۱۳۹۲ خرداد ۴, شنبه

وقتی می گویم مسیحی هستم ... 
وقتی می گویم مسیحی هستم فریاد نمی زنم که مقدسم فقط زمزمه می کنم که گم شده بودم و اکنون یافته شده و آمرزیده شده ام.
وقتی می گویم مسیحی هستم این را با غرور نمی گویم فقط اعتراف می کنم که می لغزم و نیاز دارم مسیح مرا هدایت کند.
وقتی می گویم مسیحی هستم نمی کوشم قوی باشم فقط اعتراف می کنم که ضعیف هستم و برای ادامه زندگی به قدرت او نیاز دارم.
وقتی می گویم مسیحی هستم به افتخارتم نمی بالم فقط می پذیرم که شکست خورده ام و نیاز دارم که خدا خرابکاری های مرا درست کند.
وقتی می گویم مسیحی هستم ادعا نمی کنم که کاملم بلکه ضعف هایم بسیار آشکاراست اما خدا مرا ارزشمند می پندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر