۱۳۹۲ مهر ۸, دوشنبه

چگونه پولس از دین یهود به مسیحیت گروید؟

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
پولس یک یهودی غیرتمند و از رهبران یهود بود. او در شهر طرسوس متولد شده بود و در آن شهر بهترین تعلیمات دین یهود و علوم آن روزگار را فرا گرفت. در طرسوس دانشگاه معروفی واقع بود که فلسفه و فرهنگ رواقیون(مکتب خوداری و پرهیزکاری) در آن نفوذ زیادی داشت. 
پولس مانند پدرش شهروند روم بود که در آن دوره امتیاز بزرگی بود. پولس با فرهنگ و تفکر یونانی کاملا آشنایی داشت. او به زبان یونانی تسلط داشت و بارها استادی خود را در مباحثه و مناظره نشان داده بود.
تحصیلات پولس در دین یهود در سطح عالی و مطابق اعتقادات دقیق یهودیان فریسی بود. فریسیان وقف و مطیع تمامی قسمت های عهد عتیق بودند. به خاطر پرهیزکاری ظاهری شان مورد تحسین عموم مردم بودند. آن ها معتقد بودند که نجات از طریق اطاعت کامل از احکام خدا به دست می آید و ربطی به بخشش گناهان ندارد.
اگر کسی بخواهد تغییر زندگی پولس را بفهمد، لازم است درک کند چرا او به شدت با مسیحیت دشمنی داشت. دلیل آن دشمنی، اعتقاد کامل او به شریعت یهود بود که نارضایتی او را نسبت به مسیح و کلیسای قرن اول میلادی تحریک می کرد. رنجش پولس از پیام مسیحیت درباره مسیح به عنوان نجات دهنده بود. پولس معتقد بود که شریعت عامل نجات است. به عبارت دیگر، مسیحیت به قلب اعتقادات یهودی پولس حمله می کرد. بنابراین، نابودی مسیحیان هدف اصلی زندگی پولس گردید. او تعقیب و دستگیری مسیحیان را در دستور کار داشت. او در حالی عازم دمشق بود که مدارک لازم را برای دستگیری پیروان عیسی در اختیار داشت. او تصمیم داشت آن ها را به اورشلیم برگرداند و محاکمه کند.
در مسیر دمشق، رویدادی رخ داد. نوری از آُسمان در اطراف او تابید. او به زمین افتاد و صدایی شنید:"چرا بر من جفا می کنی؟" پولس پرسید:"تو کیستی؟" پاسخ آمد:"من عیسی هستم. همان کسی که تو بر او جفا می کنی..."
اگر کتاب مقدس کلام خداست، بنابراین خدا برای آن غیرت دارد. او با قدرت مطلق خود از آن محافظت می کند. ادعای تحریف کتاب مقدس ناشی از عدم شناخت خدا است. دیدگاه تحریف کتاب مقدس، غیرت و قدرت مطلق خدا را زیر سئوال می برد و خدا را از دفاع و حمایت از کلام خود، ناتوان نشان می دهد. از طرف دیگر، خداوند قادر مطلق است و می تواند معجزه نماید. او قادر است دشمن خود را به دوست وفادار تبدیل کند.
شخصیت پولس قبل از رویداد جاده دمشق، فردی غیرقابل تحمل، تندخو، شکنجه گر، متعصب مذهبی و مغرور بود. او بعد از دگرگونی توسط خداوند به شخصی بردبار، مهربان و فداکار تبدیل شد. چیزی که زندگی پولس را تبدیل کرد، یک تجربه روحانی عمیق بود.
مخالفان مسیحیت پولس را ضد شریعت معرفی می کنند، در حالی که خود پولس شریعت را نیکو می داند. او در رساله های غلاطیان و رومیان نوشت که شریعت خدا می گوید خدا کیست؟ گناه چیست؟ اما قادر به نجات انسان نمی باشد. این خدا است که انسان را از قلمرو قدرتمند گناه نجات می بخشد. این خدا است که انسان را مانند پولس تغییر می دهد و این خدا است که قدرت اجرای شریعت را به انسان می دهد. کار خدا، تبدیل است.

آیا یک مسیحی می تواند بوسیلة روحهای شریر تسخیر شود؟

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
کتاب مقدس واضحا و به طور مشخص نمی گوید که یک مسیحی می تواند با روحهای شریر تسخیر شود. اما از آنجایی که یک مسیحی با روح القدس اشغال شده است (رومیان 8: 9-11 ، 1 قرنتیان 3 : 16 و 6: 19)، بنظر بعید می آید که روح القدس به روحی شریر اجازه بدهد در جایی که او ساکن است، ساکن شود. گاهی این مطلب بحث برانگیز است، اما ما شدیدا معتقدیم که یک مسیحی نمی تواند با ارواح شریر تسخیر شود. ما باور داریم که اختلاف زیادی بین تسخیر شدن با روح بد و تحت تاثیر روح بد قرار گرفتن هست. تسخیر شدن با روح شریر یعنی آن روح شریر کنترل مستقیم روی افکار و اعمال شخص داشته باشد (لوقا 4 : 33-35 و 8: 27-33، متی 17: 14-18). از طرفی تاثیر روح شریر حملة روح بد به روح شخص است که او را تشویق به اعمال گناه آلود می کند (1 پطرس 5 :8-9، یعقوب 4 : 7)، دقت کنیدکه در تمام قسمتهای عهد جدید که دربارة جنگ روحانی صحبت می کند، هرگز به ما نگفته از ایمانداری روح بد را اخراج کنید (افسسیان 6: 10-18). به ایمانداران گفته شده است که با شریر مقاومت کنند (1 پطرس 5: 8-9، یعقوب 4: 7)، نه اینکه او را بیرون کنند.

این حتی در فکر نمی گنجد که خدا اجازه بدهد یکی از فرزندانش که او را به قیمت خون مسیح خریده (1 پطرس 1: 18-19) و او را خلقتی تازه گردانیده (2 قرنتیان 5 : 17)، بوسیلة یک روح شریر اشغال و کنترل شود. بله، به عنوان یک ایماندار، ما با شیطان و ارواح شریرش در جنگ هستیم، اما نه در درون مان. یوحنای رسول می گوید "ای فرزندان شما از خدا هستید و بر ایشان غلبه یافته اید زیرا او که در شما است بزرگتر است از آنکه در جهانست." (1 یوحنا 4 : 4). او که در ماست، کیست؟ روح القدس. آنکه در جهانست کیست؟ شیطان و ارواح شریرش. بنابراین، ایماندار بر دنیای ارواح شریر غلبه دارد و بر اساس کتاب مقدس یک ایماندار نمی تواند بوسیلة ارواح شریر تسخیر شود.

آیا آنچه در کتاب مقدس ذکر شده، باید در تمام دوران ها و تمام فرهنگ ها اجرا شود؟

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
هیچ کدام از کارشناس کتاب مقدس چنین تعلیم نداده اند، که هر چه در کتاب مقدس نوشته شده، برای تمام دوران ها قابل اجرا است. به عنوان مثال، مسیح گفت که مبشران کفش اضافه برندارند. آیا این به آن معنا است که اگر کشیش ها و میسیونرها کفش اضافه داشته باشند، از قانون کتاب مقدس تخطی کرده اند؟ بدیهی است که این مورد نمونه ای است از آنچه در فرهنگ قرن اول میلادی متداول بوده و در زمان ما قابل اجرا نیست.
وقتی موارد قابل اجرای کتاب مقدس بررسی کنیم، دو نکته را باید در نظر گرفت:
یک. محتوای تاریخی و دورانی که کتاب مقدس نوشته شده است. یعنی این که باید به گذشته بازگردیم و فرهنگ و آداب و رسوم آن دوران را بشناسیم.
دو. ما در قرن بیست و یکم هستیم و روش زندگی مان با دوران نگارش کتاب مقدس متفاوت است. پس چگونه بین آن دوران و عصر حاضر پلی بزنیم؟
باید توجه داشت که در تاریخ موارد فراوانی برای آموختن وجود دارد. در مرور تاریخی درمی یابیم که کلیسا در طی قرون چگونه مسیحیان ایمان خود را تحت هر شرایطی حفظ می کرده اند و برای بشارت انجیل چگونه از خودگذشتگی نشان می دادند. به عبارت دیگر، در طی بررسی تاریخ، بایستی فرق میان قانون و عرف را تشخیص دهیم، تا مبادا خود را درگیر اموری کنیم که فقط رسم های مربوط به فرهنگ و تاریخ دوران باستان بوده است.

آیا خدا با حوادث طبیعی انسان را تنبیه می کند؟

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
09/30/2013
8 مهر 1392

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

هر سال حوادث طبیعی نظیر زلزله، طوفان، سیل، رانش زمین، سونامی، آتش سوزی جنگل ها... رخ می دهد. در نتیجه وقوع این حوادث، عده زیادی جان خود را از دست می دهند و میلیاردها دلار خسارت مالی وارد می شود. این سئوال برای مردم مطرح شده که آیا خدا از طریق حوادث طبیعی انسان را تنبیه می کند؟
عهد عتیق می گوید که حوادث طبیعی با اجازه خداوند رخ می دهند. مثلا خداوند برای مدت سه سال و نیم مانع بارش باران در اسرائیل شد (اول پادشاهان فصل هفدهم آیه اول)، بلایای مختلف که بر مصر نازل می شود (خروج فصل های هفتم تا دوازدهم)، باز شدن زمین که منجر به زنده به گور شدن قورح و دیگر شورشیان شد (اعداد فصل شانزدهم آیه سی و یکم). در عهد جدید، مسیح آب و هوای طوفانی را آرام کرد (لوقا فصل هشتم آیه بیست و چهارم). خداوند همه چیز را در عالم هستی، حتی ملکول ها را نیز تحت کنترل دارد. او در جهان اختیار کامل دارد. حوادث طبیعی هیچگاه اتفاقی و تصادفی نیست و خدا را هرگز غافلگیر نمی کند.
زمانی که خدا دنیا را آفرید، همه چیز عالی بود. اما بعد از نافرمانی آدم و حوا و رخنه گناه، عوامل طبیعی دستخوش تغییرات گردید. بعد از ورود گناه، زندگی انسان به علت دوری از خدا، به خشونت گرایید. نااطاعتی انسان سبب شد تا خدا از طریق عوامل طبیعی بشر را تنبیه کند.
کتاب مقدس نشان می دهد که خدا قبل از حوادث طبیعی به انسان فرصت می داد. مثلا به مردم روزگار نوح 120 سال فرصت داد تا توسط موعظه های نوح، از راه های گناه آلودشان دست بردارند (پیدایش فصل های ششم و هفتم).
مردمان شهرهای سدوم و عموره را توسط ابراهیم از اسارت دشمنان رهانید، اما متاسفانه آنان ترجیح دادند که توجه خود را به بت پرستی و همجنس گرایی معطوف کنند. پیامد انتخاب غلط مردمان آن دیار، نابودی شهرهای شان با بارش آتش و گوگرد بود (پیدایش فصل های هجدهم و نوزدهم).
اهالی شهر اریحا نیز درباره معجزات خدای اسرائیل در مصر و صحرای سینا کاملا اطلاع داشتند. خدا به آن ها بیش از چهل سال فرصت داد تا توبه کنند. بعد از ورود قوم اسرائیل به سرزمین کنعان، مردم اریحا هم چنان به بت پرستی و قربانی کودکان برای خدایان خود ادامه می دادند. زلزله حصار شهر را ویران کرد و سپاهیان اسرائیل وارد اریحا شد (یوشع فصل ششم).
اسرائیلی ها نیز بعدها بارها به بت پرستی رو آوردند. یکی از این خدایان بعل نام داشت. بعل، خدای باران و حاصل خیزی بود. بنابراین، وقتی ایلیا به اخاب پادشاه گفت که چندین سال باران نخواهد بارید، پادشاه بسیار متعجب شد. او برای بعل کاهنان زیادی داشت، اما نمی توانستند باران ببارانند (اول پادشاهان فصل هفدهم).
نااطاعتی یونس نبی از خدا، سبب طوفان شدید در دریا شد، به طوری که کشتی حامل یونس و ملوانان در معرض خطر جدی قرار گرفت. یونس می دانست که از خدا نااطاعتی کرده و طوفان به علت تقصیر او رخ داده است (یونس فصل اول).
شاید عده ای از خوانندگان بپرسند که در مورد سونامی ژاپن در سال 2011 چه نگرشی وجود دارد؟ در دنیای امروز، ژاپن سمبل علم و تکنولوژی قلمداد می شود. دستاوردهای علم و تکنولوژی به خودی خود بد نیست، اما وقتی انسان هویت و ارزش خود را در آن ها می جوید، جای خدا را در زندگی ما می گیرند. در نتیجه، خدا اجازه می دهد که مشکلات و حوادث طبیعی وارد زندگی بشر شود، تا انسان را وادار کند که خود را مورد ارزیابی قرار دهد. این گونه بازنگری باعث می شود که ما بزرگ ترین گام ها را در رابطه با خدا و دیگران برداریم. خدا توسط حوادث طبیعی، توجه ما را به ریشه غرور و تعصبات و مشکلات جلب می کند. او ما را آن طور که هستیم (نه آن طور که تظاهر می کنیم) به خودمان نشان می دهد. اگر اجازه دهیم که خدا اراده خود را در زندگی ما آشکار کند، آن وقت تغییرات اساسی و دائمی در ما به وجود خواهد آمد.
ممکن است بعضی از خوانندگان سئوال کنند که در مورد زلزله بم در ایران (سال 2003) که سبب ویرانی ارگ تاریخی این شهر شد، چه اظهار نظری می توان کرد؟
همان طور که می دانید، ایرانیان به گذشته خود بسیار افتخار می کنند. در گذشته نه چندان دور، فوتبال ایران در قاره آسیا رقیب نداشت. در دوران باستان، ایران نه فقط برای قرن ها امپرطور بود، بلکه قلمرو آن تا نزدیک مرزهای یونان و چین قرار داشت. ویرانی ارگ باستانی بم، شامل این پیام بود که خدا می خواهد بدانیم که در گذشته زندگی نکنیم. امروز روز جدیدی است و خداوند می خواهد در زندگی شما کار جدیدی انجام دهد. نگذارید که گذشته شما، آینده تان را مشخص کند. خدا می خواهد تا شما به فراسوی سد گذشته بروید. زندان های ذهن که در گذشته دردناک یا تابناک اسیر شده، باید فرو بریزد. خدا چیزهای بزرگی برای شما در راه دارد. لطفا با فکر کردن درباره گذشته، مانع آینده بزرگی که خدا برای شما در نظر دارد، نشوید. خداوند می فرماید:"خواست و اراده من، سعادتمندی شماست و نه بدبختی تان و کسی به جز من از آن آگاه نیست. من می خواهم به شما امید و آینده خوبی ببخشم (ارمیا فصل بیست و نهم آیه یازدهم). خداوند آماده است که کار بزرگتری در زندگی ما انجام دهد. خداوند نقشه بزرگ تری برای زندگی ما دارد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

آیا روح ایلیا در یحیی تعمید دهنده حلول کرده بود؟ (متی فصل یازدهم آیه چهاردهم)



نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

مسیح فرمود:"یحیی همان الیاس نبی است که کتاب آسمانی می گوید می بایست بیاید" (متی فصل یازدهم آیه چهاردهم).
ایلیا یکی از بزرگ ترین انبیای تاریخ بود. سرگذشت او در اول پادشاهان فصل هفدهم تا دوم پادشاهان فصل دوم ذکر شده است. در کتاب ملاکی، خداوند فرمود که رسولی شبیه ایلیای نبی خواهد فرستاد (فصل چهارم آیه پنجم).
دلایلی وجود دارد که این آیه حلول روح الیاس به یحیی را تعلیم نمی دهد:
یک. ایلیا مانند خنوخ به آسمان رفت و هرگز نمرد (دوم پادشاهان فصل دوم آیه یازدهم، عبرانیان فصل یازدهم آیه پنجم). اگر قرار است روح شخصی به فرد دیگر حلول کند، آن شخص باید بمیرد تا روح او آزاد شود تا وارد بدن دیگری شود. در حالی که ایلیا نمرد.
دو. طبق تعلیم کتاب مقدس، انسان یک بار می میرد و بعد از آن نوبت داوری می رسد (عبرانیان فصل نهم آیه بیست و هفتم).
سه. یحیی اعلان کرد که ایلیای عهد عتیق نیست (یوحنا فصل اول آیه بیست و یکم).
چهار. شخصیت یحیی و ایلیا یکسان نبود، بلکه عملکردشان مشابه بود. یحیی خدمت نبوتی ایلیا را ادامه داد. یحیی همان کارهایی را کرد که ایلیا انجام داده بود. مانند او پیشگویی کرد. مثل او بدون پروا در مقابل گناه می ایستاد و مردم را به سوی خدا هدایت می کرد.
پنج. شاگردان مسیح می دانستند که عیسی درباره یحیی تعمید دهنده سخن می گوید (متی فصل هفدهم آیه سیزدهم).
شش. در عهد عتیق، خداوند وعده داد که رسولی "شبیه ایلیای نبی" خواهد فرستاد (ملاکی فصل چهارم آیه پنجم). او همان یحیی تعمید دهنده بود. او راه را برای عیسی مسیح، یعنی مسیح موعود، هموار کرد. در اناجیل، این نبی را می بینیم که مردم را فرا می خواند تا از گناهان خود توبه کنند و به سوی خدا بازگردند. بدین ترتیب، یحیی قلب مردم را برای پذیرفتن عیسی مسیح آماده می کرد.
هفت. وقتی عیسی گفت که ایلیا آمده است، به یحیی تعمید دهنده اشاره می کرد. خدمت یحیی مانند روح و قدرت ایلیا بود (لوقا فصل یک آیه هفدهم). در واقع یحیی نقش ایلیا را ایفاء می کرد، اما خود ایلیا نبود.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

۱۳۹۲ مهر ۷, یکشنبه

کولسیان باب ۳

۹ دیگر دروغ نگوئید، زیرا با آن آدمی که در سابق بودید و عاداتش ، قطع رابطه کرده اید. ۱۰ و زندگی را به صورت انسان تازه ای شروع کرده اید ـ انسانی که پیوسته در شباهت خالق خود به شکل تازه ای در می آید ـ تا رفته رفته به معرفت کامل خدا برسد.

افسسیان باب ۴

۲۵ پس دیگر به هیچ وجه دروغ نگوئید ، بلکه همیشه به دیگران راست بگوئید ،زیرا همۀ ما اعضای یک دیگریم .

یوحنا باب ۱۶

۵ اما اکنون پیش کسی که مرا فرستاد می روم و هیچیک از شما نمی پرسد: کجا می روی؟ ۶ ولی چون این چیزها را به شما گفتم دلهای شما پراز غم شد. ۷ با وجود این، این حقیقت را به شما می گویم که رفتن من برای شما بهتر است زیرا اگر من نروم پشتیبانتان پیش شما نمی آید اما اگر بروم او را نزد شما خواهم فرستاد ۸ و وقتی او می آید جهان را در مورد گناه و عدالت و مکافات متقاعد می سازد. ۹ گناه را نشان خواهد داد چون به من ایمان نیاوردند، ۱۰ عدالت را مکشوف خواهد ساخت چون من پیش پدر می روم و دیگر مرا نخواهند دید ۱۱ و واقعیت مکافات به آنها ثابت می شود چون حکمران این جهان محکوم شده است. ۱۲ « چیزهای بسیاری هست که باید به شما بگویم ولی شما فعلاً طاقت شنیدن آنها را ندارید. ۱۳ در هر حال، وقتی او که روح راستی است بیاید شما را به تمام حقیقت رهبری خواهد کرد زیرا از خود سخن نخواهد گفت بلکه فقط در بارۀ آنچه بشنود سخن می گوید و شما را از امور آینده باخبر می سازد. ۱۴ او مرا جلال خواهد داد زیرا حقایقی را که از من دریافت کرده به شما اعلام خواهد نمود. ۱۵ هر چه پدر دارد از آن من است و به همین دلیل بود که گفتم: حقایقی را که از من دریافت کرده به شما اعلام خواهد نمود.

قرنتیان اول باب ۱۵

۳ آنچه را که به من رسیده بود ـ یعنی مهمترین حقایق انجیل را بشما سپردم و آن این است که مطابق پیش گوئی های تورات و نوشته های انبیاء ، مسیح برای گناهان ما مرد ۴ و مدفون شد و نیز بر طبق کتاب مقدس در روز سوم زنده گشت

قانون شاهانه کتاب مقدس کدام است ؟

عمانوئیل
یعقوب باب ۲
۸ اگر شما قانون شاهانه ای را که در کلام خدا است و می فرماید : « همسایه خود را مثل نفس خود محبت کن » بجا آورید کاری نیکو کرده اید.

از دیدگاه کتاب مقدس خصوصیات اخلاقی یک زن (مادر و همسر) نمونه چگونه است ؟

عمانوئیل
امثال باب ۳۱
خصوصیات یک زن لایق
۱۰ زن لایق را چه کسی می تواند پیدا کند؟ ارزش او از جواهرات هم زیادتر است. ۱۱ او مورد اعتماد شوهر خود می باشد و نمی گذارد که شوهرش به چیزی محتاج شود. ۱۲ سراسر عمرش به شوهر خود خوبی می کند نه بدی. ۱۳ پشم و کتان را می گیرد و با دستهای خود آنها را می ریسد. ۱۴ او برای تهیه خوراک مانند کشتیهای تاجران به راه های دور می رود. ۱۵ پیش از آن که هوا روشن شود از خواب برمی خیزد و برای خانواده خود خوراک آماده می کند و دستورات لازم را به کنیزان خود می دهد. ۱۶ مزرعه ای را انتخاب می کند و بعد از فکر و بررسی آن را می خرد و با دسترنج خود تاکستانی را آباد می کند. ۱۷ او نیرومند و پرکار است. ۱۸ ارزش چیزهایی را که درست می کند، می داند و شبها تا دیر وقت کار می کند. ۱۹ با دستهای خود نخ می ریسد و پارچه می بافد. ۲۰ از روی سخاوت به مردم فقیر کمک می کند. ۲۱ از برف و سرما نمی ترسد، زیرا برای اهل خانه خود لباس گرم دوخته است. ۲۲ برای خود نیز لباسهای زیبا از پارچه های کتان ارغوانی می دوزد. ۲۳ شوهرش از مردان با نفوذ و محترم شهر است. ۲۴ او لباس و کمربند تهیّه می کند و به تاجران می فروشد. ۲۵ او زنی است قوی و باوقار و از آینده بیم ندارد. ۲۶ تمام سخنانش پر از حکمت و نصایحش محبّت آمیز است. ۲۷ تنبلی نمی کند و احتیاجات خانواده خود را فراهم می نماید. ۲۸ فرزندانش از او راضی هستند و شوهرش او را ستایش می کند و می گوید: ۲۹ «تو بر همه زنان خوب و صالح برتری داری.» ۳۰ جمال و زیبایی فریبنده و ناپایدار است، امّا زنی که از خداوند می ‌ترسد، قابل تحسین است. ۳۱ پاداش کارهایش را به او بدهید و همگی او را تحسین کنید.

پطرس دوم باب ۲

۱۹ و ایشان‌ را به‌ آزادی‌ وعده‌ می‌دهند و حال‌ آنکه‌ خود غلام‌ فساد هستند، زیرا هرچیزی‌ که‌ بر کسی‌ غلبه‌ یافته‌ باشد، او نیز غلام‌ آن‌ است‌.

تعلیم کتاب مقدس در خصوص اطاعت چیست ؟

عمانوئیل
متی باب ۷
دو خانه
۲۴ پس کسی که سخنان مرا می شنود و به آنها عمل می کند مانند شخص دانائی است که خانه خود را بر سنگ بنا نمود. ۲۵ باران بارید، سیل جاری شد و باد وزیده بر آن خانه زورآور گردید، اما آن خانه خراب نشد زیرا شالوده آن بر روی سنگ بود. ۲۶ اما هر که سخنان مرا بشنود و به آنها عمل نکند مانند شخص نادانی است که خانه خود را بر روی شن بنا کرد. ۲۷ باران بارید، سیل جاری شد و باد وزیده به آن خانه زورآور گردید و آن خانه فرو ریخت و چه خرابی عظیمی بود!»

یوحنا باب ۱۵
۹ همانطور که پدر مرا دوست داشته است من هم شما را دوست داشته ام. در محبت من بمانید. ۱۰ اگر مطابق احکام من عمل کنید در محبت من خواهید ماند، همانطور که من احکام پدر را اطاعت نموده ام و در محبت او ساکن هستم. ۱۱ « این چیزها را به شما گفته ام تا شادی من درشما باشد و شادی شما کامل گردد. ۱۲ حکم من این است که یکدیگر را دوست بدارید، همانطور که من شما را دوست داشتم. ۱۳ محبتی بزرگتر از این نیست که کسی جان خود را فدای دوستان خود کند. ۱۴ شما دوستان من هستید اگر احکام مرا انجام دهید. ۱۵ دیگر شما را بنده نمی خوانم زیرا بنده نمی داند اربابش چه می کند. من شما را دوستان خود خوانده ام زیرا هر چه را از پدر خود شنیدم برای شما شرح دادم. ۱۶ شما مرا برنگزیده اید بلکه من شما را برگزیده ام و مامور کردم که بروید و میوه بیاورید ــ میوه ای که دائمی باشد تا هر چه بنام من از پدر بخواهید به شما عطا نماید. ۱۷ حکم من برای شما این است که یکدیگر را دوست بدارید.»

رومیان باب ۱۳
وظیفه ما نسبت به زمامداران
۱ همه باید از اولیاء امور اطاعت نمایند زیرا بدون اجازۀ خدا هیچ قدرتی وجود ندارد و زمامداران فعلی را خدا منصوب کرده است. ۲ از این جهت هر که با آنها مخالفت کند با آنچه خدا برقرار کرده است مخالفت می کند و بااین عمل خود را محکوم خواهد ساخت ، ۳ زیرا فرمانروایان باعث وحشت نیکوکاران نیستند بلکه بدکاران باید از آنها بترسند . آیا می خواهی از زمامداران ترسی نداشته باشی ؟ در اینصورت نیکی کن و او ترا خواهد ستود. ۴ چونکه او خادم خدا است و برای خیریت تو کار می کند اما اگر کار نادرست انجام دهی از او هراسان باش زیرا او بی سبب صاحب شمشیر نیست بلکه خادم خداست تا غضب خدا را در مورد خطاکاران اجرا نماید. ۵ بنابراین باید از صاحبان قدرت اطاعت کنید ، نه تنها بسبب غضب خدا بلکه بخاطر آسایش وجدان خود نیز. ۶ و بهمین سبب است که شما مالیات می پردازید زیرا اولیاء امور، خادمین خدا هستند و به این دلیل مشغول انجام وظایف خود می باشند. ۷ پس دین خود را نسبت به همه ادا کنید: مالیات را بمستحق مالیات و عوارض را به مأمور وصول عوارض بپردازید و آنکسی را که سزاوار احترام است احترام کنید و صاحبان عزت را عزیز بدارید.

یعقوب باب ۱
۲۲ شما باید بر طبق کلام او عمل کنید و فقط با شنیدن خود را فریب ندهید ، ۲۳ چون کسی که به کلام گوش می دهد ولی بر طبق آن عمل نمی کند مانند مردی است که به آینه نگاه می کند و قیافه طبیعی خودرا در آن می بیند. ۲۴ او خود را می بیند ولی همین که از جلوی آینه دور می شود فراموش می کند که قیافه اش چگونه بود. ۲۵ اما کسی که با دقت به شریعت کامل و آزادی بخش نگاه کند و همیشه متوجه آن باشد و شنوندهً فراموشکاری نباشد بلکه مطابق آن رفتار کند ، خداوند تمام کارهای او را برکت خواهد داد.

پطرس اول باب ۲
۱۳ به خاطر خداوند ، مطیع همهً قدرتهای انسانی باشید ، خواه پادشاه که مافوق همه است ، ۱۴ خواه فرمانداران که از طرف او مأمور شده اند که بدکاران را تنبیه و نیکوکاران را تشویق نمایند. ۱۵ ارادهً خدا این است که شما با اعمال نیک خود جلوی سخنان جاهلانه مردمان احمق را بگیرید. ۱۶ مثل افرادی که کاملا آزاد هستند زندگی کنید ، اما نگذارید این آزادی شما بهانه ای برای رفتار ناشایست باشد ، زیرا شما هنوز بندگان خدا هستید. ۱۷ همه را محترم بشمارید ، برادران خود را دوست بدارید ، از خدا بترسید و شاه را محترم بدانید.

