این سؤالی است که بعضی از دوستان مطرح میکنند و بنده لازم میبینم در این خصوص توضیح مختصری عرض کنم. آیاتی که معمولاً مورد استناد قرار میگیرد، انجیل متی ۵:۱۷-۲۰ است که میفرماید: «گمان مبرید که آمدهام تا تورات و نوشتههای پیامبران را نسخ کنم؛ نیامدهام تا آنها را نسخ کنم، بلکه آمدهام تا تحققشان بخشم. زیرا آمین، به شما میگویم، تا آسمان و زمین از میان نرود، نقطه یا همزهای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا اینکه همه بهانجام رسد. پس هر که یکی از کوچکترین این احکام را کماهمیت شمارد و به دیگران نیز چنین بیاموزد، در پادشاهی آسمان، کوچکترین بهشمار خواهد آمد. اما هر که این احکام را اجرا کند و آنها را به دیگران بیاموزد، او در پادشاهی آسمان بزرگ خوانده خواهد شد. زیرا به شما میگویم، تا پارسایی شما برتر از پارسایی فریسیان و علمان دین نباشد، هرگز به پادشاهی آسمان راه نخواهید یافت.» (ترجمۀ هزارۀ نو).
در نگاه اول، چنین به نظر میآید که مسیح تعلیم میدهد که پیروانش باید تمام اصول شریعت و مناسک یهودیان را بهعمل بیاورند. آیا واقعاً منظور مسیح این بود؟ اگر چنین بود، پس چرا خودش بر خلاف آنها عمل میکرد؟ چرا چنین برداشتی در سایر تعالیم او یافت نمیشود؟ باید به فرمایش مسیح و مطالبی که او در دنبالۀ این آیات بیان فرمود، بهدقت توجه کنیم.
نخست آنکه مسیح فرمود آمده تا تورات و نوشتههای انبیای یهود را «تحقق» بخشد، یعنی به آنها جامۀ عمل بپوشاند یا اینکه پیشگوییها را متحقق سازد. و میبینیم که او همین کار را در تمام طول زندگیاش، و خصوصاً در مصائب و مرگ و زنده شدنش انجام داد.
دوم آنکه او به عملی ساختن احکام و اهمیت دادن به آنها اشاره میکند و میفرماید که پارسایی (یا دینداری) پیروانش باید با پارسایی فریسیان و علمای دین یهود متفاوت و حتی از ایشان برتر باشد. منظورش چیست؟ برای یافتن پاسخ، باید به آیات بعد توجه کنیم. مسیح چند مورد از احکام تورات را ذکر میکند، مانند احکام مربوط به قتل، زنا، طلاق، سوگند، انتقام و محبت کردن. اما او در هر مورد بُعد جدیدی به آنها میبخشد. او به عمق احکام تورات مینگرد، نه به ظاهر آنها. برای مثال، در مورد مجازات قتل میفرماید که نه تنها ارتکاب قتل، بلکه خشم گرفتن نیز سزاوار مجازات است. نه تنها ارتکاب عمل زنا، بلکه نظر شهوت انداختن نیز زناکاری است. او به عمق احکام تورات میرود.
سوم آنکه باید دید منظور از تورات و نوشتههای پیامبران چیست. قبل از هر چیز باید توجه داشت که در نوشتههای انبیای یهود بعد از موسی، حکم جدیدی به توراتِ موسی اضافه نشد. انبیای یهود فقط قوم اسرایئل را تشویق میکردند که احکام موسی را نگاه دارند. میماند احکام تورات یا شریعت موسی. شریعت موسی شامل سه نوع احکام بود، احکام مدنی، احکام آیینی یا مناسک و احکام اخلاقی. احکام مدنی شامل مقرراتی میشد که مربوط به ادارۀ مملکت بود. اینها تنها زمانی قابل اجرا بود که بنی اسرائیل مملکتی مستقل داشته باشند و پایتخت آن اورشلیم باشد. بعد از ویرانی اورشلیم و معبد مقدس آن در سال ۷۰ میلادی، هیچ یهودیای دیگر قادر نیست این احکام را بهجا آورد، چه برسد به مسیحیان. احکام آیینی نیز عمدتاً شامل نظام قربانیها میشد، و مواردی نظیر نگاه داشتن روز سبّت (شنبه)، ختنه، طهارات و غیره. مسیح یا این احکام را «تحقق» بخشید یا مفهومی روحانی به آنها داد. منظور از تحقق بخشیدن این است که او با قربانی شدن بر روی صلیب، نظام قربانیهای تورات موسی را به اوج خود رسانید. لذا مسیحیان دیگر نیازی به تقدیم قربانی ندارد. در خصوص ختنه و طهارات نیز مسیح آنها را به مفهوم روحانیشان رسانید. اکنون دیگر لازم نیست اجباراً کسی ختنه شود، تنها به این منظور که مقبول خدا واقع گردد. آنچه مسیح انجام میدهد، ختنۀ دل است، نه جسم. فراموش نکنیم که خودِ یهودیان نیز احکام مربوط به طهارات را بهخاطر جنبۀ بهداشتی آنها رعایت نمیکردند، بلکه صرفاً برای اینکه بهلحاظ آیینهای عبادت، نجس نباشند. اما به دلیل اینکه مسیح پیروان خود را بهواسطۀ خون مقدس خود مقبول خدا میسازد، نیازی نیست این احکام به این منظور انجام شوند. بدیهی است رعایت طهارات اگر بهمنظور رعایت بهداشت صورت گیرد، بسیار نیز نیکو است.
نوع سوم احکام تورات که منظور نظر عیسی بود (با توجه به آیات مربوط به خشم و زنا و طلاق و غیره)، احکام اخلاقی تورات است. اینجاست که مسیحیان باید احکام تورات را مهم بشمارند و آنها را بهانجام برسانند، آن هم آن گونه که مسیح تعریف کرد، نه طبق تعریف انحرافی فریسیان و علمای دین یهود. منظور این است که مسیح به عمق این احکام و قصد واقعی آنها توجه داشت. چه فایدهای دارد که انسان قتل نکند، اما دلش پر از بغض و کینه و غیظ باشد؟ پس میبینیم که مسیح به احکام اخلاقی تورات، بُعدی جهانی و کلی میبخشد. در چنین حالتی است که احکام تورات برای مسیحیان لازمالاجرا است. اوج این احکام، محبت به همنوع است، چه به دوست و چه به دشمن.
باز باید تذکر دهم که امروزه، خودِ یهودیان نیز قادر نیستند احکام مدنی و آیینی خود را بهجا بیاورند، زیرا یا در سراسر دنیا، در کشورهای مختلف زندگی میکنند، یا اگر هم در کشور مدرن اسرائیل زندگی کنند، نظام اداری مملکت کلاً تغییر یافته است. احکام آیینی و خصوصاً نظام قربانیها مطلقاً قابل اجرا نیست، چرا که دیگر نه معبدی در اورشلیم وجود دارد، و نه کاهنی. یهودیان اگر بسیار مؤمن باشند، باید به احکام اخلاقی تورات متمسک باشند. شاید یکی از معدود احکامی که یهودیان امروزه رعایت میکنند، ذبح حیوانات خوراکی بهطریق «کوشر» است، و نیز تعطیلی روز شنبه.
حال به ذکر یکی دو مثال از زندگی مسیح میپردازیم. در انجیل متی، فصل ۱۲، آیات ۱-۸، رویدادی اینچنین ثبت شده است: «در آن زمان، عیسی در روز شبّات (همان شنبه) از میان مزارع گندم میگذشت. شاگردان او بهعلت گرسنگی، شروع به چیدن خوشههای گندم و خوردن آنها کردند. فریسیان چون این را دیدند، به او گفتند: “نگاه کن، شاگردانت کاری انجام میدهند که در روز شبّات جایز نیست.”. پاسخ داد: “مگر نخواندهاید که داوود چه کرد، آنگاه که خود و یارانش گرسنه بودند؟ به خانۀ خدا در آمد و خود و یارانش نان تقدیمی را خوردند، هر چند خوردن آن برای او و یارانش جایز نبود، زیرا فقط کاهنان بدان مجاز بودند. یا مگر در تورات نخواندهاید که در روزهای شبّات، کاهنان در معبد، حرمتِ شبّات را نگاه نمیدارند، و با این همه بیگناهند؟ به شما میگویم کسی در اینجاست که بزرگتر از معبد است! اگر مفهوم این کلام را درک میکردید که میگوید، طالب رحمتم نه قربانی، دیگر بیگناهان را محکوم نمیکردید. زیرا پسر انسان صاحب شبّات نیز است.» (ترجمۀ هزارۀ نو).
در این رویداد، مسیحْ مفهوم جدیدی به روز سبّت یا شبّات میبخشد. او اولاً نیاز واقعی انسان را بالاتر از حکم تورات قرار میدهد، و ثانیاً خود را «صاحب شبّات» میخواند، و ثالثاً خود را برتر از معبد مقدس اورشلیم معرفی میکند. مسیح مفهوم جدیدی به دین یهود بخشید.
مسیح در رویدادی دیگر فرمود: «هیچ کس پارچۀ نو را به جامۀ کهنه وصله نمینزد، زیرا وصله از جامه کنده میشود و پارگی بدتر میگردد. و نیز شراب نو را در مشکهای کهنه نمیریزند، زیرا مشکها پاره میشود و شراب میریزد و مشکها از بین میروند. شراب نو را در مشکهای نو میریزند تا هر دو محفوظ بماند.» (متی ۹:۱۶-۱۷). مقصود مسیح این بود که احکام او که شکل تازهای از احکام تورات بود، باید در نظامی جدید قرار گیرد، نه اینکه آنها را در «مشکهای» کهنۀ یهودیت ریخت.
آرمان رشدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر