Christian Apologetics دفاعیات مسیحی
پولس یک یهودی غیرتمند و از رهبران یهود بود. او در شهر طرسوس متولد شده بود و در آن شهر بهترین تعلیمات دین یهود و علوم آن روزگار را فرا گرفت. در طرسوس دانشگاه معروفی واقع بود که فلسفه و فرهنگ رواقیون(مکتب خوداری و پرهیزکاری) در آن نفوذ زیادی داشت.
پولس مانند پدرش شهروند روم بود که در آن دوره امتیاز بزرگی بود. پولس با فرهنگ و تفکر یونانی کاملا آشنایی داشت. او به زبان یونانی تسلط داشت و بارها استادی خود را در مباحثه و مناظره نشان داده بود.
تحصیلات پولس در دین یهود در سطح عالی و مطابق اعتقادات دقیق یهودیان فریسی بود. فریسیان وقف و مطیع تمامی قسمت های عهد عتیق بودند. به خاطر پرهیزکاری ظاهری شان مورد تحسین عموم مردم بودند. آن ها معتقد بودند که نجات از طریق اطاعت کامل از احکام خدا به دست می آید و ربطی به بخشش گناهان ندارد.
اگر کسی بخواهد تغییر زندگی پولس را بفهمد، لازم است درک کند چرا او به شدت با مسیحیت دشمنی داشت. دلیل آن دشمنی، اعتقاد کامل او به شریعت یهود بود که نارضایتی او را نسبت به مسیح و کلیسای قرن اول میلادی تحریک می کرد. رنجش پولس از پیام مسیحیت درباره مسیح به عنوان نجات دهنده بود. پولس معتقد بود که شریعت عامل نجات است. به عبارت دیگر، مسیحیت به قلب اعتقادات یهودی پولس حمله می کرد. بنابراین، نابودی مسیحیان هدف اصلی زندگی پولس گردید. او تعقیب و دستگیری مسیحیان را در دستور کار داشت. او در حالی عازم دمشق بود که مدارک لازم را برای دستگیری پیروان عیسی در اختیار داشت. او تصمیم داشت آن ها را به اورشلیم برگرداند و محاکمه کند.
در مسیر دمشق، رویدادی رخ داد. نوری از آُسمان در اطراف او تابید. او به زمین افتاد و صدایی شنید:"چرا بر من جفا می کنی؟" پولس پرسید:"تو کیستی؟" پاسخ آمد:"من عیسی هستم. همان کسی که تو بر او جفا می کنی..."
اگر کتاب مقدس کلام خداست، بنابراین خدا برای آن غیرت دارد. او با قدرت مطلق خود از آن محافظت می کند. ادعای تحریف کتاب مقدس ناشی از عدم شناخت خدا است. دیدگاه تحریف کتاب مقدس، غیرت و قدرت مطلق خدا را زیر سئوال می برد و خدا را از دفاع و حمایت از کلام خود، ناتوان نشان می دهد. از طرف دیگر، خداوند قادر مطلق است و می تواند معجزه نماید. او قادر است دشمن خود را به دوست وفادار تبدیل کند.
شخصیت پولس قبل از رویداد جاده دمشق، فردی غیرقابل تحمل، تندخو، شکنجه گر، متعصب مذهبی و مغرور بود. او بعد از دگرگونی توسط خداوند به شخصی بردبار، مهربان و فداکار تبدیل شد. چیزی که زندگی پولس را تبدیل کرد، یک تجربه روحانی عمیق بود.
مخالفان مسیحیت پولس را ضد شریعت معرفی می کنند، در حالی که خود پولس شریعت را نیکو می داند. او در رساله های غلاطیان و رومیان نوشت که شریعت خدا می گوید خدا کیست؟ گناه چیست؟ اما قادر به نجات انسان نمی باشد. این خدا است که انسان را از قلمرو قدرتمند گناه نجات می بخشد. این خدا است که انسان را مانند پولس تغییر می دهد و این خدا است که قدرت اجرای شریعت را به انسان می دهد. کار خدا، تبدیل است.
پولس مانند پدرش شهروند روم بود که در آن دوره امتیاز بزرگی بود. پولس با فرهنگ و تفکر یونانی کاملا آشنایی داشت. او به زبان یونانی تسلط داشت و بارها استادی خود را در مباحثه و مناظره نشان داده بود.
تحصیلات پولس در دین یهود در سطح عالی و مطابق اعتقادات دقیق یهودیان فریسی بود. فریسیان وقف و مطیع تمامی قسمت های عهد عتیق بودند. به خاطر پرهیزکاری ظاهری شان مورد تحسین عموم مردم بودند. آن ها معتقد بودند که نجات از طریق اطاعت کامل از احکام خدا به دست می آید و ربطی به بخشش گناهان ندارد.
اگر کسی بخواهد تغییر زندگی پولس را بفهمد، لازم است درک کند چرا او به شدت با مسیحیت دشمنی داشت. دلیل آن دشمنی، اعتقاد کامل او به شریعت یهود بود که نارضایتی او را نسبت به مسیح و کلیسای قرن اول میلادی تحریک می کرد. رنجش پولس از پیام مسیحیت درباره مسیح به عنوان نجات دهنده بود. پولس معتقد بود که شریعت عامل نجات است. به عبارت دیگر، مسیحیت به قلب اعتقادات یهودی پولس حمله می کرد. بنابراین، نابودی مسیحیان هدف اصلی زندگی پولس گردید. او تعقیب و دستگیری مسیحیان را در دستور کار داشت. او در حالی عازم دمشق بود که مدارک لازم را برای دستگیری پیروان عیسی در اختیار داشت. او تصمیم داشت آن ها را به اورشلیم برگرداند و محاکمه کند.
در مسیر دمشق، رویدادی رخ داد. نوری از آُسمان در اطراف او تابید. او به زمین افتاد و صدایی شنید:"چرا بر من جفا می کنی؟" پولس پرسید:"تو کیستی؟" پاسخ آمد:"من عیسی هستم. همان کسی که تو بر او جفا می کنی..."
اگر کتاب مقدس کلام خداست، بنابراین خدا برای آن غیرت دارد. او با قدرت مطلق خود از آن محافظت می کند. ادعای تحریف کتاب مقدس ناشی از عدم شناخت خدا است. دیدگاه تحریف کتاب مقدس، غیرت و قدرت مطلق خدا را زیر سئوال می برد و خدا را از دفاع و حمایت از کلام خود، ناتوان نشان می دهد. از طرف دیگر، خداوند قادر مطلق است و می تواند معجزه نماید. او قادر است دشمن خود را به دوست وفادار تبدیل کند.
شخصیت پولس قبل از رویداد جاده دمشق، فردی غیرقابل تحمل، تندخو، شکنجه گر، متعصب مذهبی و مغرور بود. او بعد از دگرگونی توسط خداوند به شخصی بردبار، مهربان و فداکار تبدیل شد. چیزی که زندگی پولس را تبدیل کرد، یک تجربه روحانی عمیق بود.
مخالفان مسیحیت پولس را ضد شریعت معرفی می کنند، در حالی که خود پولس شریعت را نیکو می داند. او در رساله های غلاطیان و رومیان نوشت که شریعت خدا می گوید خدا کیست؟ گناه چیست؟ اما قادر به نجات انسان نمی باشد. این خدا است که انسان را از قلمرو قدرتمند گناه نجات می بخشد. این خدا است که انسان را مانند پولس تغییر می دهد و این خدا است که قدرت اجرای شریعت را به انسان می دهد. کار خدا، تبدیل است.