منظور کتاب مقدس از تولد دوباره چیست ؟

عمانوئیل

یوحنا باب ۳
عیسی و نیقودیموس
۱ یک نفر از فریسیان به نام نیقودیموس که از بزرگان قوم یهود بود، ۲ یک شب نزد عیسی آمد و به او گفت:« ای استاد، ما می دانیم تو معلمی هستی که از طرف خدا آمده ای زیرا هیچکس نمی تواند معجزاتی را که تو می کنی انجام دهد مگر آنکه خدا با او باشد.» ۳ عیسی پاسخ داد:« یقین بدان تا شخص از نو تولد نیابد نمی تواند پادشاهی خدا را ببیند.» ۴ نیقودیموس گفت:« چطور ممکن است شخص سالخورده ای از نو متولد شود؟ آیا می تواند باز به رحم مادر خود برگردد و دوباره تولد یابد؟» ۵ عیسی پاسخ داد: « یقین بدان که هیچکس نمی تواند به پادشاهی خدا وارد شود مگر آنکه از آب و روح تولد یابد. ۶ آنچه از جسم تولد بیابد جسم است و آنچه از روح متولد گردد روح است. ۷ تعجب نکن که به تو می گویم همه باید دوباره متولد شوند. ۸ باد هر جا که بخواهد می وزد. صدای آن را می شنوی اما نمی دانی از کجا می آید یا به کجا می رود. حالت کسی هم که از روح خدا متولد می شود همین طور است.» ۹ نیقودیموس در جواب گفت:« این چطور ممکن است؟» ۱۰ عیسی گفت:« آیا تو که یک معلم بزرگ اسرائیل هستی این چیزها را نمی دانی؟ ۱۱ یقین بدان که ما از آنچه می دانیم سخن می گوئیم و به آنچه دیده ایم شهادت می دهیم، ولی شما شهادت ما را قبول نمی کنید. ۱۲ وقتی در بارۀ امور زمینی سخن می گویم و آنرا باور نمی کنید، اگر در بارۀ امور آسمانی سخن بگویم چگونه باور خواهید کرد؟ ۱۳ کسی هرگز به آسمان بالا نرفت مگر آنکس که از آسمان پائین آمد، یعنی پسر انسان که جایش در آسمان است. ۱۴ همانطوریکه موسی در بیابان مار برنجی را بر بالای تیری قرار داد، پسر انسان هم باید بالا برده شود ۱۵ تا هر کس به او ایمان بیآورد صاحب حیات جاودان گردد. ۱۶ زیرا خدا جهانیان را آنقدر محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان بیاورد هلاک نگردد بلکه صاحب حیات جاودان شود ۱۷ زیرا خدا پسر خود را به جهان نفرستاد که جهانیان را محکوم نماید بلکه تا آنان را نجات بخشد. ۱۸ هر کس به او ایمان بیآورد محکوم نمی شود اما کسی که به او ایمان نیاورد در محکومیت باقی می ماند، زیرا به اسم پسر یگانه خدا ایمان نیاورده است. ۱۹ حکم محکومیت این است که نور به جهان آمد ولی مردم به علت اعمال شرارت آمیز خود تاریکی را بر نور ترجیح دادند، ۲۰ زیرا کسی که مرتکب کارهای بد می شود از نور متنفر است و از آن دوری می جوید مبادا اعمالش مورد ملامت واقع شود. ۲۱ اما شخص نیکوکار به سوی نور می آید تا روشن شود که اعمالش در اتحاد با خدا انجام شده است .»

فیلیپیان باب ۴

۹ تمام چیزهائی را که از من آموختید و بدست آوردید یعنی آنچه را از من شنیدید سرمشق خود ساخته به عمل آورید که در این صورت خدائی که منبع آرامش است با شما خواهد بود.

چرا خدا به ابراهیم گفت که پسرت را قربانی کن، در حالی که در شریعت ( لاویان فصل هجدهم آیه بیست و یکم و فصل بیستم آیه دوم) می خوانیم که او قربانی انسان را ممنوع اعلان کرد؟

مطالعه کتاب مقدس
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در ابتدا باید توجه کنیم که در کتاب پیدایش فصل بیست و دوم آیه اول چنین نوشته شده:"خدا ابراهیم را امتحان کرد". امتحان خدا بدین معنا است که ما فرصت یابیم تا محبت والای خود را به خدا اثبات کنیم و به سطح اخلاقی و روحانی رفیع تری نائل آییم. هدف خدا این نبود که اسحاق قربانی شود، همان طور که کتاب پیدایش توضیح داده است که خداوند مانع از قربانی شدن فرزند ابراهیم شد. با این توصیف، یا ابراهیم نافرمانی می کرد و اسحاق هرگز قربانی نمی شد و یا همان طور که متن کتاب پیدایش را خوانده ایم ابراهیم آماده قربانی پسرش بود، ولی خدا مانع گردید.
امتحان ابراهیم به سه دلیل یعنی حیطه تضاد، مخصوصا سخت بود:
یک. تضاد میان محبت ابراهیم به پسرش و محبت نسبت به خدا. به عبارت دیگر، میل به حفظ اسحاق و میل به اطاعت از خدا. محبت ابراهیم به پسرش عمیق بود، زیرا مدت طولانی انتظار تولد پسر را تحمل کرده بود. خدا این دلبستگی ابراهیم به اسحاق را در آیه دوم با کاربرد ضمایر شخصی مورد تاکید قرار می دهد:"پسر خود را که یگانه توست و او را دوست می داری یعنی اسحاق را بردار" عمق محبت پدری، اندوه از دست دادن و دشواری اطاعت را عمیق کرده بود.
دو. تضاد ظاهری میان شفقت خدا و تقاضایش را نشان می دهد. خدا چگونه می توانست به پدری حکم کند که پسرش را بکشد، در حالی که چنین عملی مخالف هر نوع اصلی است که او مقرر نموده است؟ پاسخ را در آنچه که رخ داد می یابیم. نجات اسحاق از همان ابتدا بخشی از نقشه خدا بود. آنچه که خدا می خواست قربانی جسمی نبود، بلکه قربانی روحانی بود. او خواهان رضایت ابراهیم در باز پس گرداندن با ارزش ترین چیزی که خداوند به او عطا کرده بود، یعنی پسر محبوبش به خدا بود. در واقع، نجات اسحاق برای همیشه به یهودیان می فهماند که خدا قربانی های انسانی نمی خواهد.
سه. این حکم، از این لحاظ برای ابراهیم دردآور بود که ظاهرا خدا عهد را باطل کرده و وعده خدا مبنی بر "توسط اسحاق است که تو صاحب نسلی می شوی که وعده اش را به تو دادم"(پیدایش فصل بیست و یکم آیه دوازدهم)، غیر ممکن می ساخت. هیچ توضیحی به ابراهیم اندوهگین داده نمی شود و او برای منطقش، هیچ تکیه گاهی نداشت. تنها ایمان به حکمت و شفقت خدا او را تقویت می کرد.
خدا به ابراهیم دستور داد که به یکی از کوه های منطقه موریا برود و اسحاق را قربانی نماید. ابراهیم نمی دانست که ناحیه موریا مشتمل است بر کوهستان های اطراف اورشلیم که شامل کوه موریا و جلجتا می باشد. موریا در واقع تجسم نبوتی جلجتا بود.
کارد بالا رفته بود تا در قلب اسحاق فرو رود. در این هنگام، و تنها در این هنگام خدا مداخله کرده، ابراهیم را باز داشت. بیشتر از این ضرورت نداشت، زیرا ابراهیم از نظر روحانی، پسرش را به طور کامل قربانی کرده بود. ایمان ابراهیم از سوی خدا پذیرفته شد:"الان دانستم که تو از خدا می ترسی، چون که پسر یگانه خود را از من دریغ نداشتی" (پیدایش فصل بیست و دوم آیه دوازدهم).
با این توصیف، پدر آسمانی ما پسرش را قربانی کرد تا بدین ترتیب نجات یابیم. خدا نگذاشت ابراهیم پسرش را قربانی کند، در حالی که پسر خود عیسی را از مردن بر صلیب نرهاند. اگر عیسی نمرده بود، بقیه انسان ها هلاک می شدند. خدا یگانه پسرش را فرستاد تا برای ما بمیرد تا ما از زندگی جاویدان بهره مند شویم.
در دوران باستان، قربانی کردن کودکان برای بت ها، عملی رایج بود. مثلا عمونی ها برای خدای ملی خود، یعنی مولک، اطفال را قربانی می کردند و این کار جزء فرایض دینی شان بود. این کار را بهترین هدیه می دانستند که می توانست موجب رفع بلا یا فرو نشستن خشم خدایان شود. اما خدا صریحا اعلان کرد که این عمل، زشت و نفرت انگیز است و اکیدا ممنوع می باشد، زیرا:
یک.قتل است و از این رو بر خلاف شریعت خدا
دو. نابودی رقت انگیز یک انسان است
سه. به آیین پرستش بت ها مربوط می شود.
متاسفانه امروزه در برخی از کشورها مردم تمایل دارند تا فرزندان شان به خاطر اجرای سیاست دولتمردان کشته شوند.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

آیا نسب نامه های کتاب مقدس، زمان آفرینش انسان را نشان می دهند؟ چه تفاوتی میان نسب نامه های متی و لوقا وجود دارد؟

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

پاسخ این است که در تمام کتاب مقدس هیچ تاریخی در مورد ابتدای خلقت پیدا نمی شود. نویسندگان عبری کتاب مقدس، با اصطلاحات روزگار باستان نسب نامه ها را نوشته اند. مثلا اصطلاح "پدر" را به معنی "پدر" و یا "جد" به کار برده اند. علاوه بر این در دوران باستان، افرادی که رتبه مهمی نداشته اند و کم اهمیت بوده اند، از شجره نامه حذف گردیده اند. طبق تحقیقات باستان شناسان، بر طبق عادت مردم خاورمیانه در زمان باستان در مورد نسب نامه ها، می توان با اطمینان گفت که فقط افراد مهم ذکر شده اند. این مثال را در انجیل متی فصل اول آیات اول تا هفدهم پیدا می کنیم. در این نسب نامه، سه تن از پادشاهان حذف شده اند (اخزیا، یوآش، امصیا) و یورام به عنوان پدر عزیا ذکر شده، در حالی که پدربزرگش بوده است. باستان شناسان معتقدند که شجره نامه های مندرج در کتاب پیدایش کامل نیست. در نتیجه، پیدایش بشریت به دوران دورتری بر می گردد.
متی کتابش را برای خوانندگان یهودی نوشت. او تاریخ اسرائیل را به سه مجموعه چهارده نسلی تقسیم می کند، اما احتمال دارد تعداد افراد هر گروه بیش از آن باشد که متی در شجره نامه آورده است. شجره نامه های باستانی اغلب تاریخ را خلاصه می کنند، به این معنی که همه نسل ها به طور دقیق در آن ها آورده نمی شود. از این رو عبارت "پدر" را می توان "جد" یا "از نسل" ترجمه کرد.
از آن جا که مریم به هنگام باردار شدن باکره بود، متی یوسف را پدر عیسی نمی نامد، بلکه او را فقط به عنوان شوهر مریم معرفی می کند. هم مریم و هم یوسف مستقیما از نسل داود پادشاه بودند.
در انجیل لوقا، نسب نامه عیسی از طریق خاندان مریم دنبال شده است. نسب نامه متی به ابراهیم می رسد و نشان می دهد که عیسی با همه یهودیان خویشاوندی دارد. نسب نامه لوقا به آدم می رسد و بیانگر این است که عیسی با تمام بشریت خویشاوند است. این نسب نامه با تصویری که لوقا از عیسی به عنوان منجی تمامی جهان به دست می دهد، منطبق است.
در نسب نامه لوقا با نام هالی روبرو می شویم. هالی در واقع پدر زن یوسف بود. بنابراین، نسب نامه ای که لوقا ارائه داده است در واقع نسب نامه مریم می باشد که لوقا احتمالا شخصا از مریم گرفته است. به خاطر اهمیتی که لوقا در انجیلش به زنان می دهد، به جاست که او نسب نامه مریم را ارائه دهد.


مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

۱۳۹۲ مهر ۶, شنبه

ممنوعیت ورود مسیحیان فارسی زبان به کلیسای کاتولیک لاتین تهران

در راستا.ی تداوم مسیحیت ستیزی حکومت مذهبی جمهوری اسلامی و تهدید اسقف کلیسای کاتولیک لاتین توسط عوامل امنیتی، ورود مسیحیان فارسی زبان به کلیسای "کاتولیک حضرت ابراهیم" در تهران نیز ممنوع اعلام شد.

« محبت نیوز » - از روز یکشنبه 27 مرداد ماه 1392 برابر با ( 18 اگوست 2013) ورود مسیحیان فارسی زبان و یا افرادی که هنوز تعمید نگرفته اند به کلیسای کاتولیک لاتین "حضرت ابراهیم" در تهران به دستور مقامات امنیتی جمهوری اسلامی ممنوع اعلام شد.
بنا بر گزارشات رسیده ، تنی چند از نیروهای امنیتی و اطلاعات از اسقف "ایگناتسیوس بدینی" (Ignazio Bedini) و کشیش کلیسا خواسته اند تا از این پس مانع از ورود مسیحیان فارسی زبان به این کلیسا شوند.
گفته می شود؛ "ماموران امنیتی اسقف کلیسای لاتین، ایگناتسیوس بدینی را تهدیدکرده اند که در صورت ادامه حضور مسیحیان فارسی زبان در این کلیسا، ویزای کار ایشان تمدید نخواهد شد و وی سریعن از ایران اخراج می گردد. و همچنین پس از وی کشیش کلیسای "حضرت ابراهیم" نیز به سرنوشت وی دچار خواهد شد. این تهدید می تواند در صورت عملی شدن منجر به تعطیلی کلیسا شود. با وجود اینکه کلیسای "حضرت ابراهیم" اعضای اندکی داشته ممنوعیت های ایجاد شده از سوی وزارت اطلاعات و دیگر سرویس های امنیتی حکومت باعث شگفتی اعضا و مسئولین آن شده است.
این گزارش حاکی است پس از این رویداد، در اولین روز از جلسه کلیسایی در روز یکشنبه 27 مرداد ماه سال جاری ( 18 اگوست 2013 ) کشیش کلیسا " پدر پل لالر (paul lawlor ) با کسب اجازه از اسقف "ایگناتسیوس بدینی" ممنوعیت ورود مسیحیان فارسی زبان و دیگر اعضایی که هنوز تعمید نیافتند را به کلیه اعضا، که آن روز را برای پرستش و عبادت به کلیسا آمده بودند اعلام کرد. آن عده از جمعیت مسیحی فارسی زبان در حالی که از شنیدن این مطلب حیران و بهت زده بودند با قلبی شکسته یکی پس از دیگری کلیسا را ترک کردند. هر چند که کشیش این امید را به همه ی آنها می داد که « هر گاه تو نمی توانی به کلیسا نزد "مسیح" بیایی، این بار عیسی مسیح است که به سمتت خواهد آمد».
ممانعت از ورود مسیحیان فارسی زبان و یا افراد تعمید نگرفته به کلیسای "حضرت ابراهیم" باعث سرگردانی اعضایی شده که سالها به آن کلیسا می آمدند. از طرفی این موضوع نیز اعضای سایر کلیساهای بسته شده در تهران را که گاهن برای شرکت در مراسم کلیسایی به این مکان می آمدند را نیز با مشکل روبه رو کرده است.
بنا به گزارش دریافتی ، حدود دو ماه پیش نیز مقامات امنیتی از مسئولان کلیسای "حضرت ابراهیم" تقاضای کپی کارت ملی کلیه اعضا را داشتند، ولی مسئولان کلیسای کاتولیک از انجام این کار خودداری کردند.
.
نمای داخلی کلیسای حضرت ابراهیم - تهران
این شیوه پیش از این نیز از سوی وزارت اطلاعات سپاه به منظور فشار و ایجاد ترس و تهدید بر ایمانداران مسیحی به ویژه نوکیشان مسیحی در برخی دیگر از کلیساهای فارسی زبان منجمله کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران نیز اعمال شده بود که در نهایت منجر به بازداشت یکی از کشیشان ارشد و سپس به تعطیلی این کلیسا انجامید.
کلیسای کاتولیک لاتین از محدود کلیساهایی است که اعضا آن مجبور به دادن کپی کارت ملی برای ارائه به سازمانهای امنیتی نبودند. حال که دولت جدید آقای روحانی که به نوعی شعار و وعده ی اعتدال را در انتخابات ریاست جمهوری خود داده، به سنتی ترین کلیسا نیز رحم نکرده است! این در حالی است که تا چند ماه قبل تمامی اعضای عادی کلیسای کاتولیک لاتین تصورشان بر این بود که جمهوری اسلامی با کلیساهای سنتی ( کاتولیک) خصومتی ندارد.
- جلسات هفتگی کلیسا
مراسم کلیسای حضرت ابراهیم سه روز در هفته در روزهای یکشنبه، چهارشبه و جمعه برگزار می شود و درب کلیسا نیز از ساعت 4 عصر به روی هموطنان مسیحی باز می شود. افراد 2 ساعت برای عبادت و پرستش فرصت دارند و سپس مراسم قربانی مقدس ( ویژه کاتولیک ها ) در ساعت 6 عصر آغاز می شود.در روزهای چهارشنبه و جمعه هر هفته مراسم به زبان انگلیسی و بخشهایی از نماز به زبان فارسی میباشد.
در روزهای یکشنبه موعظه، سرودها، قرائت کتاب مقدس و بخش اصلی نمازنامه به زبان فارسی است. تمامی افراد با قومیتها و ملیتهای مختلف همگی در یک زمان و در یک مراسم قربانی مقدس مشترک شرکت میکنند. گفته می شود دلیل اصلی برگزاری مراسم ها به زبان انگلیسی بدلیل محدودیت ها و فشارهایی است که از سوی مقامات امنیتی و یا بعضن به دلیل مصلحت کلیسایی انجام می گیرد.
- اعضای فعلی کلیسا چه کسانی هستند؟
اعضای این کلیسا تشکیل شده است از جماعت کوچکی از فیلیپینی های مقیم ایران ، ایرانیانی که مادران فیلیپینی و پدران مسلمان دارند، گروهی از هندی ها، لبنانی ها و تمام اروپاییان کاتولیکی که برای بازدید در ایران به سر می برند و همچنین فارسی زبانانی که از دین و آئین دیگری به مسیحیت گرویدند تشکیل می دهند. می توان گفت به نوعی کلیسای حضرت ابراهیم به معنای واقعی کاتولیک (جامع،عمومی) است.
- تاریخچه مختصری از کلیسای حضرت ابراهیم
این کلیسا در 23 می 1966 میلادی در تهران میدان انقلاب، خیابان جمالزاده شمالی بازگشایی شد و توسط دومینیکن های ایرلندی اداره می شود. تمامی هزینه های ساخت آن توسط یک موسسه خیریه ایرلندی با نام "خیریه حضرت مارتین" مهیا شد.
"دومینیکن ها" گروهی از برادران راهب هستند که در قرن 13 میلادی توسط {حضرت دومینیک پایه گذاری شد]. (دومینیکنها اولین بار در اواخر قرن 13 میلادی وارد ایران شدند.) پدر "ویلیام باردن" (William Barden) اولین دومینیکن ی بود که پس از چند دهه عدم حضور در ایران به درخواست واتیکان در سال 1961 میلادی به ایران آمد و در سال 1962 به همراه برادر دیگری خانه ای در نزدیکی میدان انقلاب خیابان پروفسور ادوارد براون کرایه کردند تا در آنجا به مطالعه و عبادت بپردازند. از این خانه که به نام رزاری هاوس شناخته میشد استقبال چشمگیری توسط خارجی ها و ایرانی ها صورت گرفت (رزاری هاوس در اصل نوعی کلیسای خانگی بود که توسط کشیشان رسمی کلیسای کاتولیک اداره می شد ) و این امر باعث ایده ای شد که چند سال بعد تبدیل به کلیسای "حضرت ابراهیم" گردید.
پس از انقلاب اسلامی که اکثر آمریکایی ها و اروپایی ها ،ایران را ترک کردند کلیسا نیز اعضایش را به نوعی از دست داد. تعدادی از ایرانی ها نیز که در مراسم ها حاضر بودند، به دلیل مسائل بحرانی مجبور به ترک کشورشان شدند. و تعداد فیلیپینی ها که در آن روزها اندک بود کم کم در کلیسا افزایش یافت ، فارسی زبانان نیز در مراسم های کلیسایی حاضر بودند ولی نه به اندازه استقبالی که از کلیساهای انجیلی پروتستان در ایران پس از انقلاب شاهد بودیم.
 درب کلیسا پس از انقلاب اسلامی درسال 1357 فقط در روزهای خاص و ساعتهای مشخص باز میشود و آزادی عمل از کلیسا گرفته شد. ولی محدودیت به این نقطه ختم نشد پس از شهادت " "بهرام ويليام دهقانی تفتي" فرزند اسقف "دهقاني تفتی" بدست عوامل خودسر و افراطی در مي سال 1980 برابر با ( 1359خورشیدی)، که از وی بعنوان جوا نترين شهيد شناخته شده كليساي ایران نام برده می شود مراسم ختمی برگزار شد که اسقف باردن و برادران دومینیکن از کلیسای کاتولیک در آن حاضر شدند. دولت جمهوری اسلامی اما این ماجرا را تاب نیاورد و اقدام به اخراج اسقف ویلیام باردن و برادران دومینیکن نمود، و برای مدتی کلیسای حضرت ابراهیم به "سالیزین های ایتالیایی" سپرده شد. سپس مدتی بعد کلیسا دوباره به پدران روحانی دومینیکن بازگشت که تاکنون نیز این حضور ادامه دارد.

یوحنا باب ۱۴

۲۳ عیسی جواب داد: “من خود را فقط به کسانی نشان می دهم که مرا دوست می دارند و هر چه می گویم اطاعت می کنند. پدرم خدا نیز ایشان را دوست دارد و ما نزد ایشان آمده ، با ایشان زندگی خواهیم کرد.

غلاطیان باب ۶

۱۰ بنابراین ، تا جایی که می توانیم ، در حق مردم ، بخصوص مسیحیان مومن ، نیکی بنماییم .

حیواناتی که قبل از آفرینش آدم منقرض شدند

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
09/28/2013
6 مهر 1392

نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

پولس رسول چنین نوشت:"وقتی آدم گناه کرد، گناه او تمام نسل بشر را آلوده ساخت و باعث شیوع مرگ در سراسر جهان شد. در نتیجه، همه چیز دچار فرسودگی و تباهی گردید، چون انسان ها همه گناه کردند" (رومیان فصل پنجم آیه دوازدهم).
با این توصیف، مطابق نگرش رایج علم نوین، میلیون ها سال قبل دایناسورها منقرض شدند. طبق جدول زمانی زمین شناسی، میلیون ها سال قبل، حیات چند سلولی آغاز شد که به ظهور دایناسورها انجامید. نسل این حیوانات قبل از پیدایش انسان، نابود گردید. به عبارت دیگر، دایناسورها قبل از گناه آدم و حوا مردند. چرا این جانوران قبل از گناه انسان منقرض شدند؟
برخی از مسیحیان به نظریه شکاف یا خلقت مجدد اعتقاد دارند. این افراد معتقدند که پیدایش فصل اول آیه اول گزارشی است راجع به خلقت نخستین که به خاطر یاغی گری شیطان و فرشتگانش تخریب و نابود شد. در این دوره ویرانی، تغییرات زمین شناسی و رویدادهای ماقبل تاریخ رخ داد (از جمله انقراض دایناسورها). پس از آن خلقت مجدد صورت گرفت که شرح آن در پیدایش فصل های اول و دوم موجود است. این نظریه قدمت زمین و وجود بشریت قبل از آدم و حوا را قابل پذیرش می کند. اما اشکالی که در این نظریه وجود دارد این است که آیا کتاب مقدس واقعا تعلیم می دهد که فاجعه زمین به خاطر سقوط شیطان بوده است؟ در حالی که در پیدایش فصل اول آیه دوم از عالم هستی غیر کامل سخن می گوید و نه یک دنیا و زمینی مخروب.
قواعد دستور زبان عبری در آیات اول و دوم فصل اول کتاب پیدایش، نظریه شکاف را تایید نمی کند. مثلا در آیه دوم می خوانیم که "زمین خالی و بی شکل بود". اگر گزارش چنین بود:"زمین خالی و بی شکل شد" آنگاه نظریه شکاف قابل پذیرش می گردید. نکته دیگر آن که شواهد زمین شناسی، ثابت نمی کند که فسیل ها متعلق به دوران شکاف بوده اند. علم زمین شناسی، دوران شکاف را تایید نکرده است.
عده ای نیز معتقدند که دایناسورها در دوران طوفان بزرگ (زمان حیات نوح) نابود شده اند. در حالی که علم ثابت کرده دایناسورها قبل از طوفان بزرگ نابود گردیده اند. از سوی دیگر، خدا به نوح گفت که از هر نوع جانور، یک جفت به داخل کشتی ببرد. خدا طول، عرض و ارتفاع کشتی را برای نوح مشخص کرد. این اندازه ها مناسب قد و قامت دایناسورها نبود. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که در زمان حیات نوح، دایناسورها وجود نداشتند. این طوفان طبق محاسبات علمی، محدود و محلی بود و نیازی نبود که پنگوئن ها و یا انواع و اقسام عنکوبت های دنیا جمع آوری شوند. نوح فقط حیواناتی را به درون کشتی برد که در آن مناطق یافت می شدند. طبق روایات کتاب مقدس و کتیبه های بت پرستان، همه نژاد بشری، به جز نوح و خانواده اش از بین رفتند. بنابراین، سیل فقط آن اندازه از زمین را پوشاند که مسکونی بود. به احتمال زیاد، بشر از منطقه فرات زیاد دور نشده بود. اگر طوفان، سطح کره زمین را زیر آب برده بود، کشتی نوح در جایی مانند کوه های آلپ به گل می نشست.
بعضی نیز به این نظریه اعتقاد دارند که بعد از سقوط انسان، خدا ابتدا دایناسورها را نابود کرد و سپس آدم و حوا را از باغ عدن اخراج نمود. طبق این نظریه، باغ عدن دارای حصاری بود که از آدم و حوا و حیوانات درون آن، محافظت می کرد.
اما چرا دایناسورها قبل از سقوط انسان، نابود شدند؟
دلایل متعددی برای انقراض دیناسورها ارائه شده است. شکی نیست که این جانوران، طبق دستور خداوند نابود شدند. دایناسورها به مراتب بزرگ تر جانوران امروزی بودند.قد برخی از آن ها، از درختان بلندتر بود! طبق بررسی دانشمندان، به هنگام دفاع، حمله و شکار، بسیار سریع تر و چابک تر از حیوانات درنده کنونی عمل می کردند. با توجه به این که انسان های اولیه از سلاح های پیشرفته امروزی برخوردار نبودند، بدون تردید نسل بشر توسط دایناسورها محو و نابود می گردید. اگر دایناسورها تاکنون زنده مانده بودند، شهرها و روستاهای زیادی تخریب و ویران می شد و کارخانه ها، خطوط برق و تلفن نیز دائما در معرض آسیب دیدگی قرار داشتند.
از سوی دیگر، خدا به انسان این امتیاز را داد تا بر جهان و حیوانات فرمانروایی کند (پیدایش فصل اول آیه بیست و هشتم). خدا می دانست که وقتی انسان سقوط کند، دایناسورها نه فقط به جانورانی خشن تر و وحشتی تر تبدیل خواهند شد، بلکه این نسل بشر بود که توسط این جانوران عظیم الجثه در معرض انقراض قرار می گرفت.
آیا واژه دایناسور در کتاب مقدس وجود دارد؟ واقعیت آن است که واژه "دایناسور" در سال 1841 ابداع گردید. قبل از آن، این جانوران عظیم الجثه، "اژدها" نامیده می شدند.
چرا خدا دایناسورها را آفرید؟ شاید به همان دلیلی که عقرب، رتیل و مارهای سمی را خلق کرد. آنچه مسلم است خدا نمی خواست دایناسورها در زمان پیدایش انسان، به حیات ادامه دهند. عده ای هم معتقدند که خدا از دیدن زندگی این جانوران غول پیکر بر روی زمین لذت می برد. اما روزی به زندگی آنان خاتمه داد، تا انسان را خلق کند. به خاطر داشته باشیم: عالم هستی متعلق به خداست و ما آفریده شده ایم تا در این دنیا زندگی کنیم.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

