Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: آرمان رشدی
اگر شاخهها و فرقههای مختلف مسیحیتِ تاریخی و سنتی، یعنی مذاهب کاتولیک و ارتودکس و پروتستان (با شاخههای گوناگونش)، در برخی جزئیات فرعی اعتقادات و نیز آیینهای نیایشی با یکدیگر اختلاف داشته باشند، شاهدان یهوه یکسره با تمامی این اعتقادات و آیینها تفاوت دارند. اگر بخواهیم تفاوت اصول اعتقادات شاهدان یهوه و سایر مذاهب مسیحیتِ تاریخی را در یک جمله خلاصه کنیم، آن جمله این خواهد بود که «هر آنچه که مسیحیت سنتی و تاریخی بدان معتقد است، ایشان درست نقطه مقابل آن را تعلیم میدهند!»
اعتقادات مهم
•عیسی مسیح دارای ذات الهی نیست و با پدر همذات نمیباشد. او نخستین «مخلوق» خدا است؛ او کسی نیست جز همان میکائیل، رئیس فرشتگان!
•روحالقدس فقط یک نیرو است، «نیروی فعال خدا»، نیرویی مانند الکتریسیته. او فاقد شخصیت است. لذا از ذات الهی نیز نمیتواند برخوردار باشد.
•از دو مورد فوق، این نتیجه طبیعی حاصل میگردد که تثلیث اعتقاد درستی نیست و پدر و پسر و روحالقدس، خدای واحد را تشکیل نمیدهند.
•انسان فاقد روح است، و وقتی میمیرد چیزی از او باقی نمیماند تا اینکه در روز قیامت بار دیگر زنده شود.
•رسالت عیسی آن بود که نام «یهوه» را به بشر بشناساند (یوحنا ۱۷:6).
•عیسی در روز سوم، با بدن خود قیام نکرد. خدا بدن او را تبدیل به گازهای مختلف کرد و آن را برای همیشه ناپدید ساخت. عیسی به شکل نامرئی قیام کرد. اما بدنی که عیسی با آن بر شاگردان ظاهر میشد، بدنی غیرواقعی بود که خدا به او داد تا شاگردان باور کنند که او واقعاً زنده شده است!
•در روز قیامت، عادلان در این جهان که به بهشت تبدیل خواهد شد، خواهند زیست و بدکاران در آتش دوزخ سوخته، یکبار برای همیشه نابود خواهند شد.
•رستگاری فقط بهواسطه نام «یهوه» میسر است و بس.
•کسانی که به شاهدان یهوه میپیوندند، برای ورود به بهشت زمینی باید در تبلیغ مرام خود بسیار کوشا باشند و از وقت و سرمایه خود در این راه نهایت استفاده را بکنند.
•بهشت آسمانی فقط متعلق به۱۴۴٫۰۰۰نفر است (مکاشفه ۷:4) که تعدادشان از آغاز مسیحیت تا سال ۱۹۳۵ تکمیل شده و دیگر پس از آن هیچکس به «آسمان» راه نخواهد یافت. (به همین دلیل است که شاهدان یهوه در نشریات خود، تا این حد بر بهشتی بر روی این زمین تأکید میورزند و تصاویری زیبا از آن چاپ میکنند.)
تشریح یا حتی برشمردن اصول اعتقادات شاهدان یهوه نیاز به مجالی بسیار دارد. در اینجا ما به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
فرعیات
• صلیب به آن شکل که همیشه نشان داده شده، علامتی است متعلق به بتپرستان. عیسی بر روی یک تیر چوب عمودی میخکوب شد و دستهایش را بر بالای سرش میخکوب کردند. شاهدان یهوه نسبت به این نکته حساسیت بسیاری نشان میدهند.
برگزاری جشن میلاد مسیح سنتی است بتپرستی. عید قیام را نیز بهگونهای دیگر برگزار میکنند.
• عشاء ربانی فقط سالی یکبار در سالروز شام آخر برگزار میگردد.
• شرکت در جشن تولد یا برگزاری آن برای خویش، جشن گرفتن روز مادر یا پدر، رفتن به خدمت نظام، ادای احترام به پرچم کشور، و شرکت در سایر اعیاد ملی یا مذهبی کاری است بتپرستانه.
از کجا آوردهاید؟
کسی که با تعالیم و مندرجات کتابمقدس و اصول اعتقادات مسیحیتِ سنتی آشنایی کافی داشته باشد، میتواند با اطمینان راسخ شاهدان یهوه را مورد سؤال قرار داده، از ایشان بپرسد که این اعتقادات را از کجا آوردهاند.
ما در اینجا فقط یکی دو نمونه را مثال میزنیم. شاهدان یهوه از کجا آوردهاند که خداوند ما عیسی مسیح، همان میکائیل، رئیس فرشتگان است؟ در کجای عهدجدید چنین مطلبی نوشته شده است؟ در کجای انجیلها عیسی خود را میکائیل یا یکی از فرشتگان معرفی کرده است؟
وقتی این سؤال را از یکی از شاهدان یهوه پرسیدم، با نهایت اطمینان و سربلندی گفت: «در دانیال، فصل دهم!» و بعد شروع کرد به ارائه تفسیر خودشان از مطالبِ این فصل. گفتم: «اشکالی ندارد این فصل را خودم بخوانم و ببینم کجا چنین چیزی نوشته شده؟» سکوتی بر قرار شد و آن فصل را خواندم. سپس با تعجب گفتم: «اما در اینجا اشارهای به این نشده که میکائیل همان مسیح است! شما چگونه به این نتیجه رسیدهاید؟» گفت: «چونکه در آیه ۲۱ آمده که رئیس قوم اسرائیل، میکائیل است. و چون میدانیم که مسیح رئیس قوم اسرائیل است، پس نتیجه میشود که میکائیل همان مسیح است!» انگشتبهدهان از چنین روش استنتاج و تفسیری، گفتم: «اما از چارچوب این فصل درک میکنیم که گویا بر هر سرزمینی فرشتهای حکومت میکند، یا فرشته شیطان یا فرشته الهی. ولی از کتابمقدس میدانیم که مسیح رئیس تمام عالم هستی است، نه فقط رئیس قوم اسرائیل! ثانیاً طبق آیه ۱۳، میکائیل فقط یکی از رؤسای فرشتگان است، نه رئیس تمام فرشتگان! ثالثاً اگر عیسی همان میکائیل بود، چرا خودش روشن و صریح این را به رسولانش تعلیم نداد؟ و چرا در هیچ جای عهدجدید چنین چیزی نیامده است؟» بالاخره گفت: «سؤالات شما را باید یکی از مشایخ ما جواب بدهد.» چند روز بعد، مرا نزد آن شیخ برد. شیخ در نهایت صداقت گفت: «متأسفانه جواب قانعکنندهای برای شما ندارم!» پس از صرف چای به خانه برگشتم، اما مشاهده حال و روز آن شخصی که مرا نزد آن شیخ برده بود، برایم بسیار رقتانگیز بود. او علیرغم تمام تلاشهای من، چشمان خود را مُصِرانه بر روی حقیقت کلام خدا بسته بود.
همین روش سؤال را در باره سال ۱۹۳۵ و تکمیل شدنِ تعداد ۰۰۰ر۱۴۴ نفری که میبایست به آسمان بروند و سایر اعتقادات شاهدان یهوه میتوان بهکار برد. ایشان جوابی نخواهند داشت.
اگر شاخهها و فرقههای مختلف مسیحیتِ تاریخی و سنتی، یعنی مذاهب کاتولیک و ارتودکس و پروتستان (با شاخههای گوناگونش)، در برخی جزئیات فرعی اعتقادات و نیز آیینهای نیایشی با یکدیگر اختلاف داشته باشند، شاهدان یهوه یکسره با تمامی این اعتقادات و آیینها تفاوت دارند. اگر بخواهیم تفاوت اصول اعتقادات شاهدان یهوه و سایر مذاهب مسیحیتِ تاریخی را در یک جمله خلاصه کنیم، آن جمله این خواهد بود که «هر آنچه که مسیحیت سنتی و تاریخی بدان معتقد است، ایشان درست نقطه مقابل آن را تعلیم میدهند!»
اعتقادات مهم
•عیسی مسیح دارای ذات الهی نیست و با پدر همذات نمیباشد. او نخستین «مخلوق» خدا است؛ او کسی نیست جز همان میکائیل، رئیس فرشتگان!
•روحالقدس فقط یک نیرو است، «نیروی فعال خدا»، نیرویی مانند الکتریسیته. او فاقد شخصیت است. لذا از ذات الهی نیز نمیتواند برخوردار باشد.
•از دو مورد فوق، این نتیجه طبیعی حاصل میگردد که تثلیث اعتقاد درستی نیست و پدر و پسر و روحالقدس، خدای واحد را تشکیل نمیدهند.
•انسان فاقد روح است، و وقتی میمیرد چیزی از او باقی نمیماند تا اینکه در روز قیامت بار دیگر زنده شود.
•رسالت عیسی آن بود که نام «یهوه» را به بشر بشناساند (یوحنا ۱۷:6).
•عیسی در روز سوم، با بدن خود قیام نکرد. خدا بدن او را تبدیل به گازهای مختلف کرد و آن را برای همیشه ناپدید ساخت. عیسی به شکل نامرئی قیام کرد. اما بدنی که عیسی با آن بر شاگردان ظاهر میشد، بدنی غیرواقعی بود که خدا به او داد تا شاگردان باور کنند که او واقعاً زنده شده است!
•در روز قیامت، عادلان در این جهان که به بهشت تبدیل خواهد شد، خواهند زیست و بدکاران در آتش دوزخ سوخته، یکبار برای همیشه نابود خواهند شد.
•رستگاری فقط بهواسطه نام «یهوه» میسر است و بس.
•کسانی که به شاهدان یهوه میپیوندند، برای ورود به بهشت زمینی باید در تبلیغ مرام خود بسیار کوشا باشند و از وقت و سرمایه خود در این راه نهایت استفاده را بکنند.
•بهشت آسمانی فقط متعلق به۱۴۴٫۰۰۰نفر است (مکاشفه ۷:4) که تعدادشان از آغاز مسیحیت تا سال ۱۹۳۵ تکمیل شده و دیگر پس از آن هیچکس به «آسمان» راه نخواهد یافت. (به همین دلیل است که شاهدان یهوه در نشریات خود، تا این حد بر بهشتی بر روی این زمین تأکید میورزند و تصاویری زیبا از آن چاپ میکنند.)
تشریح یا حتی برشمردن اصول اعتقادات شاهدان یهوه نیاز به مجالی بسیار دارد. در اینجا ما به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
فرعیات
• صلیب به آن شکل که همیشه نشان داده شده، علامتی است متعلق به بتپرستان. عیسی بر روی یک تیر چوب عمودی میخکوب شد و دستهایش را بر بالای سرش میخکوب کردند. شاهدان یهوه نسبت به این نکته حساسیت بسیاری نشان میدهند.
برگزاری جشن میلاد مسیح سنتی است بتپرستی. عید قیام را نیز بهگونهای دیگر برگزار میکنند.
• عشاء ربانی فقط سالی یکبار در سالروز شام آخر برگزار میگردد.
• شرکت در جشن تولد یا برگزاری آن برای خویش، جشن گرفتن روز مادر یا پدر، رفتن به خدمت نظام، ادای احترام به پرچم کشور، و شرکت در سایر اعیاد ملی یا مذهبی کاری است بتپرستانه.
از کجا آوردهاید؟
کسی که با تعالیم و مندرجات کتابمقدس و اصول اعتقادات مسیحیتِ سنتی آشنایی کافی داشته باشد، میتواند با اطمینان راسخ شاهدان یهوه را مورد سؤال قرار داده، از ایشان بپرسد که این اعتقادات را از کجا آوردهاند.
ما در اینجا فقط یکی دو نمونه را مثال میزنیم. شاهدان یهوه از کجا آوردهاند که خداوند ما عیسی مسیح، همان میکائیل، رئیس فرشتگان است؟ در کجای عهدجدید چنین مطلبی نوشته شده است؟ در کجای انجیلها عیسی خود را میکائیل یا یکی از فرشتگان معرفی کرده است؟
وقتی این سؤال را از یکی از شاهدان یهوه پرسیدم، با نهایت اطمینان و سربلندی گفت: «در دانیال، فصل دهم!» و بعد شروع کرد به ارائه تفسیر خودشان از مطالبِ این فصل. گفتم: «اشکالی ندارد این فصل را خودم بخوانم و ببینم کجا چنین چیزی نوشته شده؟» سکوتی بر قرار شد و آن فصل را خواندم. سپس با تعجب گفتم: «اما در اینجا اشارهای به این نشده که میکائیل همان مسیح است! شما چگونه به این نتیجه رسیدهاید؟» گفت: «چونکه در آیه ۲۱ آمده که رئیس قوم اسرائیل، میکائیل است. و چون میدانیم که مسیح رئیس قوم اسرائیل است، پس نتیجه میشود که میکائیل همان مسیح است!» انگشتبهدهان از چنین روش استنتاج و تفسیری، گفتم: «اما از چارچوب این فصل درک میکنیم که گویا بر هر سرزمینی فرشتهای حکومت میکند، یا فرشته شیطان یا فرشته الهی. ولی از کتابمقدس میدانیم که مسیح رئیس تمام عالم هستی است، نه فقط رئیس قوم اسرائیل! ثانیاً طبق آیه ۱۳، میکائیل فقط یکی از رؤسای فرشتگان است، نه رئیس تمام فرشتگان! ثالثاً اگر عیسی همان میکائیل بود، چرا خودش روشن و صریح این را به رسولانش تعلیم نداد؟ و چرا در هیچ جای عهدجدید چنین چیزی نیامده است؟» بالاخره گفت: «سؤالات شما را باید یکی از مشایخ ما جواب بدهد.» چند روز بعد، مرا نزد آن شیخ برد. شیخ در نهایت صداقت گفت: «متأسفانه جواب قانعکنندهای برای شما ندارم!» پس از صرف چای به خانه برگشتم، اما مشاهده حال و روز آن شخصی که مرا نزد آن شیخ برده بود، برایم بسیار رقتانگیز بود. او علیرغم تمام تلاشهای من، چشمان خود را مُصِرانه بر روی حقیقت کلام خدا بسته بود.
همین روش سؤال را در باره سال ۱۹۳۵ و تکمیل شدنِ تعداد ۰۰۰ر۱۴۴ نفری که میبایست به آسمان بروند و سایر اعتقادات شاهدان یهوه میتوان بهکار برد. ایشان جوابی نخواهند داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر