌ها را ضبط کرده و با خود بردند.
همچنین خانه بهنام ایرانی، کشیش و نوکیش مسیحی که در زندان مرکزی کرج به‌سر می‌برد نیز مورد تفتیش قرار گرفته است.
بنا به این گزارش خانه‌های امین خاکی و رضا ربانی دو تن دیگر از نوکیشان مسیحی نیز مورد تفتیش قرار گرفته است.
مأموران همچنین به اهالی خانه‌های مورد بازرسی قرار گرفته اعلام کرده‌اند که ممکن است طی روزهای آینده به دادگاه احضار شوند.
radiozamaneh.com

۱۳۹۲ آذر ۳۰, شنبه

همه ما داریم خانه خود را می سازیم

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

شخص معماری در آستانه ورشکستگی قرار داشت. دوست ثروتمندی داشت. مرد ثروتمند دلش به حال او سوخت. او مقداری نقشه و پول به معمار داد و گفت:"می خواهم برایم یک خونه بسازی. همه چیز را به تو واگذار می کنم، چون به تو اعتماد دارم.". این را گفت و رفت دنبال کسب و کارش. معمار خیلی هیجان زده شده بود. اما به فکر فرو رفت. بعد رفت و ارزان ترین مصالح ساختمانی را خرید تا حداکثر سود را بکند. در ماشین بتون ساز هم آب بیشتر ریخت تا به نظر برسد که مقدارش بیشتر است. تا همین جا حدود ده هزار دلار صرفه جویی کرده بود. قرار بود، بقیه پول را هم بعد از اتمام کار دریافت کند. بعد فکر کرد که بهتر است الوار کهنه و کج و کوله بخرد و نصب کند. این الوار پشت دیوار پنهان می شدند و هیچکس آن ها را نمی دید. همین کار را با سیستم لوله کشی، برق و غیره انجام داد و حدود چهل هزار دلار صرفه جویی کرد و مخفیانه به حساب بانکی اش ریخت.
او دوست ثروتمندش را صدا زد تا بیاید و نگاهی به خانه بیندازد. مرد ثروتمند واقعا تحت تاثیر ظاهر خانه قرار گرفت. خانه در ظاهر بسیار زیبا به نظر می رسید. معمار هم وقتی متوجه حالت چهره شاد مرد ثروتمند شد، در پوست خودش نمی گنجید.
مرد ثروتمند بعد از بازدید خانه، به دوستش گفت:"راستش می دونی، من واقعا به این خانه نیاز ندارم. همین الان چند تا خانه بزرگ و مجلل دارم. من فقط سعی کردم به تو کمک کنم". او کلید خانه را به معمار داد و گفت:"بیا دوست من، این خانه مال توست. تو برای خودت خونه نوساز و زیبایی ساختی".
سه ماه بعد مشکلات یکی پس از دیگری در خانه نمایان شد. در دیوارها ترک ایجاد شد. لوله کشی خانه درست کار نمی کرد... تعمیر همه این خرابی ها حدود صد هزار دلار بود!
اگر معمار از ابتدا کارش را درست انجام داده بود، الان وضعیت خیلی فرق می کرد. در طول زندگی همگی متحمل مشکلاتی می شویم که اغلب مقصر اصلی خودمان هستیم. گاهی عواقب گناهان و اشتباهات ما بسیار وحشتناک و غیر قابل جبران هستند. ما مجبوریم مسئولیت های شخصی خود را بپذیریم. من نمی توانم خانه شما را بسازم و شما هم نمی توانید خانه مرا بسازید. من نمی دانم پشت درهای بسته چه می کنید. شما هم نمی دانید من چه می کنم. خدا می خواهد ما همان شخصیتی را در زندگی مان داشته باشیم که در انظار عمومی داریم.
حقیقت این است که چه باور کنیم و چه باور نکنیم، هر شخص خانه خود را می سازد. ممکن است این جا حقه و کلک بزنیم و آن جا فریب دهیم. در حالی که به هیچکس غیر از خودمان لطمه نزده ایم. آثار گناهان و اشتباهات به تدریج خود را در زندگی مان نشان می دهد و مردم نتایج و پیامد اعمال ما را در زندگی مان مشاهده می کنند.
ممکن است در ظاهر همه چیز عالی و زیبا به نظر برسد، اما در میان دیوارها و درهای بسته چه خبر است؟
آیا در حال حاضر با مشکلات روبرو هستید؟ آیا فکر می کنید این رنج و زحمت نتیجه اشتباهات و گناهان شماست؟ لطفا توجه خود را به این سئوال معطوف کنید: اگر خدا مانع شما نمی شد و اجازه می داد که به گناه و سرکشی ادامه دهید، الان کجا بودید؟
سی. اس لوئیس، در کتاب مشکل رنج، این طور می نویسد:"خدا در لذت های ما نجوا می کند، در وجدان ما صحبت می کند و در رنج های ما فریاد می کشد. این رنج ها در واقع بلندگوی خداوند برای بیدار کردن دنیای ناشنوا است".
وقتی خدا می خواهد توجه ما را جلب کند، این کار را به وسیله سختی ها و نابسامانی ها انجام دهد. یکدندگی و ناشنوایی ما خدا را وامی دارد تا کارهایی بکند که برای ما دلپذیر نیستند. اگر در حال حاضر در زندگی شما سختی وجود دارد، می تواند به این دلیل باشد که خدا مشغول جلب توجه شماست. او می خواهد رابطه شما را با خودش در چنین زمانی مستحکم تر کند.
وضعیت کنونی شما هرچه باشد، مطمئن باشید که خدا کارهایش را بدون دلیل انجام نمی دهد. اگر اجازه داده که سختی و مشکلات وارد زندگی شما بشود، بدانید که برای شما و آینده تان نقشه مهمی را در نظر گرفته است.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات صفحه "زندگی هدفمند" محفوظ است. درج کامل مقالات "زندگی هدفمند" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

یهودا در نامه خود از کتاب خنوخ نقل قول کرد. چرا کتاب خنوخ به عنوان بخشی از کتاب مقدس انتخاب نشد؟

دفاعیات مسیحی

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

نویسنده این نامه کوتاه، یهودا برادر عیسی مسیح و یعقوب بود. یعقوب، نویسنده رساله یعقوب می باشد. او هم چنین یکی از رهبران کلیسای اورشلیم بود. 
در ابتدا یهودا قصد داشت نامه ای در مورد نجات بنویسد، ولی پس از آن که درباره خطر معلمین دروغین و تعالیم غلط آن ها شنید، تصمیم به نوشتن این نامه گرفت (آیه سوم). او این نامه را می نویسد تا تعالیم دروغین را از میان بردارد و از تعلیم صحیح حمایت کند. 
استفاده از نوشتجات نیمه رسمی (آپوکریفا) مانند صعود موسی به آسمان و کتاب خنوخ، باعث شد که این رساله زیر سئوال قرار بگیرد. این دو کتاب توسط نویسندگان یهودی نوشته شد و هدف آن ها ترویج عقایدشان با استفاده از شخصیت های عهد عتیق بود. از دیدگاه مسیحیان، این دو کتاب دارای الهام الهی نیستند، پس چرا یهودا از آن ها نقل قول می کند؟ 

یک. در قرن اول میلادی، رسولان مسیح از کتاب های غیر رسمی نقل قول می کردند و این کار آن ها غیرعادی تلقی نمی شد. مثلا به یاد آوریم که پولس در آتن اراستوس (شاعر یونانی) نقل قول می کند (اعمال رسولان فصل هفدهم آیه 28). یا در رساله به تیطس، پولس یک بیت از شاعر و فیلسوفی به نام "اپی منی دس" را که 600 سال قبل از میلاد زندگی می کرد، نقل قول می کند. 
دو. کتاب های آپوکریفا در فاصله قرون اول تا سوم قبل از میلاد نوشته شده اند. یوسفوس (مورخ یهودی قرن اول میلادی) به کلی آن ها را رد کرده است. یهودیان هرگز کتاب های آپوکریفا را به عنوان بخشی از عهد عتیق به رسمیت نشناخته اند. عیسی مسیح هرگز از این کتاب ها نقل قول نکرد. کلیسای اولیه نیز این کتاب ها را به عنوان کتاب های الهامی نپذیرفت. پدران کلیسا، اعتبار الهی و الهیاتی مجموعه کتاب های آپوکریفا را رد نمودند.
سه. وقتی یهودا بخشی از کتاب های آپوکریفا را مورد تایید قرار می دهد، لزوما این مجموعه کتاب ها را مورد تایید قرار نمی دهد، او صرفا نقل قول می کند.
چهار. تردیدی نیست که یهودا مطمئن بود این بخش ها از کتاب خنوخ و صعود موسی به آسمان، موثق و معتبر است. از آن جا که نویسنده اصلی کتاب مقدس، روح القدس است، این نقل قول ها نمی توانست بدون تایید روح القدس نوشته شود. 
پنج. نقل قول کوتاه از کتاب های آپوکریفا از ارزش حقیقت کلام خدا نمی کاهد. 
شش. آنچه که برای یهودا ارزشمند بود، گفتار خنوخ است که به طور شفاهی بیان شده و بعدها توسط نویسنده ناشناس به کتاب خنوخ افزوده شده. مقصود یهودا از ذکر این نقل قول آن بود که به مخاطبان خود بفهماند که این عبارت از کتاب خنوخ، واقعی و موثق است. 
هفت. وقتی یهودا از منابع غیر کتاب مقدسی استفاده می کند، به آن مفهوم نیست که این همه گزارش های این منابع کاملا غلط و غیرموثق است. بررسی کارشناسان نشان داده، بسیاری از نقل قول های موثق و معتبر می توانند در خارج از کتاب مقدس وجود داشته باشند. به عنوان مثال، شواهد تاریخی و کشفیات باستان شناسی بسیاری از وقایع تاریخی و فرهنگی کتاب مقدس را تایید کرده اند. نقل قول های پادشاهان و مورخان قبل و بعد از میلاد مسیح که در کتاب مقدس ذکر نشده، جزئیات بیشتر ودقیق تراز گزارش کتاب مقدس ارائه داده اند. 
هشت. یهودا از کتاب صعود موسی به آسمان چنین نقل قول می کند:"در حالی که "میکائیل" رئیس فرشتگان، وقتی با شیطان بر سر جسد موسی بحث می کرد، به خود اجازه نداد به او تهمت بزند و اهانت کند، بلکه فقط گفت:"خداوند تو را توبیخ فرماید" (آیه نهم). احتمالا شیطان می خواست مقبره ای برای موسی درست کند تا یهودیان را به بت پرستی و پرستش استخوان های موسی وادارد. خدا، موسی را در مکان نامعلومی دفن کرد تا مقبره او به بتکده تبدیل نشود. امروزه حتی یهودیان اجازه ندارند وارد مسجدی شوند که قبور ابراهیم، اسحاق و یعقوب در آن وجود دارند. خدا می خواهد تمرکز انسان بر او باشد و نه قبور انسان ها. 
این واقعه در هیچ جای کتاب مقدس ثبت نشده، اما یهودا آن را از کتاب صعود موسی به آسمان استناد می کند. یهودا در آیات چهاردهم و پانزدهم از کتاب خنوخ نقل قول می کند:"خنوخ فرمود: بنگرید، خداوند با هزاران هزار از مقدسین خود می آید و مردم دنیا را داوری می فرماید تا مشخص شود چه اعمال وحشتناکی برخلاف خواست خدا انجام داده اند و چه سخنان زشتی علیه او گفته اند. آنگاه ایشان را به سزای اعمال شان خواهد رساند". این نقل قول با تعلیم و پیشگویی کتاب مقدس در مورد آینده در تضاد نمی باشد. 

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

۱۳۹۲ آذر ۲۹, جمعه

بررسی کتاب پیدایش (آیه دوم)

تفسیر کتاب مقدس 
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

آیه دوم: زمین خالی و بی شکل بود و روح خدا روی توده های تاریک بخار حرکت می کرد
زمین خالی و بی شکل بود
عده ای معتقدند که میان آیات اول و دوم فاصله زمانی وجود دارد، زیرا خدا دو بار جهان را آفرید. آن ها مدعی اند در خلقت اول فاجعه بزرگی رخ داد و سبب شد تا زمین خالی از سکنه و بی شکل شود. این عده می گویند که شاید سقوط شیطان عامل اصلی ویرانی خلقت اول بوده است (حزقیال فصل 28 آیات یازدهم تا نوزدهم). طرفداران این نظریه، که به "نظریه شکاف" معروف است، می گویند کلمه ای که "بود" ترجمه شده، می تواند "شده بود" هم ترجمه شود. پس "زمین خالی و بی شکل شده بود".
زبان اصلی این آیه عبری است و قواعد زبان باستانی عبری این نظریه را تایید نمی کند.
به احتمال زیاد زمین به گونه ای آفریده شد که از قدمت طولانی برخوردار بود. همان طور که آدم در سن بلوغ خلق شد.
روح خدا روی توده های تاریک بخار حرکت می کرد
کتاب مقدس از همان ابتدا ما را با روح خدا آشنا می کند. با این توصیف، در این آیه توضیحی در مورد کار روح القدس در خلقت داده نشده است. احتمالا کار روح القدس زمینه سازی برای شش روز آتی خلقت بود. به عبارت دیگر کار روح القدس فراهم آوردن مقدمات برای شش روز بعدی خلقت بود.
کلمه ای که در عبری برای "حرکت می کرد" یا "فرو گرفت" به کار رفته، حاکی از عمل و کار مستمر و بی وقفه است تا نشان دهد کار روح القدس در شش روز خلقت ادامه داشت.
روح القدس کیست؟
عده زیادی هستند که تصور می کنند روح القدس "شخص" نیست. آن ها این گونه می اندیشند که روح القدس صرفا نیرویی از جانب خدا است. ولی با نگاهی کلی به آنچه کتاب مقدس درباره روح القدس می گوید، به روشنی می بینیم که روح القدس به راستی "شخص" است. او نیز الوهیت دارد. در خصوص روح القدس می بینیم که او مانند یک شخص عمل می کند. اگر فقط به فصل های چهاردهم تا شانزدهم انجیل یوحنا نگاهی بیندازید، متوجه می شوید که عیسی از روح القدس چون شخصی سخن می گوید که در درون افراد ساکن می شود (فصل چهاردهم آیه هفدهم)، تعلیم می دهد و یادآوری می کند (فصل چهاردهم آیه بیست و ششم)، شهادت می دهد (فصل پانزدهم آیه بیست و ششم)، به گناه ملزم می کند (فصل شانزدهم آیه هشتم) ، هدایت می کند، می شنود، سخن می گوید، نشان می دهد و مسیح را جلال می دهد (فصل شانزدهم آیات سیزدهم و چهاردهم)، دعوت به خدمت می کند (اعمال رسولان فصل سیزدهم آیه دوازدهم)، اشخاص را به مکان های مختلف می فرستد (اعمال رسولان فصل سیزدهم آیه چهارم)، آشکار می سازد و جستجو می کند (اول قرنتیان فصل دوم آیات دهم و یازدهم) و کارهای بسیار دیگر انجام می دهد.
اگر روح القدس فقط یک نیرو بود، آیا رسولان می توانستند بگویند:"با هدایت روح القدس صلاح دیدیم..." (اعمال رسولان فصل پانزدهم آیه بیست و هشتم)؟ عیسی خدا است و تعجب آور می بود که شخصی را که او می فرستد تا جانشینش باشد، کم تر از خدای پدر و او باشد. اگر روح القدس خدا نمی بود، چگونه می توانست آن چنان که خود مسیح با شاگردانش بود، او نیز با شاگردان باشد؟ در کتاب مقدس ویژگی ها و صفات خدا به روح القدس نیز نسبت داده شده اند. آنچه تنها در مورد خدا می توان گفت، در مورد روح القدس نیز گفته شده است. اگر او خدا نبود، چنین چیزی غیر ممکن بود. به این مثال ها توجه کنید: روح القدس در هر زمان و در همه جا حضور دارد. به عبارت دیگر، حاضر مطلق است (مزمور 139)، روح القدس دانای مطلق است (اشعیاء فصل چهل آیات سیزدهم و چهاردهم، اول قرنتیان فصل دوم آیات دهم و یازدهم، رومیان فصل یازدهم آیه سی و چهارم) روح القدس قادر مطلق است (اول قرنتیان فصل دوازدهم آیه یازدهم و رومیان فصل پانزدهم آیه نوزدهم). این ویژگی ها تنها در مورد خدا مصداق دارد، در حالی که همان طور که دیدیم در مورد روح القدس نیز صادق هستند. روح القدس خدا است.
در دوم قرنتیان فصل سوم آیه هجدهم می خوانیم که روح القدس به صورتی فزاینده شخصیت ایمانداران مسیحی را متبدل می کند تا به تدریج به شباهت خدا درآیند. آیا کسی کم تر از خدا می تواند این تحول را به وجود آورد؟ به همین ترتیب وقتی پولس به ما می گوید که کتاب مقدس الهام خداست (دوم تیموتاوس فصل سوم آیه شانزدهم)، پطرس نیز می گوید که نویسنده واقعی کتاب مقدس، روح القدس است (دوم پطرس فصل اول آیه بیست و یکم). بنابراین روح القدس، خدا نامیده شده است. او دارای ویژگی ها و صفات خدا است. او اعمال خدا را انجام می دهد. چون خدا به حضور او دعا می شود و از حرمت و جلالی چون خدا برخوردار است. روح القدس خدا است، به همان مفهومی که پدر و پسر خدا هستند، او نیز الوهیت دارد.
در الوهیت، سه شخص وجود دارد: پدر، پسر، روح القدس و این سه یک خدا هستند که در ذات یکی و در قدرت و جلال برابر هستند. این است آموزه تثلیث در ساده ترین تعریف آن. با این توصیف، این نکته برای غیر مسیحیان غیر قابل درک است. اگر آن ها به جای اعتقاد به خدا، با خدا دوست و صمیمی شوند، بی تردید خدا تثلیث را برای این عزیزان آشکار خواهد کرد، همان گونه که برای غیر مسیحیانی که مسیحی شده اند، این نکته مکشوف شد. به عبارت دیگر، ذات خدا را باید به یاری و مدد خود او بشناسیم، نه با کمک عقلی که حتی قادر به شناخت عالم مخلوق نیست. کلام خدا می فرماید:"خدا این همه را به وسیله روح خود از راه الهام به ما آشکار ساخته است، زیرا روح القدس کنه نیات الهی را به ما می آموزد. کسی که روحانی نیست، نمی تواند تعالیم روح خدا را بپذیرد، زیرا به عقیده او این تعالیم پوچ و بی معنی هستند. در واقع، چون تشخیص این گونه تعالیم محتاج بینش روحانی است، آن ها نمی توانند آن را درک کنند" (اول قرنتیان فصل دوم آیات دهم تا چهاردهم).

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "تفسیر کتاب مقدس" محفوظ است. درج کامل مقالات "تفسیر کتاب مقدس" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.