۱۳۹۲ مرداد ۹, چهارشنبه

قربانی عیسی چه برتری نسبت به قربانی حیوانات دارد؟

مترجم: ط. میکائلیان

نخست باید بدانیم که قربانی های دوران عهد قدیم بدن انسان را از ناپاکی پاک می کرد، ولی قربانی عیسی، روح انسان را پاک می سازد. یک نکته را باید همیشه به خاطر داشته باشیم و آن این است که قربانی ها برای این بود که انسان را از گناهانی که بر ضد شریعت و تشریفات آن انجام شده بود، پاک سازد. ولی این قربانی ها نمی توانست قلب انسان را پاک کند. مثلا قربانی گاو سرخ برای پاک شدن قلب نبود و از گناه طاهر نمی ساخت. این قربانی فقط برای پاک کردن بدن شخصی بود که بر اثر دست زدن به جسد مرده، نجس و ناپاک شده بود. ممکن است شخصی بدنش نجس نباشد، ولی قلبش پر از اندوه، حسادت و اضطراب باشد. ممکن است چنین شخصی وارد معبد شود، ولی هنوز هم از حضور خدا خیلی دور است. شاید فکر کند که از نظر تشریفات و قوانین مربوطه کاملا پاک و طاهر است، ولی هنوز به حضور خدا نرسیده است.
قربانی عیسی باعث می شود که وجدان انسان از احساس گناه و خطاکاری آسوده شود. عیسی توسط زندگی و مرگ خود، محبت و فروتنی خدا را برای بشر مجسم ساخت. در نتیجه، مردم فهمیدند برای رسیدن به چنین خدای پر محبتی، راه همیشه باز است. قربانی عیسی مسیح به ما خدایی را نشان می دهد که آغوش پر محبت او برای پذیرفتن ما باز است.
نکته دوم این که قربانی عیسی باعث نجات ابدی گردید. مردم در زیر تسلط گناه بودند و در اسارت گناه به سر می بردند. درست مثل شخصی که قیمت یک برده را بپردازد و او را آزاد سازد. عیسی هم آنچه لازم بود برای خلاصی ما از گناه پرداخت کرد. انسان به قدری گرفتار گناه است که نمی تواند توسط کارهای نیکو، زیارت، روزه و انجام امور مذهبی، خود را خلاص کند. ما برای آزادی از گناه احتیاج به قدرت مافوق طبیعی مسیح داریم.
سوم آن که قربانی مسیح به انسان قدرت می دهد که بتواند خادم خدای زنده شود. به عبارت دیگر، عیسی فقط گناهان گذشته انسان را نمی بخشد، بلکه به او قدرت می دهد که در زندگی احکام الهی را اجرا کند. کار عیسی باعث می شود که رابطه ما با خدا اصلاح گردد و عملکرد فعلی او باعث می شود که رابطه ما با خدا اصلاح گردد. مصلوب شدن مسیح باعث شد که محبت خدا آشکار شود و ترس انسان از خدا از بین برود. در عین حال حضور مسیح زنده به انسان قدرت الهی می بخشد تا انسان بتواند در زندگی روزمره بر گناه پیروز گردد.
چهار. قربانی عیسی داوطلبانه بود. حیوانی که قربانی می شود از خود اراده ای ندارد، ولی عیسی خودش تصمیم گرفت که قربانی شود.
پنج. قربانی مسیح از روی محبت بود. قربانی کردن حیوانات به خاطر انجام مقررات و تشریفات شریعت بود. قربانی عیسی ثمره محبت خدا بود و نه بر اثر شریعت. قربانی مسیح وظیفه نبود، بلکه به خاطر محبتی بود که به انسان ها داشت. کاری که مسیح بر روی صلیب انجام داد برای اجرای مقررات نبود، بلکه او می خواست به وسیله این کار نقشه خدا را برای نجات مردم انجام دهد.
شش. قربانی عیسی از روی عقل بود. حیوانی که قربانی می شد، نمی دانست چه اتفاقی برایش می افتد و منظور از این کار چیست. حیوان دارای عقل و منطق انسانی نبود. ولی عیسی می دانست چه می کند. او مانند یک قربانی بی خبر نبود که بر اثر شرایط غیر قابل پیش بینی کشته شد، بلکه کاملا با خبر بود چه می کند.
هفت. در گذشته بر اثر گناه نسبت به خدا بیگانه بودیم، ولی بر اثر قربانی مسیح با او دوست و صمیمی شدیم. حالا می توانیم هر روز در مصاحبت و دوستی خدا به سر ببریم. هیچ چیزی، مطلقا هیچ چیزی، از داشتن دوستی با خدا مهم تر نیست. این رابطه ای است که تا ابدیت ادامه پیدا می کند.
این دعا را در طول روز با خود تکرار نمایید:"عیسی عزیز، بیشتر از هر چیز دیگری دوستت دارم و می خواهم صمیمانه تو را بشناسم". خداوند فرمود:"مرا خواهید طلبید و چون مرا به تمامی دل خود جستجو کنید، مرا خواهید یافت" (ارمیا فصل بیست و نهم آیه سیزدهم).


 دفاعیات مسیحی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر