آنگاه عیسی نزدیک آمد و به ایشان فرمود :((تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است. پس بروید و همه قومها را شاگرد سازید و ایشان را به نام پدر, پسر وروح القدس تعمید دهید.))
۱۳۹۳ دی ۱۰, چهارشنبه
اگر خدا خوردن خون را ممنوع کرد، چرا مسیح فرمود که خون مرا بنوشید؟ (بخش اول)
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
خداوند به نوح و پسرانش فرمود:" گوشت را با خونش که بدان حیات می بخشد، نخورید" (پیدایش فصل 9 آیه 4).
خدا خوردن و نوشیدن خون را منع کرد. خون سمبل حیات است. جریمه گناه باید از طریق خون یک قربانی داده شود و نباید خورده شود (لاویان فصل 17 آیات 10، 11 و 14، تثنیه فصل 12 آیه 23 ). حتی در عهد جدید نیز این ممنوعیت هم چنان محترم قلمداد می شد، زیرا نشانه احترام ما نسبت به خون مسیح است که جریمه گناهان ما را پرداخت (اعمال رسولان فصل 15 آیات 28- 29).
در دوران موسی نیز خداوند به چند دلیل خوردن خون را ممنوع کرد:
یک. خوردن خون جزئی ضروری از رسوم بت پرستان سرزمین کنعان بود که قوم اسرائیل در شرف ورود به آن بودند. بت پرستان به این امید خون را می نوشیدند که خصایص حیوان ذبح شده را نظیر قدرت، سرعت و پرش به دست آورند.
یک. خوردن خون جزئی ضروری از رسوم بت پرستان سرزمین کنعان بود که قوم اسرائیل در شرف ورود به آن بودند. بت پرستان به این امید خون را می نوشیدند که خصایص حیوان ذبح شده را نظیر قدرت، سرعت و پرش به دست آورند.
دو. خون نشانه حیات بود.
سه. نماد قربانی ای بود که می بایست برای گناه تقدیم می شد. خون از یک طرف نمودی بود از زندگی شخص گناهکار که در نتیجه گناه آلوده شده و رو به فنا است. اما از طرف دیگر، این خون نمایان گر زندگی "حیوان بی گناهی" بود که به جای شخص گناهکار فدا می شد. مرگ حیوان (که خون گواه آن بود) گناه را کفاره می کرد و بدین ترتیب خدا فرد گناهکار را می بخشید. اما آشامیدن خون، مفهوم نمادین خون را که سمبل قربانی گناه بود، تغییر می داد، زیرا خون به جای این که ریخته شود، وارد بدن می شد. اگر کسی می خواست رابطه اش را با خدا تجدید کند، ریختن خون بهایی بود که می بایست می پرداخت. در حالی که نوشیدن خون، این مدرک قربانی را از بین می برد.
اهمیت مبحث خون در کتاب مقدس
خون نمادی از رحمت خداوند به قوم اسرائیل در برگزاری اولین فصح بود (خروج فصل 12 آیه 13)
خون، عهد و پیمانی را که خداوند با قوم اسرائیل بسته بود مهر و موم می کرد (خروج فصل 24 آیه 8)
خون، عهد و پیمانی را که خداوند با قوم اسرائیل بسته بود مهر و موم می کرد (خروج فصل 24 آیه 8)
خون در قربانگاه تقدیس می گردید (خروج فصل 29 آیه 12)
خون سبب تقدیس کاهن می گردید (خروج فصل 29 آیه 21)
خون، قوم خدا را کفاره می کرد (خروج فصل 30 آیه 10)
خون مسیح، عهد و پیمان جدید خداوند با مردم جهان را مهر و موم کرد (متی فصل 26 آیه 28)
خون سبب تقدیس کاهن می گردید (خروج فصل 29 آیه 21)
خون، قوم خدا را کفاره می کرد (خروج فصل 30 آیه 10)
خون مسیح، عهد و پیمان جدید خداوند با مردم جهان را مهر و موم کرد (متی فصل 26 آیه 28)
خون مسیح، ما را نزد خدا بی گناه می سازد (رومیان فصل 5 آیه 9)
خون مسیح، سبب نجات انسان می شود (افسسیان فصل اول آیه 7)
خون مسیح سبب صلح با خدا می شود (کولسیان فصل اول آیه 20)
خون مسیح، ما را از گناهان مان پاک می سازد (عبرانیان فصل 10 آیه 14، اول یوحنا فصل اول آیه 7)
به سبب خون مسیح می توانیم مستقیم وارد حضور خدا شویم (عبرانیان فصل 10 آیه 19)
خون مسیح ما را تقدیس می کند (عبرانیان فصل 13 آیه 12)
توسط خون مسیح بر شیطان غلبه می کنیم (مکاشفه فصل 12 آیه 11)
خون مسیح، سبب نجات انسان می شود (افسسیان فصل اول آیه 7)
خون مسیح سبب صلح با خدا می شود (کولسیان فصل اول آیه 20)
خون مسیح، ما را از گناهان مان پاک می سازد (عبرانیان فصل 10 آیه 14، اول یوحنا فصل اول آیه 7)
به سبب خون مسیح می توانیم مستقیم وارد حضور خدا شویم (عبرانیان فصل 10 آیه 19)
خون مسیح ما را تقدیس می کند (عبرانیان فصل 13 آیه 12)
توسط خون مسیح بر شیطان غلبه می کنیم (مکاشفه فصل 12 آیه 11)
۱۳۹۳ دی ۹, سهشنبه
آیا حیوانات نیز مانند انسان ها، از زندگی بعد از مرگ برخوردارند؟
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
بسیاری از کسانی که به زندگی بعد از مرگ اعتقاد دارند، بر این باورند که زندگی حیوانات و پرندگان فقط محدود به این دنیای کنونی است. آیا نگرش آنان صحیح است؟
یک. خداوند نه فقط پرندگان و حیوانات را آفرید (پیدایش فصل 1 آیه 25)، بلکه به آن ها روح حیات بخشید (پیدایش فصل 1 آیات 20- 25). روح القدس، روح حیات را به انسان و حیوان می دمد،. از آن جا که میزان ضریب هوشی حیوان کم تر از انسان است، قادر به درک و تشخیص گناه و نجات شناسی نیست. بنابراین خدا از حیوانات توقع ندارد که توبه کنند. واژه روح زندگی ها در پیدایش فصل 6 آیه 17 برای توصیف همه موجوداتی که در طوفان غرق شدند، به کار رفته است. هم چنین در مورد حیواناتی که وارد کشتی نوح شدند (پیدایش فصل 7 آیه 15). حیوانات و پرندگان در باغ عدن حضور داشتند (فصل 2 آیه 19).
دو. هدف خدا از آفرینش حیوانات آن بود که انسان با آن ها در ارتباط باشد (پیدایش فصل 1 آیات 26 و 28، هم چنین فصل 2 آیه 19). طبق روایت کتاب مقدس، این ارتباط تا ابدیت ادامه خواهد یافت. در اشعیاء فصل 11 آیات 6- 9 می خوانیم که زمانی خواهد رسید که حیوانات اهلی و وحشی در صلح با هم زندگی می کنند. آن ها با انسان ها زندگی بی خطر و مسالمت آمیزی خواهند داشت.
در اشعیاء فصل 65 آیات 15- 25 تصویری داریم از بهشت (آسمان و زمین جدید). در آن جا امنیت، صلح و فراوانی برای دوستداران خدا مهیا خواهد بود. در آیه 25 خداوند می فرماید:"گرگ و بره با هم خواهند چرید، شیر مانند گاو کاه خواهد خورد و مار دیگر کسی را نیش نخواهد زد. در کوه مقدس من هیچ چیز و هیچکس صدمه نخواهد دید و نابود نخواهد شد". طبق وعده خداوند، در آسمان و زمین جدید "دیگر نه مرگی خواهد بود و نه غمی. نه ناله ای و نه دردی، زیرا تمام این ها متعلق به دنیای پیشین بود که از بین رفت" (مکاشفه فصل 21 آیه 4).
سه. در طوفان دوران نوح، خداوند نسل حیوانات را نابود نکرد (پیدایش فصل 6 آیات 19- 20). آنان نیز به همراه خانواده نوح وارد کشتی شدند (پیدایش فصل 7 آیات 14- 15). خداوند به یونس گفت:"آیا دل من برای شهر بزرگ نینوا (پایتخت امپراطوری آشور در دوران باستان) نسوزد که در آن بیش از 120 هزار بچه معصوم و بی گناه و نیز حیوانات بسیار وجود دارد؟" (یونس فصل 4 آیه 11). هم چنین خدا دستور داد تا یک روز در هفته، انسان و حیوانات اهلی به استراحت بپردازند (خروج فصل 20 آیات 9- 10). جالب تر آن که در دوران عهد عتیق، خداوند به یهودیان فرمان داد تا برای بخشیده شدن گناهان شان، حیوانات اهلی و حلال را قربانی کنند (لاویان فصل 22 آیات 17- 30).
چهار. خداوند از حیوانات برای انجام اهدافش استفاده می کند. در اول پادشاهان فصل 17 آیات 4 و 6 می خوانیم که هر صبح و بعدازظهر کلاغ ها برای ایلیای نبی نان و گوشت می آوردند. نهنگ، یونس نبی را از مرگ نجات داد (یونس فصل 1 آیه 17).
مسیح درسی را به شاگردانش تعلیم داد که باید به قوانین کشوری که در آن زندگی می کنند، احترام بگذارند. سپس به پطرس گفت که به ساحل برود و اولین ماهی را که صید کرد، سکه ای را از دهان آن خارج کند و مالیات را بپردازد (متی فصل 17 آیه 27).
خدا از الاغ نیز برای جلب توجه بلعام استفاده کرد (اعداد فصل22).
خدا از الاغ نیز برای جلب توجه بلعام استفاده کرد (اعداد فصل22).
پنج. حیوانات نیز خداوند را ستایش می کنند. در مزمور 148 می خوانیم:"ای همه نهنگان و موجوداتی که در اعماق دریا هستید، خداوند را ستایش کنید (آیه 7)... ای حیوانات وحشی و اهلی، ای پرندگان و خزندگان، خداوند را ستایش کنید (آیه 10).
سراینده مزمور 150 می گوید:"هر که جان در بدن دارد، خداوند را ستایش کند" (آیه 6). یوحنا (شاگرد مسیح)، مشاهده کرد که حیوانات خدا را ستایش می کنند:"آنگاه صدای تمام موجودات آسمان و زمین و زیر زمین و دریاها را شنیدم که می سرودند و می گفتند: ستایش و حرمت، جلال و قوت تا ابد از آن مسیح و آن که بر تخت نشسته است، باد" (مکاشفه فصل 5 آیه 13). یوحنا موجودات زنده ای را در اطراف تخت خداوند مشاهده کرد که شبیه شیر، گاو و عقاب بودند (مکاشفه فصل 4 آیات 6- 7).
کلام خدا می فرماید:"تمام آفرینش بی صبرانه منتظر روزی است که خدا فرزندان (ایمانداران) خود را پس ازمرگ زنده کند... چون می دانیم که حتی حیوانات و گیاهان در انتظار این واقعه بزرگ، روزشماری می کنند" (رومیان فصل 8 آیات 19 و 22).
شش. خدا، حیوانات را نیز برکت می دهد (تثنیه فصل 7 آیه 13، هم چنین فصل 28 آیات 1- 4).
هفت. مطابق روایت کتاب مقدس، حیوانات نیز در بهشت مانند انسان ها از بدن های غیر فانی برخوردارند و دارای فعالیت و عملکرد مافوق طبیعی هستند. مثلا الیشع دید که عرابه ای که اسب ها آن را می کشیدند در آسمان ظاهر شد و ایلیای نبی (استاد الیشع) را با خود به آسمان بردند ( دوم پادشاهان فصل 2 آیه 11).
هشت. در دهه های اخیر کارشناسان با کسانی که به طور موقت مرده بودند و سپس به زندگی بازگشتند، گفتگو کرده اند. این افراد به دو گروه تقسیم شده اند: کسانی که وارد بهشت شدند و گروه دوم اشخاصی که راهی جهنم شدند. چندی قبل فیلم "بهشت واقعی است" در سینماهای آمریکا به نمایش درآمد. داستان فیلم بر اساس خاطرات واقعی کودکی است که بعد از مرگ، مدت کوتاهی را در بهشت گذراند. این کودک مانند بسیاری دیگر، حیوانات و پرندگان را در بهشت مشاهده کرده بود. هیچکدام از افرادی که تجربه بعد از مرگ را داشتند، با موضوع فیلم مخالفت نکردند. جالب است که طبق ادعای شاهدان بعد از مرگ، در جهنم حیوانات وجود ندارند.
یکی از شاهدان عینی پس از مرگ به بهشت رفت، مشاهدات خود را چنین تشریح کرد:"در یکی از مناطق بهشت، دشت بسیار زیبایی وجود دارد پر از گل های رنگارنگ که در آن پرندگان با هماهنگی کامل مشغول سرائیدن هستند. این دشت به قدری زیباست که به هیچ وجه با زیباترین دشت های این جهان قابل مقایسه نمی باشد".
۱۳۹۳ دی ۸, دوشنبه
رهبر سابق کليسای آشوری پنطیکاستی تهران بازداشت شد
گزارش ها حاکی است که کشيش ويکتور بت تمرز، رهبر سابق کليسای آشوری پنطيکاستی تهران (شهرآرا)، به همراه دو تن از دوستانش، روز ۲۶ دسامبر توسط نيروهای امنيتی بازداشت شده اند.
منصور برجی، سخنگوی «کلیساهای ایرانی همگام» متشکل از کلیساهای پروتستان و بشارتی، در این زمینه، به رادیو فردا گفته است: نيروهای امنيتی ضمن تفتيش منزل، و ضبط برخی از وسايل شخصی، کشيش ويکتور بت تمرز را به بازداشتگاه اوين منتقل کردند.
گزارش ها حاکی است که کشيش بت تمرز به دليل برگزاری مراسم کليسايی به زبان فارسی در کليسايش بارها تحت فشار مسئولين جمهوری اسلامی قرار داشته است. او نهايتا در ۳۱ مارس ۲۰۰۹ به دليل عدم لغو اين جلسات از کار برکنار شد.
منصور برجی در همین حال گفته است: در سالهای اخير موج بازداشت مسيحيان فعال در ايام کريسمس به صورت يک روال معمول درآمده است. گرايش ايرانيان به شرکت در مراسمهای جشن ميلاد مسيح يکی از دلايل حساسيت مسئولين امنيتی به اين مناسبت خاص مسيحی است.
وی پیشتر در گفت وگویی با رادیو فردا از رشد و گسترش مسحیت در ایران به رغم سختگیری های دولت جمهوی اسلامی صحبت کرده بود.
سخنگوی «کلیساهای ایرانی همگام» گفته بود: از چند سال پیش که شاهد گسترش مسیحیت بودهایم خصوصا با سخت گیریهایی که نسبت به کلیساهای رسمی اعمال میشود، گسترش کلیساهای خانگی مورد توجه مسئولان قرار گرفته و نسبت به آن هشدارهایی میدهند و صحبتهای آقای خامنهای در قم در این زمینه هشداری بود و ایشان کلیسای خانگی و بهائیت را دشمنی برای نظام تلقی کردند که این امر خودش به فعالیتهای عقیدتی در ایران وجهه سیاسی میدهد.
منصور برجی اضافه کرده بود:«از آن زمان به بعد شاهد اظهار نظرهای بسیاری از مسئولین در این مورد بودیم و در پی آن نیز دستگیریهای گسترده آغاز شد و سختگیریها بیشتر شده و کلیساهای رسمی هم تحت فشار قرار گرفتهاند واین وضعیت نگرانکننده کماکان تشدید شدهاست.»
http://www.radiofarda.com/content/o2-church-iran-arrested/26766548.html
بازداشت و ممانعت از برگزاری جشن کریسمس درتهران از سوی ماموران امنیتی
ماه دسامبر برای مسیحیان سراسر دنیا یاد آور یک رویداد بزرگ است، در ایران اما مقامات و مسئولان امنیتی همه ساله با فرارسیدن ایام کریسمس ضمن کنترل و نظارت بر کلیساها و اعضا و ایمانداران بویژه نوکیشان مسیحی فارسی زبان، فشار و تهدیدهای خود را به شدت افزایش میدهند.
به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت نیوز» ، ده تن از ماموران امنیتی به منزل مسکونی یک کشیش آشوری واقع در منطقه غرب تهران هجوم برده و ضمن بازداشت وی از ادامه برگزاری جشن کریسمس جلوگیری کردند.
به گفته منابع خبری، ماموران لباس شخصی در ساعت پنج و نیم بعداظهر روز جمعه پنجم دی ماه سالجاری برابر با (۲۶ دسامبر ۲۰۱۴) پس از ورود به خانه کشیش " ویکتور بِت تًمرز" ضمن اینکه خود را از ماموران دادستانی دادگاه انقلاب اسلامی معرفی کردند، اقدام به بازداشت موقت این افراد در همان مکان نموده و مانع از برگزاری جشن میلاد مسیح شدند.
ماموران امنیتی تعداد 15 تن از مهمانان را که در آنجا حضور داشتند، ضمن جدا کردن زنان و مردان از یکدیگر و بازرسی و تفتیش بدنی این افراد، اقدام به توقیف کتاب مقدس ، ضبط کلیه تلفن های همراه و مدارک شناسائی حاضرین کردند .
این مراسم در منزل کشیش ویکتور از کشیشان رسمی و آشوری در تهران در حال برگزاری بود که ماموران لباس شخصی ضمن تهدید بازداشت شدگان، حضور این جمع در این مکان را " تجمع غیر قانونی و بدون مجوز" دانسته و مانع از برگزاری جشن میلاد مسیح شدند.
ماموران سپس فرمهای بازجویی هشت صفحه ای که با آرم وزارت اطلاعات بوده را در بین بازداشت شدگان تقسیم کرده و از آنان خواسته شد تا به تمامی فرم پرسشنامه که شامل سوالاتی از پیش تعیین شده بوده، به آن به دقت پاسخ دهند.
مشخصات واسامی این افراد عبارتند از : " کشیش ویکتور بهمراه همسر و فرزندشان که وی به تازه گی از سفر به ایران بازگشته بود تا کریسمس را در کنار خانواده خود بگذرند.
سوزان که به همراه پدر، مادر و خواهرش که در این جمع حضور داشتند.
از دیگر افراد: خانم محنا ، افشین ،میثم ، آقای کاویان از کلیسایی در شمال کشور- خانم سحر - جمشید بهمراه همسرش – محمد و همسرش ملیکا.
( محبت نیوز نام خانوادگی این افراد را محفوظ دانسته و از انتشار آن خوداری میکند)
در میان این نوکیشان مسیحی افرادی بوده اند که پس زمینه دینی آنها نه دین اسلام بلکه آئین زرتشتی بود،که این افراد به این امر و بازجوئی کتبی اعتراض کرده و عنوان نمودند " که این برگه ها را پرنخواهند کرد زیرا به گفته آنان، پر کردن اینگونه فرمها می تواند ایجاد سابقه برای این افراد شود. زیرا آنان معتقد بودند که عمل اشتباهی از آنان سر نزده که اکنون باید مورد بازجویی قرار بگیرند.
ماموران یکدیگر را گاهن با نامهای مستعار و مجعول حاجی و سید خطاب می کردند. در بین ماموران دو مامور زن نیز حضور داشتند که آنان زنان مسیحی را مورد تفتیش و بازرسی بدنی قرار می دادند. مامورین امنیتی همچنین از بازداشت شدگان موقت در آن مکان خواسته بودند تا در مقابل دوربین فیلمبرداری قرار گرفته و ضمن معرفی خودشان علت حضور و دلیل بازداشت شان را توضیح دهند.
کشیش "ویکتور" و همسرش خانم "شامیرام عیسوی" و فرزندشان "رامئیل" این سه تن نیز مورد بازجوئی و پرسش قرار گرفتند. ماموران لباس شخصی همچنین خانه این زوج آشوری را به طور کامل مورد تفتیش و بازرسی قرار داده و بسیاری از وسایل شخصی آنان از جمله کامپیوتر ، تلفن همراه، کتب و .... را ضبط و با خود بردند. سپس ماموران اقدام به بازداشت کشیش "ویکتور" کرده و وی را به بازداشتگاه زندان اوین منتقل کردند که تا لحظه انتشار خبر از وضعیت جسمانی و شرایط این کشیش آشوری اطلاع دقیقی در دست نیست .
یک منبع آگاه به محبت نیوز گفت؛ یک تن از نوکیشان مسیحی با نام "امین " که ماموران امنیتی وی را داخل خودرویی بردند و بطور خاص در داخل اتومبیل وی را مورد بازجوئی قرار دادند، و سپس هماهنگ شده بود تا با چند مامور دیگر به خانه شخصی وی اعزام و آنجا را مورد بازرسی قرار دهند. که از سرنوشت این نوکیش مسیحی پس از خروج از منزل کشیش ویکتور تا لحظه تنظیم این خبر اطلاع دقیقی در دست نیست.
همچنین گفته شده که بازداشت شدگان پس از انجام مراحل بازجویی و عکسبرداری و تکمیل فرم پرسشنامه وزارت اطلاعات اجازه خارج شدن از خانه به آنان داه شد، اما ممکن است طی روزهای آینده این افراد برای توضیحات بیشتر به وزارت اطلاعات احضار شوند.
کشیش ویکتور ؛ خدمت در بین فارسی زبانان تا برکناری وی از شبانی در کلیسا
" ویکتور بِت تًمرز" از کشیشان رسمی آشوری می باشد که بیش از سه دهه در کلیساهای پنطیکاستی منشاء خدمات فراوانی بوده است. او که سالها در کلیساهای ارومیه خدمت می کرد، به تهران آمد و به عنوان ناظر کلیسای پنطیکاستی "شهرآرا " مشغول خدمت شد.
"کلیسای شهر آرا" واقع در جنب اداره گذرنامه در تهران یکی از خدمات آن برگزاری جلسات و سرویس به زبان فارسی بوده که بسیار مورد استقبال نوکیشان مسیحی بویژه فارسی زبانان قرار می گرفت. مقامات و مسئولان امنیتی و اطلاعاتی که از این موضوع ناخشنود بودند در ۳۱مارچ ۹ ۰۰ ۲ سرویس فارسی آن کلیسا را که موعظه به زبان فارسی و دادن خدمات دینی به نوکیشان مسیحی بوده تعطیل نمودند. این موضوع سرانجام با دخالت برخی عناصر وابسته به حکومت منجر به آن شد که کشیش ویکتور چون حاضر نشد از ورود نوکیشان مسیحی و موعظه و تعلیم به زبان فارسی برای آنها خودداری کند، به اجبار خانه نشین شد. گفته شد که این تعطیلی و برکناری وی با تلاش و دخالت "یوناتان بت کلیا" نماینده اقلیت آشوری در مجلس شورای اسلامی برنامه ریزی و اجرا شد.
کشیش ویکتور پس از حوادث آن سال از سوی شورای کلیساهای آشوری ایران که تحت نفوذ "بت کلیا" بوده مدتی خانه نشین شد. کشیش ویکتور چون روحیه ای عبادتی دارد ترجیح داد که دور از جنجال به خدمت وعبادت مسیحی خود ادامه دهد و خدمت رسمی کلیسائی نپذیرد.
- کریسمس برای مسیحیان ایران
ماه دسامبر برای مسیحیان سراسر دنیا یاد آور یک رویداد بزرگ است ، در ایام کریسمس زاد روز تولد عیسی مسیح همه ساله بویژه مسیحیان در سراسر دنیا خود را آماده می کنند تا این روز فرخنده را در کلیساها با دیگر ایمانداران به جشن و شادی و شکرگزاری بپردازند، اما این ایام برای مسیحیان بویژه نوکیشان مسیحی در ایران در سایه تهدیدات دستگاهای امنیتی جمهوری اسلامی رنگ و معنای دیگری دارد.
۱۳۹۳ دی ۷, یکشنبه
پاسخ به مخالفان مسیحیت منتقدان ادعا می کنند که مسیحیان مسیح را خدا معرفی کرده اند.
در پاسخ سوال باید بگویم که مسیح بارها خود را خدا معرفی کرد، به طوری که دو بار رهبران مذهبی یهود تصمیم داشتند او را سنگسار کنند.
تلمود یهودیان در قرن اول میلادی و هم چنین مورخان غیر مسیحی یونانی، رومی و یهودی و گزارش های امپراطوری روم در قرن اول میلادی تایید کرده اند که مسیح ادعای خدا بودن کرد. بنابراین این ادعا محدود به اناجیل و عهد جدید نمی شود. دعاها به نام مسیح خداوند اجابت می شوند و اشخاص منفی در نام عیسی خداوند به افراد مثبت و مفید تبدیل می شوند. این تجربه ای شگفت انگیز است که ایمانداران مسیحی دارند.
تلمود یهودیان در قرن اول میلادی و هم چنین مورخان غیر مسیحی یونانی، رومی و یهودی و گزارش های امپراطوری روم در قرن اول میلادی تایید کرده اند که مسیح ادعای خدا بودن کرد. بنابراین این ادعا محدود به اناجیل و عهد جدید نمی شود. دعاها به نام مسیح خداوند اجابت می شوند و اشخاص منفی در نام عیسی خداوند به افراد مثبت و مفید تبدیل می شوند. این تجربه ای شگفت انگیز است که ایمانداران مسیحی دارند.
۱۳۹۳ دی ۶, شنبه
۱۳۹۳ دی ۵, جمعه
اگر خدا همه چیز را می داند، چرا از آدم سئوال کرد:"چه کسی به تو گفت که برهنه ای؟" (پیدایش فصل 3 آیه 11)
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
"آدم جواب داد:"صدای تو را در باغ شنیدم و ترسیدم، زیرا برهنه بودم. پس خود را پنهان کردم." (پیدایش فصل 3 آیه 10)
برای نخستین بار، این آیه در کتاب مقدس به ترس اشاره می کند. حالت ترس و گریز از خدا، بخشی از وضعیت سقوط انسان است.
گناه سبب ترس انسان از حضور الهی و صدای خداوند می شود. از زمان آدم تا امروز، انسان ها از حضور خدا دور می شوند و از شنیدن کلام او سرباز می زنند. احساس ترس جای اعتماد و محبت نسبت به خدا را گرفت.
آدم فقط به این دلیل که عریان بود، از خدا می ترسید. لحن گفتار او، توبه و بازگشت به سوی خدا را نشان نمی دهد.
"خداوند فرمود:"چه کسی به تو گفت که برهنه ای؟ آیا از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری؟" (پیدایش فصل 3 آیه 11)
"چه کسی به تو گفت که برهنه ای؟"
خداوند پاسخ سئوال خود را می دانست، اما با طرح این سئوال می خواست به آدم فرصت توبه دهد تا از وضعیت گناه آلود آزاد شود. اما در آدم نشانی از پشیمانی و توبه به چشم نمی خورد.
ما همگی گناهکاریم. وقتی مرتکب گناه می شویم، باید واقعیت را به خدا بگوییم و به گناه خود اعتراف نماییم (یوشع فصل 7 آیه 19).
"آیا از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری؟"
خدا، آدم را با مشکل واقعی اش روبرو کرد. مشکل او ترس یا غرور نبود. مشکل اصلی آدم، گناه بود. خدا با شیطان صحبت نمی کرد. مخاطب او فقط آدم بود. با این توصیف، لحن گفتگوی خدا مانند والدینی است که با فرزند خود سخن می گویند.
"آدم جواب داد:"این زن که یار من ساختی، از آن میوه به من داد و من هم خوردم." (پیدایش فصل 3 آیه 12)
طبیعت انسان توسط گناه، آلوده شد. آدم کوشید تا زنش را که یار و مکمل او بود، مقصر جلوه دهد. او تقصیر را به گردن حوا انداخت. چقدر راحت است که با مقصر جلوه دادن دیگری، گناهان و شکست های خود را توجیه کنیم. اما خدا حقیقت را می داند. او هر یک از ما را بابت اعمال مان مسئول می داند. بنابراین، گناه خود را بپذیرید و از خدا به خاطر آن عذرخواهی کنید. واقعیت این است که عده اندکی مانند داود چنین اعتراف می کنند:"در حق خداوند گناه کرده ام" (دوم سموئیل فصل 12 آیه 13).
مهم نیست که گناه باعث شده چقدر احساس بدبختی کنید، یا چه گناه وحشتناکی مرتکب شده اید، چون در هر حال می توانید قلب خود را به حضور خدا بریزید و بخشش او را بطلبید، درست مانند داود. داود مزمور 32 را نیز نوشت که بیانگر شادی او بعد از بخشیده شدن است.
"این زن که یار من ساختی"
آدم با گفتن این جمله نه فقط حوا بلکه خدا را نیز مقصر برشمرد. او با این ادعا، مانع جدیدی برای بروز فیض و رحمت الهی به وجود آورد. تا زمانی که آدم تقصیر خود را اعتراف نکرده بود، نمی توانست توبه کند و بدون توبه، بخشش گناه هم پیدا نمی شود.
"آنگاه خداوند از زن پرسید:"این چه کاری بود که کردی؟"زن گفت:"مار مرا فریب داد." (پیدایش فصل 3 آیه 13)
پاسخ حوا کاملا صحیح بود. شیطان او را فریب داده بود. گناه مانع می شود تا به حقیقت وجود خدا ایمان بیاوریم (رومیان فصل اول آیه 25). با این توصیف، حوا نیز تقصیر را به گردن مار انداخت. سعی نکنید با مقصر جلوه دادن دیگران، از به گردن گرفتن گناه خود شانه خالی کنید.
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
"آدم جواب داد:"صدای تو را در باغ شنیدم و ترسیدم، زیرا برهنه بودم. پس خود را پنهان کردم." (پیدایش فصل 3 آیه 10)
برای نخستین بار، این آیه در کتاب مقدس به ترس اشاره می کند. حالت ترس و گریز از خدا، بخشی از وضعیت سقوط انسان است.
گناه سبب ترس انسان از حضور الهی و صدای خداوند می شود. از زمان آدم تا امروز، انسان ها از حضور خدا دور می شوند و از شنیدن کلام او سرباز می زنند. احساس ترس جای اعتماد و محبت نسبت به خدا را گرفت.
آدم فقط به این دلیل که عریان بود، از خدا می ترسید. لحن گفتار او، توبه و بازگشت به سوی خدا را نشان نمی دهد.
"خداوند فرمود:"چه کسی به تو گفت که برهنه ای؟ آیا از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری؟" (پیدایش فصل 3 آیه 11)
"چه کسی به تو گفت که برهنه ای؟"
"چه کسی به تو گفت که برهنه ای؟"
خداوند پاسخ سئوال خود را می دانست، اما با طرح این سئوال می خواست به آدم فرصت توبه دهد تا از وضعیت گناه آلود آزاد شود. اما در آدم نشانی از پشیمانی و توبه به چشم نمی خورد.
ما همگی گناهکاریم. وقتی مرتکب گناه می شویم، باید واقعیت را به خدا بگوییم و به گناه خود اعتراف نماییم (یوشع فصل 7 آیه 19).
"آیا از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری؟"
"آیا از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری؟"
خدا، آدم را با مشکل واقعی اش روبرو کرد. مشکل او ترس یا غرور نبود. مشکل اصلی آدم، گناه بود. خدا با شیطان صحبت نمی کرد. مخاطب او فقط آدم بود. با این توصیف، لحن گفتگوی خدا مانند والدینی است که با فرزند خود سخن می گویند.
"آدم جواب داد:"این زن که یار من ساختی، از آن میوه به من داد و من هم خوردم." (پیدایش فصل 3 آیه 12)
طبیعت انسان توسط گناه، آلوده شد. آدم کوشید تا زنش را که یار و مکمل او بود، مقصر جلوه دهد. او تقصیر را به گردن حوا انداخت. چقدر راحت است که با مقصر جلوه دادن دیگری، گناهان و شکست های خود را توجیه کنیم. اما خدا حقیقت را می داند. او هر یک از ما را بابت اعمال مان مسئول می داند. بنابراین، گناه خود را بپذیرید و از خدا به خاطر آن عذرخواهی کنید. واقعیت این است که عده اندکی مانند داود چنین اعتراف می کنند:"در حق خداوند گناه کرده ام" (دوم سموئیل فصل 12 آیه 13).
مهم نیست که گناه باعث شده چقدر احساس بدبختی کنید، یا چه گناه وحشتناکی مرتکب شده اید، چون در هر حال می توانید قلب خود را به حضور خدا بریزید و بخشش او را بطلبید، درست مانند داود. داود مزمور 32 را نیز نوشت که بیانگر شادی او بعد از بخشیده شدن است.
"این زن که یار من ساختی"
آدم با گفتن این جمله نه فقط حوا بلکه خدا را نیز مقصر برشمرد. او با این ادعا، مانع جدیدی برای بروز فیض و رحمت الهی به وجود آورد. تا زمانی که آدم تقصیر خود را اعتراف نکرده بود، نمی توانست توبه کند و بدون توبه، بخشش گناه هم پیدا نمی شود.
"آنگاه خداوند از زن پرسید:"این چه کاری بود که کردی؟"زن گفت:"مار مرا فریب داد." (پیدایش فصل 3 آیه 13)
پاسخ حوا کاملا صحیح بود. شیطان او را فریب داده بود. گناه مانع می شود تا به حقیقت وجود خدا ایمان بیاوریم (رومیان فصل اول آیه 25). با این توصیف، حوا نیز تقصیر را به گردن مار انداخت. سعی نکنید با مقصر جلوه دادن دیگران، از به گردن گرفتن گناه خود شانه خالی کنید.
۱۳۹۳ دی ۴, پنجشنبه
۱۳۹۳ دی ۳, چهارشنبه
۱۳۹۳ دی ۱, دوشنبه
۱۳۹۳ آذر ۳۰, یکشنبه
آیا اناجیل با یکدیگر تناقض دارند؟
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
یکی از ادعاهای مخالفان مسیحیت، تناقض و تضاد در محتوای اناجیل است. این ادعای آنان، سئوالاتی را مطرح می سازد:
یک. متن اصلی اناجیل موجود نیست، بنابراین منتقدان چگونه پی برده اند که متن کنونی با متن اصلی متفاوت است؟ متن اصلی شاهنامه فردوسی یا گلستان سعدی وجود ندارد. بنابراین آیا می توانیم ادعا کنیم که این دو اثر ادبی قابل اعتماد نیستند؟
دو. در کدام قرن تحریف انجام شده است؟ در کدام کشور و شهر اناجیل دستکاری شده است؟ از قرن دوم و سوم میلادی به بعد، نسخه های زیادی از کتاب مقدس در قاره های اروپا، آسیا و آفریقا به زبان های مختلف در دسترس مردم بود. اگر کسی تصمیم داشت کتاب مقدس را تحریف کند، چگونه می توانست نسخه های سراسر دنیا را جمع آوری کرده و شروع کند به تحریف کردن؟
سه. تحریف اناجیل توسط چه کسی یا کسانی انجام شده است؟ اگر در قرون دوم میلادی به بعد اناجیل تحریف شده، چرا کلیساهایی که نسخه های معتبر و موثق را در اختیار داشته اند، اعتراض نکردند؟ چرا پدران کلیسا به تغییرات متن اناجیل اشاره نکرده اند؟ چرا در نقل قول های پدران کلیسا از آیات اناجیل، تضاد مشاهده نمی شود؟ چگونه نسخه تحریف شده در اختیار کلیساهایی قرار گرفت که نسخه های معتبر را داشتند؟ باید از منتقدان پرسید که آیات تغییر یافته چه سود و منفعتی عاید رهبران کلیساها می کرد؟ مثلا اگر در آیات تغییر داده شده می خواندیم که مسیح فرموده به جای ده درصد که در شریعت یهود ذکر شده، شما باید سی درصد از درآمد خود را به کلیسا بدهید، یا رهبران کلیسا به جای یک زن، باید با هفت زن ازدواج کنند، یا کسانی که با رهبران کلیسا مخالفت نمایند، اعدام شوند... درمی یافتیم که همه احکام مذکور به نفع کشیش ها است!
اگر ادعای مخالفان صحیح بود، چگونه مارتین لوتر(کشیش کاتولیک) به تضاد رفتار رهبران فرقه کاتولیک با متن کتاب مقدس پی برد و نهضت پروتستان را تاسیس کرد؟
منتقدان می گویند لزومی نداشت تا چهار انجیل نوشته شود. یک انجیل کافی بود. در پاسخ باید گفت که اگر فقط یک انجیل وجود داشت، مخالفان این ادعا را مطرح می کردند که چرا فقط یک شاهد وجود دارد؟ چگونه بدانیم ادعای این شاهد صحیح و موثق است؟ چرا سایر شاگردان که شاهد معجزات، تعالیم و مرگ و زنده شدن مسیح بوده اند و صعود او را به آسمان مشاهده کردند، سرگذشت استاد خود را به رشته تحریر درنیاوردند؟ آیا در دادگاه از چند نفر شاهد سئوال نمی شود؟ مطابق شریعت یهود شهادت چند نفر در دادگاه، مانع از دروغگویی و ایجاد شک و تردید می گردید (تثنیه فصل 17 آیه 6).
باور این نکته برای مردم غیر ممکن است که عده ای بدانند که تبلیغ آن ها دروغ است، اما به خاطر همان ادعای دروغ جان خود را از دست بدهند. طبق روایت تاریخ، یازده شاگرد مسیح، به خاطر ادعاهای شان شهید شدند. یوحنا هم دوران سخت زندان را گذراند.
هنگامی که از تناقض و تضاد سخن به میان می آید آیا مقصود این است که یک انجیل ادعا کرده مسیح خداوند است و انجیل دیگر او را پیامبر معرفی نموده؟ آیا یک انجیل مصلوب شدن مسیح را تایید نموده و انجیل دیگر مرگ مسیح را تکذیب کرده است؟ آیا یک انجیل زنده شدن مسیح بعد از مرگ را ثبت کرده و انجیل دیگر آن را تایید نکرده است؟ آیا یک انجیل مکان تولد عیسی را بیت الحم ذکر کرده و انجیل دیگر شهر دیگری را به عنوان محل تولد نام برده است؟ آیا یک انجیل می گوید که مسیح در اورشلیم مصلوب شد و انجیل دیگر شهر دیگری را معرفی می کند؟
مخالفان نیز به خوبی می دانند که این گونه تناقض ها و تضادها در اناجیل وجود ندارد. بنابراین، در اناجیل از نقطه نظر تعلیمات الهیاتی و هم چنین ذکر وقایع و مکان رخدادها هیچ گونه تضادی مشاهده نمی شود.
یک نویسنده صرفا به گزارش اتفاق بسنده کرده و دیگری جزئیات را افزوده. اگر جزئیات بر خلاف آن واقعه، تعلیم و مکان جغرافیایی بود که در اناجیل دیگر ذکر شده، آن را تناقض می نامیدیم. مثلا اگر می خواندیم که "مسیح از قایق پیاده شد و قدم به ساحل اورشلیم گذاشت، جایی که محل تولد او بود" فورا درمی یافتیم که اشتباهات جغرافیایی در متن وجود دارد. بدون تردید، شاگردان مسیح و یهودیان نیز در همان قرن اول میلادی از این آیه انتقاد می کردند و آن انجیل، مشکوک و جعلی معرفی می گردید. مرقس به تولد مسیح اشاره نکرده، در حالی که متی تولد مسیح تشریح کرده است. لوقا جزئیات بیشتری را در مورد تولد مسیح ارائه داده.
پس درمی یابیم آنچه تضاد تلقی می شود ناشی از جهان بینی الهیاتی ادیان است که با هم متضاد و متفاوت هستند. مثلا مسیحیت می گوید که مسیح خداوند است و هم چنین مرگ و قیام او را تایید می کند، در حالی که ادیان دیگر الوهیت مسیح و مرگ و قیام او را انکار می کنند.
نسخه های قدیمی عهد جدید نه فقط توسط کارشناسان ترجمه شده، بلکه با کتاب مقدس کنونی و گزارش های مورخان قرن اول میلادی تطبیق و مقایسه شده است.
نامه کشیش زندانی در آستانه کریسمس: صلیب های کاغذی ام را پاره کردند
سعيد عابدينی كشيش دربند، در آستانه كريسمس و سال نوی مسیحی با انتشار نامه ای ضمن تشريح وضعيت خود در زندان، بر پايبندی خود بر اعتقاداتش برخلاف فشارهای سنگين زندان تأكيد كرد.
« محبت نيوز»، کشیش سعيد عابدينی بمناسبت كريسمس و سال فرارسیدن سال نوی ميلادی با انتشار نامه ای بر اعتقادات مسيحی خود تأكيد كرد.
سعید عابدینی در اين نامه گفته است؛ " اين روزها هوا در اينجا بسيار سرد است، پنجره سلول كوچك من فاقد شيشه است و شب هنگام خوابيدن بسيار دشوار است. سرمای هوا يادآور رفتار رفقای زنداني من است. نگاه هم بندی های من بسيار دردناك است، نگاهی شرم آلود، شرم آلود ترك مذهب پدران. زندانبانانم نيز تحمل ندارند، صليب های كاغذی كه بر ديوار سلول آويخته بودم آزارشان مي داد، صليب ها را پاره كردند. اين بار نیز به استقبال كريسمس می روم و عزيزانم را در بر ندارم."
این کشیش آمریکایی - ایرانی تبار در ادامه مي نويسد؛ "كريسمس يعنی حضور خدا در قلب های ما، وجود خدا براي برداشتن بار گناه از دوش ما، خدا مي آيد تا درد های ما را بردارد. تولد مسيح از بطن باكره ای (مريم ) دل های سنگين گناهكاران را نرم می كند، گرمای وجودش گناه را ذوب مي كند، گرمايی به مانند گرمای هسته زمين كه سنگ خارا را به مذابی روان بدل مي سازد."
خواهران و برادران عزيز، انجيل مقدس تنها روايت زندگی مسيح نيست هر آينه وجود مسيح است، آينه ای است برای شبيه شدن به مسيح، رنج را به جان مي خرم و انجيل را نشر مي دهم.
امروز كه مسيح را دوست داريم بايد از سايه بيرون شويم و انجيل را حمايت كنيم، بگذاريم محبت مسيح مانند مذاب از دل كوه بر قلبمان جاري شود. بگذاريد ما نيز نور مسيح را در نقاط تاريك و سرد اين دنيا بتابانيم.
"نغمه" همسر سعيد و دو كودك خردسالش ياكوب و ربكا روزهاي سختي را بدون سعيد سپری مي كنند.
نغمه همسر کشیش زندانی در اينباره مي گويد؛ "يقين دارم استقامت و پايداري سعيد در ايمانش باعث نجات جان های بيشتری می شود.
نغمه اضافه می کند؛ " من و فرزندانم دلتنگ سعيد هستيم و چه دشوار است تصور كريسمس ديگری بدون سعيد."
سعید عابدینی از نوکیشان مسیحی است که علاوه بر تابعیت ایرانی، تابعیت آمریکایی نیز دارد ، وی در مهر ماه ۱۳۹۱ در جریان سفری که «برای بازدید از خانواده و پیگیری تاسیس یک پرورشگاه» به ایران داشت، بدون اعلام اتهام علیه خود بازداشت شد.
" تشکیل کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت کشور و تبانی جهت ارتکاب جرم” از جمله اتهاماتی است که از سوی دادگاه انقلاب علیه سعید عابدینی اعلام شده است. دادگاه در بهمن ماه ۱۳۹۱ وی را به هشت سال حبس محکوم کرد. وی در حال حاظر در زندان رجائی شهر کرج دوران محکومیت خود را می گذراند.
۱۳۹۳ آذر ۲۸, جمعه
پاسخ به مخالفان وجود خدا مخالفان مسیحیت معتقدند که کلیسا فقط برای کسب درآمد فعالیت می کند! اگر منبع درآمد کلیسا قطع شود، مسیحیت فراموش می شود!
این ادعاهای عجیب، سئوالاتی را مطرح می سازند: چرا سالانه ده ها میلیون جلد از کتاب های نویسندگانی که منکر وجود خدا هستند، به رایگان در دسترس عموم قرار نمی گیرد؟ چرا مخالفان مسیحیت برای تهیه این گونه کتاب ها، پول می پردازند؟ آیا داوکینز (ملحد انگلیسی) که نویسنده پرفروش ترین کتاب ها بر علیه مسیحیت و ادیان دیگر است، در آپارتمان کوچک و قدیمی زندگی می کند؟ آیا مخالفان می دانند که پروفسور داوکینز صاحب بنیاد است و در وب سایت او تقاضای کمک مالی شده است؟
اگر عالم هستی بر اساس شانس و تصادف پدید آمده، پس خلقت هدفمند نیست، چه رسد به امور اخلاقی و عشق و فداکاری! بنابراین همه در پی کسب درآمد هستند و می خواهند به بهانه های مختلف ثروتمند شوند. در نتیجه، هیچکس حقیقت را نمی گوید، به هیچکس نمی توان اعتماد کرد، حتی آنانی که مخالف وجود خدا هستند.
ولتر متفکر فرانسوی و مخالف سرسخت مسیحیت بود. او پیشگویی کرد که یک صد سال پس از او مسیحیت از عرصه روزگار رخت بربسته و به تاریخ خواهد پیوست. ولتر در سال 1778 چشم از جهان فرو بست. به شهادت تاریخ، تنها پنجاه سال پس از مرگ او، انجمن کتاب مقدس شهر ژنو دستگاه چاپ او و نیز خانه اش را برای تهیه کتاب مقدس مورد استفاده قرار داد.
دشمنان کتاب مقدس می آیند و می روند، اما کتاب مقدس باقی می ماند.
چه درست گفت عیسی خداوند که:" آسمان و زمین از میان خواهد رفت، ولی سخنان من تا ابد پابرجا خواهد ماند "(مرقس فصل 13 آیه 31).
این ادعاهای عجیب، سئوالاتی را مطرح می سازند: چرا سالانه ده ها میلیون جلد از کتاب های نویسندگانی که منکر وجود خدا هستند، به رایگان در دسترس عموم قرار نمی گیرد؟ چرا مخالفان مسیحیت برای تهیه این گونه کتاب ها، پول می پردازند؟ آیا داوکینز (ملحد انگلیسی) که نویسنده پرفروش ترین کتاب ها بر علیه مسیحیت و ادیان دیگر است، در آپارتمان کوچک و قدیمی زندگی می کند؟ آیا مخالفان می دانند که پروفسور داوکینز صاحب بنیاد است و در وب سایت او تقاضای کمک مالی شده است؟
اگر عالم هستی بر اساس شانس و تصادف پدید آمده، پس خلقت هدفمند نیست، چه رسد به امور اخلاقی و عشق و فداکاری! بنابراین همه در پی کسب درآمد هستند و می خواهند به بهانه های مختلف ثروتمند شوند. در نتیجه، هیچکس حقیقت را نمی گوید، به هیچکس نمی توان اعتماد کرد، حتی آنانی که مخالف وجود خدا هستند.
ولتر متفکر فرانسوی و مخالف سرسخت مسیحیت بود. او پیشگویی کرد که یک صد سال پس از او مسیحیت از عرصه روزگار رخت بربسته و به تاریخ خواهد پیوست. ولتر در سال 1778 چشم از جهان فرو بست. به شهادت تاریخ، تنها پنجاه سال پس از مرگ او، انجمن کتاب مقدس شهر ژنو دستگاه چاپ او و نیز خانه اش را برای تهیه کتاب مقدس مورد استفاده قرار داد.
دشمنان کتاب مقدس می آیند و می روند، اما کتاب مقدس باقی می ماند.
چه درست گفت عیسی خداوند که:" آسمان و زمین از میان خواهد رفت، ولی سخنان من تا ابد پابرجا خواهد ماند "(مرقس فصل 13 آیه 31).
دشمنان کتاب مقدس می آیند و می روند، اما کتاب مقدس باقی می ماند.
چه درست گفت عیسی خداوند که:" آسمان و زمین از میان خواهد رفت، ولی سخنان من تا ابد پابرجا خواهد ماند "(مرقس فصل 13 آیه 31).
۱۳۹۳ آذر ۲۷, پنجشنبه
پاسخ به مخالفان وجود خدا
دفاعیات مسیحی
مهران پورپشنگ
نسل های قبل مخالفان، وجود خدا را انکار می کردند، اما امروزه افرادی مانند هاوکینگ و داوکینز ادعا می کنند که طراح هوشمند عالم هستی را آفرید. این ادعا با پیش فرض نظریه تکامل در تضاد است که تعریف آن چنین است:"مواد بی جان به مواد جاندار تبدیل شدند، یعنی تولید آنی، خودجوش و تصادفی صورت گرفت و بدین ترتیب عالم هستی شکل گرفت".
در نتیجه این سئوالات مطرح می شوند که چرا طبیعت هوشمند که عالم هستی را با دقت و ظرافت بی نظیر ساخته است، با انسان ارتباط برقرار نمی کند؟ چرا این طبیعت هوشمند کتاب و پیامبران ندارد؟ اصلا هاوکینگ و داوکینز چگونه به وجود این طبیعت هوشمند پی برده اند؟ منطقی ترین پاسخ این است که آن ها به وجود خدا اعتقاد دارند. فقط به جای کاربرد واژه "خدا" از "طراح هوشمند" استفاده می کنند.
هنگامی در دنیا مشکلات جدی به وجود می آید، اولین حمله مخالفان به خداوند است. آن ها در ذهن خود کاملا به وجود خدا اعتقاد دارند، اما تظاهر به مخالفت می کنند. اگر خدایی نیست، چرا اینقدر عصبانی و شاکی هستند؟ شکی نیست که می دانند خدایی هست، اما این سئوال برای آنان مطرح شده که چرا خدا مانع پدید آمدن مشکل نشد و یا برای رفع مشکل کاری انجام نمی دهد؟
نسل های قبل مخالفان، وجود خدا را انکار می کردند، اما امروزه افرادی مانند هاوکینگ و داوکینز ادعا می کنند که طراح هوشمند عالم هستی را آفرید. این ادعا با پیش فرض نظریه تکامل در تضاد است که تعریف آن چنین است:"مواد بی جان به مواد جاندار تبدیل شدند، یعنی تولید آنی، خودجوش و تصادفی صورت گرفت و بدین ترتیب عالم هستی شکل گرفت".
در نتیجه این سئوالات مطرح می شوند که چرا طبیعت هوشمند که عالم هستی را با دقت و ظرافت بی نظیر ساخته است، با انسان ارتباط برقرار نمی کند؟ چرا این طبیعت هوشمند کتاب و پیامبران ندارد؟ اصلا هاوکینگ و داوکینز چگونه به وجود این طبیعت هوشمند پی برده اند؟ منطقی ترین پاسخ این است که آن ها به وجود خدا اعتقاد دارند. فقط به جای کاربرد واژه "خدا" از "طراح هوشمند" استفاده می کنند.
هنگامی در دنیا مشکلات جدی به وجود می آید، اولین حمله مخالفان به خداوند است. آن ها در ذهن خود کاملا به وجود خدا اعتقاد دارند، اما تظاهر به مخالفت می کنند. اگر خدایی نیست، چرا اینقدر عصبانی و شاکی هستند؟ شکی نیست که می دانند خدایی هست، اما این سئوال برای آنان مطرح شده که چرا خدا مانع پدید آمدن مشکل نشد و یا برای رفع مشکل کاری انجام نمی دهد؟
۱۳۹۳ آذر ۲۶, چهارشنبه
* به دو دلیل خداوند ایران و ایرانی را برکت خواهد داد و تخت سلطنت خود را در این سرزمین و قوم بنا خواهد نمود ؛ 1) وفاداریهایی که پادشاهان و وزیران و دانشمندان این سرزمین به خداوند و قوم خداوند نمودند . 2) حس محبت و نوع دوستی که در بین مردم این قوم وجود دارد که دوست دارند هر آنچیزی را که میدانند درست است را به دیگران نیز منتقل نمایند. هللویاه ، شکر ، آمین
۱۳۹۳ آذر ۲۵, سهشنبه
کسانی که وجود خدا را انکار می کنند و می گویند:"آنچه را می بینم، باور می کنم"! در واقع فقط به چشمان شان اعتماد دارند و عملکرد حواس دیگر خود را کاملا نادیده می گیرند. مثلا دویست سال قبل مردم ادعاهای ادیسون و گراهام بل را باور نمی کردند. آن ها آن دو مخترع را دیوانه و مجنون می پنداشتند، زیرا اختراعات آنان هنوز تکمیل نشده بود. از سوی دیگر، شخصی که به ارزیابی خودش از طریق مشاهده اعتقاد دارد، قادر نیست ذهن خود را که جایگاه اعتقاداتش است، مشاهده کند!
۱۳۹۳ آذر ۲۴, دوشنبه
چرا معجزه خدا را در زندگی ام انکار کنم؟ مگر شما روز تولد یا فارغ التحصیل تان را انکار می کنید؟ اگر معجزه در زندگی شما رخ نداده، به علت بی ایمانی خودتان است. مسیح فرمود:"این معجزات همراه "ایمانداران" خواهد بود".
دفاعیات مسیحی
مهران پورپشنگ
دویست سال قبل، شکاکان و ناباوران به ادیسون و گراهام بل می خندیدند، چون ادعای آنان مبنی بر چراغ برق و تلفن را خیال پردازی و تصور ناشی از جنون می پنداشتند. شاید برخی از این ناباوران، این نبوغ و استعداد را داشتند که چراغ برق یا تلفن را اختراع کنند، اما پیوستن آنان به جرگه شکاکان و ناباوران، این اختراعات را به تعویق انداخت. امروزه هیچکس به ادیسون و گراهام بل نمی خندد یا آن ها را احمق نمی نامد.
برای بی ایمان هیچ اتفاقی نمی افتد، چون باور ندارد. مسیح از دو نابینا پرسید:"آیا ایمان دارید که من می توانم شما را شفا دهم؟" در واقع ایمان آن دو را آزمایش کرد و بعد آن ها را شفا داد. به عبارت دیگر، مسیح گفت که می خواهی معجزه را ببینی و زندگی تان تغییر کند؟ بنابراین، به قدرت مطلق خدا ایمان داشته باش. با نگرش منفی و ناباوری، هیچ اتفاقی رخ نمی دهد و شما تا آخر عمر هم چنان به مخالفت ادامه می دهید، چون معجزه را به علت بی ایمانی و ناباوری تجربه نکرده اید.
برای بی ایمان هیچ اتفاقی نمی افتد، چون باور ندارد. مسیح از دو نابینا پرسید:"آیا ایمان دارید که من می توانم شما را شفا دهم؟" در واقع ایمان آن دو را آزمایش کرد و بعد آن ها را شفا داد. به عبارت دیگر، مسیح گفت که می خواهی معجزه را ببینی و زندگی تان تغییر کند؟ بنابراین، به قدرت مطلق خدا ایمان داشته باش. با نگرش منفی و ناباوری، هیچ اتفاقی رخ نمی دهد و شما تا آخر عمر هم چنان به مخالفت ادامه می دهید، چون معجزه را به علت بی ایمانی و ناباوری تجربه نکرده اید.
۱۳۹۳ آذر ۲۳, یکشنبه
گفتگوی کوتاه با یکی از مخالفان مسیحیت
مهران پورپشنگ
مدتی قبل، یکی از مخالفان ادعا کرد که ایمان مسیحیان کورکورانه است.
از او پرسیدم:"به خدا ایمان داری؟"
جواب داد:"بله، ایمان دارم."
پرسیدم:"چگونه خدایی را که ندیده ای، به او ایمان داری؟"
با مکث جواب داد:"خوب، همه به خدا ایمان دارند!"
پرسیدم:"آیا شما از اعتقادات مردم پیروی می کنید؟"
جواب داد:"اگه درست باشد، پیروی کردن اشکال ندارد"
پرسیدم:"چطور می دانی که اعتقادات دیگران درست یا نادرست است؟"
جواب داد:"کتاب های آسمانی خدا را معرفی کرده اند"
پرسیدم:"پس شما به کتاب مقدس هم ایمان دارید؟"
جواب داد:"نه، این کتاب تحریف شده"
پرسیدم:"پس چرا می گویید کتاب های آسمانی؟"
جواب داد:"اشتباه گفتاری بود"
پرسیدم:"چرا تجربیات ایمانداران مسیحی را که شامل معجزات خداوند در زندگی آنان است و باعث تغییر و تحول مثبت شده، ایمان کورکورانه ارزیابی می کنید؟"
جواب داد:"در همه ادیان معجزه می شود، حتی در میان بت پرستان"
پرسیدم: شما معجزات را در میان زرتشتی ها یا پیروان برهما دیده اید؟"
جواب داد:"نه، شنیدم"
پرسیدم:"بزرگ ترین معجزه، تغییر شخص منفی به فرد مثبت است. آیا فکر می کنید چنین معجزاتی در میان بت پرستان رخ داده؟"
جواب داد:"نه. ولی شفا یافتند".
پرسیدم:"اگر یک بت پرست بگوید که بت من باعث شفا شد، واکنش شما چیه؟"
جواب داد:"بت که نمی تواند شفا دهد"
پرسیدم:"پس چرا ادعا می کنید که بت پرست ها شفا یافتند؟"
جواب داد:"شیطان آن ها را شفا می دهد"
پرسیدم:"چرا خدا به شیطان اجازه می دهد تا بت پرستان را شفا دهد؟ بت پرستان در گمراهی بیشتر قرار می گیرند و با خدای واقعی آشنا نمی شوند!"
جواب داد:"نمی دانم"
پرسیدم:"آیا شیطان می تواند انسان را به خدا علاقمند کند؟"
جواب داد:"نه."
پرسیدم:"پس چرا ایمانداران مسیحی عاشق خدا و گفتگوی با او هستند؟ کسانی که در گذشته ملحد یا مخالف مسیحیت بوده اند."
او پاسخی نداشت.
از او پرسیدم:"به خدا ایمان داری؟"
جواب داد:"بله، ایمان دارم."
پرسیدم:"چگونه خدایی را که ندیده ای، به او ایمان داری؟"
با مکث جواب داد:"خوب، همه به خدا ایمان دارند!"
پرسیدم:"آیا شما از اعتقادات مردم پیروی می کنید؟"
جواب داد:"اگه درست باشد، پیروی کردن اشکال ندارد"
پرسیدم:"چطور می دانی که اعتقادات دیگران درست یا نادرست است؟"
جواب داد:"کتاب های آسمانی خدا را معرفی کرده اند"
پرسیدم:"پس شما به کتاب مقدس هم ایمان دارید؟"
جواب داد:"نه، این کتاب تحریف شده"
پرسیدم:"پس چرا می گویید کتاب های آسمانی؟"
جواب داد:"اشتباه گفتاری بود"
پرسیدم:"چرا تجربیات ایمانداران مسیحی را که شامل معجزات خداوند در زندگی آنان است و باعث تغییر و تحول مثبت شده، ایمان کورکورانه ارزیابی می کنید؟"
جواب داد:"در همه ادیان معجزه می شود، حتی در میان بت پرستان"
پرسیدم: شما معجزات را در میان زرتشتی ها یا پیروان برهما دیده اید؟"
جواب داد:"نه، شنیدم"
پرسیدم:"بزرگ ترین معجزه، تغییر شخص منفی به فرد مثبت است. آیا فکر می کنید چنین معجزاتی در میان بت پرستان رخ داده؟"
جواب داد:"نه. ولی شفا یافتند".
پرسیدم:"اگر یک بت پرست بگوید که بت من باعث شفا شد، واکنش شما چیه؟"
جواب داد:"بت که نمی تواند شفا دهد"
پرسیدم:"پس چرا ادعا می کنید که بت پرست ها شفا یافتند؟"
جواب داد:"شیطان آن ها را شفا می دهد"
پرسیدم:"چرا خدا به شیطان اجازه می دهد تا بت پرستان را شفا دهد؟ بت پرستان در گمراهی بیشتر قرار می گیرند و با خدای واقعی آشنا نمی شوند!"
جواب داد:"نمی دانم"
پرسیدم:"آیا شیطان می تواند انسان را به خدا علاقمند کند؟"
جواب داد:"نه."
پرسیدم:"پس چرا ایمانداران مسیحی عاشق خدا و گفتگوی با او هستند؟ کسانی که در گذشته ملحد یا مخالف مسیحیت بوده اند."
او پاسخی نداشت.
۱۳۹۳ آذر ۲۲, شنبه
مخالفان کتاب مقدس، ایمانداران مسیحی را متعصب معرفی می کنند. وقتی از آن ها دلایل را می پرسیم، دوباره ادعای شان را تکرار می کنند:"شما متعصب هستید". واقعا آن ها هیچ دلیل منطقی و قانع کننده برای تایید ادعای شان ندارند. هیچ سند و مدرکی برای رد ادعاهای کتاب مقدس در اختیار ندارند. آن ها هرگز کتاب مقدس را نخوانده اند. مطالعه آن ها محدود به وب سایت های مخالفان مسیحیت است. وقتی پاسخ پرسش های آن ها را می دهیم، درمی یابند که بر خلاف تصورشان انتقاد از مسیحیت، سهل و آسان نیست. تعصب یعنی ایمان کورکورانه به اصول اعتقاداتی در زندگی تجربه نشده است. چیزی را که تجربه نکرده ام، چرا باید به آن معتقد باشم؟
۱۳۹۳ آذر ۲۱, جمعه
دن براون و شورای نیقیه
دفاعیات مسیحی
نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
دن براون ادعا کرده که کتاب "رمز داوینچی" را بعد از تحقیقات و مطالعه اسناد بسیار نوشته است. ولی وقتی او لیست منابع را ارائه می دهد، فقط کتاب های مخالفان مسیحیت را مشاهده می کنیم. کتاب هایی نظیر، روزگاری که خدا زن بود، راز ظرف مقدس، عیسی و الهه گمشده...که تمام نویسندگان آن ها بر اساس نظریات شخصی، کتاب مقدس را تجزیه و تحلیل کرده اند!
دن براون "اناجیل رمزی" به عنوان موثق ترین اسناد تاریخی نامیده است. نسخه هایی تحت عنوان "اناجیل سری (رمزی)" همراه با انجیل مسمی به یهودا کشف شده اند مانند انجیل فیلیپس، انجیل توما، انجیل مریم... که محتوای هیچکدام با تعلیمات عهد جدید همخوانی ندارد و اشاره ای به ماموریت ، رنج ها و قیام مسیح از مردگان نشده است. این مجموعه در روستای مصری "نغ حمادی" که در جوار رود نیل واقع است، یافت شده اند. این مجموعه در کنار مجموعه عهد جدید (تعالیم مسیح و رسولان) وجود نداشت، زیرا نویسندگانش اعتقادی به تعالیم عهد جدید نداشتند.
در طول تاریخ مسیحیت، در آثار هیچ کدام از پدران یا معلم های کلیسا، اشاره یا نقل قولی به چنین کتاب هایی وجود ندارد. اگر صحت و اعتبار آن مورد تایید قرار می گرفت، بدون تردید همانند دیگر کتاب های کتاب مقدس به دفعات زیاد مورد اشاره نویسندگان و مورخین مسیحی و هم چنین پدران کلیسا قرار می گرفت. با این توصیف، در نوشتههای ایرنائوس، اُسقفی که در اواخر قرن دوم میلادی میزیست، برای اولینبار از اثری بهنام «انجیل یهودا» نام برده شده است. ایرنائوس در یکی از آثارش بهنام "برعلیه بدعت ها" نگرانی خود را از تعالیم برخی از گروه ها نشان داد و در مخالفت با آنان گفت:"اینان ادعا میکنند که فقط و فقط یهودای خیانتکار از میان رسولان، حقیقت را میدانست ... آنان به این شکل داستانهایی ساختگی بهوجود آوردند و آن را انجیل یهودا نامیدند".
آزمایش کربن 14 قدمت این دستنوشته ها را که به قرن سوم یا چهارم متعلق است، تایید کرد. "اناجیل رمزی"در حقیقت مهر تاییدی است بر هشدارهای رسولان. برای نمونه اگر پولس چنین هشدار داد:"می دانم وقتی بروم، معلمین دروغین مانند گرگان درنده به جان شما خواهند افتاد و به گله رحم نخواهند کرد. آن ها حقیقت را وارونه جلوه خواهند داد تا مردم را به دنبال خود بکشند" (اعمال رسولان فصل 20 آیات 28- 29).
جالب است بدانید که دن براون می داند که اناجیل رمزی گزارش های ضد و نقیض درباره مسیح و تعالیمش دارند. او می داند که گزارش های این اناجیل با گزارش مورخان قرن اول میلادی متضاد است. او می داند که پدران کلیسا و شوراهای کلیسایی این اناجیل را تایید نکرده اند. با این توصیف، آن اناجیل را اساس کتابش قرار داده است!
از دیدگاه دن براون متن اصلی کتاب مقدس نابود شده. در نتیجه سند و مدرک اصلی (یعنی کتاب مقدس) وجود ندارد. پس دن براون چگونه پی برده که مسیحیان دارند دروغ می گویند، در حالی که او مدرک موثق و معتبر در اختیار ندارد؟ شاید عده ای بگویند که او کتاب مقدس را با قرآن مقایسه کرده. اما او در کتابش (رمز داوینچی) صفحه 341 (نسخه انگلیسی) نوشته است:"تمام مذاهب بر اساس جعلیات استوارند. ایمان چیزی جز تصور نیست و در نتیجه نمی توان آن را اثبات نمود."
شورای نیقیه
دن براون در کتابش مدعی شده "شاگردان، به مسیح به عنوان انسان فانی اعتقاد داشتند". بنابراین قبل از تشکیل شورای نیقیه، کنستانتین (اولین امپراطور روم که در سال 312 میلادی مسیحی شد) به همراه عده ای از مسیحیان، ایده الوهیت مسیح را مطرح کرده اند. آیا شواهد تاریخی، ادعای براون را تایید می کند؟
یک. اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهند که کشیشی به نام آریوس که ساکن اسکندریه مصر بود، اعتقاد داشت که مسیح خدا نیست. شورای نیقیه با نتیجه آراء 300 در برابر دو رای مخالف، تعلیم آریوس را محکوم کرد.
دو. اگر گزارش های مورخان غیر مسیحی رومی، یونانی و یهودی قرن اول میلادی را بررسی کنیم، درمی یابیم که مسیح خود را خدا معرفی کرد و پیروانش او را همچون خدا می پرستیدند.
سه. در تمام نوشته های پدران کلیسا از قرن دوم به بعد، مسیح به عنوان خدا معرفی شده است. به عنوان مثال، ژاستین در قرن دوم میلادی به خاطر همین اعتقاد شهید شد. او به نام پدر، پسر و روح القدس تعمید آب می داد.
چهار. نسخه های عهد جدید (تعالیم مسیح و رسولان) متعلق به قرن دوم میلادی به بعد، هم اکنون در موزه ها موجود است و واقعیت الوهیت مسیح را تایید می کنند.
پنج. چرا وقتی ایمانداران مسیحی، با ایمان و اعتقاد راسخ درخواست ها و دعاهای شان را به نام عیسی خداوند مطرح می کنند، شاهد معجزات و دگرگونی عمیق روحانی در زندگی خود می شوند؟ اگر مسیح خداوند نیست، چرا خدا به دعاهای ایمانداران پاسخ مثبت می دهد؟ چرا یک شخص منفی و غیر قابل تحمل در نام عیسی مسیح خداوند، به فرد مثبت و مفید تبدیل می شود؟ اگر این معجزات و رویدادهای شگفت انگیز به نام عیسی خداوند رخ نمی داد، بدون تردید هیچکس پیرو مسیح نمی شد. فرض کنید به شما دارویی معرفی کنند که هیچگونه تاثیر موثری در رفع بیماری نداشته باشد، آیا مبادرت به خرید مجدد آن دارو خواهید کرد؟
۱۳۹۳ آذر ۲۰, پنجشنبه
پاسخ به مخالفان مسیحیت
دفاعیات مسیحی
مهران پورپشنگ
مخالفان این ادعا را مطرح می کنند که شما مسیحیان متعصب هستید! آیا ادعای آنان درست است؟
یک. اگر بگویید تهران پایتخت ایران است، این بیانگر تعصب نیست، بلکه بر درستی اطلاعات شما صحه می گذارد. مردم ممکن است شهر خودشان را به تهران ترجیح دهند، ولی واقعیت این است که تهران پایتخت ایران است.
بنابراین نمی توان بر درستی اطلاعات، برچسب تعصب زد.
دو. متعصب و کوته فکر واقعی کسی است که به رغم دلایل منطقی، شواهد تاریخی و باستان شناسی و جغرافیایی در تایید حقانیت مسیحیت، هم چنان ترجیح می دهد بی ایمان باشد.
سه. مسیحیت محدود به اصول اعتقادات نیست، بلکه شامل تجربیات هم می باشد. ایمان کورکورانه آن است که انسان به چیزی ایمان و اعتقاد داشته باشد که آن را هرگز تجربه و مشاهده نکرده است. چیزی را که تجربه نکرده ام، چرا باید به آن معتقد باشم؟
تصویری از بقایای کشتی نوح در کوه آرارات (ترکیه). تا چند سال قبل، مخالفان وجود خدا، کشتی نوح را افسانه می پنداشتند.
مخالفان این ادعا را مطرح می کنند که شما مسیحیان متعصب هستید! آیا ادعای آنان درست است؟
یک. اگر بگویید تهران پایتخت ایران است، این بیانگر تعصب نیست، بلکه بر درستی اطلاعات شما صحه می گذارد. مردم ممکن است شهر خودشان را به تهران ترجیح دهند، ولی واقعیت این است که تهران پایتخت ایران است.
بنابراین نمی توان بر درستی اطلاعات، برچسب تعصب زد.
دو. متعصب و کوته فکر واقعی کسی است که به رغم دلایل منطقی، شواهد تاریخی و باستان شناسی و جغرافیایی در تایید حقانیت مسیحیت، هم چنان ترجیح می دهد بی ایمان باشد.
سه. مسیحیت محدود به اصول اعتقادات نیست، بلکه شامل تجربیات هم می باشد. ایمان کورکورانه آن است که انسان به چیزی ایمان و اعتقاد داشته باشد که آن را هرگز تجربه و مشاهده نکرده است. چیزی را که تجربه نکرده ام، چرا باید به آن معتقد باشم؟
تصویری از بقایای کشتی نوح در کوه آرارات (ترکیه). تا چند سال قبل، مخالفان وجود خدا، کشتی نوح را افسانه می پنداشتند.
اشتراک در:
پستها (Atom)