۱۳۹۲ شهریور ۲۴, یکشنبه

یوحنا 20 : 11 - 14




اما مريم بيرون قبر، گريان ايستاده بود و چون می گريست به سوی قبر خم
شده، دو فرشته را كه لباس سفيد دربر داشتند، يكی به طرف ديگر و ديگری
به جانب قدم، در جايی كه بدن عيسی گذارده بود، نشسته ديد.
ايشان بدو گفتندای زن برای چه گريانی؟ بديشان گفتخداوند مرا برده اند
و نمی دانم او را كجا گذارده اند.
چون اين را گفت، به عقب ملتفت شده، عيسی را ايستاده ديد ليكن

نشناخت كه عيسی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر