نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
عده ای بر این باورند که برای خدای تنها، زندگی کسل آور و خسته کننده بود، بنابراین تصمیم گرفت تا انسان ها را خلق کند! این دیدگاه به دلایل زیر قابل قبول نیست:
یک. این نگرش نادرست، بر فقدان و کمبود چیزی در خدا دلالت دارد. در حالی که خدا کامل است و در او نقص و کمبود وجود ندارد.
دو. خدا هرگز تنها نبوده است. تثلیث، برمشارکت ازلی میان سه شخصیت پدر، پسر و روح القدس تاکید دارد.
سه. با مطالعه کتاب های اشعیاء (فصل چهاردهم آیات دوازدهم تا پانزدهم) و حزقیال (فصل بیست و هشتم آیه پانزدهم)، در می یابیم که خداوند فرشتگان را قبل از آفرینش جهان، خلق نمود.
چهار. اگر خدا دنیا را برای تفریح و سرگرمی خودش خلق می کرد، شکل جهان، ظاهر انسان و نحوه زندگی بشر کاملا متفاوت بود. مثلا انسان ها اراده آزاد نداشتند و عالم هستی، پدیده پیچیده ای نبود.
پنج.در خاتمه هر مرحله از آفرینش، کلام خدا می فرماید:"خدا به آنچه آفرید، نظر کرد و از کار خود خشنود گردید". با این توصیف، بعد از خلق آدم، خداوند اظهار نظر عجیبی کرد:"خوب نیست" (پیدایش فصل دوم آیه هجدهم). قبل از ورود گناه به جهان، این اولین بار بود که خدا گفت:"خوب نیست". در خلقت کامل او فقدان چیزی مشاهده می شد: تنهایی آدم! بنابراین، او زن را آفرید. هدف اولیه خدا برای ازدواج این بود که زن و مرد شریک یکدیگر باشند و در رابطه با همدیگر، زیبایی عشق و محبت را تجربه کرده و رابطه جنسی برقرار نمایند.
شش. خدا فرمود:"انسان را شبیه خود بسازیم" (پیدایش فصل اول آیه بیست و ششم). این عبارت به آن مفهوم نیست که خدا انسان را کاملا شبیه خود ساخت، به خصوص از لحاظ جسمانی، بلکه بتواند خصوصیات او را منعکس کند. خصوصیاتی نظیر محبت، صبر، بخشش، مهربانی و وفاداری. ما هرگز کاملا مانند خدا نخواهیم شد، چون او خالق ما و از ما برتر می باشد. خدا عاری از گناه است و جاودانی و نامحدود. او این امکان را در ما قرار داده که مانند خودش عاری از گناه و جاودانی شویم، اما این آزادی را داده شده که راه دیگری را انتخاب کنیم. اگر انسان به جای اعتقاد به خدا، با خدا دوست و صمیمی شود، خصوصیات او را منعکس خواهد کرد و باعث جلال خداوند خواهد شد. روح القدس به ما کمک خواهد کرد تا شبیه مسیح شویم.
هفت. از دیدگاه خدا، انسان موجود ارزشمندی است. خداوند پدر ماست و برای نجات ما از قلمرو قدرتمند گناه چاره ای اندیشید. مسیح جان خود را به خاطر ما فدا کرد که بتوانیم تا ابدیت با خداوند زندگی کنیم. انسان جزئی از آفرینش خدا است و خدا از نحوه به وجود آوردن انسان خشنود است.
هشت. خلقت ما حاصل تصادف و اشتباه نیست. خداوند از بدنیا آمدن ما غافلگیر نشده است، بلکه او اراده فرمود تا ما را بیافریند.
نه. خدا ما را برای هدف ارزشمندی آفریده است. قبل از این که ما درمورد خدا بیندیشیم، او از قبل از تولد ما، درباره ما فکر می کرد. هدف خدا از آفرینش ما، مصاحبت و دوستی با او در ابدیت است. انسان موجودی ابدی است.