مردگان چگونه زنده می شوند و با چه نوع بدنی ظاهر می شوند ؟

عمانوئیل
قرنتیان اول باب ۱۵
رستاخیز بدن
۳۵ شاید کسی بپرسد :« مردگان چگونه زنده میشوند و با چه نوع بدنی ظاهر می شوند؟ » ۳۶ ای نادانان ، وقتی تخمی در زمین میکارید آن زنده نخواهد شد مگر این که اول بمیرد ۳۷ و آنچه میکاری فقط یک دانه است ، خواه یک دانۀ گندم باشد یا هر دانۀ دیگر و آن هنوز شکل نهائی خود را نگرفته است. ۳۸ خدا بر طبق ارادۀ خود بدنی به آن می دهد و به هر نوع تخم ، بدنی مخصوص میبخشد. ۳۹ گوشت همۀ موحودات زنده یک جور نیست ، گوشت آدمیان یک جور است و هر دسته از حیوانات ، پرندگان و ماهیان گوشت مخصوص بخود دارند. ۴۰ اجسام آسمانی با اجسام زمینی فرق دارند و زیبایی های آنها نیز با هم متفاوت است. ۴۱ زیبائی خورشید یک جور است و زیبایی ماه و ستارگان نحوی دیگر و حتی در میان ستارگان زیبائی های گوناگون یافت میشود. ۴۲ زنده شدن مردگان نیز چنین خواهد بود: آنچه بخاک سپرده میشود فانی است و آنچه برمیخیزد فنا ناپذیر است. ۴۳ آنچه بخاک می رود ذلیل و خوار است . آن چه برمیخزد پر جلال است . در ضعف و ناتوانی کاشته میشود و در قدرت سبز می شود. ۴۴ بدن جسمانی بخاک سپرده میشود و بدن روحانی برمیخیزد . همچنان که بدن جسمانی هست ، بدن روحانی نیز وجود دارد . ۴۵ در این خصوص کتاب مقدس می فرماید : « اولین انسان یعنی آدم ، نفس زنده گشت » اما آدم آخر روح حیات بخش گردید. ۴۶ آنچه روحانی است اول نمی آید . اول جسمانی و بعد از آن روحانی می آید. ۴۷ آدم اول از خاک زمین ساخته شد و آدم دوم از آسمان آمد. ۴۸ خاکیان باو که از خاک ساخته شد شبیه اند و آسمانی ها هم به او که از آسمان آمد شباهت دارند. ۴۹ همان گونه که شکل خاکی بخود گرفتیم ، شکل آسمانی نیز بخود خواهیم گرفت . ۵۰ ای برادران ، مقصودم این است که آنچه از گوشت و خون ساخته شده است نمی تواند در پادشاهی خدا سهیم گردد و آنچه فانی است نمی تواند در فنا ناپذیری نصیبی داشته باشد. ۵۱ گوش دهید تا رازی را برای شما فاش سازم . همۀ ما نخواهیم مرد ۵۲ بلکه در یک لحظه با یک چشم بهم زدن بمحض آنکه صدای شیپور آخر شنیده شود تغییر خواهیم یافت زیرا شیپور بصدا در می آید و مردگان برای حیات فنا ناپذیر زنده میشوند و ما نیز تغییر خواهیم یافت ۵۳ زیرا فنا باید با بقاء پوشیده شود و مرگ بحیات جاودان ملبس گردد. ۵۴ حیات پوشیده شود آنچه کلام خدا می فرماید به حقیقت خواهد پیوست که « مرگ نابود گشته و پیروزی ، کامل گردیده است » ۵۵ ای مرگ ، پیروزی تو کجاست و ای موت ، نیش تو کجا ؟» ۵۶ نیش مرگ از گناه زهر آگین میشود و گناه از شریعت قدرت می گیرد. ۵۷ اما خدا را شکر که او بوسیلۀ خداوند ما عیسی مسیح بما پیروزی بخشیده است .

آیا در بین انبیاء خداوند نبی زن هم بوده است ؟

عمانوئیل
بلی

لوقا باب ۲
۳۶ در آنجا همچنین زنی نبیه به نام حنا زندگی می کرد که دختر فنوئیل از طایفۀ اشیر بود، او زنی بود بسیار سالخورده که بعد از ازدواج، مدت هفت سال با شوهرش زندگی کرده ۳۷ و بعد از آن هشتاد و چهار سال بیوه مانده بود. او هرگز از معبد خارج نمی شد بلکه شب و روز با نماز و روزه، خدا را عبادت می کرد. ۳۸ او در همان موقع جلو آمد، به درگاه خدا شکرگزاری نمود و برای همۀ کسانی که در انتظار نجات اورشلیم بودند در بارۀ آن طفل صحبت کرد.

اشعیا باب ۵۳

۳ ما او را خوار شمردیم و طرد کردیم، و او متحمّل رنج و درد شد. کسی نمی خواست حتّی به او نگاه کند، ما او را نادیده گرفتیم، مثل ‌اینکه اصلا وجود نداشت. ۴ «او متحمّل مجازاتی شد که حقِّ ما بود، و او دردهایی را تحمّل کرد که می بایست ما تحّمل می کردیم. و ما پنداشتیم که درد و رنج و زحمتهای او مجازاتی از جانب خدا بود.

آیا خداوند قتل و آدم کشی را نادیده می گیرد؟ (داوران فصل چهارم آیه بیست و یکم)

مطالعه کتاب مقدس Bible Study

مترجم: مهران پورپشنگ

کتاب مقدس از خشونت، جنایت، تجاوز، زنای با محارم و همه گونه قساوت و بی رحمی سخن گفته است. اما بدان معنا نیست که این گونه اعمال مورد تایید خداوند بوده است.
باید پذیرفت که در دنیای خشن زندگی می کنیم که مسبب آن خداوند نیست، بلکه انسان ها می باشند. امروزه روزنامه ها و خبرگزاری ها در سرتاسر گیتی مملو است از تیترها و گزارش های مربوط به حرص و طمع، سوءظن، سرقت، ناسازگاری، قتل، جنگ های ویرانگر و مرگ و میر. از وقتی که آدم و حوا از باغ عدن اخراج شدند، این مشکلات وجود داشته است. مسیح فرمود که این مشکلات مربوط به شرایط و موقعیت برونی و ناشی از شرارت شریر نیست، بلکه " از دل بد این قبیل چیزها بیرون می آید: فکرهای پلید، آدم کشی، زنا و روابط نامشروع، دزدی، دروغ و بدنام کردن دیگران. این چیزها هستند که انسان را نجس می سازند و نه غذا خوردن با دست های آب نکشیده" (انجیل متی فصل پانزدهم آیات نوزدهم و بیستم). به عبارت دیگر، گناه عملا در حالات درونی و انگیزه های شخص آغاز می شود.
ریشه خشونت های این جهان در اجتماع، امور اقتصادی یا حتی آسیب دیدگی جسم و روان نمی باشد. مشکل اصلی وضعیت روحانی انسان ها است، یعنی عدم ارتباط با خدا. گناه و گرایش به خود محوری در مرکز خودخواهی و اعمال خشونت آمیز انسان نهفته است.
با این توصیف، خداوند که مخالف گناه است و کنترل امور جهان را در اختیار دارد، گاهی از خشونت برای محافظت از ایمانداران و هم چنین داوری افراد شریر استفاده می کند. یکی از این موارد در کتاب داوران یافت می شود: زنی به نام دبوره رهبر و داور قوم اسرائیل بود (داوران فصل های چهارم و پنجم). او مردی به نام باراق را احضار کرد و چنین نبوت نمود:" فرمان خداوند این است، ده هزار نفر را بسیج کن تا سیسرا دشمن اسرائیل را شکست دهی" (داوران فصل چهارم آیات ششم و هفتم). در حین جنگ، سیسرا گریخت و به چادر (اتاق خواب) زنی به نام یاعیل پناه برد. مطابق فرهنگ خاور نزدیک در دوران باستان، مردها هیچوقت اجازه ورود به چادر زنان را نداشتند و هیچکس فکر نمی کرد که سیسرا در آن چادر باشد. یاعیل میخ چادر را در حالی که سیسرا در خواب بود، به شقیقه او کوبید. بدین ترتیب پیشگویی دبوره به تحقق پیوست که گفته بود که افتخار شکست دادن سیسرا نصیب یک زن خواهد شد (فصل چهارم آیه نهم).
اگر سیسرا کشته نمی شد، به طور قطع و یقین او قوم اسرائیل را از صحنه روزگار محو و نابود می کرد. در دوران باستان، یهودیان یگانه قومی بودند که خداوند حقیقی را می شناختند. وظیفه این قوم، معرفی خداوند به اقوام بت پرست و مردم جهان بود. مسیح می بایست از طریق این قوم ظهور می کرد تا راه نجات انسان مهیا شود. بنابراین، سیسرا مانع اجرای نقشه الهی توسط قوم اسرائیل بود.
رهبران اقوام بت پرست از معجزات و قدرت مطلق خداوند اسرائیل آگاهی داشتند، اما به جای توبه و بازگشت به سوی خداوند، بت پرستی، خشونت و انحرافات جنسی را ترویج می کردند. در دوران عهد عتیق، یهودیان بارها توسط همین قوم های شریر، به بت پرستی و انحرافات اخلاقی متمایل شدند. در نتیجه، هر بار خداوند یهودیان را توسط قوم های خشن و بت پرست مجازات می کرد. عدالت و داوری الهی هم شامل یهودیان بود و هم اقوام بت پرست. بعد از تبعید قوم اسرائیل به بابل و آشور، یهودیان هرگز به بت پرستی رو نیاوردند.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

۱۳۹۲ مهر ۵, جمعه

زندگی در نور -

Radio Mojdeh
"پس همچون فرزندانی عزیز، از خدا سرمشق بگیرید.۲و با محبت رفتار کنید، چنان که مسیح هم ما را محبت کرد و جان خود را همچون قربانی و هدیه‌ای عطرآگین در راه ما به خدا تقدیم نمود.

۳مباد که در میان شما از بی‌عفتی یا هرگونه ناپاکی یا شهوت‌پرستی حتی سخن به میان آید، زیرا اینها شایستۀ مقدّسان نیست.۴گفتار زشت و بیهوده‌گویی و سخنان مبتذل نیز به‌هیچ‌روی زیبنده نیست؛ به‌جای آن باید شکرگزاری کرد. . . شما زمانی تاریکی بودید، امّا اکنون در خداوندْ نور هستید. پس همچون فرزندان نور رفتار کنید.۹زیرا ثمرۀ نور، هرگونه نیکویی، پارسایی و راستی است.۱۰بسنجید که مایۀ خشنودی خداوند چیست."

عزيزان، بياييد کمی دربارۀ اين آيات تعمق کنيم . . . زندگی خودمون رو تفتيش کنيم و ببينيم آيا از روی محبت زندگی می کنيم؟ آيا شما ايماندار عزيز مسيحی که فرزندان نور خوانده شده ايد، نور مسيح از شما منعکس می شه و دنيای تاريک اطراف شما رو روشن می کند؟ آيا می کوشيد تا آنچه خداوند را خوشنو می سازد را دريابيد؟ 

به ‌سادگی کودکان!

Radio Mojdeh

یکی از نزدیکانم می‌گفت که در کودکی، بارها این جمله را از پدرش شنیده، جمله‌ای که بر روی او تأثیر بسیاری گذاشت: "پسرم، من از آیندۀ تو خیلی نگرانم. تو با این سادگی‌ات، چطور خواهی توانست میان این جماعت گرگ‌صفت زندگی کنی؟". این شخص می‌گفت که وقتی در بزرگسالی به مسیح ایمان آورد و شروع کرد به مطالعۀ انجیل، با کمال تعجب، همین مفهوم را در میان فرمایشات مسیح یافت، اما به شکلی معکوس! مسیح می‌فرماید: " . . . تا دگرگون نشوید و همچون کودکان نگردید، هرگز به پادشاهی آسمان راه نخواهید یافت. پس، هر که خود را همچون این کودک فروتن سازد، در پادشاهی آسمان بزرگتر خواهد بود. و هر که چنين کودکی را به نام من بپذیرد، مرا پذیرفته است." (انجیل متی ۱۸: ۳-۵).

این برای ما عجیب است! اصول و معیارهای حاکم بر پادشاهی خدا دقیقاً وارونۀ معیارهای این دنیا است. ما باید دگرگون شويم و به سادگی کودکان، به خدا و به مسیح اعتماد کنیم. کودک، سخنان والدین خود را، کلمه به کلمه، باور می‌کند، حتی ماجرای "لولو خورخوره" و "آقا گرگه" را! اگر کودک‌وار تمام وعده‌های راستين مسیح را بپذیریم، بار سنگینی از روی دوش ما برداشته خواهد شد. او بيان نمود که پدرِ آسمانیِ ما همۀ احتياجات فرزندانش را می‌داند، پس نیازی به نگرانی نیست. کاش من هم مانند یک کودک، خود را در آغوش مسیح می‌انداختم!

چرا خدا اجازه نمی دهد تا درباره کارهایی که انجام می دهد یا نمی دهد سئوالات خود را مطرح کنیم؟

Christian Apologetics دفاعیات مسیحی

ترجمه: مهران پورپشنگ

خداوند خطاب به ایوب چنین فرمود:"آیا هنوز هم می خواهی با من که خدای قادر مطلق هستم، مباحثه کنی؟ (ایوب فصل چهلم آیه اول)
این نگرش درستی نیست که خدا نمی خواهد ما سئوالات مان را مطرح کنیم. هنگامی که شاگردان و پیروان مسیح پرسیدند که آیا او مسیح موعود است، و در چه زمانی ملکوت خدا برقرار خواهد شد، عیسی سئوالات آنان را بی پاسخ نگذاشت و سبب رنجش آن ها نشد (متی فصل یازدهم آیه سوم و اعمال رسولان فصل یکم آیه ششم).
برای کسب آگاهی، ایرادی ندارد که به آنچه خدا انجام می دهد، پی ببریم. اما اگر قرار باشد عدالت یا انگیزه او را زیر سئوال ببریم، این یک مسئله دیگر است. مثلا اتفاقاتی در زندگی رخ می دهند که نمی توان به آن ها پی برد، مانند فجایع و رنج و درد عظیم انسان. در بعضی موارد خداوند ترجیح می دهد تا سکوت کند. این به آن مفهوم نیست که او قادر به توضیح نیست. او می تواند توضیح دهد، اما گاهی ترجیح می دهد این کار را نکند. زیر سئوال بردن عدالت خدا درباره چیزهایی که ما انسان ها شناخت اندکی درباره آن داریم و بعد هم با خدا وارد بحث و جدل شدن، منجر به همان سئوالی می شود که خدا از ایوب پرسید:" آیا هنوز هم می خواهی با من که خدای قادر مطلق هستم، مباحثه کنی؟" به نظر می رسد ایوب از خدا سئوالات دشوار نمی پرسید. او عدالت خدا را زیر سئوال برده بود. خداوند به ایوب گفت:"آیا مرا به بی عدالتی متهم می سازی و مرا محکوم می کنی تا ثابت کنی که حق با توست؟ (ایوب فصل چهل آیه هشتم). خدا ناخشنود می شود از این که محبت، رحمت و عدالت کامل او زیر سئوال برود. او می خواهد ما به او اعتماد کنیم، چون او به آنچه که انجام می دهد، کاملا واقف است، حتی اگر ما دلیلش را درک نکنیم. خدا اجازه می دهد اتفاقات تلخ برای درستکاران رخ دهد.
هنگامی که بی عدالتی بیداد می کرد و مردم در درد و رنج به سر می بردند، حبقوق نبی هم سئوالاتی را مطرح کرد. او این سئوالات را از خدا پرسید:"ای خداوند، تا به کی از تو کمک بطلبم تا مرا اجابت فرمایی؟ هر چه فریاد بر می آورم بی فایده است، زیرا تو ما را از ظلم نجات نمی دهی. قانون اجرا نمی شود و دادگاه ها، عدالت را به جا نمی آورند. شروران، درستکاران را در تنگنا گذاشته اند و عدالت مفهوم خود را از دست داده است" (حبقوق فصل اول آیات دوم و چهارم).
پاسخ خداوند این بود:"آنچه را که به تو از طریق رویا نشان می دهم، حتما واقع خواهد شد. وقوع آن، حتمی و بدون تاخیر خواهد بود و در زمان معین اتفاق خواهد افتاد" (حبقوق فصل دوم آیات سوم و چهارم). بنابراین، خدا به همین جواب بسنده کرد و پاسخ دقیقی از نقشه اش برای حل مشکلات ارائه نداد. در واقع خداوند گفت:"توجه خودت را به جزئیات نقشه من معطوف نکن، بلکه به من توجه داشته باش و اعتماد کن، زیرا من می دانم که چه می کنم." خداوند به حبقوق فرمود:"این را بدان که بدکاران نابود خواهند شد، زیرا به خود متکی هستند، اما درستکاران زنده خواهند ماند، زیرا به خدا ایمان دارند" (حبقوق فصل دوم آیه چهارم).
سرانجام ایوب هم به همین پیام خدا پی برد. واکنش او به خدا چنین بود:"می پرسی که کیست که با حرف های پوچ و بی معنی منکر حکمت من می شود؟ آن شخص منم. من نمی دانستم چه می گفتم. درباره چیزهایی سخن می گفتم که فوق از عقل من بود. پیش از این گوش من درباره تو چیزهایی شنیده بود، ولی اکنون چشم من تو را می بیند. از این جهت از خود بیزار شده در خاک و خاکستر توبه می کنم" (ایوب فصل چهل و دوم آیات سوم و پنجم). ایمانی که ایوب به خدا داشت توسط تجربه شخصی حاصل شده بود. ما هم می توانیم واکنش مشابهی را نشان دهیم. زیر سئوال بردن خدا نمی تواند پاسخ ها را در دسترس ما بگذارد. به جای آن، باید با ایمان زندگی کنیم و اعتماد ما به خدایی باشد که سرشار ازمحبت و رحمت است. او سرانجام انصاف وعدالت را جایگزین بی عدالتی دردنیا خواهد کرد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است. خوانندگان عزیز، در صورت مشاهده تخلف، لطفا اطلاع دهید.

حواریون چه شرطی برای جانشین یهودا اسخریوطی در نظر گرفتند ؟

عمانوئیل
اعمال باب ۱
۲۱ بنابر این یکنفر که پیوسته در تمام مدتی که عیسی خداوند با مارفت و آمد داشت ، ۲۲ یعنی از روزی که یحیی به تعمید پرداخت تا روزیکه عیسی از میان ما بالا برده شد ، در جرگۀ ما بوده باید بعنوان گواه بررستاخیز او به جمع ما بپیوندد »

چرا حواریون برای یهودا اسخریوطی جانشین انتخاب کردند ؟

عمانوئیل

اعمال باب ۱
۲۰ پطرس ادامه داد و گفت :« زیرا در کتاب زبور نوشته شده است : « مسکن او ویران باد و دیگر کسی در آن ساکن نشود.» و همچنین آمده است : « مأموریتش نیز به دیگری سپرده شود.»