عده ای بر این باورند که برای خدای تنها، زندگی کسل آور و خسته کننده بود، بنابراین تصمیم گرفت تا انسان ها را خلق کند! این دیدگاه به دلایل زیر قابل قبول نیست:
یک. این نگرش نادرست، بر فقدان و کمبود چیزی در خدا دلالت دارد. در حالی که خدا کامل است و در او نقص و کمبود وجود ندارد.
دو. خدا هرگز تنها نبوده است. تثلیث، برمشارکت ازلی میان سه شخصیت پدر، پسر و روح القدس تاکید دارد.
سه. با مطالعه کتاب های اشعیاء (فصل چهاردهم آیات دوازدهم تا پانزدهم) و حزقیال (فصل بیست و هشتم آیه پانزدهم)، در می یابیم که خداوند فرشتگان را قبل از آفرینش جهان، خلق نمود.
چهار. اگر خدا دنیا را برای تفریح و سرگرمی خودش خلق می کرد، شکل جهان، ظاهر انسان و نحوه زندگی بشر کاملا متفاوت بود. مثلا انسان ها اراده آزاد نداشتند و عالم هستی، پدیده پیچیده ای نبود.
پنج.در خاتمه هر مرحله از آفرینش، کلام خدا می فرماید:"خدا به آنچه آفرید، نظر کرد و از کار خود خشنود گردید". با این توصیف، بعد از خلق آدم، خداوند اظهار نظر عجیبی کرد:"خوب نیست" (پیدایش فصل دوم آیه هجدهم). قبل از ورود گناه به جهان، این اولین بار بود که خدا گفت:"خوب نیست". در خلقت کامل او فقدان چیزی مشاهده می شد: تنهایی آدم! بنابراین، او زن را آفرید. هدف اولیه خدا برای ازدواج این بود که زن و مرد شریک یکدیگر باشند و در رابطه با همدیگر، زیبایی عشق و محبت را تجربه کرده و رابطه جنسی برقرار نمایند.
شش. خدا فرمود:"انسان را شبیه خود بسازیم" (پیدایش فصل اول آیه بیست و ششم). این عبارت به آن مفهوم نیست که خدا انسان را کاملا شبیه خود ساخت، به خصوص از لحاظ جسمانی، بلکه بتواند خصوصیات او را منعکس کند. خصوصیاتی نظیر محبت، صبر، بخشش، مهربانی و وفاداری. ما هرگز کاملا مانند خدا نخواهیم شد، چون او خالق ما و از ما برتر می باشد. خدا عاری از گناه است و جاودانی و نامحدود. او این امکان را در ما قرار داده که مانند خودش عاری از گناه و جاودانی شویم، اما این آزادی را داده شده که راه دیگری را انتخاب کنیم. اگر انسان به جای اعتقاد به خدا، با خدا دوست و صمیمی شود، خصوصیات او را منعکس خواهد کرد و باعث جلال خداوند خواهد شد. روح القدس به ما کمک خواهد کرد تا شبیه مسیح شویم.
هفت. از دیدگاه خدا، انسان موجود ارزشمندی است. خداوند پدر ماست و برای نجات ما از قلمرو قدرتمند گناه چاره ای اندیشید. مسیح جان خود را به خاطر ما فدا کرد که بتوانیم تا ابدیت با خداوند زندگی کنیم. انسان جزئی از آفرینش خدا است و خدا از نحوه به وجود آوردن انسان خشنود است.
هشت. خلقت ما حاصل تصادف و اشتباه نیست. خداوند از بدنیا آمدن ما غافلگیر نشده است، بلکه او اراده فرمود تا ما را بیافریند.
نه. خدا ما را برای هدف ارزشمندی آفریده است. قبل از این که ما درمورد خدا بیندیشیم، او از قبل از تولد ما، درباره ما فکر می کرد. هدف خدا از آفرینش ما، مصاحبت و دوستی با او در ابدیت است. انسان موجودی ابدی